با گام های استوار پیش بسوی برپایی اول ماه مه مستقل سال 1388


قطعنامه كارگران ايران به مناسبت اول ماه مه روز جهانی كارگر
کميته برگزاری مراسم اول ماه مه:قطعنامه كارگران ايران به مناسبت اول ماه مه روز جهانی كارگراول ماه مه روز همبستگی بين المللی طبقه كارگر و روز جوش و خروش كارگران در سراسر جهان برای رهايی از مشقات نظام سرمايه داری و بيان خواسته های آنان جهت برپايی دنيايی عاری از ستم و استثمار است.امسال ما كارگران مراسم اول ماه مه را در شرايطی برگزار می كنيم كه نظام سرمايه داری در گرداب يك بحران عظيم اقتصادی ويران كننده تری فرورفته است و در حال دست و پا زدن برای نجات خويش از آن به سر می برد.بحران عظيم اقتصادی موجود و عجز دولت های سرمايه داری در مهار آن و سر ريز كردن بار اين بحران بر دوش كارگران جهان، بيش از پيش گنديدگی اين نظام را پس از فروپاشی بلوك شرق و ادعای پايان تاريخ به نمايش گذاشت و ضرورت برپايی دنيايی فارغ از مناسبات ضد انسانی نظام سرمايه داری را به مثابه يگانه راه خلاصی بشريت از مصائب موجود در برابر كارگران وبشريت متمدن قرار داد.اين بحران و تبعات ويرانگر آن بر زندگی و معيشت كارگران در سراسر جهان تا آنجا كه به ايران مربوط می شود و بر خلاف بهانه تراشی های كارفرمايان و تبليغات قلم به دستان سرمايه، هنوز سايه شوم خود را بر زندگی و معيشت روزمره كارگران در ايران نگسترانيده است و از نظر ما بيشترين مصائب و مشقاتی كه امروزه ما كارگران با آنها دست به گريبانيم بيش از هر چيز حاصل سيطره اقتصادی، اجتماعی و عملكرد سرمايه داری حاكم بر ايران است.دستمزدهای به شدت زير خط فقر، اخراج و بيكار سازی گسترده كارگران، عدم پرداخت به موقع دستمزد ميليون ها كارگر، تحميل قرار دادهای موقت و سفيد امضاء و حاكم كردن شركت های پيمانكاری بر سرنوشت كارگران و بازداشت و زندانی كردن آنان تا سركوب تشكل ها و اعتراضات كارگری و اجرای احكام قرون وسطايی شلاق عليه كارگران و رايج كردن فرم قراردادهای برده وار جديد، مصائب و بی حقوقی هايی نيستند كه با وقوع بحران در اقتصاد جهانی وارد ايران شده باشند.اين وضعيت سال هاست كه ادامه دارد و هر ساله بر عمق و دامنه آن افزوده می شود.ما كارگران در مقابل اين وضعيت بغايت ضد انسانی و گسترش عمق و دامنه آن سكوت نخواهيم كرد و اجازه نخواهيم داد بيش از اين حق حيات و هستی ما را به تباهی بكشانند. ما توليد كنندگان اصلی ثروت و نعمت در جامعه هستيم و حق مسلم خود می دانيم تا با بالاترين استاندارد های حيات بشر امروز در آسايش و رفاه زندگی كنيم.داشتن يك زندگی انسانی حق مسلم ماست و ما برای تحقق آن تمامی موانع پيش روی خود را با برپايی تشكل های مستقل از دولت و كارفرما و با اتكا به قدرت همبستگی مان از سر راه خويش بر خواهيم داشت.در اين راستا ما كارگران امروز يك پارچه و متحد، مطالبات زير را به عنوان حداقل خواسته های خود فرياد می زنيم و خواهان تحقق فوری اين مطالبات هستيم ۱- تامين امنيت شغلی برای همه كارگران و لغو قراردادهای موقت و سفيد امضاء و برچيده شدن فرم های جديد قراردادكار ۲-ماحداقل دستمزد تصويب شده ازسوی شورای عالی كار را تحميل مرگ تدريجی برميليون ها خانواده كارگری می دانيم ومصرانه خواهان افزايش فوری حداقل دستمزدها براساس اعلام نظرخود كارگران ازطريق نمايندگان واقعی و تشكل های مستقل كارگری هستيم.۳-برپايی تشكل های مستقل كارگری، اعتصاب، اعتراض، تجمع و آزادی بيان حق مسلم ماست و اين خواسته ها بايد بدون قيد و شرط به عنوان حقوق خدشه ناپذير اجتماعی كارگران به رسميت شناخته شوند.۴-دستمزدهای معوقه كارگران بايد فورا و بی هيچ عذر و بهانه ای پرداخت شود و عدم پرداخت آن بايستی به مثابه يك جرم قابل تعقيب قضائی تلقی گردد و خسارت ناشی از آن به كارگران پرداخت گردد.۵-اخراج و بيكار سازی كارگران به هر بهانه ای بايد متوقف گردد و تمامی كسانی كه بيكار شده اند و يا به سن اشتغال رسيده و آماده به كار هستند بايد تا زمان اشتغال به كار از بيمه بيكاری متناسب با يك زندگی انسانی برخوردار شوند.۶- ما خواهان برابری حقوق زنان و مردان در تمامی شئونات زندگی اجتماعی و اقتصادی و محو كليه قوانين تبعيض آميز عليه آنان هستيم.۷- ما خواهان برخورداری تمامی بازنشستگان از يك زندگی مرفه و بدون دغدغه اقتصادی هستيم و هرگونه تبعيض در پرداخت مستمری بازنشستگان را قويا محكوم می كنيم.۸-ما ضمن اعلام حمايت قاطعانه از مطالبات معلمان به عنوان كارگران فكری، پرستاران و ساير اقشار زحمتكش جامعه، خود را متحد آنها می دانيم و خواهان تحقق فوری مطالبات آنان و لغو حكم اعدام فرزاد كمانگر هستيم.۹- از آنجا كه كارگران فصلی و ساختمان به طور كامل از هرگونه قوانين تامين اجتماعی محروم هستند، ما از اعتراضات اين بخش از طبقه كارگر برای رسيدن به حقوق انسانی آنها دفاع می كنيم.۱۰-سيستم سرمايه داری عامل كار كودكان است و تمامی كودكان بايد جدای از موقعيت اقتصادی و اجتماعی والدين، نوع جنسيت و وابستگی های ملی و نژادی و مذهبی از امكانات آموزشی، رفاهی و بهداشتی يكسانی برخوردار شوند.۱۱-ما خواهان آزادی كليه كارگران زندانی از جمله منصور اسالو و ابراهيم مددی و لغو كليه احكام صادره و توقف پيگرد های قضايی و امنيتی عليه فعالين كارگری هستيم.۱۲- ما بدينوسيله پشتيبانی خود را از تمامی جنبش های آزادی خواهانه و برابری طلب همچون جنبش دانشجويی و جنبش زنان اعلام می داريم و دستگيری، محاكمه و به زندان افكندن فعالين اين جنبش ها را قويا محكوم می كنيم.۱۳-ما بخشی از طبقه كارگر جهانی هستيم و اخراج و تحميل بی حقوقی مضاعف بر كارگران مهاجر افغانی و ساير مليت ها را به هر بهانه ای محكوم می كنيم.۱۴-ما ضمن قدردانی از تمامی حمايت های بين المللی از مبارزات كارگران در ايران و حمايت قاطعانه از اعتراضات و خواسته های كارگران در سراسر جهان خود را متحد آنان می دانيم و بيش از هر زمان ديگری بر همبستگی بين المللی طبقه كارگر برای رهايی از مشقات نظام سرمايه داری تاكيد می كنيم.۱۵- اول ماه مه بايد تعطيل رسمی اعلام گردد و در تقويم رسمی كشور گنجانده شود و هر گونه ممنوعيت و محدوديت برگزاری مراسم اين روز ملغی گردد.زنده باد اول ماه مهزنده باد همبستگی بين المللی طبقه كارگر۱ مه ۲۰۰۹۱۱ارديبهشت۱۳۸۸كميته برگزاری مراسم روز جهانی كارگرسنديكای كارگران شركت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه سنديكای كارگران نيشكر هفت تپهاتحاديه آزاد كارگران ايران هيئت بازگشايی سنديكای كارگران نقاش و تزئينات ساختمانكانون مدافعان حقوق كارگرشورای همكاری تشكل ها و فعالين كارگري- كميته پيگيری ايجاد تشكل های كارگري- كميته هماهنگی برای كمك به ايجاد تشكل های كارگري- شورای زنان- جمعی از فعالين كارگري


دعوت به مراسم روزجهانی اول ماه مه 11 اردیبهشت در پارک لاله
کميته برگزاری مراسم اول ماه مه:دعوت به مراسم روز جهانی كارگركارگران! برای دفاع از حقوق انسانی خود و برخورداری از يك زندگی بهتر،دوشادوش هم در مراسم روز جهانی كارگر شركت كنيم.تاريخ: روز جمعه ۱۱ ارديبهشت ماه ۸۸ – ساعت: ۱۷مكان: تهران خيابان كارگر،داخل پارك لاله – ميدان آب نمااول ماه مه- ۱۱ ارديبهشت – روز جهانی کارگرگرامی باد!ما کارگران ايران، امروز يک پارچه و متحد، مطالبات زير را به عنوان حداقل خواسته های خود فرياد می زنيم و خواهان تحقق فوری اين مطالبات هستيم:۱- تأ مين امنيت شغلی برای همه کارگران و لغو قراردادهای موقت و سفيد امضا و برچيده شدن فرم های جديد قرارداد کار.۲- حداقل دستمزد مصوب شورای عالی کار، خط مرگ تدريجی است! حداقل دستمزد کارگران بايد توسط نمايندگان واقعی و تشکل های مستقل کارگری تعيين گردد.۳- برپايی تشکل مستقل کارگری، اعتصاب و اعتراض و تجمع حق مسلم ماست!۴ - دستمزدهای معوقه بايد بدون عذرو بهانه پرداخت گردد!۵- اخراج و بيکارسازی کارگران بايد متوقف گردد! ۶ - حقوق زنان و مردان درتمامی شئون اقتصادی – اجتماعی بايد برابرباشد. ۷- بازنشستگان بايد ازيک زندگی مرفه و بدون دغدغه اقتصادی برخوردارشوند.۸ -کارگران با معلمان (کارگران فکری)، پرستاران وسايراقشارزحمت کش جامعه متحدند و ازمبارزات آنان پشتيبانی می کنند. ۹ - ازاعتراضات و خواسته های کارگران فصلی و ساختمانی قاطعانه پشتيبانی می کنيم.۱۰-کارکودکان غيرانسانی و استثمارگرانه است. ما با فعالين لغو کارکودک هم سنگرهستيم.۱۱- منصوراسانلو، ابراهيم مددی و ديگرکارگران زندانی بايد بدون قيد و شرط آزاد گردند و تعقيب های قضايی عليه ديگرکارگران بايد فوراً پايان پذيرد.۱۲- ما خود را متحد با جنبش های اجتماعی ديگرمانند دانشجويان و زنان می دانيم.۱۳- ما ازکارگران مهاجرمانند کارگران افغانی، به عنوان بخشی ازهم طبقه ای های خود، قاطعانه پشتيبانی می کنيم.۱۴- ضمن تشکرازحمايت های جهانی ازکارگران ايران، ما کارگران ايران، خود را متحد با ديگرکارگران جهان می دانيم. ۱۵- اول ماه مه، بايد تعطيل رسمی گردد و هرگونه ممنوعيت و محدوديت برگزاری مراسم اين روزملغی گردد.زنده باد همبستگی بين المللی طبقه کارگر!۱ مه ٢٠٠۹ - ۱۱ ارديبهشت ۱۳٨٨کميته برگزاری مراسم اول ماه مه:سنديکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه/ سنديکای کارگران نيشکر هفت تپه/ اتحاديه آزاد کارگران ايران/ هيأت مؤسس بازگشايی کارگران نقاش و تزيئنات ساختمان/ کانون مدافعان حقوق کارگرشورای همکاری فعالين و تشکل های کارگری:کميته پيگيری برای ايجاد تشکل های آزاد کارگری/ کميته هماهنگی برای کمک به ايجاد تشکل های کارگری/ شورای زنان/ جمعی از فعالين کارگري


اطلاعیه مشترک نهادهای همبستگی با جنبش کارگری درایران- خارج از کشور
اطلاعیه مشترک اول ماه مهکارگران جهان علیه سرمایه متحد شویم!اول ماه مه هر سال روزی است که اتحاد طبقاتی کارگران در سطح بین المللی به نمایش درمی¬آید. کارگران و مزدبگیران باردیگر با یاد کارگران به خون تپیده شیکاگو به خیابانها می آیند و علیه استثمار سرمایه داری اعتراض می کنند. اعتراضاتی که از دل میلیون¬ها میلیون کارگر برمی¬خیزد و پیام آور وحدت و قدرتی به پهنای جهان است.ولی امسال اتحاد و یکپارچه¬گی طبقاتی کارگران رنگ خاص دیگری دارد، زیرا امپریالیسم جهانی و سیاست های نئولیبرالی¬اش در بحرانی بس فزاینده و بی¬سابقه دست و پا می¬زند و بوی گندیده¬گی آن مشام و زندگی کارگران و زحمتکشان را بیش از پیش آزار می¬دهد، چرا که هزینه بحران را استثمار شونده گان نظم سرمایه می¬پردازند. این نظام جز محرومیت های اجتماعی، بیکاری و گرسنگی، جنگ و خانمان سوزی ارمغانی بهمراه ندارد. کارگران و مزدبگیران سراسر جهان در بسیاری از کشورها تظاهرات و اعتراضات عظیمی را علیه سیاست نئولیبرالیسم کاپیتالیستی و تناقضات آن تدارک دیده¬اند. اول ماه مه امسال نیز تداوم همان نبردی است که در سطح گسترده تری روزانه در جریان است. در ایران جنبش کارگری شرایط دشواری را می¬گذراند، زیرا رژیم سرمایه داری جمهوری اسلامی ایران متأثر از خصلت ذاتی سرمایه و بحران کنونی ناشی از آن، به شدیدترین وجه، کارگران را در زیر یوغ وستم سرمایه قرارمی دهد. بعنوان مثال درحالیکه خط فقر۸۰۰ هزارتومان برآورد شده است، دستمزدهای ماهیانه کارگران ایران در سطح۲۶۵ هزار تومان باقی می¬ماند.ازطرف دیگر کارگران در ایران حتی از برگزاری روز جهانی کارگر در۱۱ اردیبهشت ، هر نوع تجمع و اعتصاب محرومند. همچنانکه سوسن رازانی و شیوا خیرآبادی دو زن پیکارگر به جهت شرکت در۱۱ اردیبهشت ۱۳۷۸ در سنندج به زندان و تحمل ضربات تازیانه جمهوری اسلامی آنهم در آستانه هشت مارس امسال محکوم شده¬اند. ولی جنبش کارگری در چارچوب شعار محوری خویش یعنی ایجاد تشکل مستقل کارگری، توده ای طبقاتی مبارزه می کند که از دل آن تا کنون چند نهاد و سندیکای کارگری پا بعرصه گذاشته اند. در جامعه ای که ایجاد تشکل های مستقل کارگری، این خواسته به حق فعالین جنبش کارگری تازه درابتدای کاراست و تلاش برا ی تحقق آن هزینه گزافی چون دستگیری، زندان و شکنجه را به همراه می آورد.امسال نیز کارگران در ایران در شرایط ویژه ی دیکتاتوری عریان رژیم سرمایه داری جمهوری اسلامی به پیشواز اول ماه مه می روند و هم¬صدا با کارگران سراسر جهان علیه نظم سرمایه و کارفرمایان آن فریاد اعتراضات خود را گسترده ترخواهند ساخت. آن هم در شرایطی که بسیاری از فعالین کارگری درزندان بسرمی برند و تحت آزاروستم وحشیانه ای قرار گرفته اند. نظیر علی نجاتی،(آزادشد) منصور اسانلو، ابراهیم مددی، سلام قادری، خالد اسدی، برهان سعیدی و بسیاری دیگر که در اسارت بسر می برند.در این میان و در آستانۀ اول ماه مه، دربرابر مقاومت و ایستادگی طبقه ، سرانجام علی نجاتی از زندان آزاد شد .آزادی وی را به تمامی کارگران ایران شادباش می¬گوئیم، باید بر تلاشمان برای رساندن فریاد مبارزاتی کارگران ایران و جمع آوری مساعدت و کمک هم طبقه ایهای جهانی کارگران ایران در جهت عقب راندن دولت سرمایه ی اسلامی و آزادی تمامی کارگران و سایر مبارزین در اسارت، بیش از پیش بیافزائیم و از تمامی مطالبات طبقاتی کارگران ایران قاطعانه حمایت نماییم .خجسته باد اول ماه مه روز همبستگی بین¬المللی کارگران جهان!زنده باد همبستگی بین¬المللی کارگران!کارگر زندانی و زندانی سیاسی آزاد باید گردد!
مه ۱۳۸۸/ MAY
۲۰۰۹
نهادهای همبستگی با جنبش کارگری درایران- خارج از کشور
کمیته همبستگی با کارگران ایران – استرالیا labour.kargar@gmail.com
کمیته دفاع از کارگران ایران – نروژ cdkargari@gmail.com
همبستگی سوسیالیستی با کارگران ایران – فرانسه sstiran@yahoo.fr - کانون همبستگی با کارگران ایران – فرانکفورت و حومه kanoonhf_2007@yahoo.de - کانون همبستگی با جنبش کارگری ایران – هانوفر kanon.hannover@yahoo.de - کمیته همبستگی کارگران ایران و سوئد isask@comhem.se - کانون همبستگی با کارگران ایران – گوتنبرگ kanounhambastegi@gmail.com- انجمن کارگری جمال چراغ ویسی ankjch@yahoo.co.uk - شورای همبستگی کارگری - فرانکفورت kaumares@web.de- شبکه همبستگی کارگری iranwsn@fastmail.fm- اتحاد چپ ایرانیان واشنگتن leftalliance@yahoo.com- کمیته حمایت از کارگران ایران – تورنتو کانادا toronto_committee@yahoo.ca

چند خبر كارگري
کارگران هفت تپه به یک سال حبس محکوم شدند
صبح روز جاری از سوی شعبه اول دادگاه انقلاب دادگاه دزفول حکم 5 نفر از متهمین پرونده اعتصابات کارگری شرکت کشت و صنعت نیشکر هفت تپه ابلاغ شد.
در این ابلاغیه آمده است به استناد ماده 500 آیین دادرسی متهمین آقایان جلیل احمدی، فریدون نیکو فر،علی نجاتی، قربان علیپور ومحمد حیدری مهر به یکسال حبس محکوم شدند. در این حکم 6 ماه از محکومیت جلیل احمدی ، فریدون نیکو فر،علی نجاتی، قربان علیپورو 8 ماه از محکومیت محمد حیدری مهر به مدت 5 سال تعلیق گردید. کارگران نامبرده به مدت سه سال نیز از حضور در کلیه فعالیت های کارگری وانتخابات صنفی کارگران محروم شدند.
همچنین در پایان ابلاغیه ذکر شده که این پرونده برای رسیدگی به اتهامات آقای ابوالفضل عابدینی در حال بررسی و همچنان مفتوح می باشد.
فعالان حقوق بشر در ایرانسلام دمکرات
یکی از کارگران هفت تپه به اداره اطلاعات احضار شد
علی گِردالی یکی از کارگران شرکت کشت و صنعت نیشکر هفت تپه صبح روز جاری توسط اداره اطلاعات شهرستان شوش احضار و از وی خواسته شد تا ساعت 9 صبح فردا چهار شنبه 26/1/1387 به ستاد خبری این اداره مراجعه نمایدو در غیر اینصورت با وی برخورد می شود.
به گفته منابع کارگری دلیل این احضار صحبت های علی گردالی در اخرین اعتصاب کارگران بود که خطاب به مدیران شرکت و مامورین امنیتی گفته بود: "سندیکا نهاد صنفی قانونی کارگران است و شما نمی توانید با این فشارها ما را از داشتن این تشکل صنفی محرم کنید و تا جایی که امکان دارد از اعضای هیات مدیره سندیکای خود حمایت می کنیم"
فعالان حقوق بشر در ایرانسلام دمکرات
اخراج کارگران کشتارگاه کرمانشاه
کارفرمای کشتارگاه کرمانشاه اعلام کرده، به دلیل صنعتی کردن کشتارگاه این شهر 65 کارگر آن را اخراج خواهد کرد.
این کشتارگاه در 25 کیلومتری جاده کرمانشاه _ بیستون واقع شده است. کشتارگاه کرمانشاه دارای 90 کارگر می باشد و کارفرما به کارگران اعلام کرد که به دلیل صنعتی شدن مکان مزبور فقط به 25 نفر کارگر واجد شرایط نیاز هست و بقیه کارگران اخراج خواهند شد.
کارگران شرکت لوله سازی اهواز با تجمع در مراسم سخنرانی میر حسین موسوی خواستار احیای حقوق خود شدند
در تجمع چند هزار نفری مردم که ساعتها پیش از حضور موسوی در محل گرد آمده بودند، کارگران شرکت لوله سازی اهواز(شرکت نفت) که مدتیست از کار بیکار شده اند از ساعات اولیه مراسم با حضور در محل و نصب پلاکارد و شعار خواستار احقاق حقوق بودند و تا پایان مراسم خواستار مطالبات خود بودند.آنها با شعارهایی چون(( کارگر بیدار است از استثمار بیزار است)) و ((کارگر. دانشجو اتحاد اتحاد)) و ((عدالت کارگری,اخراج کار گر نیست)) و ((موسوی,موسوی,عدالت,عدالت)) در فضایی انتقاد آمیز اعتراضات خود را بیان داشتند. در این مراسم میر حسین هیچ توجهی به کارگران معترض نداشت و پاسخی هم به آنان داده نشد.
گفتنی است کارگران شرکت لوله سازی اهوازاز حدود ۴۰ روزه پیش بدن هیچ دلیلی از کار اخراج شده اند.
کمیته ی همبستگی کارگران لوله سازی اهوازسلام دمکرات

آزادی فعالین کارگری دستگیر شده در سنندج
بنا به خبر رسیده از شهر سنندج، کلیه 84 فعال کارگری دستگیر شده در صبح روز جمعه 28 فروردین، ساعت پنج و نیم بعد از ظهر همان روز از زندان آزاد شدند.
این فعالین که به منظور ملاقات با خانواده کارگر زندانی "غالب حسینی" که به اتهام شرکت در مراسم اول ماه مه سال 87 دستگیر و زندانی شد، به منزل وی مراجعه کرده بودند، توسط نیروهای امینتی دستگیر و به کلانتری 12 واقع در خیابان کشاورز این شهر منتقل شدند.
مسئولین رژیم قصد داشتند ضمن فیلمبرداری و با اخذ ضمانت و انگشت نگاری و ایجاد فضای وحشت در میان فعالین کارگری از جمله اعلام قانونی نبودن کمیته هماهنگی، بازداشت شدگان را ناچار به انصراف از عضویت در این نهاد کارگری نمایند.
اما دستگیرشدگان دستجمعی از امضا و سپردن ضمانت خودداری کردند. همزمان با دستگیری فعالین کارگری جمعیت زیادی از اعضای خانواده ها و دوستان آنای در مقابل کلانتری 12 شهر سنندج تجمع کرده و خواهان آزادی فوری دستگیر شدگان شدند. مسئولین نیروی انتظامی سنندج با نگرانی از گسترش اعتراضات و با ضبط کارت شناسایی کلیه بازداشت شدگان و گرفتن اثر انگشت از آنان، همه بازداشت شدگان را آزاد و اعلام کردند که هر کس برای دریافت کارت شناسایی خود، شخصا به نیروی امنیتی شهر و محل سکونت خود مراجعه نماید.
سايت پيام
دستگیری اعضاء کمیته هماهنگی برای ایجاد فضای رعب و و حشت در آستانه اول ماه مه!
کارگران !
در مورخه 28/1/88 در پی نشست اعضای" کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری "با خانواده ی کارگر زندانی غالب حسینی که به اتهام شرکت در مراسم اول ماه مه ( 11 اردیبهشت )سال 87 دستگیر و زندانی شده بود در ساعت 11 خانه آقای حسینی به محاصره پلیس و نیرو های امنیتی در آمد و کلیه اعضای کمیته هماهنگی حاضر در آن محل دستگیر شدند.
حضور دوستان اعضای کمیته هماهنگی در محل مورد نظر در راستای پیوند طبقاتی و اعلام حمایت از خانواده ی غالب حسینی و عبدلله خانی و پافشاری بر حقانیت اینکه بر گزاری مراسم روز جهانی کارگر ابتدائی ترین حق کارگران وفعالین کارگری بوده و با این باور که حمایت از دوستان کارگر زندانی جز کوچکترین وظائف طبقاتی ما بوده و هست صورت پذیرفت.
در ساعت 11 متوجه شدیم که خانه ی آقای حسینی محاصره و مامورین در ابتدای ورود ، زنان حاضر را جدا و متذکر شدند که کلیه آقایان باز داشت هستند.
دوستان دستگیر شده با تدابیر امنیتی به کلانتری 12 واقع در خیابان وکیل (کشاورز) سنندج انتقال داده شدند. در آنجا از کلیه دستگیر شدگان بازجوئی به عمل آمده و مامورین لباس شخصی دلیل دستگیری را تجمع غیر قانونی عنوان کردند که با مخالفت دوستان مواجه شد و متذکر شدند ، مهمانی رفتن از کی تجمع غیر قانونی اعلام شده؟
بعد از آن از کلیه باز داشت شدگان فیلم و عکس و انگشت نگاری بعمل آورده شد. مامورین با ایجاد فضای رعب و و حشت یاد آور شدند چون کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری غیر قانونی است هر گونه تجمع در این رابطه جرم محسوب شده و باید شما تعهد کتبی نوشته مبنی بر این که از این تاریخ با کمیته هماهنگی همکاری نکنید، در غیر اینصورت هیچکدام از شما آزاد نخواهید شد و برا ی شما توسط مراجع مربوط احکام زندان صادر خو.اهد شد.
دوستان کمیته هماهنگی همگی اعلام نمودند که ما عضو کمیته هماهنگی بوده و از این عضویت دفاع میکنیم و هیچ گونه تعهدی در این رابطه توسط ما نوشته نخواهد شد ، چرا که ما خود همگی کارگر بوده و به عنوان فعالین کارگری وظیفه خود دانسته که از منافع هم طبقه ای هایمان دفاع کنیم .
بعد از گفتگو و فشار توسط مامورین مبنی بر دادن تعهد و کناره گیری این اعضا از کمیته هماهنگی ، کلیه اعضا ء با صراحت از عضویت خود دفاع کرده و بدون هیچگونه تعهدی در ساعت 30/5 دقیقه بعدازظهر همگی اعضای دستگیر شده آزاد شدند.
لازم به یاد آوری است که در میان بازداشت شدگان نوجوان 14 ساله ای به نام آمانج نیکدل بود که متاسفانه با وی هم همچون دیگر دستگیر شدگان رفتار و مراحل انگشت نگاری و عکس و باز جوئی از وی نیز بعمل آورده شد.
ما اعضای کمیته هماهنگی ضمن محکوم کردن این بر خورد سرکوب گرانه از استقامت دوستان بازداشت شده در دفاع از مطالبات به حق خود ، منجمله دفاع از عضویت در کمیته هماهنگی و دفاع از کارگران زندانی در بند ، شایسه میدانیم به این عزیزان درود فرستاده و ما از چنین دفاع محکم و طبقاتی در مسیر آرمان های بلند و انسانی طبقه ی کارگر صمیمانه پشتیبانی می کنیم.
زنده باد اتحاد و همبستگی طبقاتی کارگران!
کمیته ی هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری 28/1/1388

  1. تجمع، كار هر روز كارگران اخراجي لوله سازي اهواز
    تا به امروز 1800 كارگر پيماني لوله سازي اهواز اخراج شده اند اما كارگران رسمي و قراردادي هنوز بر سر كارهاي خود هستند و كارخانه با يك شيفت كاري در حال توليد است.
    كارگران كارخانه لوله سازي اهواز كه تا كنون 1800 نفر از آنها اخراج شده‌اند؛ هر روز مقابل مكان‌هايي چون استانداري، اداره كار‌ و كارخانه تجمع مي‌كنند.
    حميدرضا عباسي نماينده كارگران اين كارخانه به ”ايلنا” گفت: از آغاز سال جديد تا كنون 1800 كارگر لوله سازي اهوار از سوي مديريت به دليل آنچه كه عدم نقدينگي عنوان مي‌شود اخراج شده اند و با وجود اعتصاب و تجمع هر روزه هنوز هم به مشكل آنان رسيدگي نشده است.
    وي بابيان اينكه تصميم اخراج كارگران ابتدا در دي ماه سال گذشته گرفته شده بود؛ افزود: در پي صحبت هاي صورت گرفته با معاونت اجرايي رياست جمهوري كه همان زمان و دردور دوم سفرهاي استاني هيئت دولت انجام شد؛ اين مسإله به تاخير افتاد.
    عباسي تإكيد كرد: به طور مداوم هر روز اعتصاب و تجمع هاي كارگران مقابل مكان‌هايي چون استانداري، اداره كار‌ و كارخانه برگزار مي‌شود.
    وي با بيان اينكه تا به امروز هيچ عنايتي از سوي مسئولين به عمل نيامده است؛ بطوري كه برخي از كارگران تصميم داشتند تا همزمان آغاز سال جديد به نشانه اعتراض سفره هفت سيني را مقابل كارخانه پهن كنند.
    بر اساس اين گزارش تا به امروز 1800 كارگر پيماني لوله سازي اهواز اخراج شده اند اما كارگران رسمي و قراردادي هنوز بر سر كارهاي خود هستند و كارخانه با يك شيفت كاري در حال توليد است.
    سلام دمکرات
كشته شدن حداقل 12 كارگر معدن زغال‌سنگ باب‌نيزو زرند
در اثر انفجار گاز متان در معدن باب نيزو زرند كه مقارن ساعت 12 ظهر امروز رخ داد، بیش از 12 نفر از كارگران معدن شركت خصوصي دلتا 1000 كشته شدند.
در اثر انفجار گاز متان در معدن باب نيزو زرند كه مقارن ساعت 12 ظهر امروز رخ داد، بیش از 12 نفر از كارگران معدن شركت خصوصي دلتا 1000 كشته شدند. پوراحمد، معاون شركت معادن ذعال‌سنگ كرمان در گفت‌وگو با خبرنگار ايلنا گفت: تعداد كشته شدگان بالاي 12 نفر است كه در بين اين كشته‌شدگان يكي از مسوولان معدن به نام مهندس زارع نیز حضور داشت. وي افزود: حادثه توسط بازرسان و كارشناسان سازمان كار استان كرمان در دست بررسي است. گفتني است معدن باب نيزو سال‌ها قبل به علت داشتن بيش از حد گاز متان تعطيل بود. در سال 82 نیز تعداد 9 نفر از كارگران معدن باب نيزو در اثر گاز متان كشته شدند. دادستان شهرستان زرند، فرماندار زرند، مديران و مسوولين معدن به محض اطلاع در محل حادثه حضور یافتند.
خودرو كار

"كميته ي دفاع از كارگران هفت تپه"


كارگران و مردم آزاديخواه ايران و جهان!

كارگران نيشكر هفت تپه پس از ماه ها رنج و تلاش اكنون زير بيشترين فشارها قرار دارند. اين كارگران مطابق آن چه در مقاوله نامه هاي ٩٨ و٨٧ سازمان جهاني كاربدان تصريح شده، اقدام به ايجاد تشكل مستقل خود نموده اند و در آبان ماه ٨٧ در مجمع عمومي "سنديكاي كارگران نيشكر هفت تپه" را ايجاد و نمايندگان خود را انتخاب كردند.
همبستگي كارگران در هفت تپه منجر به پرداخت حقوق هاي معوقه، افزايش ٧٠ هزار تومان به حقوق كليه ي كاركنان، در دستور كار قرار گرفتن استخدام رسمي بخش وسيعي از كارگران هفت تپه، جلوگيري از فروش زمين و خصوصي سازي كارخانه شد و...
در نيمه ي دوم سال ٨٧ نمايندگان كارگران هفت تپه بارها مورد تهديد قرار گرفتند و بازداشت و دادگاهي شدند ودر اسفند ماه ٨٧ دوباره هفت تن از اعضاي هيئت مديره ي سنديكا آقايان، فريدون نيكوفرد، جليل احمدي، نجات دهلي، رضا رخشان، قربان عليپور، محمد حيدري مهر و رحيم بسحاق، دستگير و تحت فشار قرار گرفتند و در نهايت هم با قرار كفالت آزاد شدند .همچنین احكامي نيز براي نمايندگان كارگران صادر شده است.علي نجاتي رئيس هيئت مديره ي سنديكا نيز از ١٨ اسفند ماه تا كنون در مكان نامعلومي در بازداشت به سر مي برد.

كارگران !

صحبت از بيكارسازي تعداد زيادي از كارگران، وا گذاري كارخانه به بخش خصوصي و سپس تغيير كشت زمين هاي كشاورزي و به عبارتی نابودی نیشکرهفت تپه مي شود. همه ي اين ها بدين معناست كه نظام سرمايه داري علاوه بر فشار هاي غير انساني به نمايندگان كارگران هفت تپه، زندگي حدود ٤ هزاركارگر و خانواده هایشان را نيز براي هميشه در معرض نابودي قرار داده است.
ما میدانیم که با گسترش بحران سرما یه داری، بیکارسازی و اخراج کارگران در آینده در سطح وسیعی ادامه خواهد داشت و امنیت شغلی کارگران را تهدید میکند و لزوم همبستگی کارگران هر چه بیشتر احساس میشود . حمایت از کارگران هفت تپه حمایت ازخود ماست .

در اين ارتباط ، ما امضا کنندگان،ضمن اعتراض به این سرکوب ها، آمادگي خود را براي حمايت مؤثر و همه جانبه از حقوق كارگران هفت تپه برای پايان دادن به هر گونه پيگرد و محاكمه ي اعضاي هيئت مديره ي سنديكا و آزادي علي نجاتي رئيس هيئت مديره ي سنديكاي كارگران هفت تپه اعلام داشته و با تشكيل " كميته ي دفاع از كارگران هفت تپه" اعلام مي كنيم از اين پس، به هر طريق ممكن اعم از اطلاع رساني اخبار كارگري هفت تپه، ترغيب تشكل هاي داخلی و جهاني كارگري، نهادها و فعالين حقوق بشر وهر گونه اعتراض ، دعوت از کارگران ... براي توقف فضاي سركوب و ارعاب نسبت به فعالين كارگري و احقاق و تثبيت حقوق و مطالبات كارگران در هفت تپه اقدام خواهيم كرد. ما از كليه ي افراد ،کارگران،زنان ،معلمان،نویسندگان، تشكل ها و فعالان كارگري و اجتماعی و دانشجویان مي خواهيم با عضویت ،حمایت ومشاركت در اين حركت انساني و طبقاتي به حمايت از كارگران نيشكر هفت تپه برخيزند.


كميته ي دفاع از كارگران هفت تپه
١٠/١/١٣٨٨
komitedefa7.blogfa.com

افراد و تشكل ها براي عضويت و اعلام نام خود براي عضويت در اين كميته به اين آدرس پيام بفرستند وبا پیشنهادات و برنامه ها و اعلام امکانات ِخود،مارا یاری کنند
k.d.7tapeh@gmail.com
اسامی افراد ی که اعلام آمادگی برای عضویت و حمایت کرده اند، به ترتیب الفبایی :
محمد اولیایی فرد(وکیل اعضای هیئت مدیره ی سندیکای کارگران هفت تپه)- ابراهیم امدادی-مهرداد امین وزیری-نازی اسکویی- یاشار امینی- مجید اشرف نژاد- علی رضا اخوان- علی امینی - مهدی الهیاری- مریم آموسا- ابوطالب باقری- زهرا بدشت- شادمان بنی بشر- صدرا پیرحیاتی- علیرضا ثقفی- ویکتوریا جمشیدی- نسرین چنگیزیان- خالد حسینی- مجید حمیدی- پرویز حاج میرزایی- بهروز خباز- علیرضا خباز- لیلا خلیلی- عین الله خادمی- رضا دهقان- محمد کریم دلفان- فریبرز رئیس دانا- فرزانه راجی- سمیه رشیدی- سوسن رازانی- ناصر زرافشان- شاهرخ زمانی -علی سالم- مسعود سلیم پور- بهزاد سهرابی- مهدی سروقدی- هاجر سعیدی- فخری شادفر- فاطمه شاه نظری- مریم شیرازی- هاله صفرزاده- بیژن صباغ- غلامعلی صفایی- ایلقار صمدزاده- کامران طاهباز- بیتا طاهباز- علیرضا عسگری- غلام حسین عابد- میلاد عمرانی- وحید علیقلی پور- فتانه عباسی- پویش عزیزالدین- حسین غلامی- موسی فرهمند- فرامرز فطرتی- فرشید فرهادی- شیما فرزاد منش- سیروس فتحی- فواد فتحی- وفا قادری- مینا قربانی- پرویز قره باغی- یوسف قنداق ساز- سعید کیوان- صالح کیاماری- صدیق کبیری- افسر کریمی- سودابه کریمی- اکبر معصوم بیگی- نسترن موسوی- مریم محسنی- مجید ملکی- سعید مقدم- جهانگیر محمود ویسی- شهربانو مقدم- خدیجه مقدم- مازیار مهرپور- امید میرکی- مونا محمدزاده- شایسته ناصری- داریوش نوید- خانواده ی علی نجاتی- فردین نگهدار- پریسا نصرآبادی- روان نیکخو- کنور نوری- کژال نصرالهی- میترا همایونی- سودابه یاری...
ادامه نام ها به دلیل ضیق وقت به ترتیب رسیدن اسامی به کمیته درج میشود:
محمد محمدی - صدیق اسماعیلی - حمید قربانی - حامد سعیدی - مجید تمجیدی - فتحی شمس - بهروز سورن - یدالله خسروشاهی - ایوب رحمانی - بهزاد کاظمی - خانواده رضا رخشان - بهنام قهرمانی - وحیده مولوی - بهزاد پیله ور -سروش دشتستانی - سهیل آصفی - شاهرخ آصفی - ناهید خیرابی - فروهر ایرانی - فرید پرتوی - ابراهیم گوهری - نهال رضوی - یاشار پورخامنه - صدیق امجدی - آرام زندی - شمس مرادی - عباس اندریاری - صدیق سبحانی - شیوا خیرابادی - یدالله فضلی - سهیلا گله داری - خالد حسینی - رضا امجدی - شاهو روحانی - احمد زاهدی لنگرودی - خه بات مرادی – بهرام رحمانی- سيامك مؤيد زاده – عليرضا بياني – عبدالجليل مبشري – فريدون ناظري – سياوش كوهرنگ – اقبال خاتمي – بهزاد برخدايي – مزدك طوسي ن‍‍‍ژاد – سيروان پرتو نوري – علي احمدپور – بهمن شفيق – كريم منيري – هوشنگ انصاري – جليل محمودي – عباس فرد – بهزاد انصاري – آمادور نويدي – عليرضا جباري – گوهر شميراني – پروين موسوي – مهرداد صبوري – پرويز قليچ خاني – مهران خورشیدی – کیوان صمیمی – آذر ادیبی – ژیان سبحانی – شیوا سبحانی – فروغ حکیمی – النار انصاری – فرهاد ابراهیمی – رضوان مقدم – جلیل محمدی – افشین فرهادی – جلال شریعتی – خالد حسینی (2) – لیلا جدیدی – نقی ریاحی لنگرودی – پروین شکوهی – ربابه جوزاقی – پرویز شکیبا – پرتو صبوری – شهناز نیکو روان – فرانک قاضی – مهران کوشا – داریوش راد – داریوش وثوق – کمال ملک – جمال ملک – کیومرث ملک – شب بو بنی بشر – حسین عارفی – عمر محمدی – پروین حسینی – شورش محمدی – چلور محمدی – مارتین بوند یگ – شریفه رشادتیان – رئوف فهیم – فریبا فهیم – عبدالمحمد محمودی – رضا رحیمی – امیر جواهری – کارن جواهری – عطا خلقی – محمد علی عاشوری – برهان عظیمی – حامد سعیدی – صدیق گویلیان – حمزه علی مومنی – امیر پیام
ادامه دارد


اسامي گروه ها و تشكل هاي در مراحل بعدي اعلام خواهد شد.

.
کارگران غرب، پس از سه سال کار در پروژه صنعتی

پروژه پتروشیمی بیستون ماههای پایانی خود را طی میکند. تنها پروژهای است که به صورت امانی(1) کار کرد و گاهی حتا تا بیش از 800 کارگر در حال کار داشت. سه سال اکثریت بزرگی از کارگران نیمه ماهر و ماهر کرد از سنندج تا ایلام در آنجا مشغول به کار بودند. به احتمال زیاد این آخرین پروژه امانی خواهد بود که به تعهدات حقوقی کارگران پایبند ماند. سر هر ماه حقوق و بیمه کارگران پرداخت میشد. کارگران بر خلاف کارگاههای پروژههای دیگر که در ظرف یک بار مصرف غذای سرد شده را در هوای آزاد، در سرما و گرما، آلودگی و غبار صرف میکردند، در سالن غذاخوری غذا میخوردند. ولی با تداوم سیاستهای امریکایی صندوق بینالمللی پول در ایران این مناسبات که در آن حقوق اولیه کارگران تا حدودی رعایت میشد به تاریخ سپرده شد.
محصول سه سال کار روزانه 12 ساعت کار گروهی کارگران و مهندسان، ساختن این کارخانه تولیدی است. با نزدیک شدن به پایان ساخت ،همه ی نیروی کار و بخصوص کارگران را با ضایعات کار از کارخانه بیرون انداختند و به دلیل لطف دولت و مجلس خدمتگذار با مصوبات و آییننامههای وزارتی این کارگران از حق بیمهی بیکاری محروم شدند. به هر حال تعدیل نیروی کار با این سیاست ها غیرقابل اجنتاب است. تخصصهای مورد نیاز و بخشی از کارگران کرد که در روستاهای اطراف کارخانه زندگی میکردند تا مدت کوتاهی در کارگاه برای خردهکاریها خوهند ماند و بقیه به امان صندوق بینالمللی پول و دولت محترم اخراج شدند.
چوپان یا کشاورز بدون زمینی که با دستان خلاق و پرکارشان به کارگاه صنعتی آمده وعده ای هم تا حد یک کارگر ماهر فنی پیشرفت کرده بودند و با مناسبات تولید صنعتی آشنا شده بودند باپایان کاربه روستاها برگشتند. آنهایی که از روستاهای دور سنندج کامیاران، پاوه، ایلام و... آمده بودند شرایط بدتری داشتند. فقر وبیکاری سنگینتر آنها را میفشرد. مبلغی که کارگران بابت تسویه حساب دریافت کردند چندی زندگی خانوادهی کارگر راگرداند آن هم در صورتی که اتفاقی استثنایی به اقتصاد خانواده آسیب نزد ه باشد. امافقر، گرسنگی و بیکاری با چهره ای عبوس و نفرت انگیز با ریشخندی زهرآلود هر روز بیشتر به خانه و خانواده کارگر نزدیک و نزدیکتر میشود.
یاور یکی از این کارگران است او در زیر سنگینی مسئولیت بیقرار شده و برای یافتن کار عازم شهرستانهای بزرگتر میشود. ولی بحران مسکن، ساخت و ساز را دچار رکود کرده است. با این مناسبات جاری از بختک بیکاری و درماندگی گریزی نیست . بدون کار و پول نمیتوان در شهرها دوام آورد. با آخرین ماندههای پول راهی دیار فقر زده ی کردستان میشود.در راه روستا در یکی از شهرکهای مرزی به قهوهخانه ای وارد میشود. گرسنگی آزارش میدهد ولی به جای غذا با یک استکان چای خود را تسکین میدهد. گویش کردی با موسیقی نشاط آور کامکاران فضای دود گرفته ی قهوه خانه را پر کرده است . او خسته وافسرده به گوشهای میخزد. کسی وجود یک کارگر بیکار را حس نمیکند. گویی وجود خارجی ندارد . جوانی که لباسهای زیبای کردی به او جلوهای خاص داده بود. پس از مطالعه رفتار یاور به سویش میآید. مانند شکارچی ماهری که شکار درمانده را در بن بست زندگی گیر انداخته آرام و با اعتماد به نفس به سوی یارو میرود. با گویش زیبای کردی او را به نهار دعوت میکند.ولی یاور نمی پذیرد. در حالی که میلی به نوشیدن چای نداشت استکان را در دست گرفته بود و در درون خود غرق شده بود. جوانک در کنارش نشست و آرام در گوشش گفت:
"بیکاری؟"
آری . چندماه است هر چه این درو و آن در میزنم کاری پیدا نمیشود.
این همه کار در کردستان. آن وقت تو بیکاری؟
کدام کار؟ کدام کار؟
دیگر لازم نیست راه دور بروی . آن سوی مرز. از همین سقز و بانه میتوانی تا سنندج کالا جابهجا کنی و کلی پول در بیاوری.
کو پول؟ باید یک وانت زامیاد با مقداری نقد داشته باشی که من ندارم. تازه پلیس را چه کار باید کرد؟
کورهراههای کوهستانی فراوان است.
پلیس هم این کورهراهها را بهتر از ما میشناسد.
مگر نمیبینی از سنندج به تهران و ... چقدر کالا به خصوص تلویزیونهای 50 اینچ برده میشود. اینها همه از همین سقز برده میشوند. کوره راهها امن هستند.
اگر گرفتند همه چیز بر باد میرود.
خب معلوم است در کوره راهها کمین میکنند. همه را میگیرند. ولی در کورهراههای کوهستانی قانون، ایمان، اعتقاد وهمه چیز ، پول است. نرخش کاملا توافق شده است. پول را نشان بده مساله حل است.
من که پولی ندارم. والا آوارهی کار نمیشدم.
جوانک که خود را به هدف کاملا نزدیک کرده بود ، برای زدن تیر خلاص یاور را به آخرین بنبست انداخته سر در گوش یاور میکند :
ناراحت نباش اول یک نهار با هم میخوریم. بعد برایت کاری دارم که نانت را میاندازد در روغن. چند وقتی که این کار را کردی سرمایه هم پیدا میکنی.
موج شادی و امید سراپای یاور را در نوردید. با چهرهای شاد به سوی جوانک برگشت:
چه کاری؟ پروژهایست ؟ عسلویه است؟
نه بابا. پروژهها که با آمدن این دولت همه تعطیل شدند. فقط پروژه غزه باقی مانده که برای ما صرفی ندارد.
و با صدای بلند خندید. دستی به پشت کتف یاور زد.:
- این کار یک آدم نترس میخواهد و دلیر مثل همهی کردها.
یاور حرفش را قطع کرد و با هیجان گفت:
من میتوانم بدون کمربند ایمنی از یک لولهی داربست بالا بروم. و در ارتفاع در حالی که با یک پا خود را گرفتهام میتوانم داربست را بسازم. حتا در ارتفاع...
جوان با ریشخند :
بابا تو هم که دوریالیت نمیافتد.این کار هم ارتفاع دارد. ولی ارتفاعش سه متر و سی متر نیست.ارتفاعش قله ی شاهوست و کوه بیستون.
یعنی چه؟
یعنی یک کلاش ( اسلحه کلاشینکف) میاندازی روی دوششت و کمین مینشینی. تا وقتی که نیروهای انتظامیخواستند برادران کرد را که با خرید و فروش حلال میخواهند نان زن و بچهشان را در بیاورند، بگیرند. تو حسابشان را میرسی.
رنگ از رخساره یاور پرید. آیا فقر و بیکاری و ناچاری عاقبت او را در این دام میافکند؟ بدنش یخ کرد و سست شده بود.استکان چای راکه دیگر سرد شده بود، روی تخت قهوهخانه گذاشت. سبیلهای بلندش اویزان صورتش کش آورده بود. جوانک تیزهوش وحشت یاور را درک کرد و بیشتر به او نزدیک شد. و آرام در گوشش با لحنی تهدیدآمیز گفت :
تو کََُردی یا آدمفروش؟ما راکه خوب میشناسی از تََرَست معلوم است. اگر دست از پا خطا کنی حتا یک نفر از خانوادهات زنده نخواهند ماند. فهمیدی.
با لحنی آرامتر ادامه داد:
چرا توی کردستان کار نیست؟ چرا کردها باید در دورافتادهترین نقاط حمالی کنند؟ چرا در اینجا کارخانه نمیسازند؟ چرا کار بوجود نمیآورند؟ پس دولت کارش چیست؟ فقط هر روز باید پول بیشتری بابت همه چیز از ما بگیرد؟ کردستان مال کردهاست. بدان کسی دلش به حال ما نمیسوزد.
یاور با ترس و تردید پرسید:
این پولها از کجا میآید؟
به تو چه . کی پول میدهد. کار میخواهی یالا. صدایت را هم ببر. دهنت را ببند و پولت را بگیر. فهمیدی.
پس از لحظه ای سکوت گفت اگر پول و کار خواستی بیا تا با هم همکاری کنیم.
یاور در راه بازگشت با خود فکر میکرد کاشکی یک هکتار زمین داشتم تا ذرت بکارم. کاش پروژهها تعطیل نشده بود. در جیبهایش به جای پول پر بود از ........ . گرسنه و درهم ریخته سراشیبیهای کوهستان را پشت سر میگذاشت.وبسوی آینده ای نا معلو م گام بر میداشت
امپریالیسم جهانی (امریکا، اروپا و ژاپن ....) در بحرانهای قبلی جهان با صدور بحران به وسیلهی ترفندهای مالی، چون بالا و پایین کردن سود سهام و ... بار رکورد و تورم را به دوش مردم کشورهای عقبرانده شده میانداختند. ولی امروز ابعاد فاجعه آنقدر عظیم است که برای صدور بحران تنها یک امکان موجود است. آن هم یک جنگ جهانی دیگر .دنیای نویی که در پایان قرن بیستم وعده داده بودند و برخی روشنفکرن سترون ما هم با امید به آزادی صادراتی دهکدهی بوشی – ریگانی ، به آرمانهای رادیکال خود پشت کردند. در اولین گامهای قرن بیست و یکم وارونه شد.واکنون بیکاری نا امیدی وسردر گمی ابعاد وحشتنا ک تری می یابد آیا به جای پایان تاریخ با جنگ دیگری مواجه خواهیم بود .
همه ی قدرن های بزرگ معیارهای دهکدهی جهانی نولیبرالیستی را دفن کردند. ولی متاسفانه خوشباوری "شاه سلطان حسینی" بر اقتصاد ما سایه افکنده است و مرده ریگ سیاستهای اقتصادی نولیبرالیستی در کشور ما هم چنان پابرجاست. در حالی که سرچشمهی این باور واپس گرا ویران شده، دولت مردان ما با جدیت به دنبال خصوصی سازی وتعدیل ساختاری و ... هستند. پس از معاف کردن کارگاههای زیر ده نفر از قانون کار و حذف بیمه بیکاری کارگران پروژهای اینک با بند "ز" مجمع محصلحت نظام کارفرماها اجازه دارند به دلیل بحران هر تعداد کارگر را از کارخانههای بزرگ اخراج نمایند. بحران اقتصادی را ساختار نابهنجار سرمایهداری جهانی بوجود میآورد تاوان آن را کارگران باید بپردازند.
ناصر آغاجری
اراک 8 اسفند 87
پروژه های امانی به این شکل کار میکنند: شرکتی که پروژه را انجام میدهد لیست مخارج را میدهد و دولت تمام مخارج را قبول و پرداخت میکند. در نتیجه در این نوع پروژهها دست پیمانکاران برای دادن حقوق و مزایا به کارگران بازتر است و آنان برای جلب رضایت کارگران میتوانند هزینه بیشتری را تقبل کنند ودلیلی برای فشار آوردن به کارگران و کم کردن حق و حقوق طبیعی آنان ندارند.
حمایت و پشتیبانی بیدریغ
همبستگی با اعتصاب کارگران نیشکر هفت تپه

طبق خبر ارسالی به " کمیته دفاع از کارگران هفت­تپه " امروز سه شنبه ۱٨/١/٨٨ کارگران نیشکر هفت تپه در اعتراض به کم کردن اضافه کاری و عدم پرداخت دست مزد هایشان و نیز اعتراض به دستگیری علی نجاتی رئیس هیات مدیره سندیکای کارگران نیشکر هفت تپه در محل کارخانه دست به اعتصاب زده اند.
ما نهادهای همبستگی با کارگران ایران در خارج کشور ضمن پشتیبانی از این حرکت کارگران هفت تپه ، و حمایت گسترده ی خود، از همه افراد و گروه ها، سازمان­های سیاسی و احزاب و نهادهای بین­المللی خواهان حمایت بیدریغ از اعتصاب کارگران نیشکر هفت تپه هستیم.

زنده باد همبستگی جهانی طبقه کارگر
نابود باد رژیم سرمایه داری جمهوری اسلامی ایران
8 ماه آوریل 2009 – 20 فروردین 1388

نهادهای همبستگی باجنبش کارگری ایران در خارج کشور
- کمیته همبستگی با کارگران ایران – استرالیا labour.kargar@gmail.com
- کمیته حمایت از کارگران ایران – تورنتو کانادا toronto_committee@yahoo.ca
- کمیته دفاع از کارگران ایران – نروژ cdkargari@gmail.com
- همبستگی سوسیالیستی با کارگران ایران – فرانسه sstiran@yahoo.fr
- کانون همبستگی با کارگران ایران – فرانکفورت و حومه kanoonhf_2007@yahoo.de
- کانون همبستگی با جنبش کارگری ایران – هانوفر kanon.hannover@yahoo.de
- کمیته همبستگی کارگران ایران و سوئد isask@comhem.se
- کانون همبستگی با کارگران ایران – گوتنبرگ kanounhambastegi@gmail.com
- انجمن کارگری جمال چراغ ویسی ankjch@yahoo.co.uk
- شورای همبستگی کارگری - فرانکفورت kaumares@web.de
- شبکه همبستگی کارگری iranwsn@fastmail.fm

اعتصاب کارگران شرکت کشت و صنعت نیشکر هفت تپه
سه شنبه ، 18 فروردين 1388 ، 17:59

صبح روز جاری سه شنبه 18/1/1388 کارگران شرکت کشت و صنعت نیشکر هفت تپه دست از کار کشیدند و جلوی درب اصلی مدیریت کارخانه تجمع کردند.

به گفته منابع کارگری مهمترین خواسته های این اعتصاب "آزادی علی نجاتی رییس هیات مدیره سندیکا،پرداخت حقوق معوقه دوماهه ،حمایت از کارگران لوله سازی اهواز و اجرای طرح طبقه بندی مشاغل" بود.

این تجمع از ساعت 7 تا 11 صبح به طول انجامید که مدیریت کارخانه با حضور در جمع کارگران قول پرداخت کلیه مطالبات مالی را تا 48 ساعت ایتده و بررسی سایر موارد اعلامی از سوی کارگران را داد. کارگران با در نظر گرفتن زمان داده شده به اعتصاب خود پایان دادند.

مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران

دومین گرد هم آیی به نام علی نجاتی توسط فعالان مدافع حقوق کارگران در هانوفر آلمان

بیانیه پایانی دومین گردهمائی

نهادهای همبستگی با کارگران ایران در خارج از کشور

گردهمائی "علی نجاتی"


دومین گردهمائی نهادهای همبستگی با کارگران ایران در خارج از کشور در ماه مارس 2009 درشهر هانوفر – آلمان برگزار شد.

از آنجایی که علی نجاتی رئیس سندیکای کارگران نیشکر هفت تپه توسط رژیم سرمایه داری جمهوری اسلامی دستگیر و کماکان در زندان بسر میبرد، دومین گردهمائی به نام علی نجاتی نامگذاری شد.

اولین گردهمائی نهادهای همبستگی در ماه مه 2008 برگزار شد، نهادهای همبستگی موفق شدند که در بین دو گردهمائی در دفاع از جنبش کارگری ایران فعالیتهای مفید و موثری را سازماندهی کنند، از جمله میتوان برگزاری شبهای همبستگی، آکسیونهای حمایتی ، تماس و جلب پشتیبانی سازمانها و تشکلات کارگری در سطح بین المللی، برگزاری جلسات و سمینارها و نیز شرکت و پشتیبانی ازمبارزات کارگری در کشورهای مختلف را نام برد، و نیز به برگزاری "سمینارمعرفی کارگران هفت تپه و تجارب تشکیل سندیکا" و "سمینار افشاگری مرکزهمبستگی آمریکا- سولیدارتی سنتر"که از پرشرکت کنند ه ترین جلسات خارج کشور بودند، اشاره کرد.

گردهمائی دوم با شرکت نمایندگان و تعدادی از اعضای نهادهای همبستگی با کارگران ایران از استرالیا، کانادا، سوئد، آلمان، انگلستان، فرانسه و همچنین مهمانانی از "شبکه همبستگی با کارگران ایران"و نهاد در حال تأسیس هلند، در روز شنبه 28 مارس آغازشد و در روز یکشنبه 29 مارس به کار خود پایان داد. بخشی از اعضای نهادها نیز که امکان حضور نداشتند، از طریق سیستم گفتگو پالتالک در این نشست حضور همزمان و فعال داشتند.

گردهمائی دوم نهادهای همبستگی در شرایطی برگزار شد که بار بحران کنونی سرمایه داری جهانی این دور نیز بر دوش کارگران و زحمتکشان افتاده و سنگینی میکند. شکست سیاستهای دوباره نظام سرمایه داری در تمامی سطوح اقتصادی و اجتماعی شدت دادن به بی حقوقی اکثریت جامعه، بیکاری، زدن امکانات اجتماعی، کم کردن حقوقها و افزایش ساعت کار را به همراه داشته است.
تشکلات کارگری، چپ و سوسیالیست با سازماندهی اعتراضات علیه دولتها و سرمایه داران هر چه بیشتر به مقابله پرداخته و هر روزه این اعتراضات در سراسر دنیا موج وسیعتر و رادیکالتری را در برمیگیرند. نهادهای همبستگی وظیفه خود میدانند که فعالانه در این اعتراضات شرکت نمایند.

رژیم سرمایه داری جمهوری اسلامی درهراس از پیشرفت مبارزات کارگران و متشکل شدن آنان، پیگرد و دستگیری فعالین جنبش کارگری و دیگر فعالین جنبشهای اجتماعی را افزایش داده است. گردهمایی در عین حال که بر دفاع از مبارزات کارگران در جهت احقاق حقوق خویش از جمله حق تشکلهای مستقل ومتکی بر نیروی خود بدون دخالت دولت و کارفرمایان تاکید دوباره گذاشت، مبارزه وسیعتربرای آزادی فوری و بدون قید شرط کلیه دستگیرشدگان جزو فعالیت مستمرنهادها و همه طرفداران و دوستداران جنبش کارگری دانست.

گردهمائی بر وظیفه نهادهای همبستگی در حمایت و همبستگی وسیعتر با جنبش کارگری و دفاع از اهداف و مطالبات و خواسته های این جنبش در تقابل با نهادها و ارگانهای ضد کارگری رژیم سرمایه داری جمهوری اسلامی مانند خانه کارگر و شوراهای اسلامی کار، تاکید دوباره نمود.

افشا و طرد نهادهای ساخته امپریالیستی همچون مرکز همبستگی آمریکا ( سولیدارتی سنتر) با توجه به تلاشهای جاری اش در جهت نفوذ در جنبش کارگری ایران و به انحراف کشاندن آن به نفع سیاستهای دولت امپریالیستی آمریکا توسط نهادهای همبستگی با جنبش کارگری ایران در خارج از کشورمجددا تاکید گردید. نهادهای همبستگی در دور گذشته فعالیتهای خود موفق گردیدند با برگزاری جلسات و سمینارها پرده از دسایس و سیاستهای ضد کارگری این نهاد امپریالیستی در درون جنبش کارگری ایران و تشکلهای نوپایش بردارند. نهادهای همبستگی با جنبش کارگری در خارج کشور در راستای فعالیت و مبارزه افشاگرانه فعالین کارگری در ایران برعلیه سیاستهای سولیدارتی سنتر، کمک و یاری رسانده و کماکان فعالیتهای افشاگرانه خود را با برگزاری جلسات و سمینارها، ترجمه اطلاعات و تهیه منابع و اسناد هر چه بیشتر پیش خواهند برد.

گردهمائی بعد از بحث، تبادل نظر و تصویب مبانی و ضوابط همکاری نهادها برای پیشبرد فعالیتهای آتی از میان خود یک هیئت هماهنگی چرخشی را برای یک دوره 4 ماه انتخاب نمود.

گردهمائی به تظاهرات ضد سرمایه داری در آلمان و انگلیس که ازطرف نهادهای کارگری و سوسیالیستی بطورهمزمان با برگزاری گردهمائی ما سازمان یافته بود پیام همبستگی صادرکرد. همچنین نهادها را به پشتیبانی و همبستگی با مبارزات کارگران جنرال موتور، اپل فراخوانده و تدوین پیام همبستگی و شرکت در ششمین کنفرانس آنان، انتشار روزشمار کارگری و برگزاری جشن همبستگی به مناسبت روز جهانی کارگر و صادر نمودن اطلاعیه اول ماه مه را در دستور گذاشت.

گردهمائی که کارخود را با یک دقیقه سکوت به یاد جانباختگان جنبش کارگری آغاز کرد، با سرود انترناسیونال به پایان رساند.


کارگران جهان علیه سرمایه متحد شویم!

زنده باد سوسیالیسم!

مارس 2009

نهادهای همبستگی با کارگران ایران در خارج از کشور

- کمیته همبستگی با کارگران ایران – استرالیا labour.kargar@gmail.com
- کمیته دفاع از کارگران ایران – نروژ cdkargari@gmail.com
- همبستگی سوسیالیستی با کارگران ایران – فرانسه sstiran@yahoo.fr
- کانون همبستگی با کارگران ایران – فرانکفورت و حومه kanoonhf_2007@yahoo.de
- کانون همبستگی با جنبش کارگری ایران – هانوفر kanon.hannover@yahoo.de
- کمیته همبستگی کارگران ایران و سوئد isask@comhem.se
- کانون همبستگی با کارگران ایران – گوتنبرگ kanounhambastegi@gmail.com
- انجمن کارگری جمال چراغ ویسی ankjch@yahoo.co.uk
- شورای همبستگی کارگری - فرانکفورت kaumares@web.de
- شبکه همبستگی کارگری iranwsn@fastmail.fm
- کمیته حمایت از کارگران ایران – تورنتو کانادا toronto_committee@yahoo.ca

منطقي مديرعامل شركت ایران خودرو از کاز بر کنار شد



سرانجام با اعتراض شديد كارگران ايرانخودرو منطقي مديرعامل اين شركت از كار بركنار شد
درپي اعتراض شديد كارگران ايرانخودرو در شروع كاركه در سالن سخنراني بر عليه سياستهاي ضدكارگري منطقي انجام گرفت منطقي روز شنبه 15فروردين از كاربركنار و جواد نجمالدين يكي از اعضاي هئيت مديره سايپا به جاي وي انتخاب شد
بذرپاش همچون دربركناري علي دائي نقش اصلي را بازي كرده بود دربركناري منطقي نيز نقش اصلي رابازي كرد.وبه دستور مستقيم بذرپاش منطقي از كاربركنارشد
روزشنبه دهها مامور انتظامي با تمام تدابير امنيتي بيسج شده بودند تا از سخنراني منطقي مديرعامل شركت ايرانخودرو حراست كنند واجازه ندهند كوچكترين خللي در سخنراني بوجود بيآيد منطقي بخوبي مي دانست كه كارگران مثل سالهاي قبل اجازه نخواهند داد كه او با عوام فريبي خود به راحتي باز هم كارگران رامجاب كند تا يك سال ديگر به كار خود ادامه دهد به علت عدم پرداخت حقوق كارگران قبل از عيد و اعتراضات وسيع كارگري در بخشهاي مختلف ايرانخودرو به علت تعطيلات عيد نيمه كار مانده بود .سرباز خواهد كرد و ممكن است اين طوفان همچون سال 85 كه خيلي از مديران ايرانخودرو از كار بر كنار شدند اورا نيز با خود ببرد و براي همين با تدارك گسترده قبل از عيد دهها مامور براي حفاظت از اين مراسم آماده بودند تا مراسم به خوبي برگزارشده و منطقي به كارخود ادامه بدهد.
وقتي كه منطقي پشت سن سخنراني قرار گرفت با بي اعتناي كارگران مواجهه شد و از مديران سرسپرده خود خواست با پيمان اتحاد ببند ومديراني كه قبل از عيد ميليون تومان پاداش دريافت كرده بودند دستها را بالا بردند ولي صداي
منطقي حيا كن ايرانخودرو را رها كن
با حضور دهها مقامات دولتي كه منطقي براي تائيد عملكردخود در شركا دعوت كرده بود همه را شوكه كرد
آري منطقي حيا كن ايرانخودرو را رها كن
منطقي هرگز فكر نمي كرد كه همان روز سنخراني از كاربركنار خواهد شد.ولي كارگران ايرانخودرو حالا به بلوغ سياسي رسيده اند ديگر فريب شعارهاي توخالي امثال منطقي را نخوردند
سرانجام مبارزات كارگران ايرانخودرو عمرطومار يكي از مديران كه 7سال با سياستهاي ضد كارگري خود با ايجاد دهها شركت پيمانكاري با ايجاد يك پادگان نظامي در ايران خودرو وبا سركوب و اختناق توانسته بود به كار خود ادامه بدهد پيچيده شد ما اين پيروزي بزرگ را به همكاران كه با اعتراضات و مبارزات خود توانستند سرانجام به پيروزي بزرگي برسند را تبريك گفته و مبارزات خودمان را همچنان براي رسيدن به يك زندگي بهتر ادامه خواهيم داد.

مقاله / قراردادهای موقت کارگری و پیامد های آن در زندگی کارگران / امیر جواهری .


قراردادهای موقت کارگری

و پیامد های آن در زندگی کارگران!

امیرجواهری لنگرودی

در اول ماه مه سال ۱۳۸۶ تابوت قانون کار ایران و قراردادهای موقت بردوش کارگران حمل می شد ، امروز همچنان این جنازه روی دست کارگران مانده است!

سال ۱۳۸۶ نیز همانند سال­های قبل، قراردادهای‎ ‎موقت ، چه بصورت مستقیم و چه از جانب پیمانکاران در سطح واحد های بزرگ صنعتی نظیر پالایشگاه آبادان و در سطح واحد های تولیدی و کارگاهی بخدمت گرفته شده است .

بحث های مربوط به حقوق کار :

از جانب تعدادی از کارگران براثر نا آشنایی با قوانین کار، هنگام بستن قرارداد، آنچه را که کارفرمایان می خواهند، عمدتا ازاحتیاج کارگران به کار، سوء استفاده کرده و هنگام استخدام، مستقیما ازخود کارگران یا ضامن شان – که بیشتر پیمانکاران – موجود هستند، سند معتبریا کاغذ سفید امضاء می گیرند. درسال گذشته دیده شده که تعدادی از کارفرمایان با سوء استفاده از موقعیت بیکاری بسیاری از کارگران ، با گذاشتن یک دوره ۲ تا ۳ ماهه ی آزمایشی ، بدون پرداخت هیچ حقوقی ، کارگران را به کار وا می دارند ، این خود کاملا بر خلاف قانون است .

در قانون کار مصوب۱۳۸۶ آمده است ؛ که دوره ی آزمایشی ، تنها دو ماه است و در این مدت حقوق کارگر نباید کم تر از حد اقل حقوق مصوب سالانه باشد. جدا از این در همین دوره ی آزمایشی ، واگذاری حق بیمه، عیدی، پاداش، سنوات و مرخصی نیز به کارگران تعلق می گیرد و از نظر قانون هیچ فرقی با دیگر کارگران یا پرسنل ندارند.

هرقرارداد کاری، به محض انعقاد، کلیه ی حقوق کار را برای کارگر تضمین می کند . این حقوق کار شامل حداقل دستمزد برای هرکارگر ساده است. یعنی هر قراردادی که کمتر ازحداقل دستمزد درآن ذکرشده باشد، غیرقانونی است و کارگر می تواند تمام حقوق خود رامطالبه کند، حتی اگرآن قرار داد را امضاء کرده باشد. امروز تحت هیچ شرایطی این مصوبه بخدمت گرفته نمی شود.

از سال های اولیه دهه ۷۰ یعنی با آغاز برنامه تعدیل اقتصادی توسط دولت هاشمی رفسنجانی و ادامه آن به نام های مختلف دردولت خاتمی و احمدی نژاد، و در راستای تامین امنیت سرمایه به بهای نابودی امنیت شغلی زحمتکشان، قراردادهای موقت سال به سال گسترش یافت، تا اینکه امروزه بیش از ۸۰ درصد کارگران و زحمتکشان شاغل در کارخانجات، کارگاه های تولیدی و خدماتی را کارگران قرارداد موقت تشکیل می دهند. به این ترتیب ، جمهوری اسلامی در ابتدا با نفی تشکل های مستقل کارگری و حق اعتصاب و حق انعقاد قراردادهای دسته جمعی در قانون کار، ضمانت اجرائی آنرا از بین می برد و سپس با خارج کردن کارگاههای کمتر از ده نفر از شمول قانون کار، تمامی کارگران ساختمانی و کارگاههای قالی بافی و کوره پزخانه ها و ریخته گری ها و جوشکاری ها و واحد های کارگاهی نظیر؛ مکانیکی ها و تراشکاریها ، بلورسازی ها و کارگران نقاش، خیاط ها و نانواها ، کفاش ها و بزاز ها وسایر کارگران صنوف را با گسترش قراردادهای موقت تقریبا تا بیش از ۸۰ در صد کارگران در سطح صنایع بزرگ را از حمایت قانون کار محروم می کنند. حتی به این هم راضی نیستند و با تغییرات پیشنهادی قصد دارند همان بخش ۲۰ درصدی کارگران را هم که مشمول این قانون می شوند را به راحتی اخراج کنند و هر قراردادی را تحت عنوان " توافق کارگر" و" توافق کارفرما " به آنها تحمیل کنند و حتی با پرداخت ۷۰ در صد حداقل حقوق تحت عنوان" کارآموز " " باز آموز " آنها را به برده گی کامل بکشانند. این است مفهوم واقعی ادعایی " عدالت گستری " در رژیم سرمایه داری جمهوری اسلامی. قانون کار، شیر بی یال و دم و اشکمی است که در خدمت سرمایه داران و کارفرماها و علیه طبقه کارگرمی باشد.

در ادامه لازم است که بگوییم ؛ دولت ها از سال­های اول دهه ۷۰ به اینطرف با تفسير جديد‎ ‎وزارت کار از ماده ۷ قانون کار، قراردادهای‎ ‎بدون ‏تاريخ، ازشمار قراردادهای دائمی ودسته جمعی کارگران خارج‏‎ ‎شدند، وبجای آن قراردادهای موقت در کشور رسمیت و عمومیت پیدا کرد. در سال های بعد مثلا تا سال ۱۳۷۳هرقرارداد موقتی حتی یک ماهه، اگر ۴ بار تمدید می شد، حکم قرارداد دائم را داشت . در این سال کانون عالی کارفرمایان برای قانونی کردن خلافکاری های خود، به موجب استفساریه ای، وزیر کار را به کمک طلبیده است، ازآنجا که سیاست تعدیل اقتصادی نیز کاملا علیه کارگران بود، وزیر کاردر پاسخ به این استفساریه ، قانون کار را لغو کرد. از آن به بعد ، حتی اگر دو بار هم قرارداد موقت میان کارگر و کارفرما بسته شود، معیارتشخیص برای هیات تشخیص وزارت کار، همان قرارداد آخری است . رجبعلی شهسواری، رييس اتحاديه كارگران پيماني و قراردادي سراسر كشور، در گفتگو با خبرگزاری مهر (۲۱ مرداد ۸۵) اصلاحيه قانون کار را، افزايش ۵۰ برابری اخراج کارگران ارزيابی کرده و می گويد: «طرح اصلاح قانون کار موجب اخراج دسته جمعی کارگران می شود.» وی در همين گفتگو می گويد: « کارگران قرارداد موقت در مقابل ۴۰۰ ساعت کار ماهيانه ۱۵۰ هزار تومان دستمزد دريافت می کنند. در حالی که طبق قانون کار (فعلی) کارگران بايد در مقابل ۱۹۰ ساعت کار ماهيانه ۱۸۰ هزار تومان دستمزد دريافت کنند.»

موجودیت چنین قانون سیاهی، هم در دوره هشت ساله خاتمی و هم پس از آغاز رياست ‏جمهوری محمود احمدی­­نژاد، وسیاست های اعمال شده وزیر کار کابینه او " محمد جهرمی" ، براساس تعیین پایه حقوق متفاوت برای کارگران استخدامی وموقت بخدمت گرفته شده است. کارفرمايان برای این که بيمه‎ ‎کارگران را تامین نکنند، قراردادهای کوتاه ­تراز۶ماهه و۳ ماهه و ۲۹روزه وسفید امضاء رابه مرحله اجرا گذاشتند. شرکت­های دولتی نیز در این مورد با شرکت­های خصوصی در حال رقابت هستند. کارگران اخراجی نیز که همگی قبل از آن، براساس قراردادهای موقت و وجوه گوناگون آن مشغول کاربوده­اند، با واگذاری واحد کار یا تعطیلی کارخانه ها همگی از کار بیکارمیگردند.آمارهای بیشماری در این میان موجود است. کارگران ایران، درچهارچوب همین« قراردادهای موقت و کوتاه مدت » توسط بخش خصوصی و شرکت­های دولتی به بشدت استثمار می گردند . درتمامی طول سال گذشته درمعرض اخراج وتسویه شدن جای داشتند.

براساس‎ ‎آمارهای رسمی بيش از۸۵ درصد کارگران شاغل‏، تحت قراردادهای موقت کارمی­کنند‏.اوج بیکارسازی ها با بهره گیری از همین سیاست، درسراسرسال پیش ودرسطوح مختلف واحد های صنعتی وتولیدی ازشهرهای مختلف ایران ازجمله؛ سنندج، زنجان، بجنورد، طبس، قزوین،اراک ،تبریز، عسلویه و منطقه غرب تهران که بيش­ترين کارخانه­های صنعتی استان تهران‏‎ ‎درآن قراردارد، اعمال گردید.ازغرب تهران بيش از ۳هزار کارگر‏‎ ‎اخراج ‏شده­اند. رجبعلي شهسواري ، به ایلنا گفت: « روزانه هزار كارگر قراردادي و پيماني در استان تهران اخراج مي‌‏شوند و متاسفانه دولت نيز از كارگران قراردادي حمايت نمي‌‏كند.» او افزود : « از اين تعداد كارگر اخراجي، كمتر از ۲۰ درصد آنها حكم بازگشت به كار دريافت كرده و بقيه به بيكاران اجتماع اضافه مي‌‏شوند. دولت، مقصر اصلي در معضل عدم برقراري امنيت شغلي كارگران پيماني و قراردادي كشور است...»

بيش ازهزار‎ ‎کارگر فنی معدن ذغال سنگ طبس نيز با پايان قرارداد کاری اخراج شدند. عيدعلی کريمی، یکی از دست­اندرکاران خانه کارگر در منطقه شهر صنعتی قزوین از اخراج ‏۳۰هزار کارگر در اين شهر خبر داده وبهسايت دسترنج گفته است:«بيش از۵۰درصد ازکارگران قراردادی‎ ‎استان قزوين بدون دريافت حقوق، سنوات، عيدی و پاداش، با اتمام ‏قرارداد کاری خود بی­کار‎ ‎شدند تا در صورت تمايل کارفرمايان و مالکان واحدهای‎ ‎توليدی، در نيمه دوم فروردين ‏ماه به کار گرفته‎ ‎شوند.»‏ به گفته کريمی،‎ ‎« انعقاد قراردادهای ۲ ماه‏‎ ‎و ۶ ماهه با کارگران باعث شده تا خيل عظيم کارگران اين استان ‏نتوانند در صورت اخراج‎ ‎از بيمه بی­کاری استفاده کنند.» و فراتراز این ها شهرستان های رشت، تبریز وزنجان را در بر می­گیرد. مرتضی ریحانیان، از دست­اندرکاران خانه کارگردرزنجان، ضمن اعلام این که۴۷ هزارکارگر درزنجان مشغول به کارهستند، به" سایت دسترنج"، گفت:«ازاین میان ۸۰ درصد آنان را کارگرانی با قراردادهای موقت تشکیل می­دهند. »او گفت: « سال گذشته نیز در روزهای پایانی سال قرارداد تعداد کثیری از کارگران تمام شد و آنان از مزایای کامل آخر سال و همچنین مرخصی های با حقوق ایام عید محروم شدند و پس از عید تنها ۶۷ درصد آنان توانستند، قرارداد خود را تمدید کنند و باقی برای همیشه اخراج شدند».

درتمامی سال گذشته درمقابل افزایش مشاغل قراردادی وشرکت های پیمانکاری که دررابطه تنگاتنک با کارفرما ها عمل می کردند ، کارگران وجود شركت هاي پيماني را يك معضل اساسي دربرابر خود دانسته و وزارت كار را موظف می شمردند که مي بايست با حذف آنها ازسرنوشت كارگران، موجبات تضمين امنيت شغلي کارگران قراردادی، بویژه دررابطه با دریافت حقوق ها از کارفرمایان تضمین نمایند.

کارگران ایران، در مقابل وحشی­گری­های بیمانند حکومت حامی سرمایه و خودسرمایه ­داران غارتگر، ساکت ننشسته و به عناوین مختلف مبارزه طبقاتی خود را گسترش می­دهند. درسال گذشته، صدها اعتصاب کارگری در ایران به وقوع پیوسته که اخبار بخش وسیعی از آنان – علیرغم جوسانسورو اختناق حاکم بر فضای مطبوعات ورسانه های خبری ایران- انعکاس یافته است.

شرکت های پیمانکاری و نقش آنان درقراردادهای موقت کار:

دولت اسلامی ایران و کارفرمایان کشور،برای سلب مسئولیت ازخود، با باز گذاشتن دست شرکت های پیمانکاران و دعوت آنان، برای حضور در مسابقه مناقصه های ارزان قیمت، تامین نیروی انسانی لازم خود را بشکل بردگی کار، فراهم می آورد وکارگران قراردادی را بخدمت می گیرند.این شرکت ها درسطح صنایع بزرگ (پالایشگاه نفت )، بخش خدمات (شهرداری ها) و غیره بکار مشغولند. "مصطفي نظري"، در گفت و گو با خبرنگار گروه كارگري ايلنا، گفت‌‏: « حدود ۲۰۰ شركت پيمانكار تامين نيروي انساني درپالايشگاه نفت آبادان درجذب نيروي كارقراردادي فعاليت دارند و متاسفانه حق و حقوق قانوني كارگران را به طور كامل پرداخت نمي‌‏كنند و پس از سه يا چهار ماه استفاده از كارگران، دست به اخراج شان مي زنند.» وی اضافه کرد : « ...كارگران قراردادي پالايشگاه نفت آبادان از دريافت حداقل حقوق كار محروم هستند. » در همین رابطه شاهپور مرحبا به خبرگزاری کارایران – ایلنا گفت : « ...در حال حاضر پيمانكاري در وزارت نفت بيداد مي‌‏كند، دولت يك پمپ بنزين مي‌‏سازد و بلافاصله آن را به پيمانكار مي‌‏دهد، اما پس از پايان دوره پيمان، اين پيمانكار مي‌‏رود و پيمانكار بعدي كارگران موجود را اخراج و افراد باب ميل خودش را با دستمزدي پايين جايگزين مي‌‏كند كه اين تغييرات باعث تنش‌‏هاي جدي درعرصه روابط كار شده‌‏ و اين معضل به اشكال ديگر در ساير نهادها و وزارتخانه‌‏ها وجود دارد.» و باز رجبعلی شهسواری رييس اتحاديه كارگران پيماني وقراردادي سراسركشور، در رابطه با نقش دولت و بی وظیفه بودن آن در امر دفاع از موجودیت کارگران کشور، به ایلنا می گوید : « دولت ... در اثر به كارگيري شركت‌‏هاي پيمانكاري و خدماتي كه با كمترين قيمت پيشنهادي درمناقصه شركت مي‌‏كنند. كارگران كشور را به دست قانون‌‏شكنان سودجو مي‌‏سپارد.» و این بی توجهی در سطوح مختلف واحدهای کارگری کشور جاری و ساری است .

در این میان هم وزیر کار دولت احمدی نژاد و هم مجلس اسلامی، مواضع همسانی در برابر رفع مشکل کارگران قراردادی از خود نشان داده اند . در ابتداء روی کار آمدن وزیر کار، خبرگزاری ايسنادر تاریخ ۵ تير ۸۵ سخنان وزير کار محمد چهرمی در اولين همايش ملى مديريت و راهبرى سازمانى را اینگونه اعلام کرد:« در هيچ كشورى نمي‌توان قانون قراردادهاى موقت را تغيير داد ما نيز براساس شرايط اقتصادى و ماهيت برخى كارها كه موقت هستند، نمي‌توانيم اين تغييرات را به طور كلى اعمال كنيم.» همین وزیر، در سومین همایش مدیران، معاونان و روسای روابط کارسراسر کشوردرمورد مسائل روابط کار در واحدهای اقتصادی درتاریخ ۲۶ بهمن ۸۶ ، گفت: « ... نمی‏توان با قانون و تکلیف، موضوع قرار دادهای موقت را حل کرد، بلکه وقتی کارگری آموزش مهارت، کسب کند برای کارفرما به صرفه است که در حفظ آن کارگر در آن واحد اقتصادی کوشا باشد....» همین حد گواه این است که وزیر کار، نگران وضعیت کارفرمایان است و اینکه بر زندگی کارگرا ن چه می گذرد ، کمترین دغدغه ای بر خود راه نمی دهد. اما مجلس اسلامی نیز در سال گذشته چشم خود را فرو بست و تعیین تکلیف نسبت به وضعیت کارگران و کارکنان قراردادی را بی پاسخ گذاشت.

خبرگزاری ایسنا، در تاریخ دی۱۳۸۶، طی گزارشی اعلام کرد: «طرح دو فوریتی قانون تعیین تکلیف کارگران و کارکنان قراردادی با سابقه۱۰ سال کار تقدیم هیئت رئیسه مجلس شورای اسلامی شد.» در ادامه گزارش آمده است : « نمایندگان مجلس با دو فوریت طرح تعیین تکلیف کارگران و کارکنان قراردادی با بیش از ۱۰ سال سابقه کار با ۷۶ رای موافق، ۴ رای مخالف و ۳ رای ممتنع و یک فوریت آن با ۷۹ رای موافق،۳۶ رای مخالف و ۱۵ رای ممتنع موافقت نکردند.» یعنی اینکه مجلس هفتم به این طرح واکنش قابل پیش بینی و پر معنایی نشان داد، به این ترتیب که حتی به یک فوریت طرح مذکور رای مثبت داده نشد.

عوارض حاصل از قراردادهای موقت کار در سطح خانواده ها و جامعه:

کارفرمایان در سطح صنایع گوناگون کشور، سیاست های چند گانه ای را در رابطه با عدم تمدید قراردادها به بهانه های مختلف در دستور کار خود دارند. در صنایع نساجی و آنچه در سطح نیشکر، فرش البرز و شرکت های مشابه شاهدش بودیم ، به این شکل بازتاب یافته است :

کارفرما یان، با عدم پرداخت بموقع دستمزد کارگران، مداوماَ با تحمیل یک مبارزه فرسایشی بر آنان تلاش مینمایند که کارگران را بگونه ای مستاًصل نمایند که کارگران، بتدریج به عدم تمدید قرار داد، بازخرید و بازنشستگی پیش از موعد تن در دهند.

کارفرمایان تلاش میکنند که با عمده کردن مسئله بحران در اینگونه مراکز و طرح آن در میان کارگران- با هدف ایجاد نومیدی در میان کارگران به لحاظ سر پا ماندن کارخانه - بخشی از کارگران را برای بازخرید و یا بازنشستگی پیش از موعد قانع نمایند.

کارفرمایان ، در صورت اعتراض کارگران، با شناسایی فعالان و سخنگویان، تهدید، اخراج و یا منفعل کردن و یا دستگیری آندسته از کارگرانی که به عنوان نماینده و...که در جلوی صف اعتراضات کارگران قرار داشته و دارند، به جدایی صفوف آنان از هم می اندیشند. در کنار بي‌‏توجهي مسوولان، كارگران قراردادي كشور كه محكوم به دل‌‏نگراني و گذشت از حقوق مسلم شغلي خود هستند، همچنان در آينده سياه خود، قوانين كار و مجريان آن را جستجو مي‌‏كنند. در پایان این نوشته از قول ، سایت انجمن دفاع از كارگران و بيكاران ف این نوشته گواه این واقعیت است که کارگران از قبل وجودی این نظام ، جز تباهی و خانه خرابی هیچ نصیب نمی برند.

« كارگري مي گويد: ما درشركت ” ميماس “ در جاده قديم كرج كيلومتر۹هستيم.من يك كارگر از۳۱۶ نيروي كاراين شركت هستم كه فقط ۵۶ نفرمان رسمي و بقيه قراردادي هستيم.درحالي كه درگذشته اصلا بحثي به نام كارگر قراردادي نداشتيم.الان اين ۵۶ نفررسمي هم هرروز امكان قراردادي شدن شان هست.صاحبان شركت به پشت گرمي سياست هاي وزارت كار حكومت، دنبال بهانه اي هستند كه اين ها را هم قراردادي كنند. با اين وضعيت، امنيت شغلي كارگر زيرسئوال است . چون واقعا درهمه كارخانه ها وشركت ها با كارگر قراردادي مثل برده برخورد مي شود. قراردادها بعضا يك ماهه، دوماه يا سه ماه است. يك برگ سفيد جلوي ما مي گذارند و مي گويند امضا كن . هيچ چهارچوب رسمي وجود ندارد. كارفرما هرموقع دلش بخواهد اين قراردادي ها را بيرون مي كند.هيچ مزايايي هم بع آنها تعلق نمي گيرد.فقط ما هم نيستيم.الان در كل جامعه همين طوراست. برويد بررسي كنيد تمام جامعه كارگري با اين معضل روبرو است. بسياري از شركت ها به درد ما مبتلا هستند هيچ نظارت و كنترلي ازطرف دولت يا موسسه اي يا تشكل كارگري براين كار وجود ندارد.

درنظر بگيريد كه الان ۶۰ درصد كارگران حتي رسمي در شركت ميماس ازخودشان مسكن ندارند واجاره نشين هستند. طرح۹۰ ساله هم كه واقعا مضحك است.ازطرفي شاهد هستيم حتي به طور رسمي در طول سال، دوبار قيمت ها افزايش پيداكرده است.حال غيررسمي ديگر همه ميدانیم که ، افزايش قيمت ها بعضا ماهي يك بار حتي بعضا هفته اي است. و این در حالی است که حقوق كارگر ثابت میماند.

شوراي اسلامي ها تشكل هايي هستند كه توسط حكومت به ما تحميل ميشوند ودر چهارچوب رسمي كار مي كنند،اما حتي در شركت ما شوراي اسلامي كار را هم نگذاشته اند پا بگيرد. ما ساليان است كه حتي شوراي اسلامي كارهم نداريم.آنها مي گويند كه قراردادي ها حق راي ندارند و رسمي هاراهم به شدت زير نظر دارند و كنترل مي كنند كه اسم شوراي اسلامي كار را نياورندچه برسد به تشكل مستقل و غيروابسته كارگري، كه اصلا اسمش را هم نمي شود آورد.

خوب وقتي تشكل كارگري نباشد، حكومت هم كه خودش ضد كارگر باشد، نتيجه اش همين مي شود. به عنوان نمونه به ظاهر اين برگه اي كه ازما قراردادي ها مي گيرند در ۴ نسخه نوشته مي شود، اما به جايي داده نمي شود. هيچ كس نمي آيد نظارت كند كه اين چه وضعي است. كارگر هم كاري نمي تواند بكند. چون در جامعه كه كاري نيست و واقعا نان بخور و نمير خودش و خانواده اش در گرو هريك روز كارش است. لذاكارگرمجبوراست كه تن به اين طور وضعيتي بدهد وبرگه سفيد را با اين شرايط امضا كند.

درد زياد است اگر قرار باشد ما كارگران ازدردهايمان بگوييم، روزها مي توانيم حرف بزنيم. درشركت ميماس در تهران و در كل جامعه كارگري، استرس كار به قدري بالاست، كه كارگر نمي داند فردايش چه ميشود؟ كارگرنمي داند كه آينده اش چيست؟امروز را كار دارد اما نمي داند كه فردا چه ميشود...» با اینهمه در وضعیت آشفته فعلی که حق صدها و هزاران هزار کارگر قراردادی آشکارا تضییع می شود. سازمانیابی تشکل مستقل صنفی کارگران قراردادی در واحدهای تولیدی و صنعتی، کارگاه های کوچک و بزرگ ، و تحرکات سراسری آنان در پیوند با سایر جنبش های اجتماعی کارگران ، زنان ، دانشجویان، ضرورتی انکار ناپذیر است واین تشکل ها با مکانیزم استقلال عمل خود، می توانند از تمامیت حقوق کارگران قراردادی دفاع کنند.