مردم تنها در انتظار یک جرقه، جرقه ای که بزودی زده خواهد شد
اشپیگل: به گفته کروبی مبارزه کنونی به پایان نرسیده و «مردم تنها در انتظار یک جرقه هستند»، جرقه ای که بزودی زده خواهد شد. کروبی خواهان برپایی تظاهرات در سالگرد انتخابات است. به گفته وی، درخواست مجوز نیز به نهادهای مسئول فرستاده شده است
سایت سحام نیوز: مجله آلمانی “اشپیگل” در گزارشی با عنوان «جمهوری وحشت» به بازگویی دیداری با مهدی کروبی، یکی از نامزدهای معترض به نتایج انتخابات ریاستجمهوری ایران پرداخته است. در این گزارش نظرات کروبی در رابطه با انتخابات و شرایط کنونی جنبش اعتراضی نیز بازتاب یافته است
”اشپیگل” مینویسد که کروبی در پی اعتراض به نتایج انتخابات تحت شدیدترین فشارها قرار گرفته و رژیم جمهوری اسلامی با تعطیلی حزب و روزنامه “اعتماد ملی”، کروبی را عملاً از نهادهای اجرایی و خبری محروم کرده است. بیش از ۵۰ نفر از همکاران کروبی در حوادث پس از انتخابات دستگیر شدهاند. هر سه فرزند وی (حسین، تقی و علی) نیز با فشارهای حکومتی از قبیل ممنوعیت خروج از ایران و ضرب وشتم مواجه بودهاند
به گفته گزارشگر “اشپیگل”، اما هیچیک از این اقدامات روحیهی مبارز کروبی را تضعیف نکرده است. کروبی در گفتوگو هیچگاه از احمدینژاد به عنوان رئیسجمهور ایران نام نبرده است و «آقای دکتر احمدینژاد» را به عنوان رئیسجمهور قانونی ایران به رسمیت نمیشناسد، اما او را مسئول رویدادهای پس از انتخابات میداند
مرگ دستکم چهار تن بر اثر شکنجه
”اشپیگل” از قول مخالفان رژیم مینویسد، سرکوب، کشتار و دستگیری معترضان شرایط مشابه بغداد، در دوران صدام حسین را در تهران حاکم کرده است. زندانهای تهران مملو از «زندانیان سیاسیاند». به گفته “اشپیگل”، کروبی برغم تهدیدات همچنان مدعی است که تظاهرکنندگان بازداشتی در زندانها، تا سر حد مرگ شکنجه شدهاند. کروبی تایید کرده است که دستکم چهار تن بر اثر شکنجه جان خود را از دست دادهاند. کروبی بار دیگر ضمن تکرار اتهام تجاوز به زندانیان، این وقایع را درست دانسته و به پنج مورد، از جمله تجاوز به دو مرد جوان، اشاره کرده است. کروبی با لحنی کنایهآمیز شکنجهگران زمان شاه را «کارشناس» خطاب میکند، زیرا آنان بدرستی میدانستند، در مورد چه کسی و چرا باید خشونت اعمال کنند، اما در زندانهای جمهوری اسلامی، «خودسری ناب» حاکم است
استقرار استبداد موثر در ایران
“اشپیگل” مینویسد، گرچه پاسداران و نیروهای بسیجی در خیابانهای تهران همواره دیده نمیشود، اما ترس از انتقاد آزاد و خطر دستگیری در همه جا احساس میشود و زندگی آزادانه در دوران خاتمی مدت زمانی است در نطفه خفه شده است. استقرار این شرایط خاموشی رهبران سبز را در پی داشته است
کروبی میگوید: «هر کس که با من ملاقات میکند، باید پیامدهای آن را قبول کند، حداقل هزینهی آن، پاسخگویی به نیروهای امنیتی است.» به گفته “اشپیگل”، انزوای رهبران معترض و قطع ارتباط آنان با مردم کاملاً آشکار است
درخواست برپایی تظاهرات در سالگرد انتخابات
به گفته کروبی مبارزه کنونی به پایان نرسیده و «مردم تنها در انتظار یک جرقه هستند»، جرقه ای که بزودی زده خواهد شد. کروبی خواهان برپایی تظاهرات در سالگرد انتخابات است. به گفته وی، درخواست مجوز نیز به نهادهای مسئول فرستاده شده است
توافق گسترده میان کروبی و موسوی
کروبی وجود هرگونه اختلاف نظر با میرحسین موسوی را رد کرد. به گفته کروبی، هر دو در ارتباط دائمی با یکدیگر بوده و درباره موضوعات مهم به تبادل نظر میپردازند. کروبی تصریح کرد که نامهنگاری و ارسال آن، از طریق افراد مورد اعتماد صورت میگیرد و دستکم یک بار در ماه دیداری میان رهبران جنبش صورت میگیرد. کروبی در اینباره میافزاید: «ما در تمامی موضوعات تا حد زیادی دارای نظراتی یکسان هستیم
کروبی در پاسخ به امکان دستگیری خود میگوید: «آماده پرداخت هرگونه هزینهای هستم
از سوی دیگر فاطمه کروبی، همسر مهدی کروبی، در نامهای خطاب به مردم نوشته است: «به هر تقدیر بدون ترس و واهمه از وحشیگری مزدوران مجددا تاکید میکنم هر اتفاقی برای من، همسرم و فرزندانم رخ دهد، حکومت مسئول مستقیم آن است و هرگز نمیتواند از بار مسئولیت آن شانه خالی کند
بازداشت فعالان صنفی معلمان در آستانه روز معلم
سایت کلمه: سه نفر از معلمان و فعالان صنفی معلمان توسط اداره اطلاعات همدان بازداشت شدند
براساس گزارش های دریافتی، اطلاعات همدان از آقایان علی نجفی و محمد خانی و سعید جهان آرا طی تماس های تلفنی به صورت جداگانه خواسته شده بود که خود را ساعت ۸ صبح روز شنبه به اداره اطلاعات معرفی نمایند
این افراد با حضور در اداره اطلاعات همدان با بازجویی های طولانی مواجه شدند و در نهایت به بازداشتگاه های انفرادی اداره اطلاعات منتقل شدند و تا زمان مخابره این خبر از وضعیت آنها اطلاعی در دست نیست
گسلها عليه بيکارها فعال تر می شوند!
سایت فرارو: «گسلها عليه بيکارها فعالتر ميشوند!»عنوان سرمقالهي روزنامهي جهان صنعت است كه در آن ميخوانيد؛ اکنون سالهاست که همه ميدانند که تهران روي خط زلزله است و دير يا زود در آن فاجعهاي رخ ميدهد
با اين وجود طي همين سالها همواره خيل عظيمي از شهرستانيها که در شهر و ديار خود کاري نداشتند به تهران سرازير ميشدند و به اضافه خطر زلزله غم غربت و اجارهنشيني را نيز به جان و دل ميخريدند. حالا آيا ممکن است اين افراد از ترس زلزله به شهرستانها بروند؟ مگر اينکه طي اين مدت ترسشان از زلزله بيشتر شده باشد! اصلا براي اين افراد کار در شهرستانها وجود دارد؟
اگر وجود دارد خيلي باعث خوشحالي است چراکه دولت وعده داده تسهيلات زيادي دريافت ميکنند و حتي حقوق شان 25 تا 50 درصد اضافه ميشود. نميپرسم اعتبار افزايش حقوقها از کجا تامين ميشود بلکه اين را ميپرسم آيا ممکن است شهرستانيها راضي باشند که کسي با آنها کار برابر انجام بدهد و حقوقش بيشتر باشد؟
در اين صورت ظاهرا بايد حقوق بوميها را هم اضافه کرد. فرض کنيم حتما اين کار هم صورت ميگيرد با اين وجود هنوز نگران کساني هستم که بيکارند. اينها را نميشود به اميد اضافه حقوقشان از تهران بيرون کرد چون اصلا کاري ندارند به اين ترتيب وقتي احيانا گسلها فعال شوند و وقتي زلزله رخ دهد بيش از همه شايد بيکارها در خطر باشند
آژانس ايران خبر : يكى از كارگران كارخانه در شهر رى به خبرنگار آژانس ايران خبر گفت : “ يكماه كارخانه به دليل كمبود مواد اوليه تعطيل بود.درهفته اول ارديبهشت كارخانه باز شد, اماهنوز ازمواد اوليه خبرى نيست . در صورتى كه مواد اوليه به كارخانه نرسد و نقدينگى مهيا نشود كليه 370كارگر باقيمانده با تهديد بيكارى روبرو هستند. بلافاصله بعد از عيد 130 نفر از كارگران را اخراج كردند. از طرفى حق و حقوق كارگران پيمانى نصف كارگران رسمى است . به خدااين بردگى مطلق است, غل و زنجير زدن به دست و پاى كارگر است
اين كارگر زحمتكش در ادامه افزود :“ برخى از كارگران براى گذران امورات زندگى مجبور شده اند به شغل هاى كاذب روبياورند . تقاضاى طلاق در خانواده هاى كارگرى زياد شده است
به ما اجازه راهپيمايى در روز 11 ارديبهشت را نميدهند . هروقت ما اعتراضى كرديم بلافاصله به ماگفتند كه پايتان را از گليمتان دراز كرده ايد ! كدام گليم
آژانس ايران خبر:يكى از كارگران اخراج شده از شركت كاشى البرز به خبرنگار آژانس ايران خبر گفت : “براى امرار معاش يوميه ناچاريم به هر كارى كه پيش بيايد تن بدهيم . ما كارگران اخراج شده سرنوشت مشترك و البته دردناكى داريم . زن و بچه هايمان گرسنه اند , در شركت ها و كارخانجات مختلف حتى با برگه هاى سفيد امضا حاضريم كار كنيم ولى بازهم كار پيدا نميشود .از همه شركتها و كارخانه ها هر روز كارگران اخراج ميشوند و به اين زخم ما نمك بيشتر پاشيده ميشود . بعنوان مثال من خودم الان در يك پمپ بنزين كار ميكنم. همسر و دو بچه دارم, روزانه در ازاى 12 ساعت كا ر رسمى و دوساعت اضافه يعنى 14 ساعت كار , تنها ماهى 130 هزارتومان دريافت ميكنم . اگر هر حرفى سر همين حقوق داشته باشم , همانروز خواهند گفت خوش آمدى
معلوم نيست كه آن مقاماتى كه دم از اسلام ميزنند و آن بالا نشسته اند ميدانند كه درد و فقر يعنى چى ؟
دفترها:هفت روز از درگذشت کيوان ستاره دانشگاه ايرانشهر گذشت
درد و آزار شکنجه چند روزی بيش
نيست
راز دار خلق اگر باشی هميشه زنده ای
جسد کيوان گودرزي، دانشجوی دانشگاه ايرانشهر در کنار دکل مخابراتی دانشگاه پيدا شده است. مسئولين که حالا در همه جای مملکت وظيفه توجيه جنايات رهبر را به عهده گرفتهاند ابتدا اعلام ميکنند کارگری به علت برق گرفتگی فوت شده است. دانشجويان که حالا در همه جای مملکت وظيفه ايستادن در مقابل گرگها را به عهده گرفتهاند با ديدن صورت متلاشی شده مقتول در مييابند که قاتل بی رحمتر از برق و مقتول مجرمتر از کارگر بوده. مسئولين که مثل مسئولين مملکت بی درنگ و احمقانه دروغ ميگويند ميخواهند شايعه خودکشی را قوت بخشند اما ديری است که همه ميدانند وزارت اطلاعات و سربازان گمنام در داخل دانشگاه، دانشجويان را با پرتاب از بلندی تقديم حضرت زهرا ميکنند. نظام هار شده است و با هر نفری که ميدرد، مسئوليت ما که ماندهايم بيشتر ميشود. بايد نوشت. بايد فرياد زد. بايد گوش فلک را کر کرد. اينگونه که جوان ميخورد اين رژيم فقط پدران و مادران را دقمرگ نميکند. تيشه به ريشهی کشوری ميزند، نسلی را ريشه کن ميکند
اطلاعيه سنديکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه، سنديکای کارگران شرکت نيشکر هفت تپه و چند تشکيلات کارگری ديگر بمناسبت اول ماه مه
28 آوريل (8 ارديبهشت) روز جهانی همدردی با کارگران آسيب ديده در محيط کار را گرامی ميداريم
28 آوريل برابر با هشتم ارديبهشت ماه روز جهانی همدردی با کارگران آسيب ديده است. امسال نيز سازمانهای کارگری همانند ديگر سالها در بيش از صد کشور در سراسر جهان با برپايی مراسم های همدردی با کارگران کشته شده و آسيب ديده در محيط کار، خواهان بهتر شدن قوانين ايمنی کار و مجازات صاحب کارانی خواهند شد که مسبب مرگ و يا نقص عضو کارگران در محيط کار شده اند
کارگران در اين روز در سراسر دنيا به ياد همکاران قربانی خود، کارزار همبستگی و گراميداشت و همدردی با خانوادههای کارگران قربانی را به راه خواهند انداخت و برنامههای آموزشی و اعتراضی گوناگونی را عليه سياستها و قوانينی که باعث قربانی شدن ميليونها کارگر در سال ميشود سازمان خواهند داد
کارگران ايران در شرايطی اين روز را گرامی ميدارند که وضعيت ايمنی در محيط های کار در بدترين شرايط در طی چند دهه گذشته قرار دارد. راننده ای که در پشت فرمان اتوبوس در هوای بسيار آلوده کار ميکند، کارگران معادن، پالايشگاه، پتروشيمي، ماشين سازي، معلمی که تدريس ميکند تا کارگر کشاورزی و همه و همه از اين قاعده متثنی نيستند و زنان و کودکان کارگر جدا از اين که به دليل انجام کارهای سخت و زيانآور قربانی حوادث شغلی ميشوند، همچنين قربانی آزار و اذيت جنسی برخی کارفرمايان و همکاران مرد خود نيز ميگردند
وجود ميليونها کارگر بيکار، تحميل قرار دادهای موقت بر کارگران، نبود امنيت شغلی و بختک اخراج سازی و تعطيلی يکی پس از ديگری شرکت ها و کارخانجات آنچنان سايه شوم خود را بر سر کارگران انداحته است که امروزه پيدا کردن شغل، حفظ آن و تلاش برای بدست آوردن لقمه نانی به اولويت اول زيست کارگران در ايران تبديل شده است، بطوريکه در اين ميان مطالبات مربوط به بهداشت و ايمنی کار در رده فراموش شده ترين و آخرين مطالبات کارگران ايران قرار گرفته است
افزون بر غيرايمنی بودن محيط کار که سالانه هزاران کارگر در ايران را قربانی خود ميکند از ديگر سو وجود دستگاههای گوناگون انتظامی و امنيتی و حراستی و اطلاعاتی در محيطهای کار، امنيت روحی و روانی کارگران ايران را پيوسته به مخاطره انداخته است. تحت چنين شرايطی کارگری که ميخواهد برای پيشبرد مطالبات خود و بهبود شرايط کار و ايمنی اش قدمی بردارد بلافاصله مورد تهديد، بازجويی و ضرب و شتم نيروهای حراست و انتظامی و امنيتی قرار ميگيرد و کم نيستند کارگرانی که در طول سالهای گذشته و هم اکنون به دليل طرح مطالبات خود اخراج و روانهی زندانها شده اند و آسيبهای روحی و روانی غير قابل جبرانی بر آنان و خانواده هايشان وارد آمده است
آمارهای تکاندهنده و روند رو به افزايش حوادث ناشی از نبود اطلاعات و آموزش ايمنی در محيط کار در طی سالهای گذشته نشان ميدهد که اساسا صيانت و حفاظت از جان کارگران و زحمتکشان و پاسخگويی به مطالبات عادلانه آنان و بهبود شرايط کار در دستور کار سيستم موجود قرار ندارد و روند چارهجويی و پيشگيری برای کاهش حوادث شغلی برای مجموعه سيستم مديريت و قانونگذار از ذره ای اهميت برخوردار نيست
در اين ميان محروميت کارگران ايران از تشکلهای مستقل خود، يکی از حلقه های اصلی مجموعه عواملی است که امروزه کارگران ايران را در چنين موقعيت آسيب پذيری در رابطه با وجود ايمنی در محيط کار قرار داده است. وجود تشکلهای مستقل کارگری و آموزش در محيط کار يکی از حياتی ترين ابزارها جهت بهبود شرايط کار و کاهش حوادث شغلی است که از ديگر سو ميتواند باعث تغييراتی بنيادی در وضعيت کنونی طبقه کارگر ايران بشود
ما همراه و همگام با کارگران جهان 28 آوريل روز جهانی همدردی با کارگران آسيب ديده و روز اعتراض به نبود ايمنی در محيط کار را گرامی ميداريم و با اعتراض به شرايط وخيم نبود ايمنی در محيطهای کار ضمن اعلام همدردی با عموم کارگران آسيب ديده و خانواده هايشان در ايران و سراسر جهان، خواهان بکار گيری بالاترين استانداردهای ايمنی در محيط کار هستيم و سيستم موجود را مسئول بلاواسطه قربانيان حوادث ناشی از کار ميدانيم
سنديکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه
سنديکای کارگران شرکت نيشکر هفت تپه
اتحاديه آزاد کارگران ايران
هيئت بازگشائی سنديکای فلز کار و مکانيک
هيئت بازگشايی سنديکای کارگران نقاش
انجمن صنفی کارگران برق و فلز کار کرمانشاه
کميته پيگيری ايجاد تشکلهای آزاد کارگری
کميته هماهنگی برای کمک به ايجاد تشکلهای کارگری
انجمن دفاع از کارگران اخراجی و بيکار سقز
شورای زنان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر