گفتگوی امیرجواهری لنگرودی در مجله کارگری
رضا شهابی با توجه به اظهارات نماینده ی دادستان مبنی بر آغاز روند صدور مرخصی پزشکی از ابتدای ساعات اداری پیش رو، که در واقع اجرایی شدن خواسته های وی می باشد اعلام نمود نظر به درخواست اکید دوستان، فعالین کارگری، تشکل ها و نهادهای داخلی و خارجی و نیز درخواست همسر و اعضای خانواده اش در ۵٠ امین روز اعتصاب (از ساعت ۷ عصر یکشنبه ۲٩ تیرماه ٩٣) دست از اعتصاب غذا بر می دارد؛ اما چنانچه کوچکترین ممانعت یا تغییری در روند اجرایی شدن خواسته هایش ایجاد گردد مجدداً اعتصاب غذای خود را از سر خواهد گرفت و تن به عمل جراحی نیز نخواهد داد.
در صورت صدور مرخصی پزشکی، رضا شهابی با عمل جراحی که باید هر چه سریعتر انجام گیرد موافقت خواهد نمود. پزشکان معالج با توجه به اوضاع جسمی رضا انجام عمل جراحی و نیز مرخصی پزشکی بعد از عمل را برای سلامتی رضا و خروج وی از این بحران و وخامت جسمی ضروری اعلام کرده اند.
۲٩ تیرماه ١٣٩٣
شماره تلفن سخنگوی کمیته دفاع از رضا شهابی، آقای محمود صالحی: ٠٩٣۵٧٣۵٣۴١٢
وبلاگ کارگری راه کارگر : نمونه های از اعمال ضد کارگری : مقاله ای از ؛
در ادامه سیاست فوق، با سرکوب تمامی تشکل های سندیکایی و … ، اخراج ، دستگیر و زندانی کردن فعالین کارگری،عملا» کشور را به گلستان و بهشت سرمایه داران و جهنم و مرگ تدریجی برای کودکان و کارگران تبدیل کرده است .
با این اوصاف، عدم پذیرش شکایت کارگران به خاطر 6% پایین بودن حداقل دستمزدها نسبت به نرخ تورم سال نود و سه، از طرف دیوان عدالت اداری و رد دو باره لایحه بیمه بیکاری توسط شورای نگهبان با بهانه اینکه «ایجاد بار مالی می کند»، با توجه به اینکه قانون بیمه بیکاری در عقب مانده ترین کشور ها نیز وجود دارد،به چه معنای است؟ (با چنین رویکرد شورای نگهبان به قانون و حمایت از سرمایه داری همین روز ها باید در انتظار تحمیل قانونی باشیم که مردم نباید نان و آب بخورند چون » ایجاد بار مالی می کند»)
شورای نگهبان با رد غیر قانونی طرح بیمه بیکاری، باعث می گردد جوانان جویای کار از بیمه بیکاری محروم شوند،این شورا با رد لایحه فوق ضمن اینکه به اثبات میرساند که دشمن جوانان و کارگران است در همین حین مرتکب جرم زیر پا گذاشتن قانون می شود، ما با استناد به قانون اساسی جمهوری اسلامی می گوییم حکومت جمهوری اسلامی حتی قوانین مورد تصویب خودش را نیز رعایت نمی کند، در قانون اساسی بخشی از وظایف شورای نگهبان را به صورت زیر بیان می کند:
وظایف و اختیارات شورای نگهبان: …
ب- وظایف و اختیارات مجمع فقها و حقوقدانان:
۱- پاسداری از قانون اساسی …
در اصل 29 قانون اساسی که شورای نگهبان وظیفه پاسداری از آن را دارد آمده است : «بر خورداری از تامین اجتماعی از نظر باز نشستگی ، بیکاری ، پیری ، از کار افتادگی ، بی سرپرستی ، در راه ماندگی ، حوادث و سوانح و نیاز به خدمات بهداشتی و درمان و مراقبت های پزشکی به صورت بیمه و غیره حقی است همگانی …» و دولت را مکلف کرده طبق قوانین از محل در آمدهای عمومی و در آمدهای حاصل از مشارکت مردم ، خدمات و حمایت های مالی فوق را برای یک به یک افراد کشور تامین کند» ، همچنین در اصل سوم بند 12 که می گوید : «پی ریزی اقتصاد صحیح و عادلانه بر طبق ضوابط اسلامی جهت اتخاذ رفاه و رفع فقر و بر طرف ساختن هر نوع محرومیت در زمینه های تغذیه ، مسکن و کار و بهداشت و تعمیم بیمه…» و همچنین در فصل سوم قانون اساسی ( حقوق ملت ) در مورد» … جان و مال و حیثیت ، مسکن ، بهداشت ، درمان و تحصیل رایگان ، کار شایسته …» و غیره برای عموم می باشد می بینیم که شورای نگهبان نه تنها در جهت اجرایی شدن این اصول قدم بر نمی دارد بلکه خودش این اصول را زیر پا گذاشته مرتکب عمل ضد قانون می شود.
آیا شورای نگهبان به این مسئله توجه دارد که تنها کسانی که مالیات به موقع پرداخت می کنند، فقط کارگران و مزد بگیران هستند، نه سرمایه داران، نه کارخانه داران و نه بازاریان و غیره … بنا براین اگر مالیات و بیمه های دریافتی از کارگران و مزدبگیران را برای خود کارگران و خانواده های آنها هزینه کنند ، کارگران هیچ نیازی به بذل و بخشش و ترحم و مصوبه های حمایتی عوامل سرمایه داری نخواهند داشت، در حالی که منابع مالی انباشت شده از محل مالیات های دریافت شده از کارگران را بین حاکمان ، آقازاده ها و سرمایه داران به شکل های دستمزد ها و پاداشهای بالا ، رانتها و اختلاس ها و دزدی های کلان تقسیم می کنند نزدیکترین مثال ها عبارتند از اختلاس از سازمان تامین اجتماعی و اختلاس ها در بانک ها و … است.
چطور بودجه برای دزدی علنی میلیاردی دولتی ها دارید؟
چطور بودجه برای دادن وام های میلیاردی و پشت سر هم بدون اینکه وام قبلی تسویه شده باشد آنهم بدون تضمین و پشتوانه برای حکومتی ها ، خودی ها و آقازاده ها دارید؟
ولی برای کارگران بعد از ماه ها دوندگی و فراهم کردن شرایط بانکی(ضامن و وثیقه های لازم) برای اخذ وام و با معرفی نامه اشتغال بکار سه نفر بعنوان ضامن برای دریافت یک میلیون ودیعه مسکن ، موفق به دریافت وام نمی شوند و هر بار مراجعه برای دریافت وام رئیس بانک اعلام می کند که هنوز اعتبار و بودجه مورد نیاز برای پرداخت وام وصول نشده است؟
آقایان عضو شورای نگهبان چرا در این موارد سکوت اختیار می کنید؟
آقایان عضو شورای نگهبان چطور در مقابل حیف و میل بیت المال و حراج کارخانجات سازمان تامین اجتماعی که از طریق مالیات های کسر شده بطور مستقیم از کارگران که عرق جبین کارگران است خریداری شده اند ، توسط اقا زاده ها و خودیتان که این عمل دزدی مستقیم اموال کارگران است مهر سکوت بر لب و دهانتان می زنید؟
ولی وقتی نوبت به بیمه کارگران بیکار می رسد که بعنوان حق قانونی کارگران و جوانان جویای کار است و بر اساس اصول 3 و 29 حق قانونی است، قانون اساسی را دست آویز قرار می دهید؟ آنهم با علم براینکه بدون این حق قانونی مقوله های که با وجود جمهوری اسلامی هر روز گسترده تر می شوند چقدر مردم ، بخصوص کارگران را گرفتار کرده اید؟
مانند فقر ، گرسنگی ، اعتیاد ، فساد و فحشا ، طلاق ، جرم و جنایت و … در جامعه گسترش می یابند ، که این گسترش یافتن محصولی از موجودیت جمهوری اسلامی است.
چطور نزدیک به 600 نفر آقازاده 150 هزار میلیارد تومان پول بانکها را با گردن کلفتی پس نمی دهند و باعث اختلاف در روند اقتصادی ، بیکاری و فقر و گرسنگی میلیون ها خانواده ی کارگری می شوند؟! ولی با آنها با احترام بر خورد می کنید ؟
اما دو کودک کارگری که بخاطر گرسنگی و خرید دارو برای مادر بیمارشان مجبور به سرقت 70 هزار تومان می شوند به دستور دادگاه های شما به دار اویخته می شوند ؟ این دو کودک درست به بدستور همان حکومت و همان دادگاه های که اختلاس و دزدی کنندگان حکومتی را کاملا» ازاد گذاشته اند ، به دار آویخته می شوند.
آیا این است نگهبانی از اجرا شدن قانون اساسی و یا دیگر قانون ها ؟
اما سوال اساسی اینکه در مقابل این همه تبعیض و نا عدالتی و فقر و نابرابری چاره خانواده ی 50 میلیونی کارگران چیست؟
چاره ما کارگران در مقابل سیاست های غارتگرانه و تشدید بهره کشی و تزریق جهل و فقر و گرسنگی دولت سرمایه داری ، وحدت و همبستگی و تشکیل تشکل های مستقل کارگری است ، اخیرا» هم به نقل از خبر گزاری های مورخ 16 تیر 93 روزنامه شرق متوجه شدیم که برای تغییر شرایط استفاده از بیمه بیکاری تصمیماتی گرفته شده است که شرایط استفاده از بیمه بیکاری را برای کارگران اخراجی سخت تر می کنند.
آقایان عضو شورای نگهبان شما اگر قانون گذارید؟ شما اگر مفسر قانون هستید؟ شما اگر شورای نگهبان قانون اساسی هستید؟ شما اگر حقوق دان هستید؟ شما اگر واقعا این ها که ادعا می کنید هستید؟ فکر می کنید همه ی اینها هستید ؟ پس چگونه است که نمی توانید ببینید یا متوجه شوید که شیوه نامه فوق تمامی اصول و مواد قانون اساسی که شما قرار است نگهبانش باشید نقض کرده و زیر پا می گذارد؟ و شما ککتان هم نمی گزد ؟ این چگونه نگهبانی، انجام وظیفه در قبال دستمزد های هنگفتی که از دارای و ثروت مردم می گیرد هست؟ آیا وظیفه شما این نیست که در قبال دریافت دستمزد های هنگفت از قانون اساسی نگهبانی کنید ؟ یا حداقل پس از 36 سال اعلام کنید که جمهوری اسلامی از اجرایی کردن قانون اساسی خودش ناتوان است؟ تا مردم تکلیفشان روشن شود ، این وظیفه شما است که از اجرایی شدن قانون اساسی نگهبانی کنید و در صورت به وجود آمدن قوانین مخالف قانون اساسی مقابله کنید و در صورت نا توان از نگهبانی صادقانه به کارفرمای خودتان که به شما حقوق می دهد یعنی مردم اعلام کنید که از انجام وظیفه ناتوان هستید ، اما شما نه تنها از قوانین ضد قانون اساسی جلوگیری نمی کنید بلکه هر چه قانون ضد مردمی است تایید می کنید و هر چه قانون به سود مردم است رد می کنید آیا این خدمت به مردم است یا…؟ و در مقابل این ضدیت و دشمنی با کارگران و مردم حقوق های هنگفت می گیرید. راستی آن صداقتی که همیشه ازش حرف می زنید پس از 36 سال هنوز زمانش نرسیده است؟
اگر خودتان حقوق نمی دانید و بر اثر وجود قدرت و ثروت به این مقام دست یافتید باید بدانید شیوه نامه فوق کاملا» با اصول قانون اساسی مغایر است و ما کارگران به راحتی از کنار این رفتار های ضد کارگری و ضد مردمی نخواهیم گذشت و بدون اتلاف وقت نسبت به این تصمیمات ضد کارگری و برده داری نوین و سکوت شما به عنوان نگهبان قانون اعتراض خواهیم کرد و از تمامی کارگران می خواهیم در مقابل چنین حرکت های ضد کارگری دست به اعتراض بزنند و اجازه ندهند سرمایه داران با مباشری شما و دیگر دوستانتان حکومت نان کودکانشان را بدزدند.
بیمه بیکاری و همگانی ، اشتغال دائم ، امنیت شغلی ، دستمزد متناسب با تورم ، حق ایجاد تشکل و حق اعتصاب و راهپیمایی ، حق انتخاب نمایندگان واقعی کارگری ، حق بستن قرار داد های دسته جمعی و تدوین قانون کار مترقی و برای تضمین این حقوق و دیگر خواسته هایمان که باید توسط نمایندگان واقعی خودمان باشد. با تمام توان و جانمان ایستادگی خواهیم کرد.
نمایندگان واقعی کارگران کسانی هستند که با حضور مستقیم خود کارگران و بدون دخالت کارفرما ، بدون دخالت دولت و بدون دخالت تشکل های دولتی انتخاب شده باشند. ما کارگران باید با نیروی سراسری خودمان دست به ساختن تشکل های خود بزنیم و در تشکل های سراسری کارگری گرد آیم در غیر این صورت هر گز به خواسته هایمان دست نخواهیم یافت .
شاهرخ زمانی : عضو هیات موسس بازگشایی سندیکای نقاشان ساختمانی و تزئینات تهران
هنگامی که پزشک معالج رضا او را ویزیت کرد و شرایط وخیم رضا شهابی را مشاهده کرد عنوان کرد که در شرایط کنونی به هیچ وجه اجازه عمل جراحی دیسک کمر را نخواهد داد چرا که بدن رضا پس از ۴۵ روز اعتصاب غذای کشنده به شدت ضعیف شده است و اگر با این شرایط عمل شود به احتمال زیاد زنده از عمل بیرون نخواهد آمد! دکتر گفته است که رضا دستکم باید یک ماه به صورت ویژه تغذیه شود تا شاید بدن اش به شرایط مناسب عمل جراحی برسد. همچنین دکتر به صراحت گفته است اگر بعد از عمل چند ماه مرخصی استعلاجی ندهند، عمل بی فایده خواهد بود زیرا پس از عمل یک سری اقدامات پزشکی از قبیل فیزیوتراپی تخصصی و آب درمانی و . . . ضروری است و علاوه بر آن باید همواره امکان دسترسی به مریض را داشته باشم تا در صورت بروز مشکلات احتمالی اقدام عاجل انجام پذیرد.
رضا شهابی همچنان اصرار دارد که تا تکلیف اش را معلوم نکنند و وضعیت مرخصی استعلاجی او را مشخص نکنند حاضر به شکاندن اعتصاب نیست و با این وضعیت عملاً امکان شروع روند درمان نیز وجود نخواهد داشت. رضا بار دیگر بر موارد به حق زیر اصرار می ورزد و از مسئولان قضایی و امنیتی می خواهد این موارد محقق کنند:
١- بازگشت به بند ٣۵٠ زندان اوین هرگاه که احتمالاً قرار باشد به زندان بازگردد
۲- مرخصی استعلاجی کافی قبل و بعد از عمل جراحی دیسک کمر
٣- اجرای ماده ١٣۴ قانون مجازات اسلامی جدید (قانون تجمیع)
۴- آزادی مشروط
کمیته دفاع از رضا شهابی ضمن اصرار بر تمامی خواسته های اعلامی از جانب این کارگر زندانی و عضو هیئت مدیره سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران، خواستار رعایت شأن و منزلت رضا و باز کردن دستبندش و همچنین رسیدگی سریع و بدون فوت وقت به شرایط درمانی و روشن کردن وضعیت مرخصی استعلاجی او است تا پس از آن بتوانیم رضا را متقاعد کنیم که روند درمانی را آغاز کند و این اعتصاب غذای کشنده را پایان دهد.
۲۴ تیرماه ١٣٩٣
شماره تلفن سخنگوی کمیته دفاع از رضا شهابی، آقای محمود صالحی: ٠٩٣۵٧٣۵٣۴١٢
این ۲ فعال سندیکایی محبوس در سالن ۱۲ زندان رجاییشهر کرج، در این نامه ضمن شرح مختصری از بازداشت و فشارهای وارده بر آنها و نیز برخوردهای غیرقانونی انجام شده از قبیل تبعید و محرومیت از خدمات درمانی مناسب از نقی محمودی خواستهاند تا پروندهشان را در مجامع مختلف از جمله سازمان جهانی کار و شورای حقوق بشر ملل متحد پیگیری کند.
شاهرخ زمانی، عضو شورای نمایندگان کمیتهی پیگیری ایجاد تشکلهای کارگری و عضو هیئت بازگشایی سندیکای نقاشان و کارگران ساختمان در ۱۸ خرداد ماه ۱۳۹۰ در تبریز بازداشت و متعاقبا توسط شعبهی ۱ دادگاه انقلاب تبریز به تحمل ۱۱ سال حبس تعزیری محکوم شد. وی سال گذشته از زندان مرکزی تبریز به زندان رجاییشهر کرج تبعید شد.
رضا شهابی، عضو هیئت مدیرهی سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه نیز بنا بر رای دادگاه تجدید نظر تهران، به تحمل چهار سال حبس تعزیری، پنج سال محرومیت از فعالیت سندیکایی و هفتاد میلیون ریال جریمه نقدی محکوم است.
کمیته دفاع از رضا شهابی ادامه اعتصاب غذای رضا را برای وی از نظر جسمی بسیار خطرناک دانسته و مسئولیت جان رضا را کاملا بر عهده مسئولین امنیتی و قضایی می داند و خواهان آزادی فوری و بی قید و شرط رضا شهابی از زندان و فراهم نمودن شرایط مناسب برای ادامه درمان وی می باشد. تا دستیابی به این مطالبات به کارزارهای حمایت از رضا شهابی ادامه دهیم.
در روزهای اخیر کارزارهای حمایت از رضا شهابی ابعاد گسترده تری پیدا کرده است. کمیته دفاع از رضا شهابی ضمن قدردانی مجدد از تمامی تلاشهای صورت گرفته در ایران و در اقصی نقاط جهان، از عموم دوستان می خواهد تا رسیدگی جدی به خواسته های رضا شهابی و آزادی وی به کارزارهای حمایت از رضا شهابی ادامه دهیم.
طبق گزارشات رسیده، کلکتیو فدراسیونهای سندیکاهای کارگری فرانسه در رابطه با تداوم حبس رضا شهابی و انتقال ناگهانی وی به زندان رجایی شهر به مقامات جمهوری اسلامی ایران نامه اعتراضی ارسال کرده و در آن عنوان نموده اند: "سازمان های سندیکائی فرانسوی س اف د ت، س ژ ت، اف اس او، سولیدر، او ان اس آ، توجه شما را نسبت به وضعیت رضا شهابی، عضو هیئت مدیره ی سندیکای شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه که از ماه ژوئن ٢٠١٠ به علت فعالیت برای احقاق حقوق کارگران زندانی است، جلب می کند. در تاریخ اول ژوئن ٢٠١۴ رضا شهابی از بخش ٣۵٠ زندان اوین در تهران به زندان رجائی شهر در کرج منتقل شده است. زندان اخیر، هم محل نگهداری زندانیان سیاسی است و هم بزهکاران عادی که افراد شرور و خشن در میان آن ها فراوانند. رضا شهابی از همان اولین روز انتقالش در اعتراض به این عمل برای چهارمین بار دست به اعتصاب غذا زده است و خواستار بازگشتش به زندان اوین است. لازم به یادآوری است که مصوبات سازمان ملل در رابطه با رفتار با زندانیان، بر جدائی محل نگهداری زندانیان نامتجانس تأکید می ورزد. وضعیت سلامتی رضا شهابی بی اندازه نگران کننده است. پزشکان بیمارستان خواستار انتقال فوری او به بیمارستانی در خارج از زندان شده اند که در صورت مخالفت با آن، خطر فلج شدن نیمه چپ بدنش بسیار است. ما از شما می خواهیم که اقدامات لازم برای انتقال فوری او به بیمارستانی در خارج از زندان و دسترسی به معالجات لازم را فراهم آورید. با توجه به وخامت وضعیت شهابی، چنانچه مقامات دولت ایران قادر به تضمین معالجه شهابی در داخل ایران نمی باشند، سازمان های سندیکائی فرانسوی او را برای معالجه به فرانسه دعوت می کنند. در چنین موردی ما از مقامات دولت ایران می خواهیم که به او اجازه سفر به فرانسه را بدهند. ما سندیکاهای فرانسوی درمان وی در یک بیمارستان مناسب را تقبل خواهیم کرد."
سازمان های سندیکائی فرانسوی س اف د ت، س ژ ت، اف اس او، سولیدر، او ان اس آ، م، اعضای "کلکتیو فرانسوی سندیکائی برای ایران" نگران سلامت شما بوده، وضعیت سلامتی، اوضاع زندان و به ویژه شرایط غیر انسانی ای را که در آن به سر می برید با دقت پی می گیریم. وخامت سلامتی شما پس از ٣۵ روز اعتصاب غذا شدیدا ما را نگران کرده است. سلامت جسمانی شما شرط اولیه برای ادامه مبارزه جهت احقاق خواست های بر حق کارگران شرکت واحد است. اکنون،اعتصاب غذای شما زنگ خطر سلامتی شما را نزد افکار عمومی دنیا به صدا درآورده است. ما براین باوریم که جدیت و صمیمیت اقدام شما، وزنه پیام شما به جامعه بین المللی را دو چندان کرده است. ما هم به نوبه خود به حمایت از پیکارتان برای کسب حقوق ابتدائی سندیکائی ادامه داده و از مقامات دولت ایران آزادی فوری را شما مطالبه می کنیم"
علاوه بر این فعالین اتحادیه "كارگران صنعتی جهان" در استرالیا خواهان آزادی فوری و بدون قید و شرط رضا شهابی شده اند. همچنین عفو بین الملل بدنبال اعتصاب غذای رضا شهابی فراخوان جهت اقدام فوری و اضطراری برای حفظ سلامتی و آزادی رضا شهابی صادر نموده است. صدها تشکل و فعال کارگری و انسانهای شریف و آزاده در کشورهای مختلف تاکنون نامه های اعتراضی متعددی به مقامات حکومتی ارسال و اکسیونهایی در حمایت از رضا شهابی سازمان داده اند. تشکلات و نهادهای مستقل کارگری در ایران نسبت به وضعیت رضا شهابی بدنبال انتقال ناگهانی وی به زندان رجایی شهر نگرانی عمیق خود را ابراز کرده اند و خواهان آزادی وی شده اند. محمود صالحی، سخنگوی کمیته دفاع از رضا شهابی، با رادیوهای متعددی در این مورد مصاحبه کرده و داود رضوی از اعضای هیئت مدیره و فعالین سندیکای کارگران شرکت واحد تهران و حومه نیز در مورد وضعیت رضا شهابی، عضو هیئت مدیره و مسئول مالی این سندیکا، مصاحبه های مطبوعاتی انجام داده است که انعکاس وسیعی داشته اند. تا کنون چندین طومار و نامه های سرگشاده در حمایت از رضا و یا خطاب به وی تهیه و در سطح وسیع انعکاس یافته اند و موجب شده اند وضعیت رضا شهابی و اعتصاب غذای او هر چه بیشتر در افکار عمومی ایران و جهان مطرح گردد.
کمیته دفاع از رضا شهابی بدینوسیله از تمامی فعالین و تشکلات کارگری و انسانهای شریف و آزاده در ایران و سراسر جهان که نگرانی خود را در مورد وضعیت رضا اعلام کرده اند و به طرق مختلف به حمایت از وی پرداخته اند به نوبه خود صمیمانه قدردانی می کند. طی اطلاعیه های آتی و یا در وبلاگ کمیته دفاع لیست کاملتری از حمایت های انجام شده را انعکاس خواهیم داد.
سلامتی و جان رضا شهابی در خطر جدی قرار دارد و مسئولین حکومتی و دستگاهای امنیتی و قضایی آن در قبال وضعیت رضا شهابی بطور کامل مسئول هستند و باید پاسخگو باشند. از عموم فعالین و تشکلات کارگری و انسانهای آزادیخواه درخواست داریم که کماکان به اعتراضات خود جهت رسیدگی به وضعیت و مطالبات رضا شهابی ادامه دهند و کمیته دفاع از رضا شهابی را در جریان اقدامات خود قرار دهند. تا رسیدگی جدی به خواسته های رضا شهابی و آزادی وی به کارزارهای حمایت از رضا شهابی پرقدرت تر ادامه دهیم.
٣۵ روز از اعتصاب غذای رضا شهابی می گذرد و در این مدت حدود ١۵ کیلوگرم وزن او تحلیل رفته است؛ فشار خون او نوسان شدید دارد و معمولا بسیار پایین است؛ در روزهای اخیر بی حال است و چندبار بیهوش شده است؛ یکبار پس از بیهوشی او را به بهداری زندان منتقل کردند، پزشک بهداری قصد داشته به او سرم تزریق کند و گفته است: "خودم اعلام میکنم که اعتصاب غذای تو تمام شده است" که این امر با واکنش تند رضا روبرو شده و بدون هیچ اقدامی رضا را مجدداً به بند بازگرداندند. روز چهارشنبه رضا پس از تأخیر طولانی در محل ملاقات با خانواده حاضر شد زیرا توانایی راه رفتن نداشته و بنا به گفته ی خودش تنها به این دلیل آمده است که خانواده بیش از این نگران نشوند. همسر رضا پس از این دیدار عنوان کرده است که حال عمومی رضا به هیچ وجه خوب نیست و آثار ضعف و بی حالی شدید به وضوح در او مشهود است به نحوی که هر لحظه امکان دارد از حال برود و اتفاق ناگواری رخ دهد. این ها همه در حالی است که رضا پیش از این اعتصاب غذای کشنده نیز در سلامت نبود و نیمه ی چپ بدن اش تقریباً بی حس بود، دچار نوسان فشار بود و پزشک معالج اش دستور عمل جراحی فوری مهره های کمر داده بود.
همسر رضا چندروز پیش به دفتر نماینده ی دادستان (خدابخش) مراجعه کرده بود که عملاً هیچگونه جواب مشخصی دریافت نکرد. آقای خدابخش تنها به شکلی مبهم عنوان کرد که ان شاء الله رسیدگی میکنیم و گویا قصد دارند پس از گرفتن جان رضا به زندان گوهردشت مراجعه و تکلیف رضا شهابی را مشخص کنند.
فردا (شنبه ١۴ تیرماه) همسر رضا شهابی قصد دارد مجدداً به دفتر نماینده ی دادستان مراجعه و اعلام کند اگر سریعاً به وضعیت رضا رسیدگی و او را به بیمارستان منتقل نکنند، خانواده نیز مانند رضا دست به اعتصاب غذا خواهند زد.
رضا شهابی در نامه ی سرگشاده ای که به دادستان نوشته است، خواسته های خود را اینگونه مطرح کرده است:
"۱- بازگشت به محل قبلی زندان اوین بند ۳۵۰
۲- مرخصی استعلاجی جهت درمان و عمل جراحی دیسک کمر ( به دور از استرس و بگیر و ببند و حضور ماموران زندان که باعث ایجاد رعب و وحشت و مزاحمت و ناراضتی به مراجعه کنندگان و کادر بیمارستانی و تیم پزشکی از جمله پزشک و پرستارو غیره)
۳- اجرای ماده ۱۳۴ قانون جدید مجازات اسلامی (قانون تجمیع)
۴- اجرای قانون آزادی مشروط"
واقعیت است که به دور از هرگونه بزرگنمایی و اغراق جان رضا شهابی درخطر است و هر لحظه بیم آن می رود اتفاق ناگواری رخ دهد. پس به هرشکل و از هر طریق که می توانیم اعتراض خود را نسبت به شرایط غیرانسانی و ظالمانه ای که سیستم سرمایه داری و دستگاه امنیتی و قضایی آن برای رضا شهابی ایجاد کرده است اعلام کنیم. خواست فوری و ضرب العجل ما این است که در وهله ی اول رضا را به بیمارستان منتقل کنند. شاید فردا دیر باشد....
شماره تلفن سخنگوی کمیته دفاع از رضا شهابی، آقای محمود صالحی: ٠٩٣۵٧٣۵٣۴١٢
در حالیکه امروز اعتصاب غذای رضا شهابی از رهبران سندیکای شرکت واحد اتوبوسرانی وارد بیست و پنجمین روز خود شد ، ناظران اگاه خبر می دهند که وضع سلامتی او به مخاطره افتاده است. گفته می شود مسئولان زندان رجائی شهر از وی خواسته اند دست از اعتصاب غذا بر دارد تا به خواسته هایش رسیدگی کنند. ولی او مخالفت کرده و شکستن اعتصاب خود را به پذیرفته شدن مطالباتش منوط کرده است. در گفتگوئی با داود رضوی عضو هیات مدیره سندیکای شرکت واحد وی درباره وضعیت همکار زندانی اش می گوید رضا شهابی که تا کنون پنج سال زندان را تحمل کرده است در کل از نظر جسمانی بسیار مشگل دارد. چرا که نوزده ماه در انفرادی بوده و در موقع بازداشت نیز مورد ضرب و شتم قرار گرفته است. بعقیده داود رضوی این شرایط ناگوار بر روی مهره های گردن و کمر او چنان تاثیراتی گذاشتند که مجبور شدند او را به بیمارستان منتقل کنند و یک جراحی شش ساعته روی گردن او انجام گرفت که البته عملی بسیار حساس بود. از این رو رضا شهابی باید پس از این عمل جراحی مدتی در منزل استراحت میکرد تا بهبودی کامل پیدا کند. ولی متاسفانه ماموران او را به زندان بازگرداندند و معالجه خیلی موثر واقع نشد.
بروایت داود رضوی وضعیت بد زندان باعث شد که بیماری شهابی تشدید شود بطوریکه سمت چپ بدنش بی حس می شد. او را دوباره به بیمارستان بردند و معلوم شد که مهره های کمرش هم نیاز به عمل جراحی فوری دارد. ولی این عمل هیچگاه انجام نشده است.
داود رضوی توضیح می دهد که نه فقط به نیاز های سلامتی شهابی توجهی نشده بلکه اینک یک ماه است که او را - همراه شش زندانی سیاسی دیگر - از بند ٣۵٠ زندان اوین به زندان رجائی شهر تبعید کرده اند.
رضا شهابی پس از این تبعید است که دست به اعتصاب غذا زده است. او این بار علاوه بر خواست اساسی اش مبنی بر رسیدگی به وضعیت ناسالم جسمانی اش ، خواهان بازگشت به بند ٣۵٠ زندان اوین است. علاوه بر این او نمی داند که چرا بر طبق قواعد زندان در کشور ، چرا او را که پنج سال از شش سال زندانش را گذرانده است ، بطور مشروط آزاد نمی کنند.
داود رضوی می گوید همکارش رضا شهابی در جریان ٢۵ روز اعتصاب غذا حدود هفت و نیم کیلو از وزن بدنش کاسته شده و وضعیت وخیمی دارد.
بازانتشار از کمیته دفاع از رضا شهابی - ٦ تیرماه ۱۳۹۳
شماره تلفن سخنگوی کمیته دفاع از رضا شهابی، آقای محمود صالحی: ٠٩٣۵٧٣۵٣۴١٢
همچنین آقای امیریان معاونت زندان از رضا شهابی پرسیده است، آیا شما از ما ناراضی هستید؟ رضا گفته است باز می گویم مشکل من با شما شخصی نیست بلکه مربوط به زندان است که حق و حقوق قانونی زندانی مراعات نمی شود و من از تمامی مسئولین و از جمله شما که مسئول نگهداری فعلی من هستید انتظار دارم فقط و فقط قانون را رعایت بکنید و هر چند که تا امروز که ٢۵ روز است من اینجا زندانی هستم از مواردی رنج بردم که تمامی زندانیان گرفتارش هستند و مربوط به شخص من نیست ، مانند نداشتن تلفن ، مرخصی ، ملاقات حضوری ، مشکلات بهداشتی و اینکه من باید مداوای بیماری خود را ادامه بدهم که در مورد این موضوع هیچ اقدامی نمی کنید و دهها مورد دیگر، در مقابل امیریان گفته است آنچه من می توانستم انجام دادم گزارشات و نامه های شما را ارسال کردم و جواب آمده است که بزودی از دادستانی خواهند امد.
۱۳۹۳/۴/۴
بازانتشار از کمیته دفاع از رضا شهابی - ٦ تیرماه ۱۳۹۳
شماره تلفن سخنگوی کمیته دفاع از رضا شهابی، آقای محمود صالحی: ٠٩٣۵٧٣۵٣۴١٢
به : آقای دکتر عباس جعفری دولت آبادی
موضوع : اعتراض به تبعید غیر قانونی و اعتصاب غذا
آقای دکتر عباس جعفری دولت آبادی دادستان استان تهران
با سلام:
احتراماً معروض می دارد : اینجانب رضا شهابی زکریا فرزند علی، شغل راننده و عضو هیات مدیره و مسئول مالی سندیکای کارگران شرکت واحد بطور غیر قانونی و در نقض آشکار قوانین جهانی از جمله مقاوله نامه های ۹۸،۸۷ سازمان جهانی کار مورد تایید و عضویت ایران در آزادی کارگران برای ایجاد تشکل های مستقل و حق انتخاب و اعتصاب بعنوان تنها ضامن تحقق مطالبات کارگری ، محکوم به شش سال حبس تعزیری ، پنج سال محرومیت از هر گونه فعالیت سندیکایی و غیره و هفت میلیون و پانصد هزار تومان جریمه نقدی بنا به گزارشات و اتهامات واهی و ساخته و پرداخته بازجویان در شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب به حکم شفارشی نا عادلانه به ریاست قاضی صلواتی محکوم شده ام.
من بارها وضعیت و فشارهایی که از زمان دستگیری و برخورد بازجویان و زندانبانان در طول باز داشت و زندان بر من وارد شده ، طی نامه های سرگشاده خدمت ریاست قوه قضائیه و شما اعلام کرده ام و نیاز به تکرار نیست ، ولی جهت یاد آوری به گوشه ای از خطاها و فشارهای روحی و روانی که بر من و خانواده ام در طول این مدت وارد شده به صورت گذارا اشاره می کنم:
من بعنوان راننده و عضو سندیکا، بدلیل فعالیت سندیکایی و دفاع از حقوق حقه همکارانم در شرکت واحد بنا به مسئولیتی که همکارانم با حضور در مجمع عمومی و انتخابات سندیکا ، با رای خودشان به گردن من گذاشته بودند، وظیفه داشتم از همکارانم چه در عرصه صنفی ، ایمنی و بهداشت کار و غیره و چه در عرصه حقوقی از جمله بعنوان نماینده حقوقی با وکالت محضری رانندگان اجرابی در ادارات کار استان تهران از آنها دفاع و این کار را با تلاش و کوشش خستگی ناپذیر در کنار سایر همکارانم در سندیکا در جهت منافع صنفی و رسیدن به یک زندگی شرافتمندانه و انسانی و با رعایت موارد قانونی انجام دادم ، که حاصل آن بازگشت بکار اکثر اعضای اخراجی سندیکا و غیره در شرکت واحد و بهبود حداقلی دستمزد و مزایای همکاران بود.
گویا این فعالیت ها و پیگیریها به مذاق مسئولان شرکت واحد و برخی دیگر خوش نیامده و در نهایت در ۲۲ خرداد ۱۳۸۹ در کمال نا باوری و غیر منتظره در حین کار و در حضور مسافران و شهروندان تهرانی در خیابان به اتهام سارق مسلح دستگیر و بعد از تفتیش منزل وبا ایجاد رعب و وحشت طوری که دختر و پسر خرد سالم به شدت گریه می کردند و همسرم شوکه شده بود ، ماموران لباس شخصی با بردن دست نوشته ها و مطالب سندیکایی با تهدید و فشار روحی و روانی همراه با توهین ، ضرب و شتم من را به بند ۲۰۹ اوین منتقل کردند و در طول ۱۹ ماه بازداشت انفرادی ، تحت شدیدترین فشار های روحی و جسمی قرار داشتم که حاصل آن بی حسی سمت چپ بدن و جراحی گردن و در حال حاضر درد شدیدی در کمر و بیرون زدگی دیسک های کمر، بی حسی پای چپ ، فشار خون بالا و خون ریزی پی در پی بینی ، ناراحتی کبد و معده و سردرد های ممتد می باشد.
در همین راستا فشار های روحی و روانی به همسر و فرزندانم وارد شده ، طوری که فرزندانم مدتها گوشه گیر و افسرده و دچار افت تحصیلی شده بودند، همسرم بارسنگین خانواده را به دوش گرفته بود و در نبود من بقول معروف هم پدری می کرد و هم مادری و در صدد فراهم کردن نیاز های معیشتی و تحصیلی آنها و تهیه اجاره بها ء منزل و هزینه بهداشت و درمان و پوشاک و غیره و از طرفی ماهانه مبلغی پول برای هزینه های اینجانب در زندان ، تلاش می کرد ، که بنوبه خود فشار را دو چندان می کرد، ولی با کار در منزل و تهیه ترشی با همراهی و همکاری و کمک همکارانم و فعالین کارگری با شرف جنبش کارگری و سایر دوستان مردمی و آزادیخواه ، این مشکلات به حداقل رسیده بود ، ولی متاسفانه بعد از گذشت چهار سال و در شرایط ناباورانه و غیر منتظره آن هم در زمان امتحانات فرزندانم که باعث به هم ریختگی روحی و روانی آنها شد و در استانه پنجمین سال حبس آن هم بی دلیل ، و غیر قانونی و قانون شکنانه و خود سرانه و بدون اطلاع قبلی و بدون هیچ توضیحی با شرایط جسمی که دارم ( پرونده پزشکی گویایی همه چیز می باشد) به زندان رجایی شهر تعبید شدم که باعث وارد شدن استرس و نگرانی به خانواده ، همکاران و دوستان شده است.)
لازم به ذکر است تبعید گاه رجایی شهر فاقد کوچکترین امکانات مرسوم در دیگر زندانها می باشد از جمله در فضای تنگ و خفقان آور زندگی در سلولهای انفرادی ۴ متر و ٧۰ سانتیمتری به جای ۱۲- ۱۵ متری قانونی برای ۲ تا ۳ نفر با پنجره های ۳۰ سانتیمتری با سه لایه ی ورق و توری اهن که جریان هوا راکد بوده و نفس ها به هم می خورد ، هواخوری ۲:۳۰ تا ۳ ساعته به جای صبح تا غروب ، نبود امکانات تفریحی ، ورزشی مانند باشگاه ورزشی ، کتابخانه برای زندانیان سیاسی - عقیدتی ، نبود بهداشت و رژه رفتن سوسک و موش ، کیفیت بسیار پایین درمان و فاقد امکانات لازم از جمله فیزیوتراپی و پزشک متخصص ، و همچنین نبود تغذیه مناسب و دیگر موارد که از استاندارد آیین نامه سازمان زندانها بسیار دور می باشد واز طرفی در نبود نان آوران خانواده و قطع حقوق و مستمری انها که خانواده ها با مشکلات اقتصادی و کمبودهای فراوان مواجه هستند ، تبعید گاه رجایی شهر بعلت دوری ، هزینه های سنگینی بر انها وارد کرده و بدین علت بجای ملاقات هفتگی مجبور به دو هفته تا یک ماه ملاقات شوند که خطرات ناشی از تصادفات و قطع ارتباط مادران با بچه ها در خانه ، مزید بر علت است. اقای دادستان :
اینجانب رضا شهابی زکریا راننده و عضو سندیکای شرکت واحد با توجه به توضیحات بالا و رفتار غیر مسئولانه و غیر قانونی نسبت به من وبا توجه به شرایط جسمی و بیماری و در اعتراض به تبعید غیر قانونی و همچنین تهدید به تشکیل پرونده مجدد و از طرف بازجو از ۱۳۹۳/۳/۱۱ روزی که به رجایی شهر تبعید شدم ، تنها سرمایه ام را که سلامتی می باشد در معرض خطر گذاشتم و برای اثبات حقانیتم و رسیدن صدای مظلومیتم به گوش مسئولان و مردم ازادیخواه و نهادهای بین المللی دست به اعتصاب غذا زدم و امروز ۱۴ مین روز اعتصاب غذایم می باشد و خواسته های خود را بدین شرح مطرح می کنم:
۱- بازگشت به محل قبلی زندان اوین بند ۳۵۰
۲- مرخصی استعلاجی جهت درمان و عمل جراحی دیسک کمر ( به دور از استرس و بگیر و ببند و حضور ماموران زندان که باعث ایجاد رعب و وحشت و مزاحمت و ناراضتی به مراجعه کنندگان و کادر بیمارستانی و تیم پزشکی از جمله پزشک و پرستارو غیره )
۳- اجرای ماده ۱۳۴ قانون جدید مجازات اسلامی ( قانون تجمیع)
۴- اجرای قانون آزادی مشروط.
بند ۴ سالن ۱۲ - ۱۳۹۳/۳/۲۴
بازانتشار از کمیته دفاع از رضا شهابی - ٢٨ خرداد ۱۳۹۳
شماره تلفن سخنگوی کمیته دفاع از رضا شهابی، آقای محمود صالحی: ٠٩٣۵٧٣۵٣۴١٢
رضا یکبار از ناحیه گردن تحت عمل جراحی قرار گرفت و مسئولان به جای اینکه اجازه دهند دوران بعد از عملش را در منزل و در محیطی آرام طی کند، علیرغم نظر صریح پزشک معالج، او را به زندان بازگرداندند که این امر باعث وخیمتر شدن اوضاع جسمی رضا شد. بار دیگر اسفندماه سال قبل و پس از ماهها اعتراض رضا را که از مشکل حاد کمر و ستون فقرات رنج میبرد و پای چپاش بیحس شده بود، مجدداً برای معاینه به بیمارستان منتقل کردند و پزشک معالج پس از معاینه دستور عمل جراحی فوری داده بود. اما مسئولان به جای مهیا کردن مقدمات این عمل، رضا را به زندان بازگرداندند و حالا به جای بیمارستان او را به زندان گوهردشت کرج منتقل کرده اند که وضعی به مراتب وخیمتر از زندان اوین دارد. این انتقال بدون هیچ اطلاع قبلی بوده است و هیچ توضیح و دلیلی هم برای آن داده نشده و هیچ فرصتی برای دفاع از جرم احتمالی هم به رضا داده نشده است! حق ابتدایی هر زندانی است که در شهر محل سکونتاش دوران حبس را بگذراند تا خانواده مجبور نشوند برای ملاقات مسیری طولانی را طی کنند.
زندان گوهردشت وضعیتی بسیار نامناسب دارد: تراکم جمعیت زیاد در اتاقها، وضعیت وخیم بهداشت، عدم رسیدگی پزشکی به زندانیان، غذای بسیار نامناسب و غیرقابل خوردن، دریافت پول بابت هرنوع خدمت و ... تنها گوشهای از شرایط اسفبار این زندان است. حال رضا را با همان شرایط وخیم جسمی به چنین جایی منتقل کردهاند. گویی به جای درمان او قصد جانش را کردهاند! رضا نیز به محض ورود به زندان گوهردشت اعلام اعتصاب غذا کرده است و اکنون سیزدهمین روز از این اعتصاب میگذرد. در پی این اعتصاب غذا رضا دچار کاهش وزن شدید و نوسان فشار شده است که با توجه به وضعیت حاد جسمی اش خطرات زیادی را در پی دارد. همچنین به دلیل این اعتصاب غذا مصرف دارو برای رضا تقریباً غیرممکن است که این امر هم به نوبه ی خود بر وخامت حال او می افزاید. در ضمن تا کنون هیچ پزشکی در زندان گوهردشت وی را معاینه نکرده است. کمیته دفاع از رضا شهابی به شدت نگران سلامت این عضو هیئت مدیره سندیکای کارگران شرکت واحد است و ضمن اعتراض شدید به این انتقال، خواستار انتقال سریع رضا به بیمارستان برای پیگیری عمل جراحی کمر و ستون فقرات است و از تمامی تشکلهای کارگری ایران و جهان میخواهد به هر شکل ممکن اعتراض خودشان را نسبت به وضعیت رضا شهابی اعلام کنند.
شماره تلفن سخنگوی کمیته دفاع از رضا شهابی، آقای محمود صالحی: ٠٩٣۵٧٣۵٣۴١٢
بنا براین گزارش، مسئولین قضایی حتی در مراجعه صبح امروز همسر رضا به دادستانی، به هیچ وجه از این موضوع اطلاعی به خانواده وی نداده اند. کمیته دفاع از رضا شهابی ضمن محکوم کردن انتقال غیر قانونی رضا به زندان رجایی شهر خواهان آزادی فوری و بدون قید و شرط وی می باشد.
شماره تلفن سخنگوی کمیته دفاع از رضا شهابی، آقای محمود صالحی: ٠٩٣۵٧٣۵٣۴١٢
در مدت بستری شدن در بیمارستان، رضا زیر نظر پزشک با انجام آزمایشات و فیزیوتراپی برای عمل جراحی آماده می شد. علیرغم اینکه خانواده این کارگر زندانی شرکت واحد با نوشتن نامه به مقامات قضایی خواهان مرخصی پزشکی برای انجام عمل جراحی و ادامه مراحل درمانی وی شده بودند اما دادستان اعلام کرده است که زندانیان سیاسی در عید مرخصی ندارند.
کمیته ی دفاع از رضا شهابی ضمن ابراز نگرانی در رابطه با وضعیت سلامت این کارگر شرکت واحد، خواهان آزادی و انتقال رضا شهابی به بیمارستان برای انجام روند درمان است.
نمی خواهم در پایان سال از مشكلات و ناملایمتیها و خبرهای مایوس كننده كه بارها از طریق رسانه های تصویری و نوشتاری اعلام شده و من هم در نوشته های قبلی به آنها اشاره كردم سخن بگوییم، بلكه می خواهم بگویم كه چنانچه ما كارگران در صورت عدم حضور در كنار هم و تشكیل تشكل های مستقل كارگری به آگاهی رسانی به هم طبقه ای هایمان نپردازیم، توانم مقابله با نظام سرمایه داری نخواهیم داشت ولی در صورت اتحاد و همبستگی افق های روشنی در پیش رو خواهیم داشت.
در سال های گذشته طبقه كارگر برای رسیدن به آزادی و دموكراسی وعدالت اجتماعی و زندگی شرافتمندانه دوشادوش هم مبارزه كردند و هزینه های سنگینی از جمله زندان، شكنجه، اخراج ... پرداخته است. اكنون ما كارگران، معلمان، زنان، دانشجویان، دانشآموزان و مردم آزادیخواه در كنار هم و به دور از كینه و با اتحاد و همبستگی برای رسیدن به هدف نهاییمان كه عدالت و آزادی و برابری است در سال جدید با شعار تشكل مستقل من كو، نان من كو، كار من كو، مسكن من كو مبارزه كنیم.
من به عنوان كارگر شركت واحد و عضو هیات مدیره و مسئول مالی سندیكای شركت واحد در حالی كه چهار سال متوالی است در زندان به سر می برم ضمن تبریك و شادباش سال نو به همه كارگران زحمت كش و همكارانم در شركت واحد، فعالین كارگری و مردم شریف و آزادیخواه از همه آنها تقاضا می كنم در سال جدید برای جلوگیری از هر گونه ظلم و ستم و زورگویی نظام سرمایه داری بر علیه كارگران و مردم زحمتكش متحد شوند.
بیمارستان امام خمینی ٢٧ اسفند ١٣٩٢
کمیته ی دفاع از رضا شهابی - ٢٧ اسفند ١٣٩٢
شماره تلفن سخنگوی کمیته دفاع از رضا شهابی، آقای محمود صالحی: ٠٩٣۵٧٣۵٣۴١٢
کمیته ی دفاع از رضا شهابی بار دیگر اعلام می دارد که تمامی شرایط مادی و روانی لازم در طول دوره ی درمان این کارگر زندانی باید مهیا شود.
کمیته ی دفاع از رضا شهابی ضمن ابراز نگرانی شدید از وضعیت وخیم این کارگر زندانی و عضو هیئت مدیره سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی، عجالتاً خواستار تسریع در روند درمان و آماده نمودن تمامی امکانات لازم برای عمل جراحی کمر وی است. لازم به ذکر است عمل جراحی تنها اولین قدم است و در صورت مهیا ننمودن شرایط مناسب پس از عمل (استراحت در منزل، آسایش روانی، انجام امور تخصصی مانند فیزیوتراپی و...) ثمری نخواهد داشت.
شماره تلفن سخنگوی کمیته دفاع از رضا شهابی، آقای محمود صالحی: ٠٩٣۵٧٣۵٣۴١٢
بیماری او فشار مهره های گردن بر روی قسمت فوقانی نخاع او است. او یک بار تن به عمل جراحی داده؛ به لطف و یاری جراحان و کارکنان بیمارستان، نجات پیدا کرده است. اگر این همکاری نبود تهی دستی و بیماری دست به دست هم می دادند و این کارگر شریف و آگاه و عضو سندیکای شرکت واحد را از پای در می آوردند.
من شاهد بودم که او چگونه آرام آرام با تحمل رنج، دوره ی نقاهت را در زندان، بی برخورداری از خدمات پزشکی مورد نیاز، دراز کشیده در کف اتاق، تحمل می کرد. پس از مدتی بیماری او عود کرده است. پزشکان و جراح او به او دو توصیه ی اساسی کرده بود: کمی استراحت در فضای منزل تحت مراقبت ها و رسیدگی های ویژه ی پزشکی و پرستاری و دیگری اینکه چون ممکن است نیاز به جراحی دیگری داشته باشد، برای این کار آماده باشد. او مدتهاست با درد شدید ناحیه گردن و سرگیجه و عوارض و رنج آن روبرو است و انتظار جراحی یا استراحت مطلق برای مداوا را می کشد. وزنش کاهش یافته است، از حیث خُلقی، به زعم روحیه ی مقاومت که در او سراغ دارم، به هم ریخته است و وضع عمومی جسمانی اش روز به روز بدتر می شود.
پرونده های پزشکی و گواهی پزشکان به کنار، اما نتایج سلسله معاینه ها و عکس برداری ها و سایر معاینات پیشرفته تر که در اختیار توانگران است، اگر به عنوان حق ابتداییِ رضا هم در نظر گرفته شود، می تواند مسئولان زندان را متوجه وضع وخیم او بکند. او اکنون موجب نگرانی و ناراحتی گسترده ای در میان کارگرانی که با چنین اوضاعی آشنا هستند شده است.
افکار عمومی حق دارد بخواهد که به وضع ویژه ی وخامت بار یک نفر کارگرِ آزادیخواهِ زندانی رسیدگی شود. مسئولان زندان و قضایی تهران مجوزهای قانونی برای اعزام او به بیمارستان یا به منزل برای مرخصی و استراحت را دارند؛ با این وصف او هنوز در زندان عذاب می کشد.
درخواست من می تواند نماینده ی درخواست ده ها هزار نفر از کارگران و روشنفکران این سرزمین و خارج از کشور برای اقدام فوری برای رضا شهابی باشد، ضمن آنکه من نه نمایندگی ای گرفته ام و نه بطور رسمی بر درِ سازمانهای رسمی و مسئول روانه شده ام. نامه ی من همزمان برای آگاهی دوستان رضا و مردم نگران برای او و مسئولانی است که می توانند روحیه ی تنبیه خواهی را فدای خواست انسانی کنند، و آن هم برای کسی که باید در جامعه به جای مجازات مورد تشویق قرار گیرد زیرا از حقوق کارگران دفاع کرده است.
درخواست من این نیست که فرصت بدهید تا دوستان و مردم آزادیخواه و عدالت جو و آگاه، پشتیبانی خود را از او اعلام کنند: روزی زمان این کار فرا می رسد؛ درخواست من این است که رضا شهابی را به بیمارستان یا برای مرخصی استعلاجی به منزلش بفرستید، پیش از آنکه واقعاً دیر شود.
بازانتشار از کمیته ی دفاع از رضا شهابی - ٣ بهمن ١٣٩٢
شماره تلفن سخنگوی کمیته دفاع از رضا شهابی، آقای محمود صالحی: ٠٩٣۵٧٣۵٣۴١٢
ادامه این وضعیت و عدم رسیدگی به وضعیت جسمی رضا شهابی باعث شده است که روند بیماری سریعتر شده و وی در شرایط بحرانی قرار بگیرد. کمیته ی دفاع از رضا شهابی ضمن ابراز نگرانی شدید از وضعیت وخیم رضا، هر گونه پیامد ناشی از عدم رسیدگی و درمان به موقع را متوجه مسئولین امنیتی و قضایی دانسته و از همه تشکل های کارگری ایران و جهان می خواهد تا مراتب اعتراض خود به وضعیت رضا شهابی کارگر و عضو هیئت مدیره سندیکای کارگران شرکت واحد را به هر شکل ممکن اعلام نمایند.
شماره تلفن سخنگوی کمیته دفاع از رضا شهابی، آقای محمود صالحی: ٠٩٣۵٧٣۵٣۴١٢
عفو بین الملل در فراخوانی به تاریخ ۶ نوامبر ۲۰۱۳ نگرانی شدید خود از وضعیت خطرناک رضا شهابی را اعلام نموده است و خواهان آزادی فوری و بدون قید و شرط رضا شهابی شده است.
در بیانیه "اقدام فوری" سازمان عفو بین الملل آمده است: رضا شهابی، فعال کارگری ایران، محبوس در زندان اوین تهران، نیاز فوری به مراقبت های پزشکی ای دارد که نمی تواند در زندان از آنها برخورد باشد. رضا شهابی، زندانی عقیدتی ای که در حال گذراندن حکم شش سال زندان می باشد، باید فورا و بدون قید و شرط آزاد شود.
عفو بین الملل در فراخوان "اقدام فوری" خود از عموم درخواست کرده است که به زبانهای فارسی، عربی، انگلیسی یا هر زبان دیگری ازمقامات ایرانی بخواهند که رضا شهابی را فورا و بدون قید و شرط آزاد کنند چرا که عفو بین الملل معتقد است ایشان یک فعال اتحادیه ای کارگری است که تنها به دلیل فعالیتهای مسالمت آمیزکارگری زندانی شده است. عفو بین الملل همچنین خواهان آن شده است که رضا شهابی بدون تاخیر به درمان پزشگی خارج از زندان دسترسی پیدا کند.
جهت اطلاعات بیشتر و حمایت از درخواست آزادی رضا شهابی به فایل ضمیمه یا لینک زیر مراجعه نمایید: اینجا کلیک نمائید.
کمیته ی دفاع از رضا شهابی ضمن ابراز نگرانی شدید از وضعیت وخیم او، همانطور که بارها اعلام کرده است هرگونه پیامدهای ناشی از تداوم حبس رضا شهابی و عدم درمان مناسب او را متوجه مقامات و مأموران قضایی، امنیتی و زندانبانان می داند و از تشکل های کارگری ایران و جهان و مدافعین حقوق انسانی کارگران می خواهد تا به هر شکل ممکن به این وضعیت غیر انسانی اعتراض کنند و خواهان آزادی فوری و بدون قید و شرط رضا شهابی گردند.
شماره تلفن سخنگوی کمیته دفاع از رضا شهابی، آقای محمود صالحی: ٠٩٣۵٧٣۵٣۴١٢
کارگران، تشکلهای کارگری، مردم و وجدانهای بیدار!
همانطور که اطلاع دارید «رضا شهابی» کارگر و عضو هیأتمدیرهی سندیکای کارگران شرکت واحد از تاریخ ٢٢ خرداد ١٣٨٩ بهدلیل دفاع از حقوق و مطالبات خود و کارگران همکارش در زندان اوین تهران، دربند است.
رضا در این مدت طولانی از مشکلات حاد جسمی رنج برده است که برخی از آنها عبارتند از: ضایع شدن چند مهرهی کمر و ابتلا به دیسک کمر، دیسک گردن، درد و بیحسی دست و پا، ضایعات کبدی، کلیوی، قلب، دندان و ...! در پی برخی از این مشکلات رضا را در مردادماه سال ١٣٩١ تحت عمل جراحی دیسک گردن قرار دادند و علیرغم تأکید پزشکان بر استراحت مطلق و فیزیوتراپیهای تخصصی بعد از عمل، او را به زندان بازگرداندند که این امر موجب مشکلات زیادی برای او شد. اکنون و پس از گذشت حدود سه سال و نیم از بازداشت رضا، پزشک قانونی تهران شهریورماه مجددا او را در زندان اوین تهران معاینه کرده و با بررسی MRI تأکید کرده که دیسک ٣ عدد از مهرههای کمر او آسیب دیده است و باید هر چه سریعتر برای عمل جراحی کمر به بیمارستان اعزام شود. لازم به ذکر است رضا ماهها است که بر اثر این ضایعه از درد شدید در ناحیهی کمر رنج میبرد و پای چپ او به گونهای بیحس شده است که حرکت دادناش بسیار مشکل است. رضا را در تاریخ ٢٧ مهرماه و بهدلیل بیحسی پای چپ و درد شدید مهرههای کمر به بیمارستان امام خمینی اعزام کردند و پس از انجام معاینات، پزشكان مجددا تأكید کردند که رضا شهابی با این اوضاع وخیم به هیچ وجه توان تحمل كیفر را نداشته و باید هر چه سریعتر تحت فیزیوتراپی و آبدرمانی در محیطی بدون استرس و خارج از زندان قرار بگیرد؛ آنان همچنین هشدار دادند که در غیراینصورت بروز مشكلات حاد جسمی از جمله بیحسی سمت چپ بدن، که منجر به فلج شدن کامل نیمهی چپ بدناش میشود، بسیار محتمل است.
ما خانوادهی رضا شهابی (همسر و دو فرزند) اعلام میکنیم که بنابر اعلام پزشکان معالج، رضا به هیچوجه توان تحمل زندان را ندارد و باید به سرعت از زندان آزاد شود. ما مسئولان قضایی و امنیتی را مسئول شرایط بسیار وخیم وی میدانیم و از تمامی تشکلها و فعالان کارگری ایران و جهان میخواهیم که اکنون نیز چون دفعات پیشین به هر شکل ممکن اعتراض خود را به تداوم حبس این کارگر زندانی اعلام کنند.
انتشار از کمیته ی دفاع از رضا شهابی- ١ آبان ماه ١٣٩٢
شماره تلفن سخنگوی کمیته دفاع از رضا شهابی، آقای محمود صالحی: ٠٩٣۵٧٣۵٣۴١٢
k.d.shahabi@gmail.com
www.k-d-shahabi.blogspot.com
لازم به ذکر است که رضا شهابی در ٢٣ شهریور نیز برای بررسی MRI و معاینه توسط پزشک معالجش به بیمارستان امام خمینی منتقل شده بود. پزشک به وی اعلام کرده که نیاز به عمل جراحی دارد ولی با توجه به اینکه مهره های پایینی درگیر است و فشار بالاتنه بدن بر روی آنهاست بهتر است که با آب درمانی و فیزیوتراپی این وضعیت را تحت کنترل داشته باشد.
لازم است به ذکر است که صدمات وارده در هنگام دستگیری و انفرادی ها و بازجویی های طولانی مدت عامل این وضعیت رضا است و پزشکان بعد از عمل جراحی روی مهره های گردن وی تاکید داشتند که وضعیت او به گونه ای است که تحمل حبس را ندارد و تداوم این وضعیت باعث وخیم تر شدن وضعیت جسمی وی می شود.
کمیته دفاع از رضا شهابی خواستار رسیدگی سریع و فوری به وضعیت این عضو سندیکا و هیئت مدیره سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و همچنین آزادی فوری و بی قید شرط وی است.
شماره تلفن سخنگوی کمیته دفاع از رضا شهابی، آقای محمود صالحی: ٠٩٣۵٧٣۵٣۴١٢
پزشک قانونی بر ادامه درمان دندانهای رضا تحت نظر پزشک متخصص در خارج از زندان تاکید کرده است. در مورد وضعیت معده و کبد و ... نیز پزشک قانونی تهران بر ادامه درمان تحت نظر متخصصین در خارج از زندان تاکید کرده است.
همچنین در آخرین پرینتی که رضا در رابطه با مدت زمان باقیمانده حکمش از اجرای احکام زندان اوین گرفته است تاریخ خاتمه حبس وی ٩۵/٣/٢۵ با احتساب پرداخت جریمه اعلام شده است و در صورتی که جریمه را پرداخت نکند تاریخ خاتمه حبس وی ٩٦/٢/٢۵ می باشد. این در حالی است که در پرینت قبلی تاریخ ٩٣/١/۵ زمان خاتمه حبس این کارگر زندانی اعلام شده بود. به نظر می آید که مسئولین امنیتی علاوه بر فراهم نکردن شرایط درمان رضا شهابی، سعی دارند با اعلام تاریخ های متفاوت آزادی به این زندانی و خانواده اش روحیه این کارگر زندانی را در هم بشکنند.
کمیته دفاع از رضا شهابی ضمن اعتراض به تداوم حبس رضا شهابی خواستار رسیدگی سریع به وضعیت وخیم جسمانی این عضو هیئت مدیره و خزانه دار سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران است.
شماره تلفن سخنگوی کمیته دفاع از رضا شهابی، آقای محمود صالحی: ٠٩٣۵٧٣۵٣۴١٢
در پی این برخوردهای توهین آمیز و عدم رسیدگی به وضعیت درمانی که باعث وخیم تر شدن شرایط زندانیان و از جمله رضا شهابی می شود، رضا اعلام کرده است که تا برطرف شدن این شرایط نامناسب و اعزام اش به یک مرکز درمانی مناسب در خارج از زندان و تحت نظارت پزشک متخصص، از روز شنبه ٢٠ مرداد از پذیرفتن هرگونه خدمات درمانی در داخل زندان سرباز می زند.
وضعیت عمومی رضا شهابی اکنون به این شرح است: درد کمر و بی حسی پای چپ به شکلی ادامه دارد که توان تکان دادن انگشت های پا و بالا آوردن پا از او سلب شده است، وضعیت معده به هم ریخته است و از رفلاکس شدید رنج می برد که این امر تغذیه ی او را نیز تحت الشعاع قرار می دهد، چربی کبد بالاست به گونه ای که لکه هایی روی صورت او ظاهر شده است و ...
عملاً به نظر می رسد مسئولان امنیتی و زندانبانان از آنجا که نتوانسته اند صدای برابری خواه این کارگر مبارز را خاموش کنند، قصد کرده اند تا او را به تدریج رو به خاموشی ببرند! اما تنها رضا نیست که این شرایط را دارد و زندانیان دیگری نیز که از مشکلات حاد رنج می برند در شرایط مشابهی به سر می برند که از آن جمله می توان به یاشار دارالشفا که همبندی رضا است اشاره کرد.
کمیته ی دفاع از رضا شهابی ضمن ابراز نگرانی شدید از وضعیت وخیم او هرگونه پیامدهای ناشی از عدم درمان مناسب را متوجه مأموران امنیتی و زندانبانان می داند و از تشکل های کارگری ایران و جهان می خواهد تا به هر شکل ممکن به این وضعیت غیر انسانی اعتراض کنند.
٢٢ مردادماه ١٣٩٢
لازم به ذکر است رضا شهابی همچنان از درد شدید در ناحیه کمر و پای چپ (به دلیل جابجا شدن مهره های کمر و فشار به عصب سیاتیک) رنج می برد، به گونه ای که از انجام امورات شخصی خود نیز بر نمی آید! این کارگر زندانی چند روز قبل به دلیل عدم توانایی طبیعی حرکتی در هنگام استحمام به سختی زمین خورده است و دچار صدمات شدیدی شده است.
کمیته دفاع از رضا شهابی ضمن اعتراض به تداوم حبس رضا شهابی خواستار رسیدگی سریع به وضعیت وخیم جسمانی این عضو هیئت مدیره و خزانه دار سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران است.
شماره تلفن سخنگوی کمیته دفاع از رضا شهابی، آقای محمود صالحی: ٠٩٣۵٧٣۵٣۴١٢
مشکلات کنونی رضا شهابی عارضه هایی است که در زمان دستگیری، بازجویی و حبس دچار او شده است و بنا بر نظر پزشکان متخصص توان تحمل حبس را از وی سلب کرده است.
کمیته ی دفاع از رضا شهابی خواستار آزادی فوری این عضو هیئت مدیره و خزانه دار سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه از زندان به جهت درمان های اساسی و مستمر مشکلات وخیم جسمی اش است.
شماره تلفن سخنگوی کمیته دفاع از رضا شهابی، آقای محمود صالحی: ٠٩٣۵٧٣۵٣۴١٢
مسئولان زندان به بهانه ی شرایط انتخابات از انتقال رضا به بیرون از زندان جهت انجام ام.آر.آی هم سرباز زده اند و این کارگر زندانی را متهم به بزرگ نمایی و اغراق در وضعیت وخیمی می کنند که خودشان بر سر او آورده اند!
کمیته ی دفاع از رضا شهابی باز هم اعلام می کند که بنا بر اعلام پزشکان معالج رضا وضعیت جسمی او به گونه ای است که به هیچ وجه توان تحمل زندان را ندارد و باید به سرعت از زندان آزاد شود. این کمیته مسئولان قضایی و امنیتی را، که علیرغم دستور اکید پزشکان معالج رضا را در شرایطی نامناسب و بعد از عمل جراحی حساس به زندان منتقل کردند، مسئول شرایط بسیار وخیم وی می داند و از تمامی تشکل ها و فعالان کارگری ایران و جهان می خواهد که اکنون نیز مانند دفعات پیش به هر شکل ممکن اعتراض خود را به تداوم حبس این کارگر زندانی و عضو هیئت مدیره ی سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه اعلام کنند.
شماره تلفن سخنگوی کمیته دفاع از رضا شهابی، آقای محمود صالحی: ٠٩٣۵٧٣۵٣۴١٢
همچنین لازم به ذکر است چند روز پیش ربابه رضایی، همسر رضا شهابی، به اداره ی پیگیری وزارت اطلاعات احضار شد و مورد بازجویی قرار گرفت. در این بازجویی ربابه رضایی برای انعکاس شرایط همسر زندانی خود مورد بازخواست قرار گرفت و در جواب این بازخواست ها عنوان کرد که: من تنها به تماس هایی که با من در رابطه با احوال پرسی همسرم می شود جواب داده ام و هیچ عمل خلافی انجام نداده ام.
کمیته ی دفاع از رضا شهابی ضمن محکوم نمودن صدور قرار نابجا برای رضا شهابی و همچنین بازجویی از همسر این کارگر زندانی، خواستار پایان دادن این برخوردهای ضدکارگری مأموران امنیتی و قضایی است.
شماره تلفن سخنگوی کمیته دفاع از رضا شهابی، آقای محمود صالحی: ٠٩٣۵٧٣۵٣۴١٢
حدود ٢٠ روز است که درد شدیدی در ناحیه کمر احساس می کند و این درد به پای چپ او هم سرایت می کند به حدی که حتا نشستن، خوابیدن و راه رفتن عادی هم برایش بسیار دشوار شده است؛ درمان او تنها خلاصه شده است به هفته ی یک عدد آمپول دگزامتازون و ب ١٣٩٢ - ب کمپلکس! گردن و بازوی چپ او هم به شدت درد می کند. این همه در حالی است که بیش از ٢٠ روز است درخواست متخصص جراح مغز و اعصاب کرده است اما تا کنون خبری نشده و هنگامی که برای پیگیری مراجعه می کند در جواب می شنود: "درخواست کنندگان جراح مغز و اعصاب به حد نصاب نرسیده، ما که نمی توانیم هر لحظه شما بخواهید دکتر فراهم کنیم"!
از موارد بالا که بگذریم، دندانهای فک بالای رضا که موقتا ترمیم و به دلیل احضار به زندان به صورت موقتی روکش شده بود، باعث سر درد و چشم دردهای شدیدی شده است. طی پیگیری خانواده ی رضا شهابی به جهت تکمیل ترمیم دندان هایش، قرار بود ٢٨ اردیبهشت به دندانپزشکی اعزام شود اما به دلیل مخالفت دادستان (به این بهانه که مرخصی طولانی مدت داشته است) این امر انجام نشد!
کمیته دفاع از رضا شهابی ضمن اعتراض شدید به عدم رسیدگی به مشکلات حاد جسمی رضا شهابی که توان ادامه حبس را از او سلب کرده است، خواستار رسیدگی سریع و فوری به وضعیت این عضو سندیکا و هیئت مدیره سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران است.
شماره تلفن سخنگوی کمیته دفاع از رضا شهابی، آقای محمود صالحی: ٠٩٣۵٧٣۵٣۴١٢
رحمان ابراهیم زاده - یوسف آب خرابات - بهنام ابراهیم زاده - لقمان ابراهیم زاده - سعید ابراهیمی - فرهاد ابراهیمی- هه ساره ابراهیمی- شجاع ابراهیمی - جلال احمدی - جمیل احمدی - فرزاد احمدی - لطف اله احمدی - علی آزادی - ولی آزادی - علی آذریان - یوسف آذریان - ربابه آذریان - حسن آذریان- حبیب آذریان - معصومه آذریان - لیلا آذریان - توفیق اسدی - طیب اسدی- محمد اسدی - بهروز اسماعیلی - سنا اسماعیلی - امیر اسلامی- سیما احسان خواه - یداله احمد پناه - علیرضا اكبری - توفیق امین پناه - مهرداد امین وزیری - جلال امینی - عباس اندریانی - ریحانه انصاری - صدیق امجدی -رقیه اصولی- اسماعیل بازافکن - حسین باقری -امیر باقری-امین باقری- فرهاد برنا- فرزاد برنا- سینا برنا- تورج برنا- مریم بختیاری - کوروش بخشنده -هوشیار بهمنی - شادی بهرامی - گلباغ بهمنی - سمیه بهشتی زاد - كیانوش بهشتی - كیومرث بهشتی زاده - عبداله بلواسی- ناصر پركالیان - یاشار پورخامنه - زانیارپورعباد - برهان پیر خضرانی - جلال پیروتی - حسین پیروتی - رحمان تنها - وحید تیطاخی - یوسف جاهدی - قنبر جبارپور- سونیاجبار پور-سحر جبار پور-شبنم جبار پور- محمد چرتاب - سعدی چمنی-فرهاد حاتمی -شوان حبیبی - ایوب حسن زاده -مجید حسن زاده-حسین حسن آبادی - محمد حسین - مجید حمیدی - سرکو حسینی - دیمن حسینی - نیشتمان حسینی - همدم حسینی- ئاکو حسینی - شیرکو حسینی - علی حسینی - شاهو حسین پناهی- صباح حیدری - غالب حسینی - عبداله حسینی - سعید حسینی - خالد حسینی - محسن حسینی تبار - دلیر حشمتی - حسن حقیقی- ابوالفضل حكمتی- غلامعلی حكمتی- علیرضا خباز - علی خدارحمی - صدیق خسروی - گلریز خلیلی - چگوارا خورشیدی- خلیل خورشیدی - محمد علی خلیلی - سامره داشاد - شهلا دل بینا - سوسن رازانی - منیره رحینی - غلام رزمی- افروز رزمی-احمد رزمی-بهمن رزمی -فاطمه رزمی -علیرضا رزمی- فاطمه رفیعی - ربابه رضایی - فریبا رضایی -نوراله رضایی - شهناز رضا قلی - دیلان رضاقلی - برهان رضوی - فریبرز رئیسدانا - بیژن رستمی - محی الدین رجبی - سید داوود رضوی - حمید رضایی -ظهیر رضوی - حشمت الله رضایی - هاشم رستمی - آرزو روحی - فواد رنجبری -حسن رنجبری - زاهد رضوی - فراز روشن - سارا زارع - اكبر زاهدی - بیژن زاهدی - ناصر زرافشان - بهزاد زمانی - لیلا زمانی - فواد زندی - بهمن زندی - شریف ساعد پناه - سوما ساعد پناه - کیوان ساعد پناه - یعقوب سبكخیز- صدیق سبحانی - شیوا سبحانی - عباس سپهری - احمد سجادی - حسن سعیدی -هوشیار سعیدی - هاجر سعیدی - دلیر سفیدی -علی سهرابی - نیما سهرابی- طلیعه سلامی - مسعود سلیم پور - خالد ساعدی - فتاح سلیمانی - مسعود سبحانی - رحمان سلیمانی - ادیب سوره بومه - واحد سیده - دلیر سفیدی -حبیب اله سلیمانی - ژوبین شادی - پاشا شاکر - نسترن شامعلی - كیوان شریفی- شهرام شمشیری- زاهد شریعتی - علی شهابی زکریا - بهنام شهابی زکریا -حسن شهابی زکریا - پژمان شهابی زکریا - شیرین شهابی زكریا- محمد امین شهابی زكریا - زهرا شهابی زكریا - بهمن شهابی زكریا - مهدی شهابی زكریا -عسگر شهابی زكریا - قاسم شهابی زكریا - لیلا شهابی - سارا شهابی- بهرام شهابی- شهرام شهابی-مسعود شهابی-محمودشهابی- آریاشهابی- آریناشهابی - آنیتا شهابی - محمد شهابی - سیفعلی شهابی - فرامرز شریعتی - عمر شعبانی - جلیل شریفیان - سعید شوقی-علی شوقی- عباس شوقی - میناشوقی- سمیه شوقی شندی- بهاره صابری - نظام صادقی - منیژه صادقی - مریم صادقی - نجیبه صالحزاده -محمود صالحی - علی صالحی - مظفر صالح نیا - عبداله صمدی - مهرداد صبوری -یدالله صمدی - مادر صمدی زکریا - بختیار صمدی - حاتم صمدی- رسول صمدی -مهران صمدی - مهرداد صمدی - منوچهر صمدی - مهدی صمدی - مریم صمدی - جعفر صمدی - حمید صمدی-علی صمدی - شاهو صفیاری- فریدون ضیائی - ناهید ضیائی - سالار ضیائی - شایان ضیائی- رها ضیائی - محمد عبدی پور - مرضیه عبدی - سیوان عبدی - فرزام عبدی- ریبوار عبدالهی - فواد عبدالهی - محمد عزیزی - علیرضا عسگری - سروش علیپور - آرام فاتحی - طاهره فاضلی - بیان فتاحی - سیروس فتحی - کوروش فتحی - رابعه فروردین - ابوبکر فطنی - چینی فیضی- حبیب فتحنائی - کیوان فروتن - شورش فروتن - بهزاد فرج الهی - کاظم فرج الهی - کژال فتاحی - مریم قاسملو - پژمان قادری - وفا قادری - زینب قباد پور- یداله قطبی - محمود قلی زاده - صالح قهرمانی- عبداله کاظمی - فهیمه کاملی - سورام كریمی - سیف اله کمانگر - عطیه کمانگر - ناصر كمانگر - مرتصی کمساری - شاهرخ کریمی - رحمان كریمیان - چیمن کیخسروی -علی کریمی - شهناز گلزاری - شعله گودرزی - محمد گویلیان - اقبال لطیفی -شهناز لرکی - بردیا مارابی - افسانه ملا زینل - فرید مجیدی - مینا موحد -جلیل محمدی - علی محمدی- عباس محمودی- مجید محمودی - فیروز محمدزاده- شمس الدین مرادی - زاهد مرادیان - غریب مرادیان - آزاد مرادی نیا - پروین مرادی نیا - اسعد مریوانی - مسعود مریوانی - صباح ملکی - کمال ملکی -مجید ملکی -نادر ملكی- ستار ملایی - سیروان مجیدی - ایوب مجیدی - احد محمودی -جهانگیر محمود ویسی - حامد محمودی نژاد - لاله محمدی - وحید مختارپور - محمد مولانایی - فردین میرکی - محمد امین میرکی - شریفه محمدی- منیره محمدی- نوشین محمدی - هدی محمدی - مریم میرکی - بهمن محمدی - سعید مقدم - منصور محمد - کوکب محمدی - فردین مهدی - عمر مینایی -كیوان مرادی - فرزاد مرادی نیا - خبات مرادی - مازیار مهرپور - دیاکو مردوخی - نسرین محمدی -علیرضا موثقی- منیره موحد- سیاوش موحد- نادر نادری- شاپور نادری - جهانگیر نادری - جهانپور نادری - جهانسوز نادری - فایق نامداری - کوروش نامداری - پروین نامداری - نقشین ناصری - فردین نگهدار -هوشیار نجاری - نامق نیکدل- پدرام نصرالهی - گوهر ناصری - افشین ندیمیپور - علی اکبر نظری - صدیقه نظری - سید رضا نعمتی پور- آرمان نوری زاد -لیلانیكو خصال- محمدعلی نیكوخصال- حسین نظیف كردار- آزاد ورمزیار - احسن وزیری - آزاد وكیلی - اشكان وكیلی -جهانبخش وكیلی - میلاد وكیلی - طه ولیزاده - عباس هاشمپور - میترا همایونی - آمانج یوسفی - قانع یوسفی - پروین یوسفی نژاد
امروز 11 اردیبهشت مصادف است با اول ماه می روز جهانی کارگر. من این روز بزرگ را به هم طبقه ای هایم در سراسر دنیا، بخصوص کارگران و مردم شریف و زحمتکش ایران و شما هم بندیان عزیزم تبریک عرض می کنم. یک بار دیگر روز جهانی کارگر فرا رسید! همیشه در حالت تعقیب و گریز و باتوم در خیابان و این بار هم در زندان. از صحبت های تشریفاتی معمولی مثل تاریخچه این روز و سابقه ی برگزاریش در ایران که بگذریم - که البته دانستن اش به جای خودش مهم و آموزنده است- من این فرصت رو غنیمت می شمارم تا به دو نکته اشاره کنم:
اول اینکه امروز دیگر برای مطلع شدن از اوضاع اسف بار کارگران ایران، چندان احتیاجی به رجوع کردن به اپوزیسیون و رسانه های بیگانه نیست؛ کافیه به صفحات روزنامه ها رجوع کنید یا خیلی ساده تر از اون پای اخبار 20:30 بنشینید – حالا که نزدیک انتخاباته اصولگرا و اصلاح طلب یک بار دیگر مدافع حقوق کارگران شدند. اما چه فایده که وضع حداقل دستمزد و حقوق معوقه و حق داشتن تشکل مستقل توی این سی و چند سال به مدد مدیریت های به اصطلاح انقلابی، جنگی، سازندگی، اصلاح طلب و اصولگرا هیچ تغییر چشمگیری نکرده. توی دهه اول بعد از انقلاب ما سیاست اخراج و تصفیه کارگران معترض و آگاه به حقوق خودشون رو از محل کارشون داشتیم و ایجاد تشکل های فرمایشی مثل خانه کارگر (که اسم درستش خانه محجوبه) تا شوراهای اسلامی کار. در مورد خانه کارگر جهت اطلاع بگم که تشکل هایی که بر اساس ماده 10 احزاب در وزارت کشور به ثبت برسه اون تشکل یک تشکل حزبی و سیاسی است. بنابراین چون خانه کارگر بر اساس ماده 10 قانون احزاب و با بودجه این احزاب داره تغذیه می شه و در وزارت کشور به ثبت رسیده است یک تشکل کاملا حزبی و سیاسی است و نمی تواند یک تشکل صنفی باشد و متاسفانه ما می بینیم که تا به امروز در لوای دفاع از حقوق کارگر و با لباس کارگری کاملا در جهت منافع سرمایه داری حرکت کرده است و به ضرر منافع طبقاتی.
توی دهه دوم ما شاهد کلید خوردن طرح تعدیل ساختاری و از پی اون خصوصی سازی ها و واگذاری ها و برون سپاری های گسترده ی بنگاه های دولتی بودیم. که نتیجه مستقیم اش برای طبقه کارگر عبارت بود از: موقتی شدن قراردادهای کاری، بازخریدهای اجباری، اخراج و بیکاری های گسترده کارگران و در مقابلش کارگران برای بقای خودشان ناچار شدن به کارهای سیاه رو بیارن. توی این دوران پاسخ دولت به اعتراضات گسترده مردمی نسبت به تورم 50٪ و بیکاری های گسترده نظیر اعتراضات اسلام شهر، چیزی جز گلوله و باتوم نبود. در دولت اصلاحات هم با تداوم سیاست های تعدیل در قالب خارج کردن کارگاه های زیر ده نفر از شمول قانون کار (در دی 81) که این به نوبه خود یک ضربه مهلک و جبران ناپذیری را به کارگر و طبقه کارگر زد این سیاستها تداوم یافت. تنها خارج شدن کارگر از شمول قانون کار نبوده است. خانواده هایی متضرر شدند، خانواده هایی از تامین اجتماعی محروم شدند ، خانواده هایی و فرزندان اینها از حق تحصیل و از حقوق شهروندی محروم شدند که به دنبال آن افزایش تصاعدی رقم کودکان کار و خیابان بود و بحران در خانوده ها. و این حمله را به اسم افزایش اشتغال جا زدند و در برابر اعتراضات گسترده ی مردمی و کارگری، بار دیگر گلوله نصیب کارگران شد. (مثل مورد سرکوب کارگران خاتون آباد در زمستان 82)
در دولت فخیمه ی عدالت محور احمدی نژاد هم رویه های گذشته در شکل خشن تری ادامه پیدا کرد. احمدی نژاد در واقع آخرین قسمت از سریال تعدیل ساختاری بود که با هدفمند کردن یارانه ها و واگذاری بنگاه های تولیدی، تیر خلاص را به طبقه کارگر شلیک کرد. یک عده می گفتند که احمدی نژاد برآمده از بطن مردم است و متعلق به طبقه ی کارگر است به نوعی رئیس جمهور چپ گرا است، به مردم خدمت خواهد کرد و کارگران به نون و نوا خواهند رسید. ولی عملاً دیدیم که احمدی نژاد بر عکس این گفته ها عمل کرد و اتفاقاً تا جایی که جا داشت ما توی این دولت دستگیر شدیم و حبس کشیدیم؛ با برگزاری هر گونه تجمع برخورد شدیدی کرد که نمونه اش اعتصاب 4 دی سندیکای کارگران شرکت واحد و تجمع روز جهانی کارگر در سال 88 در پارک لاله بود. همچنین خصوصی سازی ها سرعت بی سابقه ای یافت و با قدرت هر چه تمام اصل 44 قانون اساسی را به اجرا گذاشتند. آقای احمدی نژاد کاملا در راستای سیاست های بانک جهانی و صندوق بین المللی پول قدم برداشت به همین خاطر تنها دولتی بود که به پاس قدردانی و تشکر، دو تا تقدیر نامه از بانک جهانی دریافت کرد. در مجموع 3 سیاست در تمامی سال های پس از انقلاب و به ویژه از بعد از جنگ توسط کلیه ی دولت ها به گونه ای سیستماتیک علیه کارگران در جریان بود: 1- موقتی سازی 2- بی کارسازی 3- بی نوا سازی؛ یعنی از بین بردن هر شکلی از راه حل برای برخورداری از حداقل های انسانی از طریق نپرداختن حقوق تا ممنوعیت بهره مندی از تشکل – به همین خاطر است که امروز طبقه ی کارگر ایران، بزرگترین بخش جمعیتی را تشکیل می ده و این مسئله مهمیه که فعالان سیاسی و اجتماعی ما در جریان مبارزه با وضع موجود باید بهش توجه کنن. که وقتی از اکثریت مردم ایران حرف می زنیم به واقع چه کسانی منظورمونه!
دومین نکته تجربه ی سندیکا به مثابه ی مقاومت سازمان یافته ی طبقه کارگر ایران پس از جنگ
در برابر این هجمه ی ضد کارگری، کارگران ساکت ننشستند و غریزی و یا آگاهانه برای احقاق حقوقشون به پا خاستند. در این میان توی دهه 80 چهره های با تجربه و فعالین قدیمی کارگری به فکر احیای یکی از سنت های مبارزاتی طبقه ی کارگر در سال های پیش از انقلاب افتادند: یعنی سندیکا. از این رو هست که من می خواهم به سندیکا اشاره کنم چون مهمترین جلوه ی مقاومت سازمان یافته ی طبقه کارگر ایران در دوران پس از جنگ بوده است.
ما زمانی اقدام به احیای سندیکا کردیم که پیش تر در سال 47 شرکت واحد دارای 3 سندیکا بود: 1- سندیکای رانندگان 2- سندیکای تعمیرکاران 3- سندیکای بلیط فروشان. اما به دنبال عملکرد غیر قانونی و منفعت طلبانه ی شوراهای اسلامی کار از دور سوم به بعد که حدوداً از سال 72 تا 83 ادامه داشت باعث شد جمعی از کارگران قدیمی و فعالان کارگری با ایجاد هیات بازگشایی سندیکاهای کارگری، اقدام به تشویق کارگران برای ایجاد تشکل های مستقل کنند. این کارگران قدیمی و فعالان کارگری اقدام به آموزش و آگاه سازی کارگران در ارتباط با سندیکا کردند. نتیجه ی این آموزشها این شد که به موجب 8500 امضایی که برای احیای سندیکای شرکت واحد جمع آوری شده بود، هیات بازگشایی در سال 84 به فکر برگزاری مجمع عمومی افتاد. البته این کار یکی و دو شبه انجام نشد بلکه با آموزش رو در رو، پخش جزوات آموزشی و ... در بین کارگران در سرویسها و خطوط و صحبت در باره مطالبات انباشته شده باعث شد که تعدادی زیادی رو به سندیکا آوردند و سندیکای شرکت واحد تشکیل شود.
پس از یک دوره مذاکرات با کارفرمایان و نهادهای مسئول به منظور احقاق حقوق معوقه ی کارگران و عدم پاسخ مناسب از سوی مسئولین، سندیکا اقدام به انجام یک سلسله اعتراضات که مجموعاً 5 واحد بود شامل شد. اول چراغ روشن کردن همراه با توضیح دوم عدم دریافت بلیط سوم آموزش اعتصاب و در راستای آن اعتصاب دی ماه چهارم اعتراض بهمن ماه پنجم حضور 10 هزار نفری در استادیوم آزادی دستاورد سندیکا: 1- الگویی برای دیگر کارگران و ایجاد سندیکاهای کارگری مانند نیشکر هفت تپه و فلزکار و مکانیک و .... 2- سرمشقی برای مردم که اگر متحد باشند و پیگیر، نتیجه می گیرند. 3- افزایش 50 درصدی حقوق 4- دستاورد فرهنگی و دگرگونی روابط کارگران با خانواده شان بود. و به خاطر همین تاثیرات هم بوده است که تا به امروز همسران این راننده ها پا به پای شوهرانشان دارند مبارزه می کند و به خاطر همین آگاهی بوده که تعدادی از همسران راننده های شرکت واحد و اعضای هیئت مدیره چادر به کمر بسته در جلوی منطقه 6 شرکت واحد در روز اعتصاب ایستادند و کتک خوردند و حتی همسر یکی از همکارانمان که باردار بود دچار مشکل شد. خوب جواب اینها را کی می خواست بدهد. برای همین ایستاده ایم. با قدرت در موضع خودمان ایستاده ایم و دنبال حق خودمان هستیم. همان حق ایجاد تشکل مستقل کارگری و سندیکا و دفاع از حقوق انسانی خودمان.
تجربه به ما ثابت کرده که هیچکی به داد کارگران نمی رسه مگر خودشون. اگر توی این سال ها وضع طبقه کارگر بدتر شده به این دلیل نیست که فقط خواسته به نیروی خودش متکی باشه، بر عکس ما اونجایی ضرر کردیم که به نیرو و توان خودمون شک کردیم و افسارمون را دادیم به دست این کاندیدا و اون کاندیدا. تجربه سندیکا به ما و همه مردم نشان داد که اگر اراده کنیم و پی گیر باشیم می توانیم. ایراد و اشکال اگر هست، فارغ از سرکوب، بر می گرده به تاکتیک های مبارزاتی ما و نه استراتژیمون که عبارت باشه از رهایی طبقه کارگر توسط خود طبقه کارگر. ما معتقدیم این شعار را باید در دستور کار قرار داد و تا تحقق اش لحظه ای از پا ننشست و ناامید نشد. بر این اساس من به عنوان یک کارگر خواهان:
١- افزایش دستمزدها بر اساس ماده ۴١ قانون کار
٢- تشکیل تشکل های مستقل و مورد نظر کارگران و به رسمیت شناختن این تشکل ها توسط دولت.
٣- حق اعتصاب و اعتراض و تجمع و راهپیمایی.
۴- تضمین امنیت شغلی همه ی کارگران به ویژه لغو هر گونه قرارداد موقت و سفید امضاء و حذف واسطه های پیمانکاری.
۵- متوقف کردن اخراج ها و بیکارسازی های گسترده.
٦- لغو سه جانبه گرایی که همیشه در نهایت به نفع سرمایه داران بوده است.
٧- ایجاد کار برای هر کارگر آماده به کار و بیمه بیکاری برای کلیه کارگران بیکار.
٨- تساوی حقوق زن و مرد و رفع هر گونه ستم به زنان به ویژه ستم مضاعف کارفرمایان بر زنان کارگر.
٩- پایان دادن به دستگیری کارگران و آزادی بی قید و شرط تمام کارگران زندانی از جمله غالب حسینی، علی آزادی، شاهرخ زمانی، محمد جراحی، بهنام ابراهیم زاده ... و بازگشت به کار همۀ آنها یا پرداخت ۵٠ درصد حقوق طبق ماده ١٧ قانون کار و پرداخت حق بیمه به همسر و فرزندان تا زمان رفع محکومیت.
١٠- لغو کار کودکان و ایجاد شرایط مادی و روحی مناسب برای رشد کودکان آسیب دیده و بی سرپرست.
١١- گنجاندن روز کارگر در تقویم کشوری به عنوان روز تعطیل رسمی.
١٢- توقف خشونت ها و تبعیض دولتی و غیر دولتی علیۀ کارگران مهاجر به ویژه کارگران افغان و برخورداری کامل آنها از حقوق شهروندی و کارگری.
١٣ - لغو احکام ناعادلانه قضایی شامل اعدام، شلاق، جریمه، حبس، تبعید و غیره علیه فعالین کارگری، سیاسی و اجتماعی.
١۴ - لغو مجازات مرگ. هستیم.
در نهایت به شورای امنیت سازمان ملل و بویژه قدرتهای غربی و آمریکا اعلام می کنیم که ما کارگران ضمن محکوم کردن سیاستهای جنگ طلبانه و ماجراجویانۀ جناحهایی از دولت ایران، خواستار لغو تحریم های اقتصادی که مستقیماً خانواده های طبقه کارگر و مردم زحمتکش را نشانه گرفته هستیم و هر گونه طرح و بحث و لفاظی دربارۀ حملۀ نظامی و حتی اندیشیدن به این بلای خانمانسوز را شدیداً محکوم می کنیم و با تمام توان و امکانات خود در برابر هر گونه تجاوز احتمالی به کشور و جامعه ایران ایستادگی می کنیم.
نان من کو؟
کار من کو؟
تشکل مستقل من کو؟
با درود به همه کارگران و گرامی داشت یاد و خاطره ی تمام مبارزان کارگر و فعالین کارگری به ویژه شهید کارگر ستار بهشتی که ازهم بندیانم بود
زنده باد اتحاد کارگران!
زنده باد آزادی و برابری!
زنده باد جنبش کارگری!
کمیته ی دفاع از رضا شهابی- ٢٢ اردیبهشت ١٣٩٢
شماره تلفن سخنگوی کمیته دفاع از رضا شهابی، آقای محمود صالحی: ٠٩٣۵٧٣۵٣۴١٢
قطعنامه روز جهانی کارگر (١ مه) - زندان اوین
رسم و سنت اول ماه مه، حضور گسترده کارگران در خیابان و اعلام کیفرخواست طبقه کارگر علیه سرمایه دار در ملاء عام است. ستون و پایه این سنت را کارگران شیکاگو، در اعتصابات خونین ماه مه ١٨٨٦ که خواست ٨ ساعت کار در روز را به سرمایه داران قبولاندند، گذاشتند. به همین خاطر کارگران سرتاسر جهان به پاس گرامی داشت سنت مبارزات و مقاومت کارگری، همه ساله به خیابان می آیند و مراسم خود را برگزار می کنند. اما کارگران ایران از برگزاری چنین تجمعاتی محرومند، آن هم به این دلیل که راهپیمایی یا برگزاری جشن اول ماه مه نیاز به مجوز دولت دارد و تجربه نشان داده است که دولت سرمایه دار چنین مجوزی به کارگران نمی دهد.
متاسفانه در کشور ما، کارگران برای آمدن به خیابان و طرح مطالبات خود در ملاء عام باید هزینه های سنگینی بپردازند همان گونه که در سال ٨٨ در پارک لاله و همه ساله در سنندج و سقز، کارگران تعقیب و دستگیر و محکوم به حبس و جریمه و شلاق شدند.
اکنون ما محکوم شده ایم این روز بزرگ را برگزار نکنیم ولی ما کارگران باید تلاش کنیم مثل خیلی کشورهای دیگر، مراسم اول ماه مه را در سطح گسترده تر در خیابان ها برگزار کنیم. این کار تنها با اتحاد عمل و همبستگی عمومی کاگران در تمام حوزه های کاری به دست می آید؛ پس کارگران برای رسیدن به یک زندگی شرافتمندانه و انسانی و برگزاری روز جهانی کارگر متحد شوید.
می خواهم به مسایل و مشکلات کارگران ایران که هر روز با آنها دست و پنجه نرم می کنند اشاره کنم. واقعیت این است که کارگران در ایران به مثابه لشگر عظیم محکومین، متشتت و پراکنده، بی تشکل و بی افق، شاهد و نظاره گر تهاجم و غارت بی امان سرمایه داری به سفره خالی خویش هستند، نظاره گر تعطیلی کارخانجات، اخراج های دسته جمعی، قراردادهای موقت و سفید امضاء، استقرار بیش از پیش شرکت های پیمانکاری، خصوصی سازی از هر نوعی و دستمزد ماهانه ۴٨٩ هزار تومان آن هم در صورتی که با تاخیر پرداخت نشود، هستند. یک خانواده ۴ نفرۀ کارگری بی مَسکن، با این مبلغ و با این گرانی سرسام آور و تورم افسار گسیخته، فقط می تواند حداکثر ١٠ روز دوام بیاورد. این در حالی است که خط فقر نسبی در کشور، یک میلیون و سیصد و پانزده هزار تومان توسط کارشناسان دولتی اعلام شده است. به این ترتیب نظاره گر فروپاشی کانون گرم خانواده بودن، محرومیت از تحصیل فرزندان، کار کودکان و دست فروشی خانوادگی، اعتیاد، فحشاء و تن فروشی زنان و دختران را باید به اینها افزود.
این زندگی نکبت بار با چهرۀ غم بار کودکان کارگر، تداوم خویش را هر روز و هر روز با سماجت و گستاخی هر چه افزون تری به رخ کارگران می کشد. امروز کارگران از هم می پرسند که آیا نقطۀ پایانی به این زندگی نکبت بار خواهد بود؟ امروز دیگر رویای کارگران، آرزوی نه یک زندگی مرفه و مدرن به سبک آقازاده ها، بلکه امنیت شغلی است. کارگر نمی خواهد اخراج شود، می خواهد یک شیفت کار کند، می خواهد دستمزدش تا آخر برج کفاف زندگی اش را بدهد، می خواهد شرمندۀ فرزندانش نشود، می خواهد با یک شیفت کاری هزینه درمان و خوراک و پوشاک و تفریح و تحصیل فرزندانش را تامین کند، می خواهد در حد امکان شب عید را در کنار خانواده بدون شرمندگی و بدون ترس از طلبکار سر کند. کارگری که سه شیفت در شبانه روز کار می کند، بچه هایش با پارک و سینما، تفریحات کودکانه، هدایای رنگارنگ و سفر سال نو بیگانه می شوند، مطالعه ی روزنامه و کتاب در زندگی اش جایی ندارد. کارگران در ایران اعتصاب می کنند، جاده می بندند، خودسوزی و خودکشی می کنند که حقوق و مزایای ماه ها به تعویق افتاده ی خود را به چنگ آورند تا شرمنده ی خانواده نشوند. اما متاسفانه امروزه مصایب و مشکلات، به واقعیت زندگی روزمرۀ کارگران تحمیل شده است.
نظام سرمایه داری در ایران به غیر از مسائل و مشکلات معیشتی و بیکاری، کارگران را با معضل بزرگی به نام زندگی قسطی مواجه کرده، کارگران از مسکن مهر گرفته تا اتومبیل لیزینگی و لوازم خانگی قسطی و خوراک و پوشاک و هزینه ی تحصیل قسطی و غیره دست به گریبان گشتند، ولی با این وجود کارگر از ترس سر و صدای طلبکار و توقیف مسکن و ماشین و غیره توسط عوامل نظام سرمایه داری مجبور است تحت هر شرایطی کار کند و به نوعی ذلت را بپذیرد، اما هم طبقه های زحمتکش و شریف تنها ره رهایی از این ذلت و استثمار، اتحاد و همبستگی و متشکل شدن کارگران در همه حوزه های کارگری است.
١- افزایش دستمزدها بر اساس ماده ۴١ قانون کار.
٢- تشکیل تشکل های مستقل و مورد نظر کارگران و به رسمیت شناختن این تشکل ها توسط دولت.
٣- حق اعتصاب و اعتراض و تجمع و راهپیمایی.
۴- تضمین امنیت شغلی همه ی کارگران به ویژه لغو هر گونه قرارداد موقت و سفید امضاء و حذف واسطه های پیمانکاری.
۵- متوقف کردن اخراج ها و بیکارسازی های گسترده.
٦- لغو سه جانبه گرایی که همیشه در نهایت به نفع سرمایه داران بوده است.
٧- ایجاد کار برای هر کارگر آماده به کار و بیمه بیکاری برای کلیه کارگران بیکار.
٨- تساوی حقوق زن و مرد و رفع هر گونه ستم به زنان به ویژه ستم مضاعف کارفرمایان بر زنان کارگر.
٩- پایان دادن به دستگیری کارگران و آزادی بی قید و شرط تمام کارگران زندانی و بازگشت به کار همۀ آنها یا پرداخت ۵٠ درصد حقوق طبق ماده ١٧ قانون کار و پرداخت حق بیمه به همسر و فرزندان تا زمان رفع محکومیت.
١٠- لغو کار کودکان و ایجاد شرایط مادی و روحی مناسب برای رشد کودکان آسیب دیده و بی سرپرست.
١١- گنجاندن روز کارگر در تقویم کشوری به عنوان روز تعطیل رسمی.
١٢- توقف خشونت ها و تبعیض دولتی و غیر دولتی علیۀ کارگران مهاجر به ویژه کارگران افغان و برخورداری کامل آنها از حقوق شهروندی و کارگری.
١٣- لغو احکام ناعادلانه قضایی شامل اعدام، شلاق، جریمه، حبس، تبعید و غیره علیه فعالین کارگری، سیاسی و اجتماعی.
١۴- لغو مجازات مرگ.
هستیم.
در نهایت به شورای امنیت سازمان ملل و بویژه قدرتهای غربی و آمریکا اعلام می کنیم که ما کارگران ضمن محکوم کردن سیاستهای جنگ طلبانه و ماجراجویانۀ جناحهایی از دولت ایران، خواستار لغو تحریم های اقتصادی که مستقیماً خانواده های طبقه کارگر و مردم زحمتکش را نشانه گرفته هستیم و هر گونه طرح و بحث و لفاظی دوبارۀ حملۀ نظامی و حتی اندیشیدن به این بلای خانمانسوز را شدیداً محکوم می کنیم و با تمام توان و امکانات خود در برابر هر گونه تجاوز احتمالی به کشور و جامعه ایران ایستادگی می کنیم.
زنده باد اتحاد کارگران
زنده باد آزادی و برابری
پاینده باد جنبش کارگری
زندان اوین اندرزگاه ٣ سالن ١ اتاق ٣
ساعت ٣٠/٢٢ مورخه ١٣٩٢/٢/٨
کمیته ی دفاع از رضا شهابی- ٩ اردیبهشت ماه ١٣٩٢
شماره تلفن سخنگوی کمیته دفاع از رضا شهابی، آقای محمود صالحی: ٠٩٣۵٧٣۵٣۴١٢
رحمان ابراهیم زاده - یوسف آب خرابات - بهنام ابراهیم زاده - لقمان ابراهیم زاده - سعید ابراهیمی - فرهاد ابراهیمی- هه ساره ابراهیمی- شجاع ابراهیمی - جلال احمدی - جمیل احمدی - فرزاد احمدی - لطف اله احمدی - علی آزادی - ولی آزادی - علی آذریان - یوسف آذریان - ربابه آذریان - حسن آذریان- حبیب آذریان - معصومه آذریان - لیلا آذریان - توفیق اسدی - طیب اسدی- محمد اسدی - بهروز اسماعیلی - سنا اسماعیلی - امیر اسلامی- سیما احسان خواه - یداله احمد پناه - علیرضا اكبری - توفیق امین پناه - مهرداد امین وزیری - جلال امینی - عباس اندریانی - ریحانه انصاری - صدیق امجدی -رقیه اصولی- اسماعیل بازافکن - حسین باقری -امیر باقری-امین باقری- فرهاد برنا- فرزاد برنا- سینا برنا- تورج برنا- مریم بختیاری - کوروش بخشنده -هوشیار بهمنی - شادی بهرامی - گلباغ بهمنی - سمیه بهشتی زاد - كیانوش بهشتی - كیومرث بهشتی زاده - عبداله بلواسی- ناصر پركالیان - یاشار پورخامنه - زانیارپورعباد - برهان پیر خضرانی - جلال پیروتی - حسین پیروتی - رحمان تنها - وحید تیطاخی - یوسف جاهدی - قنبر جبارپور- سونیاجبار پور-سحر جبار پور-شبنم جبار پور- محمد چرتاب - سعدی چمنی-فرهاد حاتمی -شوان حبیبی - ایوب حسن زاده -مجید حسن زاده-حسین حسن آبادی - محمد حسین - مجید حمیدی - سرکو حسینی - دیمن حسینی - نیشتمان حسینی - همدم حسینی- ئاکو حسینی - شیرکو حسینی - علی حسینی - شاهو حسین پناهی- صباح حیدری - غالب حسینی - عبداله حسینی - سعید حسینی - خالد حسینی - محسن حسینی تبار - دلیر حشمتی - حسن حقیقی- ابوالفضل حكمتی- غلامعلی حكمتی- علیرضا خباز - علی خدارحمی - صدیق خسروی - گلریز خلیلی - چگوارا خورشیدی- خلیل خورشیدی - محمد علی خلیلی - سامره داشاد - شهلا دل بینا - سوسن رازانی - منیره رحینی - غلام رزمی- افروز رزمی-احمد رزمی-بهمن رزمی -فاطمه رزمی -علیرضا رزمی- فاطمه رفیعی - ربابه رضایی - فریبا رضایی -نوراله رضایی - شهناز رضا قلی - دیلان رضاقلی - برهان رضوی - فریبرز رئیسدانا - بیژن رستمی - محی الدین رجبی - سید داوود رضوی - حمید رضایی -ظهیر رضوی - حشمت الله رضایی - هاشم رستمی - آرزو روحی - فواد رنجبری -حسن رنجبری - زاهد رضوی - فراز روشن - سارا زارع - اكبر زاهدی - بیژن زاهدی - ناصر زرافشان - بهزاد زمانی - لیلا زمانی - فواد زندی - بهمن زندی - شریف ساعد پناه - سوما ساعد پناه - کیوان ساعد پناه - یعقوب سبكخیز- صدیق سبحانی - شیوا سبحانی - عباس سپهری - احمد سجادی - حسن سعیدی -هوشیار سعیدی - هاجر سعیدی - دلیر سفیدی -علی سهرابی - نیما سهرابی- طلیعه سلامی - مسعود سلیم پور - خالد ساعدی - فتاح سلیمانی - مسعود سبحانی - رحمان سلیمانی - ادیب سوره بومه - واحد سیده - دلیر سفیدی -حبیب اله سلیمانی - ژوبین شادی - پاشا شاکر - نسترن شامعلی - كیوان شریفی- شهرام شمشیری- زاهد شریعتی - علی شهابی زکریا - بهنام شهابی زکریا -حسن شهابی زکریا - پژمان شهابی زکریا - شیرین شهابی زكریا- محمد امین شهابی زكریا - زهرا شهابی زكریا - بهمن شهابی زكریا - مهدی شهابی زكریا -عسگر شهابی زكریا - قاسم شهابی زكریا - لیلا شهابی - سارا شهابی- بهرام شهابی- شهرام شهابی-مسعود شهابی-محمودشهابی- آریاشهابی- آریناشهابی - آنیتا شهابی - محمد شهابی - سیفعلی شهابی - فرامرز شریعتی - عمر شعبانی - جلیل شریفیان - سعید شوقی-علی شوقی- عباس شوقی - میناشوقی- سمیه شوقی شندی- بهاره صابری - نظام صادقی - منیژه صادقی - مریم صادقی - نجیبه صالحزاده -محمود صالحی - علی صالحی - مظفر صالح نیا - عبداله صمدی - مهرداد صبوری -یدالله صمدی - مادر صمدی زکریا - بختیار صمدی - حاتم صمدی- رسول صمدی -مهران صمدی - مهرداد صمدی - منوچهر صمدی - مهدی صمدی - مریم صمدی - جعفر صمدی - حمید صمدی-علی صمدی - شاهو صفیاری- فریدون ضیائی - ناهید ضیائی - سالار ضیائی - شایان ضیائی- رها ضیائی - محمد عبدی پور - مرضیه عبدی - سیوان عبدی - فرزام عبدی- ریبوار عبدالهی - فواد عبدالهی - محمد عزیزی - علیرضا عسگری - سروش علیپور - آرام فاتحی - طاهره فاضلی - بیان فتاحی - سیروس فتحی - کوروش فتحی - رابعه فروردین - ابوبکر فطنی - چینی فیضی- حبیب فتحنائی - کیوان فروتن - شورش فروتن - بهزاد فرج الهی - کاظم فرج الهی - کژال فتاحی - مریم قاسملو - پژمان قادری - وفا قادری - زینب قباد پور- یداله قطبی - محمود قلی زاده - صالح قهرمانی- عبداله کاظمی - فهیمه کاملی - سورام كریمی - سیف اله کمانگر - عطیه کمانگر - ناصر كمانگر - مرتصی کمساری - شاهرخ کریمی - رحمان كریمیان - چیمن کیخسروی -علی کریمی - شهناز گلزاری - شعله گودرزی - محمد گویلیان - اقبال لطیفی -شهناز لرکی - بردیا مارابی - افسانه ملا زینل - فرید مجیدی - مینا موحد -جلیل محمدی - علی محمدی- عباس محمودی- مجید محمودی - فیروز محمدزاده- شمس الدین مرادی - زاهد مرادیان - غریب مرادیان - آزاد مرادی نیا - پروین مرادی نیا - اسعد مریوانی - مسعود مریوانی - صباح ملکی - کمال ملکی -مجید ملکی -نادر ملكی- ستار ملایی - سیروان مجیدی - ایوب مجیدی - احد محمودی -جهانگیر محمود ویسی - حامد محمودی نژاد - لاله محمدی - وحید مختارپور - محمد مولانایی - فردین میرکی - محمد امین میرکی - شریفه محمدی- منیره محمدی- نوشین محمدی - هدی محمدی - مریم میرکی - بهمن محمدی - سعید مقدم - منصور محمد - کوکب محمدی - فردین مهدی - عمر مینایی -كیوان مرادی - فرزاد مرادی نیا - خبات مرادی - مازیار مهرپور - دیاکو مردوخی - نسرین محمدی -علیرضا موثقی- منیره موحد- سیاوش موحد- نادر نادری- شاپور نادری - جهانگیر نادری - جهانپور نادری - جهانسوز نادری - فایق نامداری - کوروش نامداری - پروین نامداری - نقشین ناصری - فردین نگهدار -هوشیار نجاری - نامق نیکدل- پدرام نصرالهی - گوهر ناصری - افشین ندیمیپور - علی اکبر نظری - صدیقه نظری - سید رضا نعمتی پور- آرمان نوری زاد -لیلانیكو خصال- محمدعلی نیكوخصال- حسین نظیف كردار- آزاد ورمزیار - احسن وزیری - آزاد وكیلی - اشكان وكیلی -جهانبخش وكیلی - میلاد وكیلی - طه ولیزاده - عباس هاشمپور - میترا همایونی - آمانج یوسفی - قانع یوسفی - پروین یوسفی نژاد
لازم به ذکر است بازگشت رضا به زندان در حالی است که پزشک معالج اش اعتقاد دارد که او همچنان از مشکلات در ناحیه ی گردن و کمر رنج برده و نیاز به فیزیوتراپی مستمر و تخصصی و همچنین درمان های تکمیلی دارد. علاوه بر آن دندانپزشک معالج رضا شهابی نیز که در این مدت تنها توانسته است تعداد محدودی از دندان های وی را ترمیم کند عنوان کرده است که لثه های رضا نیاز به جراحی دارد و ادامه ی روند ترمیم دندان و لثه های رضا با بازگشت او به زندان دچار اختلال خواهد شد.
کمیته ی دفاع از رضا شهابی ضمن تشکر از تمامی عزیزانی که در این مدت همبستگی طبقاتی خود را با رضا شهابی اعلام کردند، ادامه ی حبس این کارگر مبارز و تمامی کارگران و فعالان کارگری دربند را محکوم می کند.
شماره تلفن سخنگوی کمیته دفاع از رضا شهابی، آقای محمود صالحی: ٠٩٣۵٧٣۵٣۴١٢
www.k-d-shahabi.blogspot.
رحمان ابراهیم زاده - یوسف آب خرابات - بهنام ابراهیم زاده - لقمان ابراهیم زاده - سعید ابراهیمی - فرهاد ابراهیمی- هه ساره ابراهیمی- شجاع ابراهیمی - جلال احمدی - جمیل احمدی - فرزاد احمدی - لطف اله احمدی - علی آزادی - ولی آزادی - علی آذریان - یوسف آذریان - ربابه آذریان - حسن آذریان- حبیب آذریان - معصومه آذریان - لیلا آذریان - توفیق اسدی - طیب اسدی- محمد اسدی - بهروز اسماعیلی - سنا اسماعیلی - امیر اسلامی- سیما احسان خواه - یداله احمد پناه - علیرضا اكبری - توفیق امین پناه - مهرداد امین وزیری - جلال امینی - عباس اندریانی - ریحانه انصاری - صدیق امجدی -رقیه اصولی- اسماعیل بازافکن - حسین باقری -امیر باقری-امین باقری- فرهاد برنا- فرزاد برنا- سینا برنا- تورج برنا- مریم بختیاری - کوروش بخشنده -هوشیار بهمنی - شادی بهرامی - گلباغ بهمنی - سمیه بهشتی زاد - كیانوش بهشتی - كیومرث بهشتی زاده - عبداله بلواسی- ناصر پركالیان - یاشار پورخامنه - زانیارپورعباد - برهان پیر خضرانی - جلال پیروتی - حسین پیروتی - رحمان تنها - وحید تیطاخی - یوسف جاهدی - قنبر جبارپور- سونیاجبار پور-سحر جبار پور-شبنم جبار پور- محمد چرتاب - سعدی چمنی-فرهاد حاتمی -شوان حبیبی - ایوب حسن زاده -مجید حسن زاده-حسین حسن آبادی - محمد حسین - مجید حمیدی - سرکو حسینی - دیمن حسینی - نیشتمان حسینی - همدم حسینی- ئاکو حسینی - شیرکو حسینی - علی حسینی - شاهو حسین پناهی- صباح حیدری - غالب حسینی - عبداله حسینی - سعید حسینی - خالد حسینی - محسن حسینی تبار - دلیر حشمتی - حسن حقیقی- ابوالفضل حكمتی- غلامعلی حكمتی- علیرضا خباز - علی خدارحمی - صدیق خسروی - گلریز خلیلی - چگوارا خورشیدی- خلیل خورشیدی - محمد علی خلیلی - سامره داشاد - شهلا دل بینا - سوسن رازانی - منیره رحینی - غلام رزمی- افروز رزمی-احمد رزمی-بهمن رزمی -فاطمه رزمی -علیرضا رزمی- فاطمه رفیعی - ربابه رضایی - فریبا رضایی -نوراله رضایی - شهناز رضا قلی - دیلان رضاقلی - برهان رضوی - فریبرز رئیسدانا - بیژن رستمی - محی الدین رجبی - سید داوود رضوی - حمید رضایی -ظهیر رضوی - حشمت الله رضایی - هاشم رستمی - آرزو روحی - فواد رنجبری -حسن رنجبری - زاهد رضوی - فراز روشن - سارا زارع - اكبر زاهدی - بیژن زاهدی - ناصر زرافشان - بهزاد زمانی - لیلا زمانی - فواد زندی - بهمن زندی - شریف ساعد پناه - سوما ساعد پناه - کیوان ساعد پناه - یعقوب سبكخیز- صدیق سبحانی - شیوا سبحانی - عباس سپهری - احمد سجادی - حسن سعیدی -هوشیار سعیدی - هاجر سعیدی - دلیر سفیدی -علی سهرابی - نیما سهرابی- طلیعه سلامی - مسعود سلیم پور - خالد ساعدی - فتاح سلیمانی - مسعود سبحانی - رحمان سلیمانی - ادیب سوره بومه - واحد سیده - دلیر سفیدی -حبیب اله سلیمانی - ژوبین شادی - پاشا شاکر - نسترن شامعلی - كیوان شریفی- شهرام شمشیری- زاهد شریعتی - علی شهابی زکریا - بهنام شهابی زکریا -حسن شهابی زکریا - پژمان شهابی زکریا - شیرین شهابی زكریا- محمد امین شهابی زكریا - زهرا شهابی زكریا - بهمن شهابی زكریا - مهدی شهابی زكریا -عسگر شهابی زكریا - قاسم شهابی زكریا - لیلا شهابی - سارا شهابی- بهرام شهابی- شهرام شهابی-مسعود شهابی-محمودشهابی- آریاشهابی- آریناشهابی - آنیتا شهابی - محمد شهابی - سیفعلی شهابی - فرامرز شریعتی - عمر شعبانی - جلیل شریفیان - سعید شوقی-علی شوقی- عباس شوقی - میناشوقی- سمیه شوقی شندی- بهاره صابری - نظام صادقی - منیژه صادقی - مریم صادقی - نجیبه صالحزاده -محمود صالحی - علی صالحی - مظفر صالح نیا - عبداله صمدی - مهرداد صبوری -یدالله صمدی - مادر صمدی زکریا - بختیار صمدی - حاتم صمدی- رسول صمدی -مهران صمدی - مهرداد صمدی - منوچهر صمدی - مهدی صمدی - مریم صمدی - جعفر صمدی - حمید صمدی-علی صمدی - شاهو صفیاری- فریدون ضیائی - ناهید ضیائی - سالار ضیائی - شایان ضیائی- رها ضیائی - محمد عبدی پور - مرضیه عبدی - سیوان عبدی - فرزام عبدی- ریبوار عبدالهی - فواد عبدالهی - محمد عزیزی - علیرضا عسگری - سروش علیپور - آرام فاتحی - طاهره فاضلی - بیان فتاحی - سیروس فتحی - کوروش فتحی - رابعه فروردین - ابوبکر فطنی - چینی فیضی- حبیب فتحنائی - کیوان فروتن - شورش فروتن - بهزاد فرج الهی - کاظم فرج الهی - کژال فتاحی - مریم قاسملو - پژمان قادری - وفا قادری - زینب قباد پور- یداله قطبی - محمود قلی زاده - صالح قهرمانی- عبداله کاظمی - فهیمه کاملی - سورام كریمی - سیف اله کمانگر - عطیه کمانگر - ناصر كمانگر - مرتصی کمساری - شاهرخ کریمی - رحمان كریمیان - چیمن کیخسروی -علی کریمی - شهناز گلزاری - شعله گودرزی - محمد گویلیان - اقبال لطیفی -شهناز لرکی - بردیا مارابی - افسانه ملا زینل - فرید مجیدی - مینا موحد -جلیل محمدی - علی محمدی- عباس محمودی- مجید محمودی - فیروز محمدزاده- شمس الدین مرادی - زاهد مرادیان - غریب مرادیان - آزاد مرادی نیا - پروین مرادی نیا - اسعد مریوانی - مسعود مریوانی - صباح ملکی - کمال ملکی -مجید ملکی -نادر ملكی- ستار ملایی - سیروان مجیدی - ایوب مجیدی - احد محمودی -جهانگیر محمود ویسی - حامد محمودی نژاد - لاله محمدی - وحید مختارپور - محمد مولانایی - فردین میرکی - محمد امین میرکی - شریفه محمدی- منیره محمدی- نوشین محمدی - هدی محمدی - مریم میرکی - بهمن محمدی - سعید مقدم - منصور محمد - کوکب محمدی - فردین مهدی - عمر مینایی -كیوان مرادی - فرزاد مرادی نیا - خبات مرادی - مازیار مهرپور - دیاکو مردوخی - نسرین محمدی -علیرضا موثقی- منیره موحد- سیاوش موحد- نادر نادری- شاپور نادری - جهانگیر نادری - جهانپور نادری - جهانسوز نادری - فایق نامداری - کوروش نامداری - پروین نامداری - نقشین ناصری - فردین نگهدار -هوشیار نجاری - نامق نیکدل- پدرام نصرالهی - گوهر ناصری - افشین ندیمیپور - علی اکبر نظری - صدیقه نظری - سید رضا نعمتی پور- آرمان نوری زاد -لیلانیكو خصال- محمدعلی نیكوخصال- حسین نظیف كردار- آزاد ورمزیار - احسن وزیری - آزاد وكیلی - اشكان وكیلی -جهانبخش وكیلی - میلاد وكیلی - طه ولیزاده - عباس هاشمپور - میترا همایونی - آمانج یوسفی - قانع یوسفی - پروین یوسفی نژاد
اخیراً دور تازه ای از احضار، بازداشت و زندانی کردن کارگران و فعالین کارگری تشدید شده است. ٧ تن از فعالین کارگری به نامهای خالد حسینی، وفا قادری، علی آزادی، غالب حسینی، بهزاد فرج الهی و حامد محمود نژاد از اعضای کمیته ی هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری و شریف ساعدپناه عضو اتحادیه آزاد کارگران ایران دستگیر و زندانی شده اند و تعدادی دیگر از فعالین کارگری تهدید یا احضار شده اند. این تهدید و ارعاب و دستگیری ها در حالی است که محمد جراحی، فریبرز رئیس دانا، شاهرخ زمانی، پدرام نصرالهی، رسول بداغی، عبدالرضا قنبری و بسیاری دیگر از فعالین کارگری و سیاسی همچنان در زندان به سر می برند.
فعالین کارگری در شرایطی بازداشت و محاکمه می شوند که قشر فرودست و زحمتکش از نظر درآمد در شرایط اسفباری به سر می برند و هرروزی که می گذرد قدرت خرید طبقه کارگر پائین می آید و امید به زندگی را از دست می دهند. در چنین شرایطی کارگران و فعالین کارگری برای دفاع از مطالبات و حقوق از دست رفته خود راهی جز ایجاد تشکل مستقل کارگری ندارند. آیا سزاوار است کارگران و فعالین کارگری که چرخ اقتصاد کشور را به چرخش در می آورند در آستانه عید نوروز به خاطر حق خواهی و درخواست یک زندگی شرافتمندانه زندانی شوند و خانواده و فرزندان این زحمتکشان را چشم انتظار گذاشت؟ جای این زحمتکشان در زندان نیست بلکه آنها باید در آستانه عید نوروز در کنار خانواده، همکاران و هم طبقه ای های خود قرار بگیرند. من و هم طبقه ای هایم برای دفاع از کارگران زندانی ساکت نخواهیم نشست و بازداشت و زندانی و محکوم کردن کارگران را محکوم می کنیم.
از شما می خواهم نسبت به سرنوشت کارگران زندانی بی تفاوت نباشید و از هر طریق ممکن به ادامه بازداشت آنها اعتراض و خواستاری آزادی همه کارگران زندانی باشند.
عضو هیات مدیره و خزانه دار سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه
٢٩ اسفند ١٣٩١
هموطنان عزیز! نوروز در حالی فرا می رسد که سال گذشته سالی پرفراز و نشیب برای اکثریت زحمتکش جامعه بود؛ مردم در شرایط سخت اقتصادی و معیشتی، تورم افسارگسیخته، نداری و بیکاری سال را به آخر رساندند! از صمیم قلب امیدوارم در سال جدید با اتحاد و همبستگی طبقاتی بتوانیم گامی در مسیر زدودن تاریکی ها و ناعدالتی ها برداریم و زندگی بهتری برای فرزندان مان - که آینده متعلق به آنهاست - بسازیم.
سال نو و عید نوروز را به عموم کارگران، زنان و مردان آزادیخواه و عدالت طلب ایران، افغانستان و دیگر کشورهای منطقه که نوروز را جشن می گیرند و هم طبقه ای هایمان در سراسر جهان و همچنین به همکاران عزیزم در سندیکای کارگران شرکت واحد تهران و حومه و نیز معلمان، پرستاران، دانشجویان، زنان و مادران داغ دیده، شخصیت های مردمی و کلیه کارگران زندانی، زندانیان سیاسی و خانواده های آنان شادباش می گویم و آرزو می کنم که سال جدید عالی ترین و شایسته ترین دستاوردها را برای همه این عزیزان به همراه داشته باشد.
رضا شهابی
عضو هیات مدیره و خزانه دار سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر