یکشنبه، 2 اسفند ماه 1388 برابر با 2010 Sunday 21 February
مادران عزادار؛ قهرمانان این سو و آن سوی دیوار اوین
مشاهدات یکی از مادران عزادار
مادران عزادار از روز عاشورا هر چند شب یکبار و از 20 دی ماه که 14 نفر از دوستانمان را به جرم مادر بودن و پیگیر بودن حق فرزندان خود به زندان اوین منتقل کردند تا کنون تقریبا هر شب چند ساعتی همراه با خانواده دیگر زندانیان و مردمی که برای حمایت از فرزندان شجاع این مرزوبوم می آیند جلوی زندان اوین حضور دارند
در این بین البته برای چندمین بار تعدادی از دوستانمان در اوین بسر می برند . این بار چند شب قبل از 22 بهمن به خانه هایشان ریختند و به بهانه پیشگیری از وقوع جرم دستگیر و راهی اوین کردنشان و من ماندم که وزارت اطلاعات واقعا چقدر بفکر مادران است که نکند کاری دست خودشان بدهند ! این مادران همچنان در بازداشت بسر می برند
در طی این شبها شاهد اتفاقات قشنگ بسیاری جلوی اوین بودم که بر آن شدم برخی از آنها را با دیگران قسمت کنم . مهمترین تغییری که به وضوح قابل تشخیص است این است که اوایل خانواده ها بسیار ناامید و دلمرده به نظر می رسیدند . به یاد دارم وقتی شب 22 دی ماه مادران را آزاد کردند و ما با شور و اشتیاق ، با دست و سوت به استقبالشان رفتیم اکثراً نگران بودند که نکند شادی و دست زدنمان باعث شود تا فرزندان در بندشان مورد غضب زندانبانان قرار گیرند ، اما کم کم با ادامه پیدا کردن این رویه توسط مادران و استقبال خانواده های دیگر در شب های متوالی از آزادی تک تک زندانیان این جو سنگین شکسته شد تا جایی که اکنون مردم از همه قهرمانانشان با صلوات ، دست زدن و سوت استقبال می کنند
- از جمله وسایل شخصی که به زندانیان می دهند حوله است که یکی از جوانان که تصادفا حوله اش سبز بود در لحظه آزاد شدن آن را بر روی دوشش انداخت و انگشتانش را به علامت V بالا برده که جمعیت بی امان تشویقش کردند
- شاهد آزادی جوانی دیگر بودیم که برای چهارمین بار در جریان اعتراضات بعد از انتخابات دستگیر و راهی اوین شده بود هنگام آزادی پدرش با لبخند و در عین حال با بی حوصلگی با دست به او اشاره کرد که این بار خودش بیاید پایین و پسرش به محض پایین آمدن پرسیده بود : 22 بهمن چند شنبه است ؟! و پدر در جواب گفت : اینبار اول وثیقه ات را آماده میکنی و بعد می روی
- دختر جوانی را دیدم که به محض آزادی بر خاک بیرون از زندان و آزاد وطنش بوسه زد
- دختران و پسرانی که به محض بیرون آمدن از زندان دنبال خانواده دوستان خود بودند تا از حال فرزندانشان باخبرشان سازند و یا پیغامهای دوستانشان را به خانواده ها برسانند
- زنان و مردانی که پس از آزادی با حوصله تمام به سوالات تک تک خانواده ها جواب می دادند و تلاش می کردند به آنها روحیه دهند و بگویند فرزندانشان قوی و پر صلابت هستند ، شما قوی باشید
- زندانیان بسیاری که هنگام آزادی با بالا بردن دستانشان به علامت V نوید پیروزی را می دادند و با تشویق گسترده مردم روبرو می شدند
- شبی شاهد آزادی حجت الاسلام خلجی بودیم که هنگامی که ملبس به لباس روحانیت از در زندان بیرون آمد جمعیت یکصدا صلوات فرستادند و در این بین چندین نفر یادآوری کردند که سه صلوات پشت هم باشد تا به زندانبانان آزادی بگویند مردم احترامات ویژه را برای روحانیون واقعی ، به تشخیص خود و داوطلبانه قائل می شوند و تا زمانی که سوار خودرویش شود با صلوات ، دست و سوت از طرف مردم مشایعت شد
- در شب 23 بهمن خانواده ای 15 نفره حضور داشتند که 8 نفرشان از شهرهای کوچک آمده بودند همراه با فرزندانی خردسال و مادربزرگی پیر تا در راهپیمایی جنبش سبز حضور یابند و برای تکمیل کار زیبایشان برای همراهی با زندانیان و خانواده هایشان جلوی زندان حضور یافتند ، در بینشان کودکانی 4 و 10 ساله حضور داشتند و مادربزرگی هفتاد و چند ساله که آمده بود در کنار نوه های خردسالش باشد تا فرزندانش فارغ از نگرانی برای نوه هایش در راهپیمایی حضور یابند چون می داند که اگر ساندیس ، مرغ ، گوشت و پول به از ما بهتران می رسد سهم مردم فحاشی ،گاز اشک آور ، باتوم ، زندان و شاید سرب داغ است . ترکیب سنی این خانواده بسیار جالب بود کودکانی 4 و 10 ساله ، پسردائی و دختردائی حدود 18 تا 20 ساله ، مادر و پدری حدوداً 30 ساله ، خاله ها و زن دائی هایی حدوداً 40 ساله ، دائی حدود 50 سال و مادربزرگی هفتاد و چند ساله . مادر کودک 4 ساله می گفت پسرش با بی صبری منتظر مرد شدن خود می باشد و هر از چند گاهی جلوی آینه می رود و از مادرش می پرسد اینها سیبیله ؟ من دارم مرد میشم ! آن شب کنار مادرش آمد و با زبان بسیار شیرین کودکانه گفت : مامان اگه من پشت اون دیوار برم کلی مرد میشم و وقتی مادر پرسید چرا ؟ جواب داد : دائی میگه ، و من از خود می پرسم آیا با چنین پشتوانه ای از نسل های مختلف که اینگونه همدل و همراه هستند حق داریم حتی لحظه ای در پیروزیمان تردید نکنیم ؟
- شب 28 بهمن حدود 50 نفر از فرزندان ایران در میان شور و اشتیاق فراوان خانواده ها و حامیانشان از زندان آزاد شدند . حداقل 6 نفر از دختران و پسران جوان با مدرک جرمشان که کیس کامپیوتری در بغلشان بود آزاد شدند . اکثر آنها بصورت جمع 4 و 6 نفره و تقریبا پشت سر هم بیرون آمدند و در این زمان بود که صدای شادی و دست و سوت مردم بی وقفه و پشت هم شنیده میشد
- شب 30 بهمن ساعت 9 شب دم زندان بودیم وقتی رسیدیم دوستان گفتند ظاهرا دیگر آزادی نداریم و به خانواده ها گفتند که بروند ما گفتیم یک ساعت دیگر هم منتظر می مانیم . حوالی ساعت 9:30 بود که خانم و آقایی جوان را دیدیم که با چند شاخه گل رز زیبا و تازه به جمع نزدیک شدند . دختر جوان به جمع که رسید ابتدا یک شاخه را به پدری پیر داد و پس از آن یک شاخه دیگر را به من و همینطور شاخه های گل را بین جمعیت تقسیم کرد . در برگشتشان جلو رفتم و بار دیگر از این کار بسیار زیبایشان تشکر کردم و پرسیدم کسی از شما آزاد شدند ؟ پسر جوان در جواب با اندوه و اشکی در چشم گفت : نه ، از سال 67 دیگر امیدی به آزادیش نداریم آمدیم تا بگوییم که شما تنها نیستید ، ما هم با شما همدردیم و هیچ تفاوتی ندارد . فهمیدم که از خانواده اعدام شدگان سال 67 هستند و بسیار متاثر شدم و در جواب گفتم : کاملا درسته ، ما هم برای حمایت می آییم و آنها اصلا خود ما هستند و ما می توانستیم جای آنها باشیم چون آنان همان حرفی را زدند که ما زدیم . بار دیگر از آنها تشکر کردم و گفتم کارشان بسیار زیبا و با ارزش بود
شاخه گل را به دختر یکی از مادران عزادار که در بند است دادم تا پس از آزادی مادرش به او تقدیم کند و حکایت امشب را باز گوید
در جمع جلوی زندان دیگر همه آشنایند و صمیمی . اینجا جایی است که خانواده ها تصمیم گرفتند تا غمهای خود را با هم قسمت کنند و به جای گریستن در تنهایی می آیند تا کنار هم بایستند و به یکدیگر بگویند که تنها نیستند و حمایت خود از فرزندان ، پدران و مادران زندانی را با روحیه ای مصمم و امیدوار اعلام کنند

سنديکاهای آلمان: منصوراسانلورا آزاد کنيد!
نادرساده:تعدادی ازروسای سنديکايی آلمان دراشتوتگارت آلمان طی فراخوانی خواهان آزادی فوری منصوراسانلوشدند. درفراخوان مربوطه ازدولت آلمان نيز خواسته شده که با در پيش گرفتن سياست تحريم اقتصادی و سياسی برای تن دادن به خواستها ی:1- رعايت حقوق بشروتامين حق تشکل يابی2- آزادی منصوراسانلو وکليه زندانيان سياسی 3- توقف تجاوزوشکنجه درزندانها وتوقف خطرموج اعدام، دولت ايران تحت فشارقرارگيرد
دراين فراخوان می خوانيم
“منصوراسانلو رئيس هيات مديريه سنديکای کارگران شرکت واحد اتوبوس رانی تهران و حومه درسال 2007 بجرم دفاع مسالمت آميزازحق آزادی تشکل يابی کارگری به 5 سال زندان محکوم شد که همچنان محبوس است. اوهمچنين بدليل فعاليت سنديکايی بارها مورد ضرب وشتم قرارگرفت، زبانش را زخمی کردند تا او را به سکوت وادارند
همچنين همکاران ديگراسانلو ورئيس سنديکای کارگران شکر هفت تپه که متهم به اقدام عليه امنيت ملی شده است، بدليل فعاليت های سنديکايی در زندان هستند
رهبران سنديکاها درآلمان نوشته اند
” بعد ازتقلب انتخاباتی درجون 2009 که همچنان مخالفين در اعتراض وبرای آزادی ودمکراسی درخيابانها تظاهرات برپا می کنند، دولت ايران نيزمی کوشد به وحشيانه ترين روش ها مردم را سرکوب نمايد. تجاوزو شکنجه بازداشت شدگان به نمونه ای ازشکنجه های سيستماتيک مردان وزنان مبدل شده و دولتمردان تلاش می کنند با تصويب قوانينی بسرعت معترضين را طی 5 روزمحکوم به اعدام نمايند. بدين ترتيب کارگران زندانی بازداشت شده نيزدرامان نخواهند بود وخطرجان آنان را تهديد می نمايد
اين فراخوان از تمامی اعضا وفعالين سنديکايی خواسته است با جمع آوری امضاء ازاين ابتکاربرای دامن زدن مبارزه برای آزادی زندانيان سياسی و همچنين کارگران زندانی در ايران حمايت نمايند وليست اسامی وامضاها به دفترفدراسيون سنديکاهای آلمان (DGB) دراشتوتگارت ارسال شود
لازم به يادآوری است که گزاشات مستند سازمانهای حقوق بشری درباره ی سرکوب دولتی درايران مهم ترين منبع موضع گيری اخيرسنديکاهای کارگری آلمان می باشد
اين ابتکارسنديکايي، اقدامی ديگردر دفاع ازکليه کارگران زندانی ايران ودورجديدی ازهمبستگی بين المللی با کارگران ايران محسوب می شود. منصوراسانلو شناخته شده ترين کارگرزندانی ايران در سطح جهان است وبهمين دليل نيزاين فراخوان، منصوراسانلورا نماد مقاومت ومبارزه کارگران ايران در راه تشکل يابی مستقل می شناسد. اما مهمتراينکه نبايد فراموش کرد دو اقدام اخيرفعالين سنديکايی ايران تاثيربسزايی برافکار عمومی داشته وخواهد داشت
گزارش ارسالی خطاب به شورای حقوق بشر سازمان ملل و همچنين اقدام مشترک 4 تشکل کارگری درآستانه سی و يکمين سال قيام 57 دراعلام منشورمطالبات حداقلی کارگران ايران نشان می دهد 4 سال بعدازاعتراض بزرگ کارگران شرکت واحد در 8 بهمن 1384 فعالين جنبش کارگری همچنان برخواست و مطالبات کليه کارگران ايران تاکيد داشته وبه فعاليت ادامه می دهند
بی ترديد نقش ايرانيان علاقه مند و مدافع جنبش کارگری ايران درخارج از کشور می تواند درجلب بيشتر همبستگی بين المللی موثر باشد، چنانچه و اگراعلام اينگونه فعاليت ها به اعلام کميته های اسمی بنام “کميته های کارگری” و… تاب خوردن درمحافل وروابط درونی ايرانيان ختم نشود. جای بررسی نقاط ضعف وقوت فعالين ايرانی در خارج ازکشوردراين مختصرنيست . قبل ازهرچيزاما در شرايط کنونی درک وظايف فوری برای دامن زدن به مبارزه برای آزادی کليه زندانيان سياسی و همچنين کارگران زندانی اهميت دارد


کودکان کار، زیر هیچ خوشه‌ای نمی‌گنجند!
الهه محمدی:کودکان کار،کودکان فقیر،کودکان معتاد و… کلماتی هستند که سالهاست روزنامه نگاران بر روی آن ها مانور می دهند.در کنار این مانورها،هر روز شاهد خبرهای زیادی همراه با آمارها و ارقامی درباره کودکان کار وفقیری هستیم که به نظر می رسد روز به روز وضعیتشان بغرنج تر می شود. یکی از خبرهایی که خبر از وخیم تر شدن وضعیت کودکان زیرخط فقر و کودکان کار می دهد،طرح هدفمند کردن یارانه هاست که به نظر بسیاری از کارشناسان اقتصادی به بیشتر شدن جمعیت خط فقر و بالطبع ازدیاد کودکان کار دامن خواهد زد
طرح هدفمند کردن یارانه ها،طرح ازدیاد کودکان فقیر؟
در حالی که رییس جمهور،یکی از فواید طرح هدفمند کردن یارانه ها را ساماندهی هرچه بیشتر فقرا عنوان می کند،بسیاری از کارشناسان این طرح را نه تنها باعث کاهش فقرای کشور نمی دانند،بلکه معتقدند طرح هدفمند کردن یارانه ها وضعیت کودکان فقیر را از وضعیت کنونی بدتر می کند.یکی از این کارشناسان “فرشید یزدانی” مدیرعامل سابق انجمن حمایت از حقوق کودکان است. وی د رگفتگو با ایلنا گفت:« اجرای طرح هدفمند کردن یارانه‌ها و کاهش امکانات توانمند‌سازی و حمایتی از کودکان پیش‌بینی می‌شود که به‌زودی شرایط کودکان فقیر و در معرض آسیب از شرایط فعلی بدتر شود
فرشید یزدانی ، با اشاره به پیامدهای اجرای هدفمند کردن یارانه‌ها و همراه شدن آن با خط فقر 900 هزار تومانی که به تازگی نگرانی‌هایی را موجب شده به تاثیرات منفی آن به روی کودکان پرداخت و تاکید کرد:«با توجه به آنکه دولت در سنوات گذشته کمتر دغدغه‌های اجتماعی داشته و سیاست‌های جبرانی در برنامه‌‌ها را مد نظر قرار نداده، به نظر می‌رسد که به واسطه خط فقر اعلام شده در خانواده‌های شهری و سایر خانواده‌ها، اتفاقاتی در انتظار کودکان باشد که چندان به نفع آنها نیست
او با اعلام اینکه نه تنها در طرح هدفمند کردن یارانه‌ها بلکه در سایر طرح‌های پیشنهادی و اجرایی دولت،ساز و کارهای حمایتی برای کودکان پیش‌بینی نشده است، خاطر نشان کرد:«به طور حتم اجرای این طرح به کاهش امکانات توانمند‌سازی و حمایتی از کودکان منجر می‌شود به طوری که شرایط کودکان فقیر و در معرض آسیب از شرایط فعلی بدتر می‌شود
مدیرعامل سابق انجمن حمایت از حقوق کودکان به فقر غذایی و بهداشتی کودکان نیز در راستای اجرای هدفمند کردن یارانه‌ها و خط فقر اعلام شده پرداخت و تصریح کرد:«به عنوان نمونه در صورتی که یارانه سوخت برداشته شود، با افزایش قیمت این کالا، میزان مصرف خانواده‌های فقیر کاهش نمی‌یابد چرا که سوخت در سبد هزینه‌های خانوارهای فقیر کم از جمله کالاهای کم کشش بوده که میزان مصرف آن، حساسیت چشم‌گیری نسبت به تغییرات قیمت نداشته است
خط فقر900هزار تومانی وکودکان فقیر
چندی پیش بود که علی‌دهقان‌کیا، عضو هیات مدیره کانون هماهنگی شوراهای اسلامی کار استان تهران، بر اساس فرمولی خط فقر را 900 هزار تومان دانست و خط فقردرسال‌جاری 900 هزار تومان اعلام کرد. براساس همین آمارها و ارقام ها بسیاری از فعالین کودک،این آمارها را در مورد کودکان خطرناک می دانند.فرشید یزدانی،در این باره به ایلنا گفت:« در حال حاضر مطابق با برآوردهای صورت گرفته حدود 14 میلیون نفر زیر خط فقر هستند که از این تعداد، چهار میلیون کودک در زیر خط فقر مطلق به سر می‌برند به طوری که آمار به نوعی با آمار کودکان خارج از چرخه تحصیل نیز هم‌خوانی داشته و مطابق با سرشماری سال 85، بیش از 5/3 میلیون کودک از چرخه تحصیل خارج هستند
تعداد کودکان کار، رو به افزایش
با توجه به اینکه تعداد کودکان کار و خیابان طی سال‌های گذشته رشد داشته است،فعالین حقوق کودک معتقدند با اجرای طرح هدفمند کردن یارانه ها به طور جدی شاهد مهجور ماندن کودکان از چرخه تحصیل و حضور کودکان کار در خیابان‌ها خواهیم بود که برای دست‌فروشی و یا سایر کارهای دیگر مبادرت می‌کنند و در کنار این معضلات سوء‌استفاده از کودکان، فساد و اعتیاد بر روی کودکان نیز تشدید می‌شود
خیابان،کار،اعتیاد
مدتهاست که کارشناسان درباره پایین آمدن سن اعتیاد هشدار می دهند.شاید همین هشدارها باعث شد تا وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی،امروز بیان کرد 80 درصد کسانی که مبتلا به مصرف مواد مخدر و دخانیات هستند، قبل از سن 15 سالگی مصرف مواد دخانی را آغاز می‌کنند. مرضیه وحید‌دستجردی در رابطه با کاهش سن مصرف دخانیات در کشور، افزود:«در زمینه مبارزه با استعمال دخانیات و مواد مخدر، وزارت بهداشت برنامه‌های متعددی دارد و این در حالی است که امروزه جامعه جدیدی داریم که استعمال مواد مخدر ممکن است در آن‌ به‌صورت روزافزون افزایش یابد
همچنین به تازگی خبر تحقیقات تحقیقی منتشر شده است که طبق آن از 87 کودک خیابانى مورد مطالعه که میانگین سنى‌شان 11 سال بوده است، 1/16 درصد کودکان مورد مطالعه مصرف سیگار و 1/9 درصد کودکان مصرف مواد مخدر داشته‌اند
نکته قابل توجه در این گزارش وضعیت استفاده از دخانیات و مواد مخدر در میان این کودکان است بطوریکه در این میان2/13 درصد کودکان مبتلا به افسردگی، سیگار و 5/7 درصد آنان مواد مخدر مصرف مى‌کرده‌اند. در مجموع 21 درصد از کودکان مورد مطالعه و 15 درصد کودکان مبتلا به افسردگی، مورد سوءاستفاده جنسى قرار گرفته‌اند. این در حالی است که طبق آمارهاى جهانی، 25 تا 95درصد از کودکان کار و خیابان به نوعى از مواد روانگردان و اعتیادآور استفاده کرده‌اند
مطابق این گزارش حدود ۲۰ درصد کودکان خیابانی به مواد مخدر اعتیاد دارند که از این میان نزدیک به ۱۵ درصدشان معتاد به سیگارند و پنج درصد دیگر به انواع مواد مخدر معتاد هستند. همچنین در این گزارش آمده است که حدود ۴۰ در صد از این کودکان در خانواده هایی زندگی می کنند که دست کم یکی از اعضا به مواد مخدر اعتیاد دارد
این درحالیست که “خسرو صالحى” فعال حقوق کودک،درباره افزایش اعتیاد در بین کودکان کار معتقد است:«به نظر مى‌رسد آنچه در کودکان کار و خیابان به دلیل مشغله کار و وضعیت اجتماعى و محیطى به افزایش اعتیاد دامن مى‌زند به نوعى کنجکاوى و شجاعت و نیز منیت کودکانه این گروه از افراد جامعه است. این کودکان به دلیل خصلت ماجراجویى و بى‌باکى خود بیشتر از دیگران در معرض آسیب و خطر اعتیاد قرار مى‌گیرند. همچنین دسترسى به انواع مختلف مواد خطرات را براى این کودکان افزایش مى‌دهد.»وی ادامه می دهد:«موادى که این کودکان مصرف مى‌کنند اصولا موادى است که باید سهل‌الوصول باشد و به دلیل ترس و محیط کار حتى تزریق نیز به نوعى براىاین کودکان مشکل است. پس این مواد را هم باید به راحتى به دست آورند و هم به سهولت به مصرف برسانند
کودکان کار،بدون سرپرست قانونی
اینکه کودکان کار متولی ندارند را دیگر هر کسی که حتی هر از گاهی اخبار مربوط به کودکان کار را دنبال کند، نیز متوجه شده است. هررزو گزارش های زیادی نوشته می شود و در مورد افزایش تعداد کودکان کار در ایران داد سخن سرداده می شود ولی بر خلاف انتظارهایی که از سوی فعالان حقوق کودک وجود دارد، سازمان ها و وزارت هایی که به ظاهر باید متولی رسیدگی به امور این کودکان باشند، سکوتی معنادار را در پیش گرفته اند. اگرچه مسئولان وزارت کار که در واقع مجری قانون کار است و مطابق قانون کار اصولا اشتغال و به‌کارگیری کودکان کمتر از ۱۵ سال غیرقانونی محسوب می‌شود، ترجیح می دهند چندان حرفی از این کودکان به میان نیاورند، ولی این مسئولان سازمان بهزیستی هستند که هراز گاهی سکوتشان را می شکنند و البته که این شکستن از سوی دیگر هرچند مسئولان بهزیستی در اظهارنظرهایشان خود را از رسیدگی به کودکان کار مبرا می کنند ولی در مقابل فعالان حقوق کودک، نهادهایی مانند سازمان بهزیستی و کمیته امداد را مسئول رسیدگی به وضع خانواده‌‌های کم‌درآمد می‌دانند؛ به اعتقاد آن ها این نهادها باید با دادن امکانات به این خانواده‌ها از اجبار کودکان آنها به کار جلوگیری کنند.سکوت خیلی از اوقات به نفع کودکان کار که حالا دیگر تعدادشان به یک میلیون ونیم می رسد، نیست
لی لی ارشد، عضو هیأت‌مدیره انجمن حمایت از حقوق کودکان،درباره بی متولی بودن کودکان کار چندی پیش به «خبرآنلاین» گفت:« در حال حاضر ایران برای حمایت از کودکان کار نهاد و یا شورای عالی وجود ندارد که بتوان با تکیه برآن برای رساندن کودکان به حقوقشان تلاش کرد. ضمن آنکه جامعه ما از دیگر جوامع دنیا در رابطه با مقوله کودک‌آزاری در وضعیت نا‌به‌سامان و یا شاید بحرانی قرار دارد. این کودکان آزار می‌بینند اما از آنجایی که برای این واژه تعریف درستی ارائه نشده است، همواره بحران وجود دارد
جان مسعود باستانی در خطر است
محمد شريف وکيل تعدادی از روزنامه‌نگاران زندانی در گفت‌وگو با خبرنگار ايلنا در رابطه با انتقال مسعود باستانی از زندان اوين به رجايی شهر کرج گفت: هنوز برای پرونده مسعود باستانی در مرحله تجديد نظر حكم صادر نشده است،در واكنش به اظهارات رييس سازمان زندان‌ها مبنی براينكه افرادی كه محكوم شده‌اند دوره محكوميت خود را در زندان رجايی شهر سپری مي‌كنند،گفت‌:هنوز از علت انتقال مسعود باستانی به زندان رجايی شهر اطلاعی ندارم .در عين حال اگر فرض بر اين باشد كه محكومين به زندان رجايی شهر منتقل مي‌شوند،حكم قطعی محكوميت باستانی ابلاغ نشده و اين ديدگاه حداقل در مورد پرونده‌های اشخاصی كه حكم قطعی در موردآنان صادر نشده است، مصداقی ندارد
مسعود باستانی روزنامه نگار، در روز 14تيرماه وقتی برای پی گيری بازداشت همسرش مهسا امرآبادی به دادگاه انقلاب مراجعه کرده بود بازداشت شد. و علی رغم برگزاری دادگاه و صدور حکم دادگاه بدوي، در حالی که مدت محکوميت اش را در زندان اوين می گذراند و همزمان منتظر فرجام خواهی و دادگاه تجديد نظر بود، روزششم بهمن ماه از زندان اوين به زندان مخوف رجايی شهر منتقل شد و در سلولی از بندهای عمومی رجايی شهر با شش قاتل به سر می برد

بلاتکلیفی دانشجوی دانشگاه بوعلی سینای همدان در اوین
محسن عبدی از بازداشت شدگان روز عاشورا و دانشجوی دانشگاه بو علی سینا به صورت بلاتکلیف همچنان در زندان اوین نگهداری می شود
خبرگزاری هرانا - محسن عبدی دانشجوی دانشگاه بوعلی سینای همدان پس از گذشت دو ماه از بازداشت همچنان به صورت بلاتکلیف در زندان اوین نگهداری می شود
محسن عبدی دانشجوی دانشگاه بوعلی سینای همدان که به قصد عیادت خواهرش به تهران سفر نموده بود از سوی نیروهای امنیتی بازداشت و بیش از دو ماه است که در سلولهای انفرادی و بند عمومی زندان اوین بصورت بلاتکلیف نگهداری می شود
آقای عبدی که از بازداشت شدگان بعد از عاشورا می باشد فاقد وکیل جهت پیگیری حقوقی است با این وجود یکبار جهت بازپرسی به دادگاه انقلاب به ریاست قاضی عباسی منتقل و تفهیم اتهام صورت گرفته است
محسن عبدی به دلیل بازداشت طولانی مدت موفق به شرکت در امتحانات پایان ترم و امتحان کارشناسی ارشد نشده است، خانواده وی یکبار به صورت حضوری موفق به ملاقات با وی شدند و حال جسمی ایشان به دلیل عفونت لثه مساعد نبوده است

هیچ نظری موجود نیست: