وبلاگ دفاع از مبارزات کارگران ایران : در ادامه اسناد مربوط به رضا شهابی و اعتصاب غذا و مقاومت او در زندان : گرد آوری امیر جواهری از روزشمار کارگری



گفتگوی امیرجواهری لنگرودی در مجله کارگری
با آقای محمود صالحی فعال عرصه کارگری و سخنگوی کمیته های
 « دفاع ازرضا شهابی » ، « دفاع از بهنام ابراهیم زاده »
 درباره
 آخرین وضعیت اعتصاب غذای رضا شهابی در چهل وهشتمین روز اعتصاب و دلنگرانی ازبی خبری وضعیت بهنام ابراهیم زاده



 یادداشت
تقدیم به رضا شهابی برای استقامت و پایداری اش
امیر جواهری لنگرودی

دوستان عزیز

همانطوری که می بینید من گفتگویم با آقای محمود صالحی را در 48 امین روز اعتصاب غذای رضا شهابی یعنی روز جمعه 27 تیر 93 بری مجله کارگری رادیو راه کارگر انجام داده ام .
رضا شهابی کارگر شناخته شده سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه ، در پنجامین روز این حرکت یعنی روز یکشنبه 29 تیر به اعتصاب غذایش پایان میدهد!
در این اوضاع ویرانگر جهان هستی ، و خبر های مرگ آفرین مردم غزه و حوادث نکبت بار عراق و داعش، اوضاع بد زندان ها و شکنجه و تبعید زندانیان کارگر اززندانی به زندان دیگردر ایران ، دریافت خبری از این نوع – موفقیت نسبی اعتصاب غذا و پایان بخشیدن آن بعد از 50 روز- برایم بغایت خوشحالی آوربوده است .
همانطوری که در گفتگویم با آقای صالحی می بیند : ما نگرانی مان را با صدای بلند با آقای محمود صالحی دررابطه با اعتصاب غذای طولانی مدت رضا شهابی در میان گذاشتیم و ایشان هم استدلال خود را بیان داشتند. – که در همین گفتگو آمده است – حال من به عنوان یک مدافع جنبش کارگری از پایان اعلام اعتصاب غذای 50 روزه رضا شهابی ،و موفقیت آن به فراخور حالم خوشحالم .
امروز بیش از هر وقت دغدغه ام معالجه فوری و بازیافتن سلامتی او وآزادی بی قید و شرط رضا شهابی و همه یاران زندانی او و زندانیان سیاسی را طلب می کنم .
 باردیگر به خانواده رضا شهابی ، به فعالان کمیته دفاع از رضا شهابی و به جسارت محمود صالحی و ایستادگی اش درپذیرش مسئولیت سخنگویی «کمیته دفاع از رضا شهابی» و« کمیته دفاع از بهنام ابراهیم زاده» ، این پیروزی آقا رضا شهابی را به همگان و بویژه به همسر مقاوم اش تبریک می گویم
با احترام

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
جمعه بیست و هفتم تیر ۱۳۹۳
امیرجواهری : سلام دارم به شنوندگان مجله کارگری، امیر جواهری هستم با محمود صالحی سخنگوی دو کمیته «حمایت از رضا شهابی» و «بهنام ابراهیم زاده» گفتگو می کنم. ضمن سلام و درود به محمود صالحی عزیز خواستم که از آخرین وضعیت رضا شهابی  با خبر بشویم . واقعیت این هستش که آنقدر که مجبور شدن بعداز این اعتصاب غذای طولانی، رضا شهابی را به بیمارستان خمینی ببرند. عکس های آن در شبکه مجازی فیس بوک جهانی بازتاب پیدا کرد با دستهای زنجیر بدست آنجاست. این صحنه همه بیندگان آن فضای ناگوار را به غایت افسرده وخشمگین نمود و در خودش فرو برد که حتی یک زندانی کارگر را که به مانند میلیونها کارگر دیگر که برای بهره کشی از وجود آنها مجبورند که برای موجودیت خود دفاع بکنند. این گونه دستهایشان را به تخت های بیمارستان می بندند. فضا را چگونه می بینید و وضعیت آنرا را در شرایط فعلی چطور برای شنوندگان ما بازتاب میدهید؟ 
محمودصالحی :با درود به شنوندگان شما و خود شما خسته نباشید. در حال حاضر رضا شهابی در بیمارستان امام خمینی می باشد و درمورد اعتراضات گسترده و پیگیریهای خانواده رضا شهابی بوده که امروز دستش را از تخت باز کردند و بدون دستبند و این اعتراضات و پیگیری خانواده به این شدت موجب شد، دستش را باز کنند و بدون دستبند و پابند در بیمارستان امام خمینی بستری می باشد و سرم بهش وصل شده ولی هنوز به اعتصاب غذای خود پایان نداده است. 

امیرجواهری :فکرمی کنید چرا که یک آدمی که برای معالجه به بسمارستان می برند، دستش به تختی که بایستی، بایستی تخت معاینه و تخت معالجه او ، تخت مدوا او باشه با قفل وزنجیر ببندند. چرا اینگونه است محمود عزیز؟ 
محمود صالحی:مشخص نیست که او تا کی در بیمارستان می ماند ،اما تنها چیزی که دکتر تجویز کرده دراین مدت باید در آرامش کامل باشه و حداقل بنا به تشخیص پزشک باید یک ماه در بیمارستان بماند تا اینکه از نظر جسمی و از نظر سلامتی به شکلی و فرمی  بیاورید تا ایشان را عمل جراحی کنند با توجه به اینکه رضا شهابی از ناحیه گردن مشکل دارد به همین دلیل به بیمارستان منتقلش دادند ما به دلیل اینکه در اعتصاب غذا بود از نظر جسمی توانایی نداشته دکتر هم از عمل جراحیش هم خوداری کرده و دکتر تجویز نموده است حداقل یک ماه تحت درمان باید باشه و در جایی بدون استرس باشه تا بخودش باید و سپس مورد عمل جراحی قرار می گیرد

امیرجواهری :خوب نیک در جریان هستی که در واقع پیگیری  مسائل در رابطه با بهنام ابراهیم زاده .پرسشم این استکه در رابطه با بهنام ابراهیم زاده چه خبر دارید. وضعیت او چگونه است .؟ چرا که بهنام نیز دربی خبری مطلق هست .
محمود صالحی:بهنام ابراهیم زاده به قول شما بی خبری مطلق هست از زمانی که به خانه اش حمله کردنند و تمام لوازم خانه اش را زیر و رو کردند و خانواده و زنش تهدید کردند به برخوردهای غیر انسانی از آن موقع در بیخبری مطلق بسر می بریم 

امیر جواهری :خوب چه چیز متوجه بهنام ابراهیم زاده است هم به خانه اش حمله می کنند و آن را از زندانی به زندان دیگرجابه جا می کنند که حتی همسرش از ملاقات آن محروم هست و شما هم به عنوان سخنگو او هیچ اطلاعی فراتر از او همگان دارند ،ندارید ؟
محمود صالحی :من شنیدم از زمانی که به  بند 350 زندان اوین حمله کردند درمرحله اول نیروهای امنیتی، زندانیان را مورد شکنجه قراردادند و به   آنها حمله کردند .اینها دراین یورش ،دوربین های مدار بسته داخل زندان را خاموش کرده بودند، به خاطر اینکه چیزی را ضبط نکند. بعد از ده دقیقه که زندانیان ازخواب بیدار شدند و به این اقدام اعتراض کردند که چرا حمله کردید و چرا زدید؟ آن وقت دوربین ها و چراغ ها راروشن کردند. آن خاموش کردن به این خاطر بوده که اگر کسی تحقیق و تفحص کرد تا ببنید چرا این زندانیان اعتراض کردند، سندی نباشد.درهمین رابطه برای بهنام ابراهیم زاده یک پرونده تشکیل دادند به خاطر اختلال در نظم زندان ، تا امروز که من با شما صحبت می کنم در بند 209 است . تا حالا هم چند دفعه ایشان را به دادسرای درمورد اختلال در نپم زندان ،تفهیم اتهام کردند. بهنام به همین دلیل هم ممنوع ملاقات بوده بعد از اینکه حمله به بند 350 کردند . خانواده اش را هم اسیر کردند و با رفتن به منزلش، وسایل خانه اش رازیر رو کردند به خاطر اینکه می گفتند خانه بهنام ابراهیم زاده در منزلش چیزهایی دارد.  این در حالی هست که بهنام ابراهیم زاده نزدیک چهار سال زندان می باشد و پانزده و شانزده ماه هم هست که به مرخصی نیامده است. حالا اینها چه جوری می دانند واز کجا می دانند که این زندانی ،چه چیزی در خانه اش دارد این رادیگر باید از خودشان سوال کرد! 

امیرجواهری :محمود صالحی عزیز بعنوان سخنگو دو کمیته انتظار تو در شرایط فعلی در وضعیتی که رضا شهابی دارد به سر می برد ودر اعتصاب غدای طولانی هست بی خبری از وضعیت بهنام ابراهیم زاده از شنوندگانی که صدای شما را با خودشان دارند، در شرایط فعلی چیست ؟
محمود صالحی :خوب طبیعی هست که انتظار ما اینکه از خواست و مطالبات کارگران زندانی و زندانیان سیاسی دفاع کنند یعنی کسانی که واقعا دلشان برای طبقه کارگر می تپد و می خواهند که این امروزهم طبقه کارگربتواند کاری در راستای مطالبات خودش بکند . باید آنها بتوانند این کارگران را تقویت بکنند. ببنید امروز دهها مورد هست که واقعا  کسانی که دستشان باز هست  و کسانی که می توانند به شکل های متفاوت به زندانی سیاسی و خانوادهایشان کمک کنند .همین امروز که من دارم صحبت می کنم. مشکلات عدیده ای متوجه خانواده های زندانیان سیاسی شده است . با توجه به اینکه این تورم سرسام آوری که در کشور ما وجود دارد این تورم باعث شده که حتی خانواده زندانی هم اگر بعضی مواقع  دو هفته بروند زندان به ملاقات. به دلیل اینکه هزینه ایاب و ذهاب خانواده زندانی خیلی بالاست همان خانواده زندانی داره کرایه خانه می دهد .داره بچه اش  پول می دهد که بفرستد مدرسه یا بفرستد دانشگاه. با توجه به اینکه نان آور خانواده اش در زندان است، طبعتا زندگی برایشان سخت است . اگر واقعا اینهایی که دلشان برای طبقه کارگر می سوزه ،حتی یک کم و حتی یک در صد، از تمام چیزهای که واقعا حدس می زند، یک درصدش را عملی کنند. در رابطه با مطالبات اقتصادی کارگران، بدون شک ،کس دیگری بغیرازآنها برای پشتیبانی خود نمی بینند. امروز دارم با شما صحبت می کنم کارگری که در زندان هست ، خودش در ماه سیصد هزار تومان هزینه داخل زندانی دارد.یعنی باید درماه سیصد هزار تومان هزینه کند. این زندانی واقعا باید این پول را از کجا بیاورد؟ این مهمه حالا نمی گویم ؛بچه ها کمک نکردند یا کاری نکردند.  متاسفانه دوستان ما که کمک کردند، به خانوداه های مشخصی کمک کردند. باید این کمک ها برای عام باشد برای عموم باشد. من نباید تفکیک کنیم. باید همه را یکجا نگاه کنیم. همه را به یک چشم نه اینکه به یک کسی زیاد کمک کنیم آنهایی که همه آنها ، چه انهایی که اعدامی اند. چه زندانی اند وهمین اینهایی که نمی توانند کرایه خانه اش بدهد .او هم زندانی هست، او هم از منافع طبقه کارگر دفاع کرده است. عضو تشکل کارگری بوده با توجه به تمام مشکلاتی که داره ، واقعا نمی تواند زندگی اش را اداره بکند. این حرف من برای دوستانی است  که واقعا قلبشان برای طبقه کارگر می سوزه .خواست ما از بورژوازی، سرمایه دارن و کارفرمایانی نیست که امروز درلباس کارگران امروز ظاهر شدند و حق کارگر را ضایع می کنند و در دنیای مجازی حرف های بزرگ بزرگ می زنند. درخواست من از آن آنهایی است که به وابسته به خودشانند و خود و خانواده هایشان  را با دسترنج خود زندگی شان رامی گذرانند . چنانچه آنها با دسترنج خودشان خانواده و  طبقه کارگر را یاری دهند. یاری دادن به کارگران و خانواده کارگر، بهترین نمونه است که به زندانی کارگردرزندان روحیه می دهد. این روحیه باعث می شود که خانواده ها از درخواست کمک از "کمیته امداد" نکنند. حالا ما داریم خانواده هایی که درخواست کمک از "کمیته امداد" کرده است . "کمیته امداد" اگر بهش کمک بکنه . درماه شاهد ده هزار تومان از این پول ها به خانواده اش می دهد یعنی کرایه ایاب و ذهاب یکبار یک نفر از تهران به کرج برای ملاقات زندانی اش ، همین .

امیر جواهری :محمود صالحی عزیز . ما به سهم خودمان نگران سلامتی آقا رضا شهابی هستیم .ما وظیفه خودمان می دانم که از رضا شهابی، از طریق شما تقاضا بکنیم؛ از آنجایی که بطور جدی سلامتیش درخطر می باشد به اعتصاب غذایش پایان بدهد. فرصتی برای جسم و جان خودش بطلبه و بتواند به امر مبارزه ادامه بدهد. باز هم تکرار می کنم که سلامتی رضا شهابی برای جنبش کارگری ایران مهم از آن چیزی هست که دشمنان طبقاتیش فرصتی بیابند برای از بین بردن او. آروزی همه ما به عنوان اخص فعالین کارگری اینکه از طریق شما که زبان گویای رضا شهابی و بهنام ابراهیم زاده هستید تقاضای ما را به آن منتقل بکنید تا با هم بتوانیم به شکل توامان صدای رسایی آن طبقه ای باشیم که برای بهتر زندگی کردنش، دارد مبارزه می کند . از شما برای پذیرش دعوت این گفتگو ممنون و سپاسگزارم. اگر نکته ای دارید من میکرفون را در اختیار شما قرار می دهم /
محمود صالحی : ببنید در انتها صحبتی داشتم با تمام دوستان که واقعا امروز در رابطه با اعتصاب غذا رضا شهابی صحبت می کنند. دوستان: ما هیچ وقت انتظار نداریم کسی برای مطالبات حقه خودش به بدن خودش اذیت بدهد .این اعتصابی که امروز رضا کرده ، یک اعتصاب غذای تحمیلی است. یعنی براو امروز تحمیل کردند . از این رو به زندانی که اعتصاب را بر او تحمیل کردند . نفر بغل دستی اش همه امکانات را دارد اما او ازتمام امکانات که در داخل زندان است، محروم می باشد.  ببنید از جمله این امکانات داخل زندان که زندانی را عاصی می کند تا دست به اعتصاب غذا بزنه، یکی قرار ملاقات ندادن و ندادن ملاقات استعقاقی. انتقال ندادن آنها برای عمل در نزد دکترهای متخصص. ندادن ملاقاتهای حضوری. پایان حبس برای کارگران زندانی. تایئد نکردن حق مشروع آنها برای بهبودی ، ندادن ملاقات های خانوادگی و تبعید آنان  به زندانهای دیگر، باعث شده که زندانی دست به اعتصاب غذا بزند .من از تمام دوستانی که من میدانم تمام دوستان با توجه به اینکه رضا شهابی مدتی که در اعتصاب غذا می باشد همه نگرانند ونگران وضعیت جسمی رضا هستند. ما باید این حق را بخود رضا بدهیم اینکه تصمیم بگرید .دوستان رضا جان خودش را دوست داره .طبیعی هیچ انسان نیست در جامعه که به وجود خود نگران نباشه و جانش را دوست نداشته باشد. رضا جانش را دوست دارد. رضا خانواده اش را دوست دارد. رضا کارگران را دوست دارد. رضا دوست نداره بمیرد. اما وقتی چیزی را تحمیل می کنند ما باید این اجازه را به خودش بدهیم تا درموردش تصمیم بگیرد. این خیلی مهم است یک کارگری که این فشار متوجه او کردند . ما باید بپرسیم که چرا اعتصاب کرده است ؟  این همه ناعدالتی برعلیه زندانی کارگری شده است .برعلیه زندانیان سیاسی می شود، خوب طبیعی هست که داره براو این اعتصاب تحمیل می شود. نه اینکه فکرکنیم ، رضا جان خودش دوست نداشته باشد. خانواده اش را  دوست نداشته باشد . بنابراین ما باید این حق و اختیارات را در اختیار خودشان بگذاریم تا انتخاب کنند.  

امیرجواهری:کاملا درسته ، کاملا درسته . که او(رضا شهابی) به  خواست خودش، این اعتصاب را انتخاب نکرده بلکه براو تحمیل شده و مقاومتی که داره میورزه بخاطر شکستن این سطح تحمیل است. محمود عزیز؛ خطری که امروز رضا شهابی را تهدید می کند . این مسئولیت را بر عهده همه ما قرار می دهد که به هر طریق ممکنی از وی حمایت بکنیم .صدای حق طلبی این کارگر مبارز را به گوش سازمان ها و نهادهای کارگری جهان برسانیم .من از این طریق به سهم خودم و رسانه ما بعنوان مجله کارگری ، خودش این متعهد می داند که همواره صدای رسای  رضا شهابی ها باشد.
 از شما بازهم استمداد خودمان را تکرار می کنم . استدلال  شما کاملا استدلال درستی می باشد که باید او (رضا شهابی) انتخاب بکند، ولی ما هم دل نگران او، فرزندانش، همسرش و دیگر کس کار او هستیم .از شما بخاطر پذیرش دعوت ما به این گفتگو ممنون و سپاسگزارم 
محمود صالحی:خیلی ممنون

امیرجواهری :قربانت محمود جان. تشکر می کنم 
محمود صالحی :ممنونم امیر جان قربانت

ازرفیق اصغر ارسنگ، پناهنده سیاسی در دانمارک ، بابت پیاده کردن این گفتگو از فایل صوتی ، کمال تشکر را دارم
با احترام
امیر جواهری لنگرودی
دوشنبه ۳۰ تير ۱۳۹۳ برابر با ۲۱ جولای ۲۰۱۴

اطلاعیه شماره ۷۵

موافقت نماینده دادستان با مرخصی پزشکی رضا شهابی - پایان اعتصاب غذای رضا

در ۵٠ امین روز اعتصاب غذای رضا شهابی در روز یکشنبه ۲٩ تیر ماه آقای خدابخشی نماینده ی دادستان تهران با مراجعه به بیمارستان بر بالین رضا حاضر شد و با توجه به وخامت وضع جسمی رضا از جمله خونریزی شدید معده، لاغری، بی حسی و مشکلات عدیده ی جسمی در حضور رضا و همسرش اعلام نمود که با مرخصی پزشکی رضا موافقت می کند و از رضا نیز درخواست نمود که اعتصاب غذای خودش را متوقف نماید. 
رضا شهابی با توجه به اظهارات نماینده ی دادستان مبنی بر آغاز روند صدور مرخصی پزشکی از ابتدای ساعات اداری پیش رو، که در واقع اجرایی شدن خواسته های وی می باشد اعلام نمود نظر به درخواست اکید دوستان، فعالین کارگری، تشکل ها و نهادهای داخلی و خارجی و نیز درخواست همسر و اعضای خانواده اش در
۵٠ امین روز اعتصاب (از ساعت ۷ عصر یکشنبه ۲٩ تیرماه ٩٣) دست از اعتصاب غذا بر می دارد؛ اما چنانچه کوچکترین ممانعت یا تغییری در روند اجرایی شدن خواسته هایش ایجاد گردد مجدداً اعتصاب غذای خود را از سر خواهد گرفت و تن به عمل جراحی نیز نخواهد داد. 
در صورت صدور مرخصی پزشکی، رضا شهابی با عمل جراحی که باید هر چه سریعتر انجام گیرد موافقت خواهد نمود. پزشکان معالج با توجه به اوضاع جسمی رضا انجام عمل جراحی و نیز مرخصی پزشکی بعد از عمل را برای سلامتی رضا و خروج وی از این بحران و وخامت جسمی ضروری اعلام کرده اند.
کمیته دفاع از رضا شهابی

۲٩ تیرماه ١٣٩٣

شماره تلفن سخنگوی کمیته دفاع از رضا شهابی، آقای محمود صالحی: ٠٩٣
۵٧٣۵٣۴١٢



وبلاگ کارگری راه کارگر: تنها راه مقابله با اعمال ضد کارگری، متشکل شدن در تشکل کارگری است/ رضا شهابی و شاهرخ زمانی
یکشنبه ۲۹ تیر ۱۳۹۳ ه‍.ش.
وبلاگ کارگری راه کارگر : نمونه های از اعمال ضد کارگری : مقاله ای از ؛
رضا شهابی : عضو هیات مدیره سندیکای کارگران شرکت واحد تهران
شاهرخ زمانی : عضو هیات موسس بازگشایی سندیکای نقاشان ساختمانی و تزئینات تهران
رضاشهابی و شاهرخ زمانی 

رد بیمه بیکاری برای کارگران و جوانان جویای کار توسط شورای نگهبان .
یعنی صدور حکم گسترش گرسنگی ، بی سوادی ، فساد ، فحشا ، اعتیاد و طلاق برای خانواده میلیون ها کارگر توسط شورای نگهبان :
در یکی از ثروتمند ترین کشور جهان ، با رتبه دهم معدن دنیا ،بعنوان بهشت طبقه سرمایه داری و دولت مولتی میلیادر ها با تصویب دستمزد های یک چهارم زیر خط فقر ، رواج قرار دادهای سفید امضا و موقت و با نا بودی امنیت شغلی و نا امنی اجتماعی ، حذف یارانه ها ،صعود نجومی و هر روزه قیمت مایحتاج روزمره مردم ، خصوصی سازی و یا صحیح تر بخوانید خودمانی سازی کردن امکانات ملی – مردمی در حوزه های تولید ، بهداشت و درمان ، آموزش و تحصیلات ، ورزش و تفریحات و تبدیل این حوزه ها به کیسه پول مافیای ثروت و قدرت، بر داشتن گمرکات مرزی ، واردات کالاهای بنجل توسط رانتخواران دولتی و خودی ، نابودی تولیدات داخلی و بیکار سازی و بینوا سازی میلیون ها کارگر ، حذف تمامی قوانین حمایتی از قانون کار و دیگر قوانین و کلا» نابودی تامینات اجتماعی و دیگر سیاستهای ضد کارگری، طبقه 50 میلیونی خانوار کارگری را در فلاکت عمومی و فقر و تنگ دستی غوطه ور ساخته است ، مردم توان بلند شدن از زیر بار سنگین تورم افسار گسیخته که رتبه دوم جهان را نسیب ایران کرده را ندارند ، در چنین شرایطی و برای حفظ ادامه بهره کشی و غارت مولتی میلیادر ها ، دولت سرمایه داری با نقض آشکار قوانین مورد تصویب و تائید خود در سطح جهانی و ملی مانند اصل 26 و 27 قانون اساسی ، مقاوله نامه های 98 و 87 سازمان جهانی کار در آزادی تشکل مستقل کارگری و آزادی حق اعتراض و مذاکره و تجمع بصورت اعتصاب و راهپیمایی ، طبقه کارگر را که مولد تمامی ثروت های جامعه است ، از تنها وسیله دفاع قانونی خود در مقابل یکه تازیهای و هجوم نا جوانمردانه به هستی خانواده اش در عرصه نان، مسکن ، کار ، حق تحصیل و امنیت شغلی ، دستمزد شایسته محروم ساخته است .
در ادامه سیاست فوق، با سرکوب تمامی تشکل های سندیکایی و … ، اخراج ، دستگیر و زندانی کردن فعالین کارگری،عملا» کشور را به گلستان و بهشت سرمایه داران و جهنم و مرگ تدریجی برای کودکان و کارگران تبدیل کرده است .
با این اوصاف، عدم پذیرش شکایت کارگران به خاطر 6% پایین بودن حداقل دستمزدها نسبت به نرخ تورم سال نود و سه، از طرف دیوان عدالت اداری و رد دو باره لایحه بیمه بیکاری توسط شورای نگهبان با بهانه اینکه «ایجاد بار مالی می کند»، با توجه به اینکه قانون بیمه بیکاری در عقب مانده ترین کشور ها نیز وجود دارد،به چه معنای است؟ (با چنین رویکرد شورای نگهبان به قانون و حمایت از سرمایه داری همین روز ها باید در انتظار تحمیل قانونی باشیم که مردم نباید نان و آب بخورند چون » ایجاد بار مالی می کند»)
شورای نگهبان با رد غیر قانونی طرح بیمه بیکاری، باعث می گردد جوانان جویای کار از بیمه بیکاری محروم شوند،این شورا با رد لایحه فوق ضمن اینکه به اثبات میرساند که دشمن جوانان و کارگران است در همین حین مرتکب جرم زیر پا گذاشتن قانون می شود، ما با استناد به قانون اساسی جمهوری اسلامی می گوییم حکومت جمهوری اسلامی حتی قوانین مورد تصویب خودش را نیز رعایت نمی کند، در قانون اساسی بخشی از وظایف شورای نگهبان را به صورت زیر بیان می کند:
وظایف و اختیارات شورای نگهبان: …
ب- وظایف و اختیارات مجمع فقها و حقوقدانان:
۱- پاسداری از قانون اساسی
در اصل 29 قانون اساسی که شورای نگهبان وظیفه پاسداری از آن را دارد آمده است : «بر خورداری از تامین اجتماعی از نظر باز نشستگی ، بیکاری ، پیری ، از کار افتادگی ، بی سرپرستی ، در راه ماندگی ، حوادث و سوانح و نیاز به خدمات بهداشتی و درمان و مراقبت های پزشکی به صورت بیمه و غیره حقی است همگانی …» و دولت را مکلف کرده طبق قوانین از محل در آمدهای عمومی و در آمدهای حاصل از مشارکت مردم ، خدمات و حمایت های مالی فوق را برای یک به یک افراد کشور تامین کند» ، همچنین در اصل سوم بند 12 که می گوید : «پی ریزی اقتصاد صحیح و عادلانه بر طبق ضوابط اسلامی جهت اتخاذ رفاه و رفع فقر و بر طرف ساختن هر نوع محرومیت در زمینه های تغذیه ، مسکن و کار و بهداشت و تعمیم بیمه…» و همچنین در فصل سوم قانون اساسی ( حقوق ملت ) در مورد» … جان و مال و حیثیت ، مسکن ، بهداشت ، درمان و تحصیل رایگان ، کار شایسته …» و غیره برای عموم می باشد می بینیم که شورای نگهبان نه تنها در جهت اجرایی شدن این اصول قدم بر نمی دارد بلکه خودش این اصول را زیر پا گذاشته مرتکب عمل ضد قانون می شود.
آیا شورای نگهبان به این مسئله توجه دارد که تنها کسانی که مالیات به موقع پرداخت می کنند، فقط کارگران و مزد بگیران هستند، نه سرمایه داران، نه کارخانه داران و نه بازاریان و غیره … بنا براین اگر مالیات و بیمه های دریافتی از کارگران و مزدبگیران را برای خود کارگران و خانواده های آنها هزینه کنند ، کارگران هیچ نیازی به بذل و بخشش و ترحم و مصوبه های حمایتی عوامل سرمایه داری نخواهند داشت، در حالی که منابع مالی انباشت شده از محل مالیات های دریافت شده از کارگران را بین حاکمان ، آقازاده ها و سرمایه داران به شکل های دستمزد ها و پاداشهای بالا ، رانتها و اختلاس ها و دزدی های کلان تقسیم می کنند نزدیکترین مثال ها عبارتند از اختلاس از سازمان تامین اجتماعی و اختلاس ها در بانک ها و … است.
چطور بودجه برای دزدی علنی میلیاردی دولتی ها دارید؟
چطور بودجه برای دادن وام های میلیاردی و پشت سر هم بدون اینکه وام قبلی تسویه شده باشد آنهم بدون تضمین و پشتوانه برای حکومتی ها ، خودی ها و آقازاده ها دارید؟
ولی برای کارگران بعد از ماه ها دوندگی و فراهم کردن شرایط بانکی(ضامن و وثیقه های لازم) برای اخذ وام و با معرفی نامه اشتغال بکار سه نفر بعنوان ضامن برای دریافت یک میلیون ودیعه مسکن ، موفق به دریافت وام نمی شوند و هر بار مراجعه برای دریافت وام رئیس بانک اعلام می کند که هنوز اعتبار و بودجه مورد نیاز برای پرداخت وام وصول نشده است؟
آقایان عضو شورای نگهبان چرا در این موارد سکوت اختیار می کنید؟
آقایان عضو شورای نگهبان چطور در مقابل حیف و میل بیت المال و حراج کارخانجات سازمان تامین اجتماعی که از طریق مالیات های کسر شده بطور مستقیم از کارگران که عرق جبین کارگران است خریداری شده اند ، توسط اقا زاده ها و خودیتان که این عمل دزدی مستقیم اموال کارگران است مهر سکوت بر لب و دهانتان می زنید؟
ولی وقتی نوبت به بیمه کارگران بیکار می رسد که بعنوان حق قانونی کارگران و جوانان جویای کار است و بر اساس اصول 3 و 29 حق قانونی است، قانون اساسی را دست آویز قرار می دهید؟ آنهم با علم براینکه بدون این حق قانونی مقوله های که با وجود جمهوری اسلامی هر روز گسترده تر می شوند چقدر مردم ، بخصوص کارگران را گرفتار کرده اید؟
مانند فقر ، گرسنگی ، اعتیاد ، فساد و فحشا ، طلاق ، جرم و جنایت و … در جامعه گسترش می یابند ، که این گسترش یافتن محصولی از موجودیت جمهوری اسلامی است.
چطور نزدیک به 600 نفر آقازاده 150 هزار میلیارد تومان پول بانکها را با گردن کلفتی پس نمی دهند و باعث اختلاف در روند اقتصادی ، بیکاری و فقر و گرسنگی میلیون ها خانواده ی کارگری می شوند؟! ولی با آنها با احترام بر خورد می کنید ؟
اما دو کودک کارگری که بخاطر گرسنگی و خرید دارو برای مادر بیمارشان مجبور به سرقت 70 هزار تومان می شوند به دستور دادگاه های شما به دار اویخته می شوند ؟ این دو کودک درست به بدستور همان حکومت و همان دادگاه های که اختلاس و دزدی کنندگان حکومتی را کاملا» ازاد گذاشته اند ، به دار آویخته می شوند.
آیا این است نگهبانی از اجرا شدن قانون اساسی و یا دیگر قانون ها ؟
اما سوال اساسی اینکه در مقابل این همه تبعیض و نا عدالتی و فقر و نابرابری چاره خانواده ی 50 میلیونی کارگران چیست؟
چاره ما کارگران در مقابل سیاست های غارتگرانه و تشدید بهره کشی و تزریق جهل و فقر و گرسنگی دولت سرمایه داری ، وحدت و همبستگی و تشکیل تشکل های مستقل کارگری است ، اخیرا» هم به نقل از خبر گزاری های مورخ 16 تیر 93 روزنامه شرق متوجه شدیم که برای تغییر شرایط استفاده از بیمه بیکاری تصمیماتی گرفته شده است که شرایط استفاده از بیمه بیکاری را برای کارگران اخراجی سخت تر می کنند.
شیوه نامه جدید استفاده از بیمه بیکاری!!!
کسانی که شیوه نامه جدیدی به منظور نحوه استفاده از بیمه بیکاری تدوین می کنند انهم به دور از چشم کارگران و نمایندگان واقعی انها ، معتقد هستند که افراد باید همیشه اماده به کار باشند و در صورت پیشنهاد یک شغل جدید بدون توجه به نوع و کیفیت و شرایط آن ، سریعا» آن را پذیرفته و مشغول بکار شوند، آشنایی کامل به قوانین جاری و مادر در کشور ندارند . اصل 28 قانون اساس می گوید: » هرکس حق دارد شغلی را که بدان مایل است و مخالف اسلام و مصالح عمومی و حقوق دیگران نیست ، بر گزیند» و هم چنین اصل 43 قانون اساسی می گوید: » برای تامین استقلال اقتصادی جامعه و ریشه کن کردن فقر و محرومیت و بر اوردن نیاز های انسانی در جریان رشد ، با حفظ آزادگی او …» و همچنین بند 4 این اصل به صراحت بیان می کند: » که رعایت آزادگی انتخاب شغل و عدم اجبار افراد به کاری معین و جلو گیری از بهره کشی از کاردیگری …» . با استناد به این مواد مشخص می شود که افراد فوق هیچ گونه آشنایی به قانون ندارند و بدون در نظر گرفتن منافع و ازادی کارگران و عدم آگاهی به قوانین و حقوق صد در صدی ملت دست به تدوین چنین شیوه نامه های ضد کارگری و ضد انسانی می زنند. (باید دست این افراد از حوزه و عرصه قانون گذاری کوتاه شود. )
آقایان عضو شورای نگهبان شما اگر قانون گذارید؟ شما اگر مفسر قانون هستید؟ شما اگر شورای نگهبان قانون اساسی هستید؟ شما اگر حقوق دان هستید؟ شما اگر واقعا این ها که ادعا می کنید هستید؟ فکر می کنید همه ی اینها هستید ؟ پس چگونه است که نمی توانید ببینید یا متوجه شوید که شیوه نامه فوق تمامی اصول و مواد قانون اساسی که شما قرار است نگهبانش باشید نقض کرده و زیر پا می گذارد؟ و شما ککتان هم نمی گزد ؟ این چگونه نگهبانی، انجام وظیفه در قبال دستمزد های هنگفتی که از دارای و ثروت مردم می گیرد هست؟ آیا وظیفه شما این نیست که در قبال دریافت دستمزد های هنگفت از قانون اساسی نگهبانی کنید ؟ یا حداقل پس از 36 سال اعلام کنید که جمهوری اسلامی از اجرایی کردن قانون اساسی خودش ناتوان است؟ تا مردم تکلیفشان روشن شود ، این وظیفه شما است که از اجرایی شدن قانون اساسی نگهبانی کنید و در صورت به وجود آمدن قوانین مخالف قانون اساسی مقابله کنید و در صورت نا توان از نگهبانی صادقانه به کارفرمای خودتان که به شما حقوق می دهد یعنی مردم اعلام کنید که از انجام وظیفه ناتوان هستید ، اما شما نه تنها از قوانین ضد قانون اساسی جلوگیری نمی کنید بلکه هر چه قانون ضد مردمی است تایید می کنید و هر چه قانون به سود مردم است رد می کنید آیا این خدمت به مردم است یا…؟ و در مقابل این ضدیت و دشمنی با کارگران و مردم حقوق های هنگفت می گیرید. راستی آن صداقتی که همیشه ازش حرف می زنید پس از 36 سال هنوز زمانش نرسیده است؟
اگر خودتان حقوق نمی دانید و بر اثر وجود قدرت و ثروت به این مقام دست یافتید باید بدانید شیوه نامه فوق کاملا» با اصول قانون اساسی مغایر است و ما کارگران به راحتی از کنار این رفتار های ضد کارگری و ضد مردمی نخواهیم گذشت و بدون اتلاف وقت نسبت به این تصمیمات ضد کارگری و برده داری نوین و سکوت شما به عنوان نگهبان قانون اعتراض خواهیم کرد و از تمامی کارگران می خواهیم در مقابل چنین حرکت های ضد کارگری دست به اعتراض بزنند و اجازه ندهند سرمایه داران با مباشری شما و دیگر دوستانتان حکومت نان کودکانشان را بدزدند.
دوستان کارگر :
موارد گفته شده در بالا نمونه های کوچکی از عملکرد نیروها و مقامات قانگذار و اجرایی و قضایی حکومت جمهوری اسلامی علیه ما کارگران است و ثابت می شود که تنها راه دفاع از حقوق خودمان متشکل شدن ما در تشکل های کارگری و همبستگی طبقاتی است بنا براین ما روی مطالباتی مانند :
بیمه بیکاری و همگانی ، اشتغال دائم ، امنیت شغلی ، دستمزد متناسب با تورم ، حق ایجاد تشکل و حق اعتصاب و راهپیمایی ، حق انتخاب نمایندگان واقعی کارگری ، حق بستن قرار داد های دسته جمعی و تدوین قانون کار مترقی و برای تضمین این حقوق و دیگر خواسته هایمان که باید توسط نمایندگان واقعی خودمان باشد. با تمام توان و جانمان ایستادگی خواهیم کرد.
نمایندگان واقعی کارگران کسانی هستند که با حضور مستقیم خود کارگران و بدون دخالت کارفرما ، بدون دخالت دولت و بدون دخالت تشکل های دولتی انتخاب شده باشند. ما کارگران باید با نیروی سراسری خودمان دست به ساختن تشکل های خود بزنیم و در تشکل های سراسری کارگری گرد آیم در غیر این صورت هر گز به خواسته هایمان دست نخواهیم یافت .
رضا شهابی : عضو هیات مدیره سندیکای کارگران شرکت واحد تهران
شاهرخ زمانی : عضو هیات موسس بازگشایی سندیکای نقاشان ساختمانی و تزئینات تهران
17 /4/1393

************************************


اطلاعیه شماره ۷۴

اگر رضا با این شرایط عمل جراحی شود، زنده از عمل بیرون نخواهد آمد!

همانطور که چند ساعت پیش در بیانیه ٧٣ اشاره شد امروز رضا شهابی در حالی چهل و پنجمین روز اعتصاب غذا را می گذراند که همچنان نگرانی ها در مورد سلامتی وی بیشتر می شود. رضا تا کنون ١٧.۵ کیلوگرم وزن کم کرده است و دچار تاری دید و کم سو شدن و درد چشم شده است. همچنین معده او به شدت درد می کند و خون دفع می کند و سردردهای بسیار شدید رضا را بسیار آزار می دهد. راه رفتن برایش بسیار دشوار شده است و اعضای بدنش و مخصوصا پاهای او دچار ضعف و بی حالی شدید شده است. 
هنگامی که پزشک معالج رضا او را ویزیت کرد و شرایط وخیم رضا شهابی را مشاهده کرد عنوان کرد که در شرایط کنونی به هیچ وجه اجازه عمل جراحی دیسک کمر را نخواهد داد چرا که بدن رضا پس از
۴۵ روز اعتصاب غذای کشنده به شدت ضعیف شده است و اگر با این شرایط عمل شود به احتمال زیاد زنده از عمل بیرون نخواهد آمد! دکتر گفته است که رضا دستکم باید یک ماه به صورت ویژه تغذیه شود تا شاید بدن اش به شرایط مناسب عمل جراحی برسد. همچنین دکتر به صراحت گفته است اگر بعد از عمل چند ماه مرخصی استعلاجی ندهند، عمل بی فایده خواهد بود زیرا پس از عمل یک سری اقدامات پزشکی از قبیل فیزیوتراپی تخصصی و آب درمانی و . . . ضروری است و علاوه بر آن باید همواره امکان دسترسی به مریض را داشته باشم تا در صورت بروز مشکلات احتمالی اقدام عاجل انجام پذیرد. 
رضا شهابی همچنان اصرار دارد که تا تکلیف اش را معلوم نکنند و وضعیت مرخصی استعلاجی او را مشخص نکنند حاضر به شکاندن اعتصاب نیست و با این وضعیت عملاً امکان شروع روند درمان نیز وجود نخواهد داشت. رضا بار دیگر بر موارد به حق زیر اصرار می ورزد و از مسئولان قضایی و امنیتی می خواهد این موارد محقق کنند:
 
١- بازگشت به بند ٣
۵٠ زندان اوین هرگاه که احتمالاً قرار باشد به زندان بازگردد 
۲- مرخصی استعلاجی کافی قبل و بعد از عمل جراحی دیسک کمر 
٣- اجرای ماده ١٣
۴ قانون مجازات اسلامی جدید (قانون تجمیع) 
۴- آزادی مشروط 
کمیته دفاع از رضا شهابی ضمن اصرار بر تمامی خواسته های اعلامی از جانب این کارگر زندانی و عضو هیئت مدیره سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران، خواستار رعایت شأن و منزلت رضا و باز کردن دستبندش و همچنین رسیدگی سریع و بدون فوت وقت به شرایط درمانی و روشن کردن وضعیت مرخصی استعلاجی او است تا پس از آن بتوانیم رضا را متقاعد کنیم که روند درمانی را آغاز کند و این اعتصاب غذای کشنده را پایان دهد.
کمیته دفاع از رضا شهابی

۲۴ تیرماه ١٣٩٣ 

شماره تلفن سخنگوی کمیته دفاع از رضا شهابی، آقای محمود صالحی: ٠٩٣
۵٧٣۵٣۴١٢
*******************
وبلاگ کارگری راه کارگر: درخواست رضا شهابی و شاهرخ زمانی از نقی محمودی برای پیگیری پرونده‌شان


وبلاگ کارگری راه کارگر : شاهرخ زمانی و رضا شهابی، فعالین کارگری محبوس در زندان رجایی‌شهر کرج، طی نامه‌ای از نقی محمودی، وکیل دادگستری و فعال حقوق بشر خواستند تا پرونده‌ی آن‌ها را در مجامع بین‌المللی پی‌گیری کند.
این ۲ فعال سندیکایی محبوس در سالن ۱۲ زندان رجایی‌شهر کرج، در این نامه ضمن شرح مختصری از بازداشت و فشارهای وارده بر آن‌ها و نیز برخوردهای غیرقانونی انجام شده از قبیل تبعید و محرومیت از خدمات درمانی مناسب از نقی محمودی خواسته‌اند تا پرونده‌‌شان را در مجامع مختلف از جمله سازمان جهانی کار و شورای حقوق بشر ملل متحد پی‌گیری کند.
شاهرخ زمانی، عضو شورای نمایندگان کمیته‌ی پیگیری ایجاد تشکل‌های کارگری و عضو هیئت بازگشایی سندیکای نقاشان و کارگران ساختمان در ۱۸ خرداد ماه ۱۳۹۰ در تبریز بازداشت و متعاقبا توسط شعبه‌ی ۱ دادگاه انقلاب تبریز به تحمل ۱۱ سال حبس تعزیری محکوم شد. وی سال گذشته از زندان مرکزی تبریز به زندان رجایی‌شهر کرج تبعید شد.
رضا شهابی، عضو هیئت مدیره‌ی سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه نیز بنا بر رای دادگاه تجدید نظر تهران، به تحمل چهار سال حبس تعزیری، پنج سال محرومیت از فعالیت سندیکایی و هفتاد میلیون ریال جریمه نقدی محکوم است.

*********************************


اطلاعیه شماره ۷۳


وضعیت رضا بحرانی است!- تعلل مسئولین امنیتی و قضایی در رسیدگی به وضعیت رضا شهابی
۴۵ روز از اعتصاب غذای رضا شهابی می گذرد. وی علیرغم فشار جسمی و روحی هنوز در اعتصاب غذا به سر می برد. مسئولین امنیتی آشکارا تلاش کرده اند که با وارد آوردن فشارهای عصبی به رضا شرایط را برای وی دشوارتر نمایند. در همین راستا آنان با وجودی که می دانند رضا بعد از ۴۵ روز اعتصاب غذا از نظر جسمی بسیار ضعیف تر شده است، علی رغم انتقال او به بیمارستان، او را با دستبند به تخت بسته اند که باعث تشدید فشار روحی و جسمی بر وی شده است. رضا حتی برای استفاده از دستشویی بایستی ساعتها منتظر بماند تا دژبان به اتاق او بیاید و دستبند را باز کند تا او بتواند به دستشویی برود. همچنین بستن وی با دستبند باعث شده است که وی با وجود ناراحتی گردن و کمر ساعتهای طولانی در یک وضعیت بماند که برای وی از نظر جسمی بسیار اذیت کننده است. فشار خون او بین ۹ و۱۰ در نوسان است. ادامه این شرایط ضدانسانی و توهین آمیز، و ندادن حق ملاقات به اعضای خانواده، باعث شده است که رضا اعتصاب غذای خود را ادامه بدهد که وضعیت سلامت وی را بحرانی تر خواهد کرد. 
کمیته دفاع از رضا شهابی ادامه اعتصاب غذای رضا را برای وی از نظر جسمی بسیار خطرناک دانسته و مسئولیت جان رضا را کاملا بر عهده مسئولین امنیتی و قضایی می داند و خواهان آزادی فوری و بی قید و شرط رضا شهابی از زندان و فراهم نمودن شرایط مناسب برای ادامه درمان وی می باشد. تا دستیابی به این مطالبات به کارزارهای حمایت از رضا شهابی ادامه دهیم.
۲۴ تیرماه ١٣٩٣
*******************
اطلاعیه شماره ۷۲

رضا شهابی به بیمارستان منتقل شد

پس از ۴۲ روز از آغاز اعتصاب غذا، رضا شهابی، کارگر زندانی و عضو هیئت مدیره سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه، در تاریخ شنبه ۲۱ تیرماه ۱۳۹۳، به بیمارستان امام خمینی منتقل شد. حدود ساعت ده و نیم صبح دکتر متخصص رضا را معاینه کرد و دستور بستری داد. علاوه بر خانواده رضا جمعی از فعالین کارگری و اجتماعی نیز در محل بیمارستان حضور داشتند، اما مامورین به هیچ وجه اجازه ندادند که حتی خانواده رضا به او نزدیک شوند. در اعتراض به برخورد خشن مامورین، رضا شهابی مجبور به اعتراض گردید و با صدای بلند خطاب به مامورین و رو به مردم حاضر اعلام کرد که چرا با یک فعال کارگری که فقط جهت دفاع از هم طبقه ای هایش اقدام کرده است به مانند یک جانی برخورد می کنید. رضا شهابی تا لحظه این گزارش کماکان اعتصاب غذای خود را ادامه داده بود. آخرین اخبار در رابطه با وضعیت رضا متعاقبا اعلام خواهد شد. 
در روزهای اخیر کارزارهای حمایت از رضا شهابی ابعاد گسترده تری پیدا کرده است. کمیته دفاع از رضا شهابی ضمن قدردانی مجدد از تمامی تلاشهای صورت گرفته در ایران و در اقصی نقاط جهان، از عموم دوستان می خواهد تا رسیدگی جدی به خواسته های رضا شهابی و آزادی وی به کارزارهای حمایت از رضا شهابی ادامه دهیم.
۲۱ تیرماه ١٣٩٣
*******************
اطلاعیه شماره ۷۱

در آستانه چهلمین روز اعتصاب غذای رضا شهابی: 


گزارش مختصر از اقدامات و حمایتهای انجام شده


رضا شهابی در شرایطی وارد چهلمین روز اعتصاب غذای خود می شود که بیش از ۱۵ کیلو وزن کم کرده است و تا کنون چند بار به حالت بیهوشی افتاده است. در ۱۶ تیر ماه، بدنبال از هوش رفتن کامل، رضا توسط همبندانش در حالت بیهوشی به درمانگاه زندان رجایی شهر منتقل می شود و به او در آنجا توسط کادر پزشکی بهداری سروم وصل می شود. با اینکه حال رضا بهبودی پیدا نکرد، طبق اخبار رسیده، او اعتصاب غذای خود را کماکان ادامه داده است. ربابه رضایی، همسر رضا شهابی، ضمن پیگیری خواسته های شهابی با نماینده دادستان نیز تماس گرفته است که طبق ادعای آنها این احتمال وجود دارد که رضا برای درمان به بیمارستان منتقل شود. با توجه به وعده های توخالی ای که در گذشته نیز شاهد بوده ایم باید تمام تلاش را به کار برد که خواسته های رضا از جمله درمان مناسب و مرخصی استعلاجی در یک بیمارستان خارج از زندان مورد رسیدگی و اقدام فوری قرار بگیرید. 
طبق گزارشات رسیده، کلکتیو فدراسیونهای سندیکاهای کارگری فرانسه در رابطه با تداوم حبس رضا شهابی و انتقال ناگهانی وی به زندان رجایی شهر به مقامات جمهوری اسلامی ایران نامه اعتراضی ارسال کرده و در آن عنوان نموده اند: "سازمان های سندیکائی فرانسوی س اف د ت، س ژ ت، اف اس او، سولیدر، او ان اس آ، توجه شما را نسبت به وضعیت رضا شهابی، عضو هیئت مدیره ی سندیکای شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه که از ماه ژوئن ٢٠١٠ به علت فعالیت برای احقاق حقوق کارگران زندانی است، جلب می کند. در تاریخ اول ژوئن ٢٠١
۴ رضا شهابی از بخش ٣۵٠ زندان اوین در تهران به زندان رجائی شهر در کرج منتقل شده است. زندان اخیر، هم محل نگهداری زندانیان سیاسی است و هم بزهکاران عادی که افراد شرور و خشن در میان آن ها فراوانند. رضا شهابی از همان اولین روز انتقالش در اعتراض به این عمل برای چهارمین بار دست به اعتصاب غذا زده است و خواستار بازگشتش به زندان اوین است. لازم به یادآوری است که مصوبات سازمان ملل در رابطه با رفتار با زندانیان، بر جدائی محل نگهداری زندانیان نامتجانس تأکید می ورزد. وضعیت سلامتی رضا شهابی بی اندازه نگران کننده است. پزشکان بیمارستان خواستار انتقال فوری او به بیمارستانی در خارج از زندان شده اند که در صورت مخالفت با آن، خطر فلج شدن نیمه چپ بدنش بسیار است. ما از شما می خواهیم که اقدامات لازم برای انتقال فوری او به بیمارستانی در خارج از زندان و دسترسی به معالجات لازم را فراهم آورید. با توجه به وخامت وضعیت شهابی، چنانچه مقامات دولت ایران قادر به تضمین معالجه شهابی در داخل ایران نمی باشند، سازمان های سندیکائی فرانسوی او را برای معالجه به فرانسه دعوت می کنند. در چنین موردی ما از مقامات دولت ایران می خواهیم که به او اجازه سفر به فرانسه را بدهند. ما سندیکاهای فرانسوی درمان وی در یک بیمارستان مناسب را تقبل خواهیم کرد."
فدرراسیونهای فوق همچنین در نامه جداگانه ای خطاب به رضا شهابی گفته اند: " رضا شهابی عزیز، 
سازمان های سندیکائی فرانسوی س اف د ت، س ژ ت، اف اس او، سولیدر، او ان اس آ، م، اعضای "کلکتیو فرانسوی سندیکائی برای ایران" نگران سلامت شما بوده، وضعیت سلامتی، اوضاع زندان و به ویژه شرایط غیر انسانی ای را که در آن به سر می برید با دقت پی می گیریم. وخامت سلامتی شما پس از ٣
۵ روز اعتصاب غذا شدیدا ما را نگران کرده است. سلامت جسمانی شما شرط اولیه برای ادامه مبارزه جهت احقاق خواست های بر حق کارگران شرکت واحد است. اکنون،اعتصاب غذای شما زنگ خطر سلامتی شما را نزد افکار عمومی دنیا به صدا درآورده است. ما براین باوریم که جدیت و صمیمیت اقدام شما، وزنه پیام شما به جامعه بین المللی را دو چندان کرده است. ما هم به نوبه خود به حمایت از پیکارتان برای کسب حقوق ابتدائی سندیکائی ادامه داده و از مقامات دولت ایران آزادی فوری را شما مطالبه می کنیم" 
علاوه بر این فعالین اتحادیه "كارگران صنعتی جهان" در استرالیا خواهان آزادی فوری و بدون قید و شرط رضا شهابی شده اند. همچنین عفو بین الملل بدنبال اعتصاب غذای رضا شهابی فراخوان جهت اقدام فوری و اضطراری برای حفظ سلامتی و آزادی رضا شهابی صادر نموده است. صدها تشکل و فعال کارگری و انسانهای شریف و آزاده در کشورهای مختلف تاکنون نامه های اعتراضی متعددی به مقامات حکومتی ارسال و اکسیونهایی در حمایت از رضا شهابی سازمان داده اند. تشکلات و نهادهای مستقل کارگری در ایران نسبت به وضعیت رضا شهابی بدنبال انتقال ناگهانی وی به زندان رجایی شهر نگرانی عمیق خود را ابراز کرده اند و خواهان آزادی وی شده اند. محمود صالحی، سخنگوی کمیته دفاع از رضا شهابی، با رادیوهای متعددی در این مورد مصاحبه کرده و داود رضوی از اعضای هیئت مدیره و فعالین سندیکای کارگران شرکت واحد تهران و حومه نیز در مورد وضعیت رضا شهابی، عضو هیئت مدیره و مسئول مالی این سندیکا، مصاحبه های مطبوعاتی انجام داده است که انعکاس وسیعی داشته اند. تا کنون چندین طومار و نامه های سرگشاده در حمایت از رضا و یا خطاب به وی تهیه و در سطح وسیع انعکاس یافته اند و موجب شده اند وضعیت رضا شهابی و اعتصاب غذای او هر چه بیشتر در افکار عمومی ایران و جهان مطرح گردد.
 
کمیته دفاع از رضا شهابی بدینوسیله از تمامی فعالین و تشکلات کارگری و انسانهای شریف و آزاده در ایران و سراسر جهان که نگرانی خود را در مورد وضعیت رضا اعلام کرده اند و به طرق مختلف به حمایت از وی پرداخته اند به نوبه خود صمیمانه قدردانی می کند. طی اطلاعیه های آتی و یا در وبلاگ کمیته دفاع لیست کاملتری از حمایت های انجام شده را انعکاس خواهیم داد.
 
سلامتی و جان رضا شهابی در خطر جدی قرار دارد و مسئولین حکومتی و دستگاهای امنیتی و قضایی آن در قبال وضعیت رضا شهابی بطور کامل مسئول هستند و باید پاسخگو باشند. از عموم فعالین و تشکلات کارگری و انسانهای آزادیخواه درخواست داریم که کماکان به اعتراضات خود جهت رسیدگی به وضعیت و مطالبات رضا شهابی ادامه دهند و کمیته دفاع از رضا شهابی را در جریان اقدامات خود قرار دهند. تا رسیدگی جدی به خواسته های رضا شهابی و آزادی وی به کارزارهای حمایت از رضا شهابی پرقدرت تر ادامه دهیم.
کمیتۀ دفاع از رضا شهابی - ١۸ تیرماه ١٣٩٣
*******************
اطلاعیه شماره ٧٠

هشدار: زندگی رضا شهابی در خطر است؛ شاید فردا دیر باشد!
کارگران، فعالان کارگری و مردم شریف 

٣
۵ روز از اعتصاب غذای رضا شهابی می گذرد و در این مدت حدود ١۵ کیلوگرم وزن او تحلیل رفته است؛ فشار خون او نوسان شدید دارد و معمولا بسیار پایین است؛ در روزهای اخیر بی حال است و چندبار بیهوش شده است؛ یکبار پس از بیهوشی او را به بهداری زندان منتقل کردند، پزشک بهداری قصد داشته به او سرم تزریق کند و گفته است: "خودم اعلام میکنم که اعتصاب غذای تو تمام شده است" که این امر با واکنش تند رضا روبرو شده و بدون هیچ اقدامی رضا را مجدداً به بند بازگرداندند. روز چهارشنبه رضا پس از تأخیر طولانی در محل ملاقات با خانواده حاضر شد زیرا توانایی راه رفتن نداشته و بنا به گفته ی خودش تنها به این دلیل آمده است که خانواده بیش از این نگران نشوند. همسر رضا پس از این دیدار عنوان کرده است که حال عمومی رضا به هیچ وجه خوب نیست و آثار ضعف و بی حالی شدید به وضوح در او مشهود است به نحوی که هر لحظه امکان دارد از حال برود و اتفاق ناگواری رخ دهد. این ها همه در حالی است که رضا پیش از این اعتصاب غذای کشنده نیز در سلامت نبود و نیمه ی چپ بدن اش تقریباً بی حس بود، دچار نوسان فشار بود و پزشک معالج اش دستور عمل جراحی فوری مهره های کمر داده بود. 
همسر رضا چندروز پیش به دفتر نماینده ی دادستان (خدابخش) مراجعه کرده بود که عملاً هیچگونه جواب مشخصی دریافت نکرد. آقای خدابخش تنها به شکلی مبهم عنوان کرد که ان شاء الله رسیدگی میکنیم و گویا قصد دارند پس از گرفتن جان رضا به زندان گوهردشت مراجعه و تکلیف رضا شهابی را مشخص کنند.
 
فردا (شنبه ١
۴ تیرماه) همسر رضا شهابی قصد دارد مجدداً به دفتر نماینده ی دادستان مراجعه و اعلام کند اگر سریعاً به وضعیت رضا رسیدگی و او را به بیمارستان منتقل نکنند، خانواده نیز مانند رضا دست به اعتصاب غذا خواهند زد. 
رضا شهابی در نامه ی سرگشاده ای که به دادستان نوشته است، خواسته های خود را اینگونه مطرح کرده است:
 
"
۱- بازگشت به محل قبلی زندان اوین بند ۳۵۰ 
۲- مرخصی استعلاجی جهت درمان و عمل جراحی دیسک کمر ( به دور از استرس و بگیر و ببند و حضور ماموران زندان که باعث ایجاد رعب و وحشت و مزاحمت و ناراضتی به مراجعه کنندگان و کادر بیمارستانی و تیم پزشکی از جمله پزشک و پرستارو غیره) 
۳- اجرای ماده ۱۳۴ قانون جدید مجازات اسلامی (قانون تجمیع) 
۴- اجرای قانون آزادی مشروط"
کارگران، فعالان کارگری، تشکل های کارگری و مردم شریف و آزاده 
واقعیت است که به دور از هرگونه بزرگنمایی و اغراق جان رضا شهابی درخطر است و هر لحظه بیم آن می رود اتفاق ناگواری رخ دهد. پس به هرشکل و از هر طریق که می توانیم اعتراض خود را نسبت به شرایط غیرانسانی و ظالمانه ای که سیستم سرمایه داری و دستگاه امنیتی و قضایی آن برای رضا شهابی ایجاد کرده است اعلام کنیم. خواست فوری و ضرب العجل ما این است که در وهله ی اول رضا را به بیمارستان منتقل کنند. شاید فردا دیر باشد....
کمیته ی دفاع از رضا شهابی - ١٣ تیرماه ١٣٩٣

شماره تلفن سخنگوی کمیته دفاع از رضا شهابی، آقای محمود صالحی: ٠٩٣
۵٧٣۵٣۴١٢
*******************


وضعیت وخیم سلامتی رضا شهابی در زندان، پس از ٢۵ روز اعتصاب غذا


داود رضوی عضو هیات مدیره سندیکای شرکت واحد توضیح می دهد که نه فقط به نیازهای سلامتی رضا شهابی در زندان توجهی نشده بلکه اینک یک ماه است که او را - همراه شش زندانی سیاسی دیگر - از بند ٣۵٠ زندان اوین به زندان رجائی شهر تبعید کرده اند. رضا شهابی پس از این تبعید است که دست به اعتصاب غذا زده است. 
در حالیکه امروز اعتصاب غذای رضا شهابی از رهبران سندیکای شرکت واحد اتوبوسرانی وارد بیست و پنجمین روز خود شد ، ناظران اگاه خبر می دهند که وضع سلامتی او به مخاطره افتاده است. گفته می شود مسئولان زندان رجائی شهر از وی خواسته اند دست از اعتصاب غذا بر دارد تا به خواسته هایش رسیدگی کنند. ولی او مخالفت کرده و شکستن اعتصاب خود را به پذیرفته شدن مطالباتش منوط کرده است. در گفتگوئی با داود رضوی عضو هیات مدیره سندیکای شرکت واحد وی درباره وضعیت همکار زندانی اش می گوید رضا شهابی که تا کنون پنج سال زندان را تحمل کرده است در کل از نظر جسمانی بسیار مشگل دارد. چرا که نوزده ماه در انفرادی بوده و در موقع بازداشت نیز مورد ضرب و شتم قرار گرفته است. بعقیده داود رضوی این شرایط ناگوار بر روی مهره های گردن و کمر او چنان تاثیراتی گذاشتند که مجبور شدند او را به بیمارستان منتقل کنند و یک جراحی شش ساعته روی گردن او انجام گرفت که البته عملی بسیار حساس بود. از این رو رضا شهابی باید پس از این عمل جراحی مدتی در منزل استراحت میکرد تا بهبودی کامل پیدا کند. ولی متاسفانه ماموران او را به زندان بازگرداندند و معالجه خیلی موثر واقع نشد.
 
بروایت داود رضوی وضعیت بد زندان باعث شد که بیماری شهابی تشدید شود بطوریکه سمت چپ بدنش بی حس می شد. او را دوباره به بیمارستان بردند و معلوم شد که مهره های کمرش هم نیاز به عمل جراحی فوری دارد. ولی این عمل هیچگاه انجام نشده است.
 
داود رضوی توضیح می دهد که نه فقط به نیاز های سلامتی شهابی توجهی نشده بلکه اینک یک ماه است که او را - همراه شش زندانی سیاسی دیگر - از بند ٣
۵٠ زندان اوین به زندان رجائی شهر تبعید کرده اند. 
رضا شهابی پس از این تبعید است که دست به اعتصاب غذا زده است. او این بار علاوه بر خواست اساسی اش مبنی بر رسیدگی به وضعیت ناسالم جسمانی اش ، خواهان بازگشت به بند ٣
۵٠ زندان اوین است. علاوه بر این او نمی داند که چرا بر طبق قواعد زندان در کشور ، چرا او را که پنج سال از شش سال زندانش را گذرانده است ، بطور مشروط آزاد نمی کنند. 
داود رضوی می گوید همکارش رضا شهابی در جریان ٢
۵ روز اعتصاب غذا حدود هفت و نیم کیلو از وزن بدنش کاسته شده و وضعیت وخیمی دارد.
رادیو فرانسه - بیژن فرهمندی

بازانتشار از کمیته دفاع از رضا شهابی - ٦ تیرماه
۱۳۹۳ 

شماره تلفن سخنگوی کمیته دفاع از رضا شهابی، آقای محمود صالحی: ٠٩٣
۵٧٣۵٣۴١٢
*****************

مردانی رئیس زندان رضا شهابی را تهدید کرد!!!


مردانی رئیس زندان رجائی شهر روز قبل رضا شهابی کارگر زندانی را به دفتر خود احضار کرده و از او پرسیده است، تو از جان ما چه می خواهی؟ رضا گفته است من از شخص شما هیچ چیزی نمی خواهم ولی از شما به عنوان رئیس زندان می خواهم تابع قانون خودتان باشید و طبق قانون حق و حقوق من زندانی را رعایت کنید و خواسته اصلی من از مسئولینی است که در کمال بی قانونی و بدون حکم جدید، بدون تفهیم اتهام جدید، بدون بر گزاری دادگاه جدید، بدون وجود اتهام جدید، بدون دستور جدید و در کمال مطلق غیر قانونی مرا از یک زندانی به زندان دیگر تبعید کردند من طبق قانون، حق قانونی خودم را می خواهم که باید کسانی که مرتکب چنین عمل ضد قانونی شدند جواب بدهند و اگر شما نیز مدعی هستید که به قانون احترام می گذارید و ادعا دارید که قانونی عمل می کنید و به عنوان یک مسلمان طرف دار ستم دیده هستید و طبق دستور اعتقادی خودتان موظف به مقابله با ظالم هستید باید از من حمایت و دفاع کنید تا از کسی یا کسانی که با عملکرد ضد انسانی و ضد بشری به من ظلم کردند حقم را بگیرم، حال شما با عملتان می توانید ثابت کنید که چقدر گفتار و عملتان با اعتقاداتان هماهنگی دارد، در مقابل مردانی گفته است من کاری به بقیه که با شما چه کرده اند ندارم من گزارش در مورد شما را به دادستانی ارسال کردم و قرار شده است بیایند و تصمیم بگیرند، ولی من به عنوان رئیس این زندان می گوییم اگر ادامه بدهی می فرستمت توی انفرادی و آب را هم برویت می بندم، رضا شهابی در مقابل گفته است، البته که شما مسئول اعمال خودتان هستید و من هم اطمینان دارم که اگر قانونی عمل کنید چنین خطایی را مرتکب نخواهید شد، مگر اینکه مانند بقیه همکارانتان دست به اعمال غیر قانونی بزنید و قوانین خودتان را زیر پا بگذارید در آن صورت توانایی هر کار غیر قانونی را دارید، انجام کار خطا و غیر قانونی هیچ هنری نمی خواهد بلکه هر کسی می تواند کار بد و ضد قانونی و ضد انسانی مرتکب شود، ولی انسان درست کار کسی است که نه تنها مرتکب خطا نشود و تابع قانون بوده و قوانین را رعایت نماید بلکه در مسیر انسانیت پا را فراتر گذاشته هر چه می تواند به بقیه کمک کند، حال اختیار با خود شماست هم می توانید قانونی عمل کنید و هم می توانید ضد انسانی و غیر قانونی عمل کنید. 
همچنین آقای امیریان معاونت زندان از رضا شهابی پرسیده است، آیا شما از ما ناراضی هستید؟ رضا گفته است باز می گویم مشکل من با شما شخصی نیست بلکه مربوط به زندان است که حق و حقوق قانونی زندانی مراعات نمی شود و من از تمامی مسئولین و از جمله شما که مسئول نگهداری فعلی من هستید انتظار دارم فقط و فقط قانون را رعایت بکنید و هر چند که تا امروز که ٢
۵ روز است من اینجا زندانی هستم از مواردی رنج بردم که تمامی زندانیان گرفتارش هستند و مربوط به شخص من نیست ، مانند نداشتن تلفن ، مرخصی ، ملاقات حضوری ، مشکلات بهداشتی و اینکه من باید مداوای بیماری خود را ادامه بدهم که در مورد این موضوع هیچ اقدامی نمی کنید و دهها مورد دیگر، در مقابل امیریان گفته است آنچه من می توانستم انجام دادم گزارشات و نامه های شما را ارسال کردم و جواب آمده است که بزودی از دادستانی خواهند امد.
توزیع از: کمیته حمایت از شاهرخ زمانی 

۱۳۹۳/۴/۴ 

بازانتشار از کمیته دفاع از رضا شهابی - ٦ تیرماه
۱۳۹۳ 

شماره تلفن سخنگوی کمیته دفاع از رضا شهابی، آقای محمود صالحی: ٠٩٣
۵٧٣۵٣۴١٢
*****************
نامه رضا شهابی به دادستان تهران
از : رضا شهابی زکریا 
به : آقای دکتر عباس جعفری دولت آبادی
 
موضوع : اعتراض به تبعید غیر قانونی و اعتصاب غذا
 
آقای دکتر عباس جعفری دولت آبادی دادستان استان تهران
 
با سلام:
 
احتراماً معروض می دارد : اینجانب رضا شهابی زکریا فرزند علی، شغل راننده و عضو هیات مدیره و مسئول مالی سندیکای کارگران شرکت واحد بطور غیر قانونی و در نقض آشکار قوانین جهانی از جمله مقاوله نامه های
۹۸،۸۷ سازمان جهانی کار مورد تایید و عضویت ایران در آزادی کارگران برای ایجاد تشکل های مستقل و حق انتخاب و اعتصاب بعنوان تنها ضامن تحقق مطالبات کارگری ، محکوم به شش سال حبس تعزیری ، پنج سال محرومیت از هر گونه فعالیت سندیکایی و غیره و هفت میلیون و پانصد هزار تومان جریمه نقدی بنا به گزارشات و اتهامات واهی و ساخته و پرداخته بازجویان در شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب به حکم شفارشی نا عادلانه به ریاست قاضی صلواتی محکوم شده ام.
آقای دادستان: 
من بارها وضعیت و فشارهایی که از زمان دستگیری و برخورد بازجویان و زندانبانان در طول باز داشت و زندان بر من وارد شده ، طی نامه های سرگشاده خدمت ریاست قوه قضائیه و شما اعلام کرده ام و نیاز به تکرار نیست ، ولی جهت یاد آوری به گوشه ای از خطاها و فشارهای روحی و روانی که بر من و خانواده ام در طول این مدت وارد شده به صورت گذارا اشاره می کنم:
 
من بعنوان راننده و عضو سندیکا، بدلیل فعالیت سندیکایی و دفاع از حقوق حقه همکارانم در شرکت واحد بنا به مسئولیتی که همکارانم با حضور در مجمع عمومی و انتخابات سندیکا ، با رای خودشان به گردن من گذاشته بودند، وظیفه داشتم از همکارانم چه در عرصه صنفی ، ایمنی و بهداشت کار و غیره و چه در عرصه حقوقی از جمله بعنوان نماینده حقوقی با وکالت محضری رانندگان اجرابی در ادارات کار استان تهران از آنها دفاع و این کار را با تلاش و کوشش خستگی ناپذیر در کنار سایر همکارانم در سندیکا در جهت منافع صنفی و رسیدن به یک زندگی شرافتمندانه و انسانی و با رعایت موارد قانونی انجام دادم ، که حاصل آن بازگشت بکار اکثر اعضای اخراجی سندیکا و غیره در شرکت واحد و بهبود حداقلی دستمزد و مزایای همکاران بود.
 
گویا این فعالیت ها و پیگیریها به مذاق مسئولان شرکت واحد و برخی دیگر خوش نیامده و در نهایت در
۲۲ خرداد ۱۳۸۹ در کمال نا باوری و غیر منتظره در حین کار و در حضور مسافران و شهروندان تهرانی در خیابان به اتهام سارق مسلح دستگیر و بعد از تفتیش منزل وبا ایجاد رعب و وحشت طوری که دختر و پسر خرد سالم به شدت گریه می کردند و همسرم شوکه شده بود ، ماموران لباس شخصی با بردن دست نوشته ها و مطالب سندیکایی با تهدید و فشار روحی و روانی همراه با توهین ، ضرب و شتم من را به بند ۲۰۹ اوین منتقل کردند و در طول ۱۹ ماه بازداشت انفرادی ، تحت شدیدترین فشار های روحی و جسمی قرار داشتم که حاصل آن بی حسی سمت چپ بدن و جراحی گردن و در حال حاضر درد شدیدی در کمر و بیرون زدگی دیسک های کمر، بی حسی پای چپ ، فشار خون بالا و خون ریزی پی در پی بینی ، ناراحتی کبد و معده و سردرد های ممتد می باشد. 
در همین راستا فشار های روحی و روانی به همسر و فرزندانم وارد شده ، طوری که فرزندانم مدتها گوشه گیر و افسرده و دچار افت تحصیلی شده بودند، همسرم بارسنگین خانواده را به دوش گرفته بود و در نبود من بقول معروف هم پدری می کرد و هم مادری و در صدد فراهم کردن نیاز های معیشتی و تحصیلی آنها و تهیه اجاره بها ء منزل و هزینه بهداشت و درمان و پوشاک و غیره و از طرفی ماهانه مبلغی پول برای هزینه های اینجانب در زندان ، تلاش می کرد ، که بنوبه خود فشار را دو چندان می کرد، ولی با کار در منزل و تهیه ترشی با همراهی و همکاری و کمک همکارانم و فعالین کارگری با شرف جنبش کارگری و سایر دوستان مردمی و آزادیخواه ، این مشکلات به حداقل رسیده بود ، ولی متاسفانه بعد از گذشت چهار سال و در شرایط ناباورانه و غیر منتظره آن هم در زمان امتحانات فرزندانم که باعث به هم ریختگی روحی و روانی آنها شد و در استانه پنجمین سال حبس آن هم بی دلیل ، و غیر قانونی و قانون شکنانه و خود سرانه و بدون اطلاع قبلی و بدون هیچ توضیحی با شرایط جسمی که دارم ( پرونده پزشکی گویایی همه چیز می باشد) به زندان رجایی شهر تعبید شدم که باعث وارد شدن استرس و نگرانی به خانواده ، همکاران و دوستان شده است.)
 
لازم به ذکر است تبعید گاه رجایی شهر فاقد کوچکترین امکانات مرسوم در دیگر زندانها می باشد از جمله در فضای تنگ و خفقان آور زندگی در سلولهای انفرادی
۴ متر و ٧۰ سانتیمتری به جای ۱۲- ۱۵ متری قانونی برای ۲ تا ۳ نفر با پنجره های ۳۰ سانتیمتری با سه لایه ی ورق و توری اهن که جریان هوا راکد بوده و نفس ها به هم می خورد ، هواخوری ۲:۳۰ تا ۳ ساعته به جای صبح تا غروب ، نبود امکانات تفریحی ، ورزشی مانند باشگاه ورزشی ، کتابخانه برای زندانیان سیاسی - عقیدتی ، نبود بهداشت و رژه رفتن سوسک و موش ، کیفیت بسیار پایین درمان و فاقد امکانات لازم از جمله فیزیوتراپی و پزشک متخصص ، و همچنین نبود تغذیه مناسب و دیگر موارد که از استاندارد آیین نامه سازمان زندانها بسیار دور می باشد واز طرفی در نبود نان آوران خانواده و قطع حقوق و مستمری انها که خانواده ها با مشکلات اقتصادی و کمبودهای فراوان مواجه هستند ، تبعید گاه رجایی شهر بعلت دوری ، هزینه های سنگینی بر انها وارد کرده و بدین علت بجای ملاقات هفتگی مجبور به دو هفته تا یک ماه ملاقات شوند که خطرات ناشی از تصادفات و قطع ارتباط مادران با بچه ها در خانه ، مزید بر علت است. اقای دادستان : 
اینجانب رضا شهابی زکریا راننده و عضو سندیکای شرکت واحد با توجه به توضیحات بالا و رفتار غیر مسئولانه و غیر قانونی نسبت به من وبا توجه به شرایط جسمی و بیماری و در اعتراض به تبعید غیر قانونی و همچنین تهدید به تشکیل پرونده مجدد و از طرف بازجو از
۱۳۹۳/۳/۱۱ روزی که به رجایی شهر تبعید شدم ، تنها سرمایه ام را که سلامتی می باشد در معرض خطر گذاشتم و برای اثبات حقانیتم و رسیدن صدای مظلومیتم به گوش مسئولان و مردم ازادیخواه و نهادهای بین المللی دست به اعتصاب غذا زدم و امروز ۱۴ مین روز اعتصاب غذایم می باشد و خواسته های خود را بدین شرح مطرح می کنم: 
۱- بازگشت به محل قبلی زندان اوین بند ۳۵۰ 
۲- مرخصی استعلاجی جهت درمان و عمل جراحی دیسک کمر ( به دور از استرس و بگیر و ببند و حضور ماموران زندان که باعث ایجاد رعب و وحشت و مزاحمت و ناراضتی به مراجعه کنندگان و کادر بیمارستانی و تیم پزشکی از جمله پزشک و پرستارو غیره ) 
۳- اجرای ماده ۱۳۴ قانون جدید مجازات اسلامی ( قانون تجمیع) 
۴- اجرای قانون آزادی مشروط.
با سپاس مددجو رضا شهابی 

بند
۴ سالن ۱۲ - ۱۳۹۳/۳/۲۴ 

بازانتشار از کمیته دفاع از رضا شهابی - ٢٨ خرداد
۱۳۹۳ 

شماره تلفن سخنگوی کمیته دفاع از رضا شهابی، آقای محمود صالحی: ٠٩٣
۵٧٣۵٣۴١٢
*******************
اطلاعیه شماره ٦٩
رضا شهابی درحالی وارد پنجمین سال حبس خود شد که ...!
٢٢ خردادماه ١٣٨٩ رضا شهابی را به جرم دفاع از حق و حقوق کارگران شرکت واحد و عضویت در سندیکای کارگران شرکت واحد بازداشت کردند. پس از آن روز اتفاقات ناگوار زیادی برای این کارگر زندانی افتاد که شرح گوشه‌ای از آنها در اطلاعیه‌های پیشین این کمیته آمده: انفرادی‌های طولانی مدت، بازجویی‌های پی در پی و طاقت‌فرسا و بعضاً همراه با کتک‌کاری، فشارهای روانی و عصبی شدید از جمله تهدید به اعدام، دچار شدن به مشکلات وخیم جسمی که اکثر آنها به دلیل برخوردهای فیزیکی مأموران بوده است،‌ عدم رسیدگی پزشکی به این مشکلات که باعث وخیمتر شدن اوضاع وی شده است و ... 
رضا یکبار از ناحیه گردن تحت عمل جراحی قرار گرفت و مسئولان به جای اینکه اجازه دهند دوران بعد از عملش را در منزل و در محیطی آرام طی کند، علیرغم نظر صریح پزشک معالج، او را به زندان بازگرداندند که این امر باعث وخیمتر شدن اوضاع جسمی رضا شد. بار دیگر اسفندماه سال قبل و پس از ماهها اعتراض رضا را که از مشکل حاد کمر و ستون فقرات رنج میبرد و پای چپ‌اش بیحس شده بود، مجدداً برای معاینه به بیمارستان منتقل کردند و پزشک معالج پس از معاینه دستور عمل جراحی فوری داده بود. اما مسئولان به جای مهیا کردن مقدمات این عمل، رضا را به زندان بازگرداندند و حالا به جای بیمارستان او را به زندان گوهردشت کرج منتقل کرده اند که وضعی به مراتب وخیمتر از زندان اوین دارد. این انتقال بدون هیچ اطلاع قبلی بوده است و هیچ توضیح و دلیلی هم برای آن داده نشده و هیچ فرصتی برای دفاع از جرم احتمالی هم به رضا داده نشده است! حق ابتدایی هر زندانی است که در شهر محل سکونت‌اش دوران حبس را بگذراند تا خانواده مجبور نشوند برای ملاقات مسیری طولانی را طی کنند.
 
زندان گوهردشت وضعیتی بسیار نامناسب دارد: تراکم جمعیت زیاد در اتاق‌ها، وضعیت وخیم بهداشت، عدم رسیدگی پزشکی به زندانیان، غذای بسیار نامناسب و غیرقابل خوردن، دریافت پول بابت هرنوع خدمت و ... تنها گوشه‌ای از شرایط اسفبار این زندان است. حال رضا را با همان شرایط وخیم جسمی به چنین جایی منتقل کرده‌اند. گویی به جای درمان او قصد جانش را کرده‌اند! رضا نیز به محض ورود به زندان گوهردشت اعلام اعتصاب غذا کرده است و اکنون سیزدهمین روز از این اعتصاب می‌گذرد. در پی این اعتصاب غذا رضا دچار کاهش وزن شدید و نوسان فشار شده است که با توجه به وضعیت حاد جسمی اش خطرات زیادی را در پی دارد. همچنین به دلیل این اعتصاب غذا مصرف دارو برای رضا تقریباً غیرممکن است که این امر هم به نوبه ی خود بر وخامت حال او می افزاید. در ضمن تا کنون هیچ پزشکی در زندان گوهردشت وی را معاینه نکرده است. کمیته دفاع از رضا شهابی به شدت نگران سلامت این عضو هیئت مدیره سندیکای کارگران شرکت واحد است و ضمن اعتراض شدید به این انتقال، خواستار انتقال سریع رضا به بیمارستان برای پیگیری عمل جراحی کمر و ستون فقرات است و از تمامی تشکلهای کارگری ایران و جهان میخواهد به هر شکل ممکن اعتراض خودشان را نسبت به وضعیت رضا شهابی اعلام کنند.
کمیته ی دفاع از رضا شهابی - ٢٣ خرداد ١٣٩٣ 

شماره تلفن سخنگوی کمیته دفاع از رضا شهابی، آقای محمود صالحی: ٠٩٣
۵٧٣۵٣۴١٢
*******************
اطلاعیه شماره ٦٨
تبعید رضا شهابی در آستانه پنجمین سال بازداشت به زندان رجایی شهر
به گزارش رسیده رضا شهابی عضو سندیکای شرکت واحد تهران امروز ٩٣/٣/١١ بدون اطلاع قبلی به زندان رجایی شهر کرج منتقل گردید. تبعید غیر قانونی این کارگر دربند به زندان رجایی شهر در حالی صورت می گیرد که وی از نظر جسمانی در شرایط نامناسبی به سر می برد و نیاز به مراقبت های پزشکی دارد. همچنین بر اساس گفته ی خانواده ی رضا شهابی وی در اعتراض به انتقال غیر قانونی خود به زندان رجایی شهر اعلام اعتصاب غذا نموده است. 
بنا براین گزارش، مسئولین قضایی حتی در مراجعه صبح امروز همسر رضا به دادستانی، به هیچ وجه از این موضوع اطلاعی به خانواده وی نداده اند. کمیته دفاع از رضا شهابی ضمن محکوم کردن انتقال غیر قانونی رضا به زندان رجایی شهر خواهان آزادی فوری و بدون قید و شرط وی می باشد.
کمیته ی دفاع از رضا شهابی - ١١ خرداد ١٣٩٣ 

شماره تلفن سخنگوی کمیته دفاع از رضا شهابی، آقای محمود صالحی: ٠٩٣
۵٧٣۵٣۴١٢
*******************
اطلاعیه شماره ٦٧
عیدی مسئولین قضایی و امنیتی به خانواده رضا شهابی: انتقال رضا در آستانه نوروز به زندان
بنا به خبر رسیده رضا شهابی کارگر شرکت واحد دیروز چهارشنبه ٢٨ اسفند ساعت ۵ عصر به زندان اوین منتقل شد. رضا در تاریخ ۵ اسفند برای درمان به بیمارستان منتقل شده بود. انتقال رضا به زندان در حالی صورت می گیرد که پزشکان معالج رضا با توجه به وضعیت کمر وی تاکید بر عمل جراحی داشتند. 
در مدت بستری شدن در بیمارستان، رضا زیر نظر پزشک با انجام آزمایشات و فیزیوتراپی برای عمل جراحی آماده می شد. علیرغم اینکه خانواده این کارگر زندانی شرکت واحد با نوشتن نامه به مقامات قضایی خواهان مرخصی پزشکی برای انجام عمل جراحی و ادامه مراحل درمانی وی شده بودند اما دادستان اعلام کرده است که زندانیان سیاسی در عید مرخصی ندارند.
 
کمیته ی دفاع از رضا شهابی ضمن ابراز نگرانی در رابطه با وضعیت سلامت این کارگر شرکت واحد، خواهان آزادی و انتقال رضا شهابی به بیمارستان برای انجام روند درمان است.
کمیته ی دفاع از رضا شهابی - ٢٩ اسفند ١٣٩٢
*******************
اطلاعیه شماره ٦٦
پیام رضا شهابی كارگر شركت واحد به مناسبت نوروز ٩٣
سال ٩٢ در حالی به پایان می رسد كه خانواده های كارگری در تنور داغ تورم بالای ۴٠ درصد و گرانی افسار گسیخته و بدلیل نبود برنامه مناسب برای بهبود شرایط اقتصادی و اجتماعی شرایط خیلی سختی را متحمل شده اند. 
نمی خواهم در پایان سال از مشكلات و ناملایمتی‌ها و خبرهای مایوس كننده كه بارها از طریق رسانه های تصویری و نوشتاری اعلام شده و من هم در نوشته های قبلی به آنها اشاره كردم سخن بگوییم، بلكه می خواهم بگویم كه چنانچه ما كارگران در صورت عدم حضور در كنار هم و تشكیل تشكل های مستقل كارگری به آگاهی رسانی به هم طبقه ای هایمان نپردازیم، توانم مقابله با نظام سرمایه داری نخواهیم داشت ولی در صورت اتحاد و همبستگی افق های روشنی در پیش رو خواهیم داشت.
 
در سال های گذشته طبقه كارگر برای رسیدن به آزادی و دموكراسی وعدالت اجتماعی و زندگی شرافتمندانه دوشادوش هم مبارزه كردند و هزینه های سنگینی از جمله زندان، شكنجه، اخراج ... پرداخته است. اكنون ما كارگران، معلمان، زنان، دانشجویان، دانش‌آموزان و مردم آزادیخواه در كنار هم و به دور از كینه و با اتحاد و همبستگی برای رسیدن به هدف نهایی‌مان كه عدالت و آزادی و برابری است در سال جدید با شعار تشكل مستقل من كو، نان من كو، كار من كو، مسكن من كو مبارزه كنیم.
 
من به عنوان كارگر شركت واحد و عضو هیات مدیره و مسئول مالی سندیكای شركت واحد در حالی كه چهار سال متوالی است در زندان به سر می برم ضمن تبریك و شادباش سال نو به همه كارگران زحمت كش و همكارانم در شركت واحد، فعالین كارگری و مردم شریف و آزادیخواه از همه آنها تقاضا می كنم در سال جدید برای جلوگیری از هر گونه ظلم و ستم و زورگویی نظام سرمایه داری بر علیه كارگران و مردم زحمتكش متحد شوند.
رضا شهابی ذكریا- كارگر شركت واحد و عضو هیات مدیره و مسئول مالی سندیكای شركت واحد 

بیمارستان امام خمینی ٢٧ اسفند ١٣٩٢
 

کمیته ی دفاع از رضا شهابی - ٢٧ اسفند ١٣٩٢
 

شماره تلفن سخنگوی کمیته دفاع از رضا شهابی، آقای محمود صالحی: ٠٩٣
۵٧٣۵٣۴١٢
*******************
اطلاعیه شماره ٦۵
انتقال رضا شهابی به بیمارستان و بستری شدن وی
روز دوشنبه ۵ اسفندماه ماه ١٣٩٢ رضا شهابی را به بیمارستان منتقل کرده و بستری کردند. . پزشک معالج رضا اکنون در حال بررسی دقیق شرایط وخیم او است تا زمان عمل جراحی یا هر اقدام مقتضی دیگر را تعیین کند. 
کمیته ی دفاع از رضا شهابی بار دیگر اعلام می دارد که تمامی شرایط مادی و روانی لازم در طول دوره ی درمان این کارگر زندانی باید مهیا شود.
کمیته ی دفاع از رضا شهابی - ٦ اسفند ١٣٩٢
*******************
اطلاعیه شماره ٦۴

تأکید پزشک معالج رضا شهابی به لزوم عمل جراحی فوری کمر وی!

روز شنبه ٢٦ بهمن ماه ١٣٩٢ رضا شهابی جهت معاینه به بیمارستان امام خمینی تهران منتقل شد. پزشک معالج رضا پس از معاینه و رؤیت آخرین ام.آر.آی و شنیدن شرح حال وی گفته است: كمر رضا باید در اسرع وقت عمل شود. دکتر تأکید کرده است روز دوشنبه او را باز به بیمارستان بیاورند تا مقدمات عمل جراحی انجام شود. رضا شهابی نیز با شرط داشتن همراه در طول دوره ی بستری با انجام عمل جراحی موافقت كرده است؛ او تأکید کرده است که در صورت نداشتن همراه حاضر به عمل جراحی نیست. 
کمیته ی دفاع از رضا شهابی ضمن ابراز نگرانی شدید از وضعیت وخیم این کارگر زندانی و عضو هیئت مدیره سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی، عجالتاً خواستار تسریع در روند درمان و آماده نمودن تمامی امکانات لازم برای عمل جراحی کمر وی است. لازم به ذکر است عمل جراحی تنها اولین قدم است و در صورت مهیا ننمودن شرایط مناسب پس از عمل (استراحت در منزل، آسایش روانی، انجام امور تخصصی مانند فیزیوتراپی و...) ثمری نخواهد داشت.
کمیته ی دفاع از رضا شهابی - ٢٦ بهمن ١٣٩٢

شماره تلفن سخنگوی کمیته دفاع از رضا شهابی، آقای محمود صالحی: ٠٩٣
۵٧٣۵٣۴١٢
*******************
اطلاعیه شماره ٦٣
دکتر فریبرز رئیس دانا: به شفای عاجل رضا شهابی برسید.
نگرانی من، و هزاران نفر مانند من که از آنها اطلاع دارم، برای رضا شهابی بسیار جدی است. او سخت بیمار است. 
بیماری او فشار مهره های گردن بر روی قسمت فوقانی نخاع او است. او یک بار تن به عمل جراحی داده؛ به لطف و یاری جراحان و کارکنان بیمارستان، نجات پیدا کرده است. اگر این همکاری نبود تهی دستی و بیماری دست به دست هم می دادند و این کارگر شریف و آگاه و عضو سندیکای شرکت واحد را از پای در می آوردند.
 
من شاهد بودم که او چگونه آرام آرام با تحمل رنج، دوره ی نقاهت را در زندان، بی برخورداری از خدمات پزشکی مورد نیاز، دراز کشیده در کف اتاق، تحمل می کرد. پس از مدتی بیماری او عود کرده است. پزشکان و جراح او به او دو توصیه ی اساسی کرده بود: کمی استراحت در فضای منزل تحت مراقبت ها و رسیدگی های ویژه ی پزشکی و پرستاری و دیگری اینکه چون ممکن است نیاز به جراحی دیگری داشته باشد، برای این کار آماده باشد. او مدتهاست با درد شدید ناحیه گردن و سرگیجه و عوارض و رنج آن روبرو است و انتظار جراحی یا استراحت مطلق برای مداوا را می کشد. وزنش کاهش یافته است، از حیث خُلقی، به زعم روحیه ی مقاومت که در او سراغ دارم، به هم ریخته است و وضع عمومی جسمانی اش روز به روز بدتر می شود.
 
پرونده های پزشکی و گواهی پزشکان به کنار، اما نتایج سلسله معاینه ها و عکس برداری ها و سایر معاینات پیشرفته تر که در اختیار توانگران است، اگر به عنوان حق ابتداییِ رضا هم در نظر گرفته شود، می تواند مسئولان زندان را متوجه وضع وخیم او بکند. او اکنون موجب نگرانی و ناراحتی گسترده ای در میان کارگرانی که با چنین اوضاعی آشنا هستند شده است.
 
افکار عمومی حق دارد بخواهد که به وضع ویژه ی وخامت بار یک نفر کارگرِ آزادیخواهِ زندانی رسیدگی شود. مسئولان زندان و قضایی تهران مجوزهای قانونی برای اعزام او به بیمارستان یا به منزل برای مرخصی و استراحت را دارند؛ با این وصف او هنوز در زندان عذاب می کشد.
 
درخواست من می تواند نماینده ی درخواست ده ها هزار نفر از کارگران و روشنفکران این سرزمین و خارج از کشور برای اقدام فوری برای رضا شهابی باشد، ضمن آنکه من نه نمایندگی ای گرفته ام و نه بطور رسمی بر درِ سازمانهای رسمی و مسئول روانه شده ام. نامه ی من همزمان برای آگاهی دوستان رضا و مردم نگران برای او و مسئولانی است که می توانند روحیه ی تنبیه خواهی را فدای خواست انسانی کنند، و آن هم برای کسی که باید در جامعه به جای مجازات مورد تشویق قرار گیرد زیرا از حقوق کارگران دفاع کرده است.
 
درخواست من این نیست که فرصت بدهید تا دوستان و مردم آزادیخواه و عدالت جو و آگاه، پشتیبانی خود را از او اعلام کنند: روزی زمان این کار فرا می رسد؛ درخواست من این است که رضا شهابی را به بیمارستان یا برای مرخصی استعلاجی به منزلش بفرستید، پیش از آنکه واقعاً دیر شود.
برداشته شده از صفحه ی شخصی فیسبوک دکتر فریبرز رئیس دانا 

بازانتشار از کمیته ی دفاع از رضا شهابی - ٣ بهمن ١٣٩٢

شماره تلفن سخنگوی کمیته دفاع از رضا شهابی، آقای محمود صالحی: ٠٩٣
۵٧٣۵٣۴١٢
*******************
اطلاعیه شماره ٦٢
اعزام مجدد رضا شهابی به بیمارستان جهت MRI
به گزارش رسیده رضا شهابی روز شنبه ٣٠ آذر جهت MRI مجدد از کمر به بیمارستان شهدا تجریش انتقال داده شد. MRI‌ مجدد بنا به دستور پزشکی قانونی و به خاطر وخامت وضعیت کمر رضا انجام شده است. بنا به این گزارش وی وضعیت جسمی خوبی نداشته و برای حرکت نیاز به کمک داشته است و همچنین بی حسی پای چپ وی کاملا مشهود بوده است. در یک ماه گذشته رضا به دلیل درد شدید در ناحیه کمر و انتهای ستون فقرات فقط به کمک داروهای مسکن و کورتون توانسته است این شرایط را تحمل کند. وخامت اوضاع او به نحوی است که عملا پای چپ وی بی حس شده است و برای هر حرکت کوچکی نیاز به همراهی چند نفر دارد تا واژگون نشود. وی حتا برای حمام و دستشویی نیز باید همراه داشته باشد. این در حالی است که علاوه بر پزشک معالج رضا، پزشک قانونی هم تاکید کرده است که وی بایستی برای ادامه درمان بستری شود و همچنین با استفاده از فیزیوتراپی تخصصی و آب درمانی وضعیت بیماریش را کنترل کند؛ اما مسئولین امنیتی و قضائی با وجود وخامت اوضاع جسمی وی نه تنها به او مرخصی درمانی نداده اند بلکه حتی از ملاقات حضوری وی با خانواده اش را که خودشان مجوز داده بودند ممانعت کرده اند. 
ادامه این وضعیت و عدم رسیدگی به وضعیت جسمی رضا شهابی باعث شده است که روند بیماری سریعتر شده و وی در شرایط بحرانی قرار بگیرد. کمیته ی دفاع از رضا شهابی ضمن ابراز نگرانی شدید از وضعیت وخیم رضا، هر گونه پیامد ناشی از عدم رسیدگی و درمان به موقع را متوجه مسئولین امنیتی و قضایی دانسته و از همه تشکل های کارگری ایران و جهان می خواهد تا مراتب اعتراض خود به وضعیت رضا شهابی کارگر و عضو هیئت مدیره سندیکای کارگران شرکت واحد را به هر شکل ممکن اعلام نمایند.
کمیته ی دفاع از رضا شهابی - ١٣٩٢/١٠/١ 

شماره تلفن سخنگوی کمیته دفاع از رضا شهابی، آقای محمود صالحی: ٠٩٣
۵٧٣۵٣۴١٢
*******************
اطلاعیه شماره ٦۱
اقدام فوری عفو بین الملل برای آزادی رضا شهابی
سلامت فعال کارگری در خطر است! 
عفو بین الملل در فراخوانی به تاریخ
۶ نوامبر ۲۰۱۳ نگرانی شدید خود از وضعیت خطرناک رضا شهابی را اعلام نموده است و خواهان آزادی فوری و بدون قید و شرط رضا شهابی شده است. 
در بیانیه "اقدام فوری" سازمان عفو بین الملل آمده است: رضا شهابی، فعال کارگری ایران، محبوس در زندان اوین تهران، نیاز فوری به مراقبت های پزشکی ای دارد که نمی تواند در زندان از آ‌نها برخورد باشد. رضا شهابی، زندانی عقیدتی ای که در حال گذراندن حکم شش سال زندان می باشد، باید فورا و بدون قید و شرط آزاد شود.
 
عفو بین الملل در فراخوان "اقدام فوری" خود از عموم درخواست کرده است که به زبانهای فارسی، عربی، انگلیسی یا هر زبان دیگری ازمقامات ایرانی بخواهند که رضا شهابی را فورا و بدون قید و شرط آزاد کنند چرا که عفو بین الملل معتقد است ایشان یک فعال اتحادیه ای کارگری است که تنها به دلیل فعالیتهای مسالمت آمیزکارگری زندانی شده است. عفو بین الملل همچنین خواهان آن شده است که رضا شهابی بدون تاخیر به درمان پزشگی خارج از زندان دسترسی پیدا کند.
 
جهت اطلاعات بیشتر و حمایت از درخواست آزادی رضا شهابی به فایل ضمیمه یا لینک زیر مراجعه نمایید:
 اینجا کلیک نمائید. 
کمیته ی دفاع از رضا شهابی ضمن ابراز نگرانی شدید از وضعیت وخیم او، همانطور که بارها اعلام کرده است هرگونه پیامدهای ناشی از تداوم حبس رضا شهابی و عدم درمان مناسب او را متوجه مقامات و مأموران قضایی، امنیتی و زندانبانان می داند و از تشکل های کارگری ایران و جهان و مدافعین حقوق انسانی کارگران می خواهد تا به هر شکل ممکن به این وضعیت غیر انسانی اعتراض کنند و خواهان آزادی فوری و بدون قید و شرط رضا شهابی گردند.
کمیته ی دفاع از رضا شهابی - ١٦ آبان ١٣٩٢ 

شماره تلفن سخنگوی کمیته دفاع از رضا شهابی، آقای محمود صالحی: ٠٩٣
۵٧٣۵٣۴١٢
*******************
درخواست خانوادۀ رضا شهابی برای آزادی وی به منظور جلوگیری از فلج شدن‌اش!
برای مشاهدۀ فایل پ.د.اف اینجا کلیک کنید.
ربابه رضایی (همسر)، محمدامین شهابی (پسر) و شیرین شهابی (دختر)
*******************
اطلاعیه شماره ٦٠
درخواست خانوادۀ رضا شهابی برای آزادی وی به منظور جلوگیری از فلج شدن‌اش!
رونوشت به کارگران، تشکل‌های کارگری، رسانه‌ها و مسئولان حکومتی و قضایی 
کارگران، تشکل‌های کارگری، مردم و وجدان‌های بیدار!
 
همان‌طور که اطلاع دارید «رضا شهابی» کارگر و عضو هیأت‌مدیره‌ی سندیکای کارگران شرکت واحد از تاریخ ٢٢ خرداد ١٣٨٩ به‌دلیل دفاع از حقوق و مطالبات خود و کارگران همکارش در زندان اوین تهران، دربند است.
 
رضا در این مدت طولانی از مشکلات حاد جسمی رنج برده است که برخی از آن‌ها عبارتند از: ضایع شدن چند مهره‌ی کمر و ابتلا به دیسک کمر، دیسک گردن، درد و بی‌حسی دست و پا، ضایعات کبدی، کلیوی، قلب، دندان و ...! در پی برخی از این مشکلات رضا را در مردادماه سال ١٣٩١ تحت عمل جراحی دیسک گردن قرار دادند و علیرغم تأکید پزشکان بر استراحت مطلق و فیزیوتراپی‌های تخصصی بعد از عمل، او را به زندان بازگرداندند که این امر موجب مشکلات زیادی برای او شد. اکنون و پس از گذشت حدود سه سال و نیم از بازداشت رضا، پزشک قانونی تهران شهریورماه مجددا او را در زندان اوین تهران معاینه کرده و با بررسی
MRI تأکید کرده که دیسک ٣ عدد از مهره‌های کمر او آسیب دیده است و باید هر چه سریع‌تر برای عمل جراحی کمر به بیمارستان اعزام شود. لازم به ذکر است رضا ماه‌ها است که بر اثر این ضایعه از درد شدید در ناحیه‌ی کمر رنج می‌برد و پای چپ او به گونه‌ای بی‌حس شده است که حرکت دادن‌اش بسیار مشکل است. رضا را در تاریخ ٢٧ مهرماه و به‌دلیل بی‌حسی پای چپ و درد شدید مهره‌های کمر به بیمارستان امام خمینی اعزام کردند و پس از انجام معاینات، پزشكان مجددا تأكید کردند که رضا شهابی با این اوضاع وخیم به هیچ وجه توان تحمل كیفر را نداشته و باید هر چه سریع‌تر تحت فیزیوتراپی و آب‌درمانی در محیطی بدون استرس و خارج از زندان قرار بگیرد؛ آنان همچنین هشدار دادند که در غیراینصورت بروز مشكلات حاد جسمی از جمله بی‌حسی سمت چپ بدن، که منجر به فلج شدن کامل نیمه‌ی چپ بدن‌اش می‌شود، بسیار محتمل است. 
ما خانواده‌ی رضا شهابی (همسر و دو فرزند) اعلام می‌کنیم که بنابر اعلام پزشکان معالج، رضا به هیچ‌وجه توان تحمل زندان را ندارد و باید به سرعت از زندان آزاد شود. ما مسئولان قضایی و امنیتی را مسئول شرایط بسیار وخیم وی می‌دانیم و از تمامی تشکل‌ها و فعالان کارگری ایران و جهان می‌خواهیم که اکنون نیز چون دفعات پیشین به هر شکل ممکن اعتراض خود را به تداوم حبس این کارگر زندانی اعلام کنند.
ربابه رضایی (همسر)، محمدامین شهابی (پسر) و شیرین شهابی (دختر) 

انتشار از کمیته ی دفاع از رضا شهابی- ١ آبان ماه ١٣٩٢
 

شماره تلفن سخنگوی کمیته دفاع از رضا شهابی، آقای محمود صالحی: ٠٩٣
۵٧٣۵٣۴١٢ 

k.d.shahabi@gmail.com 

www.k-d-shahabi.blogspot.com
*******************
اطلاعیه شماره ۵٩
انتقال رضا شهابی برای گرفتن نوار عصب پا و کمر به بیمارستان
رضا شهابی چهارشنبه ١٠ مهر ماه به دلیل بی حسی پای چپ و براساس دستور پزشک معالج برای گرفتن نوار عصب پا و کمر به بیمارستان شهدای تجریش منتقل شد. بر اساس نتیجه اولیه این نوار به وی گفته شده است که بهتر است با این وضعیت مدارا کنی. 
لازم به ذکر است که رضا شهابی در ٢٣ شهریور نیز برای بررسی
MRI‌ و معاینه توسط پزشک معالجش به بیمارستان امام خمینی منتقل شده بود. پزشک به وی اعلام کرده که نیاز به عمل جراحی دارد ولی با توجه به اینکه مهره های پایینی درگیر است و فشار بالاتنه بدن بر روی آنهاست بهتر است که با آب درمانی و فیزیوتراپی این وضعیت را تحت کنترل داشته باشد. 
لازم است به ذکر است که صدمات وارده در هنگام دستگیری و انفرادی ها و بازجویی های طولانی مدت عامل این وضعیت رضا است و پزشکان بعد از عمل جراحی روی مهره های گردن وی تاکید داشتند که وضعیت او به گونه ای است که تحمل حبس را ندارد و تداوم این وضعیت باعث وخیم تر شدن وضعیت جسمی وی می شود.
 
کمیته دفاع از رضا شهابی خواستار رسیدگی سریع و فوری به وضعیت این عضو سندیکا و هیئت مدیره سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و همچنین آزادی فوری و بی قید شرط وی است.
کمیته ی دفاع از رضا شهابی- ١١ مهرماه ١٣٩٢

شماره تلفن سخنگوی کمیته دفاع از رضا شهابی، آقای محمود صالحی: ٠٩٣
۵٧٣۵٣۴١٢
*******************
اطلاعیه شماره ۵٨
تاکید پزشکی قانونی بر اعزام هر چه سریعتر رضا شهابی به بیمارستان جهت درمان
پزشک قانونی تهران سه شنبه ١٣ شهریور رضا شهابی را در زندان اوین تهران معاینه کرده و با بررسی MRI وی تائید نموده که دیسک مربوط به ٣ تا از مهره‌های کمر او آسیب دیده است و بایستی هر چه سریعتر به بیمارستان برای عمل جراحی کمر اعزام شود. بر اثر این ضایعه رضا مدتها است از درد در ناحیه کمر رنج برده و همچنین این قضیه باعث سِری پای چپ وی شده به گونه ای که وی در موقع راه رفتن می لنگد و در حرکت دادن پای چپ خود دچار مشکل است. 
پزشک قانونی بر ادامه درمان دندانهای رضا تحت نظر پزشک متخصص در خارج از زندان تاکید کرده است. در مورد وضعیت معده و کبد و ... نیز پزشک قانونی تهران بر ادامه درمان تحت نظر متخصصین در خارج از زندان تاکید کرده است.
 
همچنین در آخرین پرینتی که رضا در رابطه با مدت زمان باقیمانده حکمش از اجرای احکام زندان اوین گرفته است تاریخ خاتمه حبس وی ٩
۵/٣/٢۵ با احتساب پرداخت جریمه اعلام شده است و در صورتی که جریمه را پرداخت نکند تاریخ خاتمه حبس وی ٩٦/٢/٢۵ می باشد. این در حالی است که در پرینت قبلی تاریخ ٩٣/١/۵ زمان خاتمه حبس این کارگر زندانی اعلام شده بود. به نظر می آید که مسئولین امنیتی علاوه بر فراهم نکردن شرایط درمان رضا شهابی، سعی دارند با اعلام تاریخ های متفاوت آزادی به این زندانی و خانواده اش روحیه این کارگر زندانی را در هم بشکنند. 
کمیته دفاع از رضا شهابی ضمن اعتراض به تداوم حبس رضا شهابی خواستار رسیدگی سریع به وضعیت وخیم جسمانی این عضو هیئت مدیره و خزانه دار سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران است.
کمیته ی دفاع از رضا شهابی - ١۴ شهریور ١٣٩٢ 

شماره تلفن سخنگوی کمیته دفاع از رضا شهابی، آقای محمود صالحی: ٠٩٣
۵٧٣۵٣۴١٢
*******************
اطلاعیه شماره ۵٧
رضا شهابی از روز شنبه ٢٠ مرداد در اعتصاب درمانی به سر می برد!
در پی یورش چندی پیش نیروهای امنیتی به بند امنیتی ٣۵٠ زندان اوین و برخوردهای فیزیکی و رفتارهای توهین آمیز با زندانیان این بند، این مأموران رضا شهابی را نیز در حالی که روی تخت خود استراحت می کرد (علیرغم تذکر هم بندی هایش مبنی بر داشتن مشکلات وخیم جسمی) از پا گرفته و به پایین تخت پرت کردند! این عمل وحشیانه باعث شد تا ناراحتی ها و مشکلات شدید کمر و پای رضا به مراتب شدیدتر از قبل شده و امان او را ببرد. با وجود این مشکلات طاقت فرسا، مسئولان بهداری زندان (مشخصاً رئیس بهداری زندان و پزشک بهداری) همچنان به بهانه های واهی از جمله نرسیدن زندانیان بیمار به حد نصاب اعزام، تمارض و ... از اعزام وی به بیمارستان و مراکز درمانی مناسب سر باز می زنند. این در حالی است که حتی رفتن به درمانگاه زندان نیز با مشکلاتی از قبیل بازرسی های چند لایه، توهین مسئولان بهداری و ... همراه است. هنگامی هم که زندانیان به این برخوردهای امنیتی بیهوده اعتراض می کنند با این جواب روبرو می شوند که : «شانس آورده اید که اینجا هستید، اگر جای دیگر بودید که لخت تان می کردیم»! 
در پی این برخوردهای توهین آمیز و عدم رسیدگی به وضعیت درمانی که باعث وخیم تر شدن شرایط زندانیان و از جمله رضا شهابی می شود، رضا اعلام کرده است که تا برطرف شدن این شرایط نامناسب و اعزام اش به یک مرکز درمانی مناسب در خارج از زندان و تحت نظارت پزشک متخصص، از روز شنبه ٢٠ مرداد از پذیرفتن هرگونه خدمات درمانی در داخل زندان سرباز می زند.
 
وضعیت عمومی رضا شهابی اکنون به این شرح است: درد کمر و بی حسی پای چپ به شکلی ادامه دارد که توان تکان دادن انگشت های پا و بالا آوردن پا از او سلب شده است، وضعیت معده به هم ریخته است و از رفلاکس شدید رنج می برد که این امر تغذیه ی او را نیز تحت الشعاع قرار می دهد، چربی کبد بالاست به گونه ای که لکه هایی روی صورت او ظاهر شده است و ...
 
عملاً به نظر می رسد مسئولان امنیتی و زندانبانان از آنجا که نتوانسته اند صدای برابری خواه این کارگر مبارز را خاموش کنند، قصد کرده اند تا او را به تدریج رو به خاموشی ببرند! اما تنها رضا نیست که این شرایط را دارد و زندانیان دیگری نیز که از مشکلات حاد رنج می برند در شرایط مشابهی به سر می برند که از آن جمله می توان به یاشار دارالشفا که همبندی رضا است اشاره کرد.
 
کمیته ی دفاع از رضا شهابی ضمن ابراز نگرانی شدید از وضعیت وخیم او هرگونه پیامدهای ناشی از عدم درمان مناسب را متوجه مأموران امنیتی و زندانبانان می داند و از تشکل های کارگری ایران و جهان می خواهد تا به هر شکل ممکن به این وضعیت غیر انسانی اعتراض کنند.
کمیته دفاع از رضا شهابی

٢٢ مردادماه ١٣٩٢
*******************
اطلاعیه شماره ۵٦
تبدیل قرار ۴ میلیون تومانی رضا شهابی به ٣٠ هزار تومان!
بنا بر گزارش رسیده روز سه شنبه ١١ تیر، رضا شهابی را در رابطه با ١٢ روز تأخیر مراجعت به زندان به دادگاه برده و در نهایت قاضی قرار ۴ میلیون تومانی صادره از طرف شعبه ی ۴ بازپرسی دادسرای اوین را به ٣٠ هزار تومان جریمه تبدیل كرد. 
لازم به ذکر است رضا شهابی همچنان از درد شدید در ناحیه کمر و پای چپ (به دلیل جابجا شدن مهره های کمر و فشار به عصب سیاتیک) رنج می برد، به گونه ای که از انجام امورات شخصی خود نیز بر نمی آید! این کارگر زندانی چند روز قبل به دلیل عدم توانایی طبیعی حرکتی در هنگام استحمام به سختی زمین خورده است و دچار صدمات شدیدی شده است.
 
کمیته دفاع از رضا شهابی ضمن اعتراض به تداوم حبس رضا شهابی خواستار رسیدگی سریع به وضعیت وخیم جسمانی این عضو هیئت مدیره و خزانه دار سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران است.
کمیته ی دفاع از رضا شهابی - ١٢ تیر ١٣٩٢ 

شماره تلفن سخنگوی کمیته دفاع از رضا شهابی، آقای محمود صالحی: ٠٩٣
۵٧٣۵٣۴١٢
*******************
اطلاعیه شماره ۵۵
رضا شهابی برای عکسبرداری ام.آر.آی از کمر به بیمارستان شهدای تجریش منتقل شد.
روز چهارشنبه ٢٩ خردادماه رضا شهابی در نتیجه ی پیگیری های مکرر خانواده اش جهت انجام عسکبرداری ام.آر.آی از مهره های کمر از زندان اوین به بیمارستان شهدای تجریش تهران منتقل شد. پس از انجام ام.آر.آی و حصول نتیجه، تشخیص ابتدایی تکنسین و متخصص عکسبرداری این بود که مهره های کمر رضا جابجا شده و به دیسک ها فشار می آورد که این امر باعث فشار آمدن به عصب سیاتیک و درد شدید در ناحیه ی کمر و پای چپ می شود که البته این نظر باید توسط پزشک متخصص تأیید شود. بنا بر مشاهدات عینی وضعیت رضا شهابی به گونه ای بوده است که لنگ لنگان راه می رفته و بدون کمک دیگران قادر به راه رفتن عادی نبوده است. 
مشکلات کنونی رضا شهابی عارضه هایی است که در زمان دستگیری، بازجویی و حبس دچار او شده است و بنا بر نظر پزشکان متخصص توان تحمل حبس را از وی سلب کرده است.
 
کمیته ی دفاع از رضا شهابی خواستار آزادی فوری این عضو هیئت مدیره و خزانه دار سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه از زندان به جهت درمان های اساسی و مستمر مشکلات وخیم جسمی اش است.
کمیته ی دفاع از رضا شهابی - ٣٠ خرداد ١٣٩٢ 

شماره تلفن سخنگوی کمیته دفاع از رضا شهابی، آقای محمود صالحی: ٠٩٣
۵٧٣۵٣۴١٢
*******************
اطلاعیه شماره ۵۴
شرایط جسمی بسیار وخیم رضا شهابی در زندان اوین!
هفته گذشته فشار درد كمر رضا شهابی كه به پای چپ اش سرایت کرده بود باعث شد تا او را در درمانگاه زندان اوین بستری کنند؛ اما به دلیل نبود امكانات پزشكی، بهداشتی و تغذیه ی مناسب و همچنین برخورد نامناسب و توهین آمیز مسئول بهداری و پزشك بهداری زندان اوین، با درخواست شخصی مجدداً به زندان منتقل شد. در حال حاضر رضا شهابی در شرایط بسیار بدی به سر می برد و تنها با كمك هم اتاقی هایش قادر به کمترین جابجایی است. درد کمر و پای چپ رضا تنها با تزریق آمپول مورفین، كورتون و مسكن های دیگر ساكت می شود و امان این کارگر زندانی را بریده است. 
مسئولان زندان به بهانه ی شرایط انتخابات از انتقال رضا به بیرون از زندان جهت انجام ام.آر.آی هم سرباز زده اند و این کارگر زندانی را متهم به بزرگ نمایی و اغراق در وضعیت وخیمی می کنند که خودشان بر سر او آورده اند!
 
کمیته ی دفاع از رضا شهابی باز هم اعلام می کند که بنا بر اعلام پزشکان معالج رضا وضعیت جسمی او به گونه ای است که به هیچ وجه توان تحمل زندان را ندارد و باید به سرعت از زندان آزاد شود. این کمیته مسئولان قضایی و امنیتی را، که علیرغم دستور اکید پزشکان معالج رضا را در شرایطی نامناسب و بعد از عمل جراحی حساس به زندان منتقل کردند، مسئول شرایط بسیار وخیم وی می داند و از تمامی تشکل ها و فعالان کارگری ایران و جهان می خواهد که اکنون نیز مانند دفعات پیش به هر شکل ممکن اعتراض خود را به تداوم حبس این کارگر زندانی و عضو هیئت مدیره ی سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه اعلام کنند.
کمیته ی دفاع از رضا شهابی - ٢٦ خرداد ١٣٩٢ 

شماره تلفن سخنگوی کمیته دفاع از رضا شهابی، آقای محمود صالحی: ٠٩٣
۵٧٣۵٣۴١٢
*******************
اطلاعیه شماره ۵٣
صدور قرار ۴ میلیون تومانی برای رضا شهابی و بازجویی از همسر وی!
بنا بر گزارش رسیده روز شنبه ١٩ خرداد، رضا شهابی را به شعبه ی ۴ بازپرسی دادسرای اوین برده اند و به او اعلام كرده اند كه ١٢ روز غیبت داشته ای و به همین دلیل برای او ۴ میلیون تومان قرار صادر كرده اند! البته رضا شهابی به آنها گفته است: من غیبتی نداشته ام و مأموران امنیتی و دادستانی طی تماس های تلفنی به من گفته بودند كه هر وقت قرار شد به زندان بازگردی ما خودمان زنگ می زنیم و آن وقت بیا و خودت را معرفی كن؛ طبیعتاً رضا هم بر این اساس عمل کرد و هنگامی که با وی تماس گرفته شد راهی زندان اوین شد. اکنون قرار شده است كه این موارد را از دادستانی استعلام كنند. 
همچنین لازم به ذکر است چند روز پیش ربابه رضایی، همسر رضا شهابی، به اداره ی پیگیری وزارت اطلاعات احضار شد و مورد بازجویی قرار گرفت. در این بازجویی ربابه رضایی برای انعکاس شرایط همسر زندانی خود مورد بازخواست قرار گرفت و در جواب این بازخواست ها عنوان کرد که: من تنها به تماس هایی که با من در رابطه با احوال پرسی همسرم می شود جواب داده ام و هیچ عمل خلافی انجام نداده ام.
 
کمیته ی دفاع از رضا شهابی ضمن محکوم نمودن صدور قرار نابجا برای رضا شهابی و همچنین بازجویی از همسر این کارگر زندانی، خواستار پایان دادن این برخوردهای ضدکارگری مأموران امنیتی و قضایی است.
کمیته ی دفاع از رضا شهابی -٢٠ خرداد ١٣٩٢ 

شماره تلفن سخنگوی کمیته دفاع از رضا شهابی، آقای محمود صالحی: ٠٩٣
۵٧٣۵٣۴١٢
*******************
اطلاعیه شماره ۵٢
وضع جسمانی رضا شهابی مجددا و پس از بازگشت به زندان رو به وخامت است!
بنا بر خبرهای رسیده وضعیت جسمانی رضا شهابی پس از احضار مجدد به زندان به این شرح است: 
حدود ٢٠ روز است که درد شدیدی در ناحیه کمر احساس می کند و این درد به پای چپ او هم سرایت می کند به حدی که حتا نشستن، خوابیدن و راه رفتن عادی هم برایش بسیار دشوار شده است؛ درمان او تنها خلاصه شده است به هفته ی یک عدد آمپول دگزامتازون و ب ١٣٩٢ - ب کمپلکس! گردن و بازوی چپ او هم به شدت درد می کند. این همه در حالی است که بیش از ٢٠ روز است درخواست متخصص جراح مغز و اعصاب کرده است اما تا کنون خبری نشده و هنگامی که برای پیگیری مراجعه می کند در جواب می شنود: "درخواست کنندگان جراح مغز و اعصاب به حد نصاب نرسیده، ما که نمی توانیم هر لحظه شما بخواهید دکتر فراهم کنیم"!
 
از موارد بالا که بگذریم، دندانهای فک بالای رضا که موقتا ترمیم و به دلیل احضار به زندان به صورت موقتی روکش شده بود، باعث سر درد و چشم دردهای شدیدی شده است. طی پیگیری خانواده ی رضا شهابی به جهت تکمیل ترمیم دندان هایش، قرار بود ٢٨ اردیبهشت به دندانپزشکی اعزام شود اما به دلیل مخالفت دادستان (به این بهانه که مرخصی طولانی مدت داشته است) این امر انجام نشد!
 
کمیته دفاع از رضا شهابی ضمن اعتراض شدید به عدم رسیدگی به مشکلات حاد جسمی رضا شهابی که توان ادامه حبس را از او سلب کرده است، خواستار رسیدگی سریع و فوری به وضعیت این عضو سندیکا و هیئت مدیره سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران است.
کمیته ی دفاع از رضا شهابی- ٦ خرداد ١٣٩٢ 

شماره تلفن سخنگوی کمیته دفاع از رضا شهابی، آقای محمود صالحی: ٠٩٣
۵٧٣۵٣۴١٢
لیست اعضای کمیته دفاع از رضا شهابی: 
رحمان ابراهیم زاده - یوسف آب خرابات - بهنام ابراهیم زاده - لقمان ابراهیم زاده - سعید ابراهیمی - فرهاد ابراهیمی- هه ساره ابراهیمی- شجاع ابراهیمی - جلال احمدی - جمیل احمدی - فرزاد احمدی - لطف اله احمدی - علی آزادی - ولی آزادی - علی آذریان - یوسف آذریان - ربابه آذریان - حسن آذریان- حبیب آذریان - معصومه آذریان - لیلا آذریان - توفیق اسدی - طیب اسدی- محمد اسدی - بهروز اسماعیلی - سنا اسماعیلی - امیر اسلامی- سیما احسان خواه - یداله احمد پناه - علیرضا اكبری - توفیق امین پناه - مهرداد امین وزیری - جلال امینی - عباس اندریانی - ریحانه انصاری - صدیق امجدی -رقیه اصولی- اسماعیل بازافکن - حسین باقری -امیر باقری-امین باقری- فرهاد برنا- فرزاد برنا- سینا برنا- تورج برنا- مریم بختیاری - کوروش بخشنده -هوشیار بهمنی - شادی بهرامی - گلباغ بهمنی - سمیه بهشتی زاد - كیانوش بهشتی - كیومرث بهشتی زاده - عبداله بلواسی- ناصر پركالیان - یاشار پورخامنه - زانیارپورعباد - برهان پیر خضرانی - جلال پیروتی - حسین پیروتی - رحمان تنها - وحید تیطاخی - یوسف جاهدی - قنبر جبارپور- سونیاجبار پور-سحر جبار پور-شبنم جبار پور- محمد چرتاب - سعدی چمنی-فرهاد حاتمی -شوان حبیبی - ایوب حسن زاده -مجید حسن زاده-حسین حسن آبادی - محمد حسین - مجید حمیدی - سرکو حسینی - دیمن حسینی - نیشتمان حسینی - همدم حسینی- ئاکو حسینی - شیرکو حسینی - علی حسینی - شاهو حسین پناهی- صباح حیدری - غالب حسینی - عبداله حسینی - سعید حسینی - خالد حسینی - محسن حسینی تبار - دلیر حشمتی - حسن حقیقی- ابوالفضل حكمتی- غلامعلی حكمتی- علیرضا خباز - علی خدارحمی - صدیق خسروی - گلریز خلیلی - چگوارا خورشیدی- خلیل خورشیدی - محمد علی خلیلی - سامره داشاد - شهلا دل بینا - سوسن رازانی - منیره رحینی - غلام رزمی- افروز رزمی-احمد رزمی-بهمن رزمی -فاطمه رزمی -علیرضا رزمی- فاطمه رفیعی - ربابه رضایی - فریبا رضایی -نوراله رضایی - شهناز رضا قلی - دیلان رضاقلی - برهان رضوی - فریبرز رئیس‌دانا - بیژن رستمی - محی الدین رجبی - سید داوود رضوی - حمید رضایی -ظهیر رضوی - حشمت الله رضایی - هاشم رستمی - آرزو روحی - فواد رنجبری -حسن رنجبری - زاهد رضوی - فراز روشن - سارا زارع - اكبر زاهدی - بیژن زاهدی - ناصر زرافشان - بهزاد زمانی - لیلا زمانی - فواد زندی - بهمن زندی - شریف ساعد پناه - سوما ساعد پناه - کیوان ساعد پناه - یعقوب سبك‌خیز- صدیق سبحانی - شیوا سبحانی - عباس سپهری - احمد سجادی - حسن سعیدی -هوشیار سعیدی - هاجر سعیدی - دلیر سفیدی -علی سهرابی - نیما سهرابی- طلیعه سلامی - مسعود سلیم پور - خالد ساعدی - فتاح سلیمانی - مسعود سبحانی - رحمان سلیمانی - ادیب سوره بومه - واحد سیده - دلیر سفیدی -حبیب اله سلیمانی - ژوبین شادی - پاشا شاکر - نسترن شامعلی - كیوان شریفی- شهرام شمشیری- زاهد شریعتی - علی شهابی زکریا - بهنام شهابی زکریا -حسن شهابی زکریا - پژمان شهابی زکریا - شیرین شهابی‌ زكریا- محمد امین شهابی زكریا - زهرا شهابی زكریا - بهمن شهابی زكریا - مهدی شهابی زكریا -عسگر شهابی زكریا - قاسم شهابی زكریا - لیلا شهابی - سارا شهابی- بهرام شهابی- شهرام شهابی-مسعود شهابی-محمودشهابی- آریاشهابی- آریناشهابی - آنیتا شهابی - محمد شهابی - سیفعلی شهابی - فرامرز شریعتی - عمر شعبانی - جلیل شریفیان - سعید شوقی-علی شوقی- عباس شوقی - میناشوقی- سمیه شوقی شندی- بهاره صابری - نظام صادقی - منیژه صادقی - مریم صادقی - نجیبه صالحزاده -محمود صالحی - علی صالحی - مظفر صالح نیا - عبداله صمدی - مهرداد صبوری -یدالله صمدی - مادر صمدی زکریا - بختیار صمدی - حاتم صمدی- رسول صمدی -مهران صمدی - مهرداد صمدی - منوچهر صمدی - مهدی صمدی - مریم صمدی - جعفر صمدی - حمید صمدی-علی صمدی - شاهو صفیاری- فریدون ضیائی - ناهید ضیائی - سالار ضیائی - شایان ضیائی- رها ضیائی - محمد عبدی پور - مرضیه عبدی - سیوان عبدی - فرزام عبدی- ریبوار عبدالهی - فواد عبدالهی - محمد عزیزی - علیرضا عسگری - سروش علیپور - آرام فاتحی - طاهره فاضلی - بیان فتاحی - سیروس فتحی - کوروش فتحی - رابعه فروردین - ابوبکر فطنی - چینی فیضی- حبیب فتحنائی - کیوان فروتن - شورش فروتن - بهزاد فرج الهی - کاظم فرج الهی - کژال فتاحی - مریم قاسملو - پژمان قادری - وفا قادری - زینب قباد پور- یداله قطبی - محمود قلی زاده - صالح قهرمانی- عبداله کاظمی - فهیمه کاملی - سورام كریمی - سیف اله کمانگر - عطیه کمانگر - ناصر كمانگر - مرتصی کمساری - شاهرخ کریمی - رحمان كریمیان - چیمن کیخسروی -علی کریمی - شهناز گلزاری - شعله گودرزی - محمد گویلیان - اقبال لطیفی -شهناز لرکی - بردیا مارابی - افسانه ملا زینل - فرید مجیدی - مینا موحد -جلیل محمدی - علی محمدی- عباس محمودی- مجید محمودی - فیروز محمدزاده- شمس الدین مرادی - زاهد مرادیان - غریب مرادیان - آزاد مرادی نیا - پروین مرادی نیا - اسعد مریوانی - مسعود مریوانی - صباح ملکی - کمال ملکی -مجید ملکی -نادر ملكی- ستار ملایی - سیروان مجیدی - ایوب مجیدی - احد محمودی -جهانگیر محمود ویسی - حامد محمودی نژاد - لاله محمدی - وحید مختارپور - محمد مولانایی - فردین میرکی - محمد امین میرکی - شریفه محمدی- منیره محمدی- نوشین محمدی - هدی محمدی - مریم میرکی - بهمن محمدی - سعید مقدم - منصور محمد - کوکب محمدی - فردین مهدی - عمر مینایی -كیوان مرادی - فرزاد مرادی نیا - خبات مرادی - مازیار مهرپور - دیاکو مردوخی - نسرین محمدی -علیرضا موثقی- منیره موحد- سیاوش موحد- نادر نادری- شاپور نادری - جهانگیر نادری - جهانپور نادری - جهانسوز نادری - فایق نامداری - کوروش نامداری - پروین نامداری - نقشین ناصری - فردین نگهدار -هوشیار نجاری - نامق نیکدل- پدرام نصرالهی - گوهر ناصری - افشین ندیمی‌پور - علی اکبر نظری - صدیقه نظری - سید رضا نعمتی پور- آرمان نوری زاد -لیلانیكو خصال- محمدعلی نیكوخصال- حسین نظیف كردار- آزاد ورمزیار - احسن وزیری - آزاد وكیلی - اشكان وكیلی -جهانبخش وكیلی - میلاد وكیلی - طه ولیزاده - عباس هاشمپور - میترا همایونی - آمانج یوسفی - قانع یوسفی - پروین یوسفی نژاد
*******************
اطلاعیه شماره ۵١
متن سخنرانی رضا شهابی به مناسبت روز جهانی کارگر در زندان اوین
با سلام و عرض ادب به هم بندیان عزیز! 
امروز 11 اردیبهشت مصادف است با اول ماه می روز جهانی کارگر. من این روز بزرگ را به هم طبقه ای هایم در سراسر دنیا، بخصوص کارگران و مردم شریف و زحمتکش ایران و شما هم بندیان عزیزم تبریک عرض می کنم. یک بار دیگر روز جهانی کارگر فرا رسید! همیشه در حالت تعقیب و گریز و باتوم در خیابان و این بار هم در زندان. از صحبت های تشریفاتی معمولی مثل تاریخچه این روز و سابقه ی برگزاریش در ایران که بگذریم - که البته دانستن اش به جای خودش مهم و آموزنده است- من این فرصت رو غنیمت می شمارم تا به دو نکته اشاره کنم:
 
اول اینکه امروز دیگر برای مطلع شدن از اوضاع اسف بار کارگران ایران، چندان احتیاجی به رجوع کردن به اپوزیسیون و رسانه های بیگانه نیست؛ کافیه به صفحات روزنامه ها رجوع کنید یا خیلی ساده تر از اون پای اخبار 20:30 بنشینید – حالا که نزدیک انتخاباته اصولگرا و اصلاح طلب یک بار دیگر مدافع حقوق کارگران شدند. اما چه فایده که وضع حداقل دستمزد و حقوق معوقه و حق داشتن تشکل مستقل توی این سی و چند سال به مدد مدیریت های به اصطلاح انقلابی، جنگی، سازندگی، اصلاح طلب و اصولگرا هیچ تغییر چشمگیری نکرده. توی دهه اول بعد از انقلاب ما سیاست اخراج و تصفیه کارگران معترض و آگاه به حقوق خودشون رو از محل کارشون داشتیم و ایجاد تشکل های فرمایشی مثل خانه کارگر (که اسم درستش خانه محجوبه) تا شوراهای اسلامی کار. در مورد خانه کارگر جهت اطلاع بگم که تشکل هایی که بر اساس ماده 10 احزاب در وزارت کشور به ثبت برسه اون تشکل یک تشکل حزبی و سیاسی است. بنابراین چون خانه کارگر بر اساس ماده 10 قانون احزاب و با بودجه این احزاب داره تغذیه می شه و در وزارت کشور به ثبت رسیده است یک تشکل کاملا حزبی و سیاسی است و نمی تواند یک تشکل صنفی باشد و متاسفانه ما می بینیم که تا به امروز در لوای دفاع از حقوق کارگر و با لباس کارگری کاملا در جهت منافع سرمایه داری حرکت کرده است و به ضرر منافع طبقاتی.
 
توی دهه دوم ما شاهد کلید خوردن طرح تعدیل ساختاری و از پی اون خصوصی سازی ها و واگذاری ها و برون سپاری های گسترده ی بنگاه های دولتی بودیم. که نتیجه مستقیم اش برای طبقه کارگر عبارت بود از: موقتی شدن قراردادهای کاری، بازخریدهای اجباری، اخراج و بیکاری های گسترده کارگران و در مقابلش کارگران برای بقای خودشان ناچار شدن به کارهای سیاه رو بیارن. توی این دوران پاسخ دولت به اعتراضات گسترده مردمی نسبت به تورم 50٪ و بیکاری های گسترده نظیر اعتراضات اسلام شهر، چیزی جز گلوله و باتوم نبود. در دولت اصلاحات هم با تداوم سیاست های تعدیل در قالب خارج کردن کارگاه های زیر ده نفر از شمول قانون کار (در دی 81) که این به نوبه خود یک ضربه مهلک و جبران ناپذیری را به کارگر و طبقه کارگر زد این سیاستها تداوم یافت. تنها خارج شدن کارگر از شمول قانون کار نبوده است. خانواده هایی متضرر شدند، خانواده هایی از تامین اجتماعی محروم شدند ، خانواده هایی و فرزندان اینها از حق تحصیل و از حقوق شهروندی محروم شدند که به دنبال آن افزایش تصاعدی رقم کودکان کار و خیابان بود و بحران در خانوده ها. و این حمله را به اسم افزایش اشتغال جا زدند و در برابر اعتراضات گسترده ی مردمی و کارگری، بار دیگر گلوله نصیب کارگران شد. (مثل مورد سرکوب کارگران خاتون آباد در زمستان 82)
 
در دولت فخیمه ی عدالت محور احمدی نژاد هم رویه های گذشته در شکل خشن تری ادامه پیدا کرد. احمدی نژاد در واقع آخرین قسمت از سریال تعدیل ساختاری بود که با هدفمند کردن یارانه ها و واگذاری بنگاه های تولیدی، تیر خلاص را به طبقه کارگر شلیک کرد. یک عده می گفتند که احمدی نژاد برآمده از بطن مردم است و متعلق به طبقه ی کارگر است به نوعی رئیس جمهور چپ گرا است، به مردم خدمت خواهد کرد و کارگران به نون و نوا خواهند رسید. ولی عملاً دیدیم که احمدی نژاد بر عکس این گفته ها عمل کرد و اتفاقاً تا جایی که جا داشت ما توی این دولت دستگیر شدیم و حبس کشیدیم؛ با برگزاری هر گونه تجمع برخورد شدیدی کرد که نمونه اش اعتصاب 4 دی سندیکای کارگران شرکت واحد و تجمع روز جهانی کارگر در سال 88 در پارک لاله بود. همچنین خصوصی سازی ها سرعت بی سابقه ای یافت و با قدرت هر چه تمام اصل 44 قانون اساسی را به اجرا گذاشتند. آقای احمدی نژاد کاملا در راستای سیاست های بانک جهانی و صندوق بین المللی پول قدم برداشت به همین خاطر تنها دولتی بود که به پاس قدردانی و تشکر، دو تا تقدیر نامه از بانک جهانی دریافت کرد. در مجموع 3 سیاست در تمامی سال های پس از انقلاب و به ویژه از بعد از جنگ توسط کلیه ی دولت ها به گونه ای سیستماتیک علیه کارگران در جریان بود: 1- موقتی سازی 2- بی کارسازی 3- بی نوا سازی؛ یعنی از بین بردن هر شکلی از راه حل برای برخورداری از حداقل های انسانی از طریق نپرداختن حقوق تا ممنوعیت بهره مندی از تشکل – به همین خاطر است که امروز طبقه ی کارگر ایران، بزرگترین بخش جمعیتی را تشکیل می ده و این مسئله مهمیه که فعالان سیاسی و اجتماعی ما در جریان مبارزه با وضع موجود باید بهش توجه کنن. که وقتی از اکثریت مردم ایران حرف می زنیم به واقع چه کسانی منظورمونه!
 
دومین نکته تجربه ی سندیکا به مثابه ی مقاومت سازمان یافته ی طبقه کارگر ایران پس از جنگ
 
در برابر این هجمه ی ضد کارگری، کارگران ساکت ننشستند و غریزی و یا آگاهانه برای احقاق حقوقشون به پا خاستند. در این میان توی دهه 80 چهره های با تجربه و فعالین قدیمی کارگری به فکر احیای یکی از سنت های مبارزاتی طبقه ی کارگر در سال های پیش از انقلاب افتادند: یعنی سندیکا. از این رو هست که من می خواهم به سندیکا اشاره کنم چون مهمترین جلوه ی مقاومت سازمان یافته ی طبقه کارگر ایران در دوران پس از جنگ بوده است.
 
ما زمانی اقدام به احیای سندیکا کردیم که پیش تر در سال 47 شرکت واحد دارای 3 سندیکا بود: 1- سندیکای رانندگان 2- سندیکای تعمیرکاران 3- سندیکای بلیط فروشان. اما به دنبال عملکرد غیر قانونی و منفعت طلبانه ی شوراهای اسلامی کار از دور سوم به بعد که حدوداً از سال 72 تا 83 ادامه داشت باعث شد جمعی از کارگران قدیمی و فعالان کارگری با ایجاد هیات بازگشایی سندیکاهای کارگری، اقدام به تشویق کارگران برای ایجاد تشکل های مستقل کنند. این کارگران قدیمی و فعالان کارگری اقدام به آموزش و آگاه سازی کارگران در ارتباط با سندیکا کردند. نتیجه ی این آموزشها این شد که به موجب 8500 امضایی که برای احیای سندیکای شرکت واحد جمع آوری شده بود، هیات بازگشایی در سال 84 به فکر برگزاری مجمع عمومی افتاد. البته این کار یکی و دو شبه انجام نشد بلکه با آموزش رو در رو، پخش جزوات آموزشی و ... در بین کارگران در سرویسها و خطوط و صحبت در باره مطالبات انباشته شده باعث شد که تعدادی زیادی رو به سندیکا آوردند و سندیکای شرکت واحد تشکیل شود.
 
پس از یک دوره مذاکرات با کارفرمایان و نهادهای مسئول به منظور احقاق حقوق معوقه ی کارگران و عدم پاسخ مناسب از سوی مسئولین، سندیکا اقدام به انجام یک سلسله اعتراضات که مجموعاً 5 واحد بود شامل شد. اول چراغ روشن کردن همراه با توضیح دوم عدم دریافت بلیط سوم آموزش اعتصاب و در راستای آن اعتصاب دی ماه چهارم اعتراض بهمن ماه پنجم حضور 10 هزار نفری در استادیوم آزادی دستاورد سندیکا: 1- الگویی برای دیگر کارگران و ایجاد سندیکاهای کارگری مانند نیشکر هفت تپه و فلزکار و مکانیک و .... 2- سرمشقی برای مردم که اگر متحد باشند و پیگیر، نتیجه می گیرند. 3- افزایش 50 درصدی حقوق 4- دستاورد فرهنگی و دگرگونی روابط کارگران با خانواده شان بود. و به خاطر همین تاثیرات هم بوده است که تا به امروز همسران این راننده ها پا به پای شوهرانشان دارند مبارزه می کند و به خاطر همین آگاهی بوده که تعدادی از همسران راننده های شرکت واحد و اعضای هیئت مدیره چادر به کمر بسته در جلوی منطقه 6 شرکت واحد در روز اعتصاب ایستادند و کتک خوردند و حتی همسر یکی از همکارانمان که باردار بود دچار مشکل شد. خوب جواب اینها را کی می خواست بدهد. برای همین ایستاده ایم. با قدرت در موضع خودمان ایستاده ایم و دنبال حق خودمان هستیم. همان حق ایجاد تشکل مستقل کارگری و سندیکا و دفاع از حقوق انسانی خودمان.
 
تجربه به ما ثابت کرده که هیچکی به داد کارگران نمی رسه مگر خودشون. اگر توی این سال ها وضع طبقه کارگر بدتر شده به این دلیل نیست که فقط خواسته به نیروی خودش متکی باشه، بر عکس ما اونجایی ضرر کردیم که به نیرو و توان خودمون شک کردیم و افسارمون را دادیم به دست این کاندیدا و اون کاندیدا. تجربه سندیکا به ما و همه مردم نشان داد که اگر اراده کنیم و پی گیر باشیم می توانیم. ایراد و اشکال اگر هست، فارغ از سرکوب، بر می گرده به تاکتیک های مبارزاتی ما و نه استراتژیمون که عبارت باشه از رهایی طبقه کارگر توسط خود طبقه کارگر. ما معتقدیم این شعار را باید در دستور کار قرار داد و تا تحقق اش لحظه ای از پا ننشست و ناامید نشد. بر این اساس من به عنوان یک کارگر خواهان:
 
١- افزایش دستمزدها بر اساس ماده
۴١ قانون کار 
٢- تشکیل تشکل های مستقل و مورد نظر کارگران و به رسمیت شناختن این تشکل ها توسط دولت.
 
٣- حق اعتصاب و اعتراض و تجمع و راهپیمایی.
 
۴- تضمین امنیت شغلی همه ی کارگران به ویژه لغو هر گونه قرارداد موقت و سفید امضاء و حذف واسطه های پیمانکاری.
۵- متوقف کردن اخراج ها و بیکارسازی های گسترده. 
٦- لغو سه جانبه گرایی که همیشه در نهایت به نفع سرمایه داران بوده است.
 
٧- ایجاد کار برای هر کارگر آماده به کار و بیمه بیکاری برای کلیه کارگران بیکار.
 
٨- تساوی حقوق زن و مرد و رفع هر گونه ستم به زنان به ویژه ستم مضاعف کارفرمایان بر زنان کارگر.
 
٩- پایان دادن به دستگیری کارگران و آزادی بی قید و شرط تمام کارگران زندانی از جمله غالب حسینی، علی آزادی، شاهرخ زمانی، محمد جراحی، بهنام ابراهیم زاده ... و بازگشت به کار همۀ آنها یا پرداخت
۵٠ درصد حقوق طبق ماده ١٧ قانون کار و پرداخت حق بیمه به همسر و فرزندان تا زمان رفع محکومیت. 
١٠- لغو کار کودکان و ایجاد شرایط مادی و روحی مناسب برای رشد کودکان آسیب دیده و بی سرپرست.
 
١١- گنجاندن روز کارگر در تقویم کشوری به عنوان روز تعطیل رسمی.
 
١٢- توقف خشونت ها و تبعیض دولتی و غیر دولتی علیۀ کارگران مهاجر به ویژه کارگران افغان و برخورداری کامل آنها از حقوق شهروندی و کارگری.
 
١٣ - لغو احکام ناعادلانه قضایی شامل اعدام، شلاق، جریمه، حبس، تبعید و غیره علیه فعالین کارگری، سیاسی و اجتماعی.
١
۴ - لغو مجازات مرگ. هستیم. 
در نهایت به شورای امنیت سازمان ملل و بویژه قدرتهای غربی و آمریکا اعلام می کنیم که ما کارگران ضمن محکوم کردن سیاستهای جنگ طلبانه و ماجراجویانۀ جناحهایی از دولت ایران، خواستار لغو تحریم های اقتصادی که مستقیماً خانواده های طبقه کارگر و مردم زحمتکش را نشانه گرفته هستیم و هر گونه طرح و بحث و لفاظی دربارۀ حملۀ نظامی و حتی اندیشیدن به این بلای خانمانسوز را شدیداً محکوم می کنیم و با تمام توان و امکانات خود در برابر هر گونه تجاوز احتمالی به کشور و جامعه ایران ایستادگی می کنیم.
 
نان من کو؟
 
کار من کو؟
 
تشکل مستقل من کو؟
 
با درود به همه کارگران و گرامی داشت یاد و خاطره ی تمام مبارزان کارگر و فعالین کارگری به ویژه شهید کارگر ستار بهشتی که ازهم بندیانم بود
زنده باد کارگر!

زنده باد اتحاد کارگران!

زنده باد آزادی و برابری!

زنده باد جنبش کارگری!
رضا شهابی- زندان اوین ٩٢/٢/١١

کمیته ی دفاع از رضا شهابی- ٢٢ اردیبهشت ١٣٩٢

شماره تلفن سخنگوی کمیته دفاع از رضا شهابی، آقای محمود صالحی: ٠٩٣
۵٧٣۵٣۴١٢
*******************
اطلاعیه شماره ۵٠
قطعنامه پیشنهادی رضا شهابی برای روز جهانی کارگر

قطعنامه روز جهانی کارگر (١ مه) - زندان اوین
اول ماه مه، روز همبستگی جهانی کارگران علیه نظام سرمایه داری را به همه کارگران جهان تبریک عرض می کنم و یاد و نام کسانی را که در راه مبارزه ی طبقه ی کارگر با سرمایه دار جان شان را از دست داده اند گرامی می دارم. 
رسم و سنت اول ماه مه، حضور گسترده کارگران در خیابان و اعلام کیفرخواست طبقه کارگر علیه سرمایه دار در ملاء عام است. ستون و پایه این سنت را کارگران شیکاگو، در اعتصابات خونین ماه مه ١٨٨٦ که خواست ٨ ساعت کار در روز را به سرمایه داران قبولاندند، گذاشتند. به همین خاطر کارگران سرتاسر جهان به پاس گرامی داشت سنت مبارزات و مقاومت کارگری، همه ساله به خیابان می آیند و مراسم خود را برگزار می کنند. اما کارگران ایران از برگزاری چنین تجمعاتی محرومند، آن هم به این دلیل که راهپیمایی یا برگزاری جشن اول ماه مه نیاز به مجوز دولت دارد و تجربه نشان داده است که دولت سرمایه دار چنین مجوزی به کارگران نمی دهد.
 
متاسفانه در کشور ما، کارگران برای آمدن به خیابان و طرح مطالبات خود در ملاء عام باید هزینه های سنگینی بپردازند همان گونه که در سال ٨٨ در پارک لاله و همه ساله در سنندج و سقز، کارگران تعقیب و دستگیر و محکوم به حبس و جریمه و شلاق شدند.
 
اکنون ما محکوم شده ایم این روز بزرگ را برگزار نکنیم ولی ما کارگران باید تلاش کنیم مثل خیلی کشورهای دیگر، مراسم اول ماه مه را در سطح گسترده تر در خیابان ها برگزار کنیم. این کار تنها با اتحاد عمل و همبستگی عمومی کاگران در تمام حوزه های کاری به دست می آید؛ پس کارگران برای رسیدن به یک زندگی شرافتمندانه و انسانی و برگزاری روز جهانی کارگر متحد شوید.
دوستان و هم طبقه ای های عزیز! 
می خواهم به مسایل و مشکلات کارگران ایران که هر روز با آنها دست و پنجه نرم می کنند اشاره کنم. واقعیت این است که کارگران در ایران به مثابه لشگر عظیم محکومین، متشتت و پراکنده، بی تشکل و بی افق، شاهد و نظاره گر تهاجم و غارت بی امان سرمایه داری به سفره خالی خویش هستند، نظاره گر تعطیلی کارخانجات، اخراج های دسته جمعی، قراردادهای موقت و سفید امضاء، استقرار بیش از پیش شرکت های پیمانکاری، خصوصی سازی از هر نوعی و دستمزد ماهانه
۴٨٩ هزار تومان آن هم در صورتی که با تاخیر پرداخت نشود، هستند. یک خانواده ۴ نفرۀ کارگری بی مَسکن، با این مبلغ و با این گرانی سرسام آور و تورم افسار گسیخته، فقط می تواند حداکثر ١٠ روز دوام بیاورد. این در حالی است که خط فقر نسبی در کشور، یک میلیون و سیصد و پانزده هزار تومان توسط کارشناسان دولتی اعلام شده است. به این ترتیب نظاره گر فروپاشی کانون گرم خانواده بودن، محرومیت از تحصیل فرزندان، کار کودکان و دست فروشی خانوادگی، اعتیاد، فحشاء و تن فروشی زنان و دختران را باید به اینها افزود. 
این زندگی نکبت بار با چهرۀ غم بار کودکان کارگر، تداوم خویش را هر روز و هر روز با سماجت و گستاخی هر چه افزون تری به رخ کارگران می کشد. امروز کارگران از هم می پرسند که آیا نقطۀ پایانی به این زندگی نکبت بار خواهد بود؟ امروز دیگر رویای کارگران، آرزوی نه یک زندگی مرفه و مدرن به سبک آقازاده ها، بلکه امنیت شغلی است. کارگر نمی خواهد اخراج شود، می خواهد یک شیفت کار کند، می خواهد دستمزدش تا آخر برج کفاف زندگی اش را بدهد، می خواهد شرمندۀ فرزندانش نشود، می خواهد با یک شیفت کاری هزینه درمان و خوراک و پوشاک و تفریح و تحصیل فرزندانش را تامین کند، می خواهد در حد امکان شب عید را در کنار خانواده بدون شرمندگی و بدون ترس از طلبکار سر کند. کارگری که سه شیفت در شبانه روز کار می کند، بچه هایش با پارک و سینما، تفریحات کودکانه، هدایای رنگارنگ و سفر سال نو بیگانه می شوند، مطالعه ی روزنامه و کتاب در زندگی اش جایی ندارد. کارگران در ایران اعتصاب می کنند، جاده می بندند، خودسوزی و خودکشی می کنند که حقوق و مزایای ماه ها به تعویق افتاده ی خود را به چنگ آورند تا شرمنده ی خانواده نشوند. اما متاسفانه امروزه مصایب و مشکلات، به واقعیت زندگی روزمرۀ کارگران تحمیل شده است.
 
نظام سرمایه داری در ایران به غیر از مسائل و مشکلات معیشتی و بیکاری، کارگران را با معضل بزرگی به نام زندگی قسطی مواجه کرده، کارگران از مسکن مهر گرفته تا اتومبیل لیزینگی و لوازم خانگی قسطی و خوراک و پوشاک و هزینه ی تحصیل قسطی و غیره دست به گریبان گشتند، ولی با این وجود کارگر از ترس سر و صدای طلبکار و توقیف مسکن و ماشین و غیره توسط عوامل نظام سرمایه داری مجبور است تحت هر شرایطی کار کند و به نوعی ذلت را بپذیرد، اما هم طبقه های زحمتکش و شریف تنها ره رهایی از این ذلت و استثمار، اتحاد و همبستگی و متشکل شدن کارگران در همه حوزه های کارگری است.
ما کارگران خواستار: 
١- افزایش دستمزدها بر اساس ماده
۴١ قانون کار. 
٢- تشکیل تشکل های مستقل و مورد نظر کارگران و به رسمیت شناختن این تشکل ها توسط دولت.
 
٣- حق اعتصاب و اعتراض و تجمع و راهپیمایی.
 
۴- تضمین امنیت شغلی همه ی کارگران به ویژه لغو هر گونه قرارداد موقت و سفید امضاء و حذف واسطه های پیمانکاری.
۵- متوقف کردن اخراج ها و بیکارسازی های گسترده. 
٦- لغو سه جانبه گرایی که همیشه در نهایت به نفع سرمایه داران بوده است.
 
٧- ایجاد کار برای هر کارگر آماده به کار و بیمه بیکاری برای کلیه کارگران بیکار.
 
٨- تساوی حقوق زن و مرد و رفع هر گونه ستم به زنان به ویژه ستم مضاعف کارفرمایان بر زنان کارگر.
 
٩- پایان دادن به دستگیری کارگران و آزادی بی قید و شرط تمام کارگران زندانی و بازگشت به کار همۀ آنها یا پرداخت
۵٠ درصد حقوق طبق ماده ١٧ قانون کار و پرداخت حق بیمه به همسر و فرزندان تا زمان رفع محکومیت. 
١٠- لغو کار کودکان و ایجاد شرایط مادی و روحی مناسب برای رشد کودکان آسیب دیده و بی سرپرست.
 
١١- گنجاندن روز کارگر در تقویم کشوری به عنوان روز تعطیل رسمی.
 
١٢- توقف خشونت ها و تبعیض دولتی و غیر دولتی علیۀ کارگران مهاجر به ویژه کارگران افغان و برخورداری کامل آنها از حقوق شهروندی و کارگری.
 
١٣- لغو احکام ناعادلانه قضایی شامل اعدام، شلاق، جریمه، حبس، تبعید و غیره علیه فعالین کارگری، سیاسی و اجتماعی.
 
١
۴- لغو مجازات مرگ. 
هستیم.
 
در نهایت به شورای امنیت سازمان ملل و بویژه قدرتهای غربی و آمریکا اعلام می کنیم که ما کارگران ضمن محکوم کردن سیاستهای جنگ طلبانه و ماجراجویانۀ جناحهایی از دولت ایران، خواستار لغو تحریم های اقتصادی که مستقیماً خانواده های طبقه کارگر و مردم زحمتکش را نشانه گرفته هستیم و هر گونه طرح و بحث و لفاظی دوبارۀ حملۀ نظامی و حتی اندیشیدن به این بلای خانمانسوز را شدیداً محکوم می کنیم و با تمام توان و امکانات خود در برابر هر گونه تجاوز احتمالی به کشور و جامعه ایران ایستادگی می کنیم.
زنده باد کارگر

زنده باد اتحاد کارگران

زنده باد آزادی و برابری

پاینده باد جنبش کارگری
رضا شهابی زکریا کارگر و راننده ی دربند- عضو هیأت مدیره و خزانه دار سندیکای کارگران شرکت واحد 

زندان اوین اندرزگاه ٣ سالن ١ اتاق ٣
 

ساعت ٣٠/٢٢ مورخه ١٣٩٢/٢/٨
 

کمیته ی دفاع از رضا شهابی- ٩ اردیبهشت ماه ١٣٩٢

شماره تلفن سخنگوی کمیته دفاع از رضا شهابی، آقای محمود صالحی: ٠٩٣
۵٧٣۵٣۴١٢
لیست اعضای کمیته دفاع از رضا شهابی: 
رحمان ابراهیم زاده - یوسف آب خرابات - بهنام ابراهیم زاده - لقمان ابراهیم زاده - سعید ابراهیمی - فرهاد ابراهیمی- هه ساره ابراهیمی- شجاع ابراهیمی - جلال احمدی - جمیل احمدی - فرزاد احمدی - لطف اله احمدی - علی آزادی - ولی آزادی - علی آذریان - یوسف آذریان - ربابه آذریان - حسن آذریان- حبیب آذریان - معصومه آذریان - لیلا آذریان - توفیق اسدی - طیب اسدی- محمد اسدی - بهروز اسماعیلی - سنا اسماعیلی - امیر اسلامی- سیما احسان خواه - یداله احمد پناه - علیرضا اكبری - توفیق امین پناه - مهرداد امین وزیری - جلال امینی - عباس اندریانی - ریحانه انصاری - صدیق امجدی -رقیه اصولی- اسماعیل بازافکن - حسین باقری -امیر باقری-امین باقری- فرهاد برنا- فرزاد برنا- سینا برنا- تورج برنا- مریم بختیاری - کوروش بخشنده -هوشیار بهمنی - شادی بهرامی - گلباغ بهمنی - سمیه بهشتی زاد - كیانوش بهشتی - كیومرث بهشتی زاده - عبداله بلواسی- ناصر پركالیان - یاشار پورخامنه - زانیارپورعباد - برهان پیر خضرانی - جلال پیروتی - حسین پیروتی - رحمان تنها - وحید تیطاخی - یوسف جاهدی - قنبر جبارپور- سونیاجبار پور-سحر جبار پور-شبنم جبار پور- محمد چرتاب - سعدی چمنی-فرهاد حاتمی -شوان حبیبی - ایوب حسن زاده -مجید حسن زاده-حسین حسن آبادی - محمد حسین - مجید حمیدی - سرکو حسینی - دیمن حسینی - نیشتمان حسینی - همدم حسینی- ئاکو حسینی - شیرکو حسینی - علی حسینی - شاهو حسین پناهی- صباح حیدری - غالب حسینی - عبداله حسینی - سعید حسینی - خالد حسینی - محسن حسینی تبار - دلیر حشمتی - حسن حقیقی- ابوالفضل حكمتی- غلامعلی حكمتی- علیرضا خباز - علی خدارحمی - صدیق خسروی - گلریز خلیلی - چگوارا خورشیدی- خلیل خورشیدی - محمد علی خلیلی - سامره داشاد - شهلا دل بینا - سوسن رازانی - منیره رحینی - غلام رزمی- افروز رزمی-احمد رزمی-بهمن رزمی -فاطمه رزمی -علیرضا رزمی- فاطمه رفیعی - ربابه رضایی - فریبا رضایی -نوراله رضایی - شهناز رضا قلی - دیلان رضاقلی - برهان رضوی - فریبرز رئیس‌دانا - بیژن رستمی - محی الدین رجبی - سید داوود رضوی - حمید رضایی -ظهیر رضوی - حشمت الله رضایی - هاشم رستمی - آرزو روحی - فواد رنجبری -حسن رنجبری - زاهد رضوی - فراز روشن - سارا زارع - اكبر زاهدی - بیژن زاهدی - ناصر زرافشان - بهزاد زمانی - لیلا زمانی - فواد زندی - بهمن زندی - شریف ساعد پناه - سوما ساعد پناه - کیوان ساعد پناه - یعقوب سبك‌خیز- صدیق سبحانی - شیوا سبحانی - عباس سپهری - احمد سجادی - حسن سعیدی -هوشیار سعیدی - هاجر سعیدی - دلیر سفیدی -علی سهرابی - نیما سهرابی- طلیعه سلامی - مسعود سلیم پور - خالد ساعدی - فتاح سلیمانی - مسعود سبحانی - رحمان سلیمانی - ادیب سوره بومه - واحد سیده - دلیر سفیدی -حبیب اله سلیمانی - ژوبین شادی - پاشا شاکر - نسترن شامعلی - كیوان شریفی- شهرام شمشیری- زاهد شریعتی - علی شهابی زکریا - بهنام شهابی زکریا -حسن شهابی زکریا - پژمان شهابی زکریا - شیرین شهابی‌ زكریا- محمد امین شهابی زكریا - زهرا شهابی زكریا - بهمن شهابی زكریا - مهدی شهابی زكریا -عسگر شهابی زكریا - قاسم شهابی زكریا - لیلا شهابی - سارا شهابی- بهرام شهابی- شهرام شهابی-مسعود شهابی-محمودشهابی- آریاشهابی- آریناشهابی - آنیتا شهابی - محمد شهابی - سیفعلی شهابی - فرامرز شریعتی - عمر شعبانی - جلیل شریفیان - سعید شوقی-علی شوقی- عباس شوقی - میناشوقی- سمیه شوقی شندی- بهاره صابری - نظام صادقی - منیژه صادقی - مریم صادقی - نجیبه صالحزاده -محمود صالحی - علی صالحی - مظفر صالح نیا - عبداله صمدی - مهرداد صبوری -یدالله صمدی - مادر صمدی زکریا - بختیار صمدی - حاتم صمدی- رسول صمدی -مهران صمدی - مهرداد صمدی - منوچهر صمدی - مهدی صمدی - مریم صمدی - جعفر صمدی - حمید صمدی-علی صمدی - شاهو صفیاری- فریدون ضیائی - ناهید ضیائی - سالار ضیائی - شایان ضیائی- رها ضیائی - محمد عبدی پور - مرضیه عبدی - سیوان عبدی - فرزام عبدی- ریبوار عبدالهی - فواد عبدالهی - محمد عزیزی - علیرضا عسگری - سروش علیپور - آرام فاتحی - طاهره فاضلی - بیان فتاحی - سیروس فتحی - کوروش فتحی - رابعه فروردین - ابوبکر فطنی - چینی فیضی- حبیب فتحنائی - کیوان فروتن - شورش فروتن - بهزاد فرج الهی - کاظم فرج الهی - کژال فتاحی - مریم قاسملو - پژمان قادری - وفا قادری - زینب قباد پور- یداله قطبی - محمود قلی زاده - صالح قهرمانی- عبداله کاظمی - فهیمه کاملی - سورام كریمی - سیف اله کمانگر - عطیه کمانگر - ناصر كمانگر - مرتصی کمساری - شاهرخ کریمی - رحمان كریمیان - چیمن کیخسروی -علی کریمی - شهناز گلزاری - شعله گودرزی - محمد گویلیان - اقبال لطیفی -شهناز لرکی - بردیا مارابی - افسانه ملا زینل - فرید مجیدی - مینا موحد -جلیل محمدی - علی محمدی- عباس محمودی- مجید محمودی - فیروز محمدزاده- شمس الدین مرادی - زاهد مرادیان - غریب مرادیان - آزاد مرادی نیا - پروین مرادی نیا - اسعد مریوانی - مسعود مریوانی - صباح ملکی - کمال ملکی -مجید ملکی -نادر ملكی- ستار ملایی - سیروان مجیدی - ایوب مجیدی - احد محمودی -جهانگیر محمود ویسی - حامد محمودی نژاد - لاله محمدی - وحید مختارپور - محمد مولانایی - فردین میرکی - محمد امین میرکی - شریفه محمدی- منیره محمدی- نوشین محمدی - هدی محمدی - مریم میرکی - بهمن محمدی - سعید مقدم - منصور محمد - کوکب محمدی - فردین مهدی - عمر مینایی -كیوان مرادی - فرزاد مرادی نیا - خبات مرادی - مازیار مهرپور - دیاکو مردوخی - نسرین محمدی -علیرضا موثقی- منیره موحد- سیاوش موحد- نادر نادری- شاپور نادری - جهانگیر نادری - جهانپور نادری - جهانسوز نادری - فایق نامداری - کوروش نامداری - پروین نامداری - نقشین ناصری - فردین نگهدار -هوشیار نجاری - نامق نیکدل- پدرام نصرالهی - گوهر ناصری - افشین ندیمی‌پور - علی اکبر نظری - صدیقه نظری - سید رضا نعمتی پور- آرمان نوری زاد -لیلانیكو خصال- محمدعلی نیكوخصال- حسین نظیف كردار- آزاد ورمزیار - احسن وزیری - آزاد وكیلی - اشكان وكیلی -جهانبخش وكیلی - میلاد وكیلی - طه ولیزاده - عباس هاشمپور - میترا همایونی - آمانج یوسفی - قانع یوسفی - پروین یوسفی نژاد
*******************
h1> اطلاعیه شماره ۴٩

بازگشت رضا شهابی به زندان!

عصر روز دوشنبه ٢٦ فروردین ١٣٩٢ رضا شهابی با بدرقه ی خانواده، تعدادی از رانندگان و اعضای سندیکای کارگران شرکت واحد و همچنین جمعی از فعالان جنبش کارگری و تعدادی از فعالین اجتماعی به زندان اوین بازگشت. بازگشت رضا در پی تماس مأموران امنیتی مبنی بر اتمام زمان مرخصی او بود. در پی این تماس رضا این موضوع را با اعضای سندیکا مطرح کرد و در نهایت تصمیم جمعی این شد که رضا در موعد مقرر و به همراه تعدادی از رانندگان و اعضای سندیکا تا زندان بدرقه شود.

لازم به ذکر است بازگشت رضا به زندان در حالی است که پزشک معالج اش اعتقاد دارد که او همچنان از مشکلات در ناحیه ی گردن و کمر رنج برده و نیاز به فیزیوتراپی مستمر و تخصصی و همچنین درمان های تکمیلی دارد. علاوه بر آن دندانپزشک معالج رضا شهابی نیز که در این مدت تنها توانسته است تعداد محدودی از دندان های وی را ترمیم کند عنوان کرده است که لثه های رضا نیاز به جراحی دارد و ادامه ی روند ترمیم دندان و لثه های رضا با بازگشت او به زندان دچار اختلال خواهد شد.
 
کمیته ی دفاع از رضا شهابی ضمن تشکر از تمامی عزیزانی که در این مدت همبستگی طبقاتی خود را با رضا شهابی اعلام کردند، ادامه ی حبس این کارگر مبارز و تمامی کارگران و فعالان کارگری دربند را محکوم می کند.
کمیته ی دفاع از رضا شهابی- ٢٦ فروردین ماه ١٣٩٢ 

شماره تلفن سخنگوی کمیته دفاع از رضا شهابی، آقای محمود صالحی: ٠٩٣
۵٧٣۵٣۴١٢
k.d.shahabi@gmail.com
www.k-d-shahabi.blogspot.  
  
لیست اعضای کمیته دفاع از رضا شهابی: 
رحمان ابراهیم زاده - یوسف آب خرابات - بهنام ابراهیم زاده - لقمان ابراهیم زاده - سعید ابراهیمی - فرهاد ابراهیمی- هه ساره ابراهیمی- شجاع ابراهیمی - جلال احمدی - جمیل احمدی - فرزاد احمدی - لطف اله احمدی - علی آزادی - ولی آزادی - علی آذریان - یوسف آذریان - ربابه آذریان - حسن آذریان- حبیب آذریان - معصومه آذریان - لیلا آذریان - توفیق اسدی - طیب اسدی- محمد اسدی - بهروز اسماعیلی - سنا اسماعیلی - امیر اسلامی- سیما احسان خواه - یداله احمد پناه - علیرضا اكبری - توفیق امین پناه - مهرداد امین وزیری - جلال امینی - عباس اندریانی - ریحانه انصاری - صدیق امجدی -رقیه اصولی- اسماعیل بازافکن - حسین باقری -امیر باقری-امین باقری- فرهاد برنا- فرزاد برنا- سینا برنا- تورج برنا- مریم بختیاری - کوروش بخشنده -هوشیار بهمنی - شادی بهرامی - گلباغ بهمنی - سمیه بهشتی زاد - كیانوش بهشتی - كیومرث بهشتی زاده - عبداله بلواسی- ناصر پركالیان - یاشار پورخامنه - زانیارپورعباد - برهان پیر خضرانی - جلال پیروتی - حسین پیروتی - رحمان تنها - وحید تیطاخی - یوسف جاهدی - قنبر جبارپور- سونیاجبار پور-سحر جبار پور-شبنم جبار پور- محمد چرتاب - سعدی چمنی-فرهاد حاتمی -شوان حبیبی - ایوب حسن زاده -مجید حسن زاده-حسین حسن آبادی - محمد حسین - مجید حمیدی - سرکو حسینی - دیمن حسینی - نیشتمان حسینی - همدم حسینی- ئاکو حسینی - شیرکو حسینی - علی حسینی - شاهو حسین پناهی- صباح حیدری - غالب حسینی - عبداله حسینی - سعید حسینی - خالد حسینی - محسن حسینی تبار - دلیر حشمتی - حسن حقیقی- ابوالفضل حكمتی- غلامعلی حكمتی- علیرضا خباز - علی خدارحمی - صدیق خسروی - گلریز خلیلی - چگوارا خورشیدی- خلیل خورشیدی - محمد علی خلیلی - سامره داشاد - شهلا دل بینا - سوسن رازانی - منیره رحینی - غلام رزمی- افروز رزمی-احمد رزمی-بهمن رزمی -فاطمه رزمی -علیرضا رزمی- فاطمه رفیعی - ربابه رضایی - فریبا رضایی -نوراله رضایی - شهناز رضا قلی - دیلان رضاقلی - برهان رضوی - فریبرز رئیس‌دانا - بیژن رستمی - محی الدین رجبی - سید داوود رضوی - حمید رضایی -ظهیر رضوی - حشمت الله رضایی - هاشم رستمی - آرزو روحی - فواد رنجبری -حسن رنجبری - زاهد رضوی - فراز روشن - سارا زارع - اكبر زاهدی - بیژن زاهدی - ناصر زرافشان - بهزاد زمانی - لیلا زمانی - فواد زندی - بهمن زندی - شریف ساعد پناه - سوما ساعد پناه - کیوان ساعد پناه - یعقوب سبك‌خیز- صدیق سبحانی - شیوا سبحانی - عباس سپهری - احمد سجادی - حسن سعیدی -هوشیار سعیدی - هاجر سعیدی - دلیر سفیدی -علی سهرابی - نیما سهرابی- طلیعه سلامی - مسعود سلیم پور - خالد ساعدی - فتاح سلیمانی - مسعود سبحانی - رحمان سلیمانی - ادیب سوره بومه - واحد سیده - دلیر سفیدی -حبیب اله سلیمانی - ژوبین شادی - پاشا شاکر - نسترن شامعلی - كیوان شریفی- شهرام شمشیری- زاهد شریعتی - علی شهابی زکریا - بهنام شهابی زکریا -حسن شهابی زکریا - پژمان شهابی زکریا - شیرین شهابی‌ زكریا- محمد امین شهابی زكریا - زهرا شهابی زكریا - بهمن شهابی زكریا - مهدی شهابی زكریا -عسگر شهابی زكریا - قاسم شهابی زكریا - لیلا شهابی - سارا شهابی- بهرام شهابی- شهرام شهابی-مسعود شهابی-محمودشهابی- آریاشهابی- آریناشهابی - آنیتا شهابی - محمد شهابی - سیفعلی شهابی - فرامرز شریعتی - عمر شعبانی - جلیل شریفیان - سعید شوقی-علی شوقی- عباس شوقی - میناشوقی- سمیه شوقی شندی- بهاره صابری - نظام صادقی - منیژه صادقی - مریم صادقی - نجیبه صالحزاده -محمود صالحی - علی صالحی - مظفر صالح نیا - عبداله صمدی - مهرداد صبوری -یدالله صمدی - مادر صمدی زکریا - بختیار صمدی - حاتم صمدی- رسول صمدی -مهران صمدی - مهرداد صمدی - منوچهر صمدی - مهدی صمدی - مریم صمدی - جعفر صمدی - حمید صمدی-علی صمدی - شاهو صفیاری- فریدون ضیائی - ناهید ضیائی - سالار ضیائی - شایان ضیائی- رها ضیائی - محمد عبدی پور - مرضیه عبدی - سیوان عبدی - فرزام عبدی- ریبوار عبدالهی - فواد عبدالهی - محمد عزیزی - علیرضا عسگری - سروش علیپور - آرام فاتحی - طاهره فاضلی - بیان فتاحی - سیروس فتحی - کوروش فتحی - رابعه فروردین - ابوبکر فطنی - چینی فیضی- حبیب فتحنائی - کیوان فروتن - شورش فروتن - بهزاد فرج الهی - کاظم فرج الهی - کژال فتاحی - مریم قاسملو - پژمان قادری - وفا قادری - زینب قباد پور- یداله قطبی - محمود قلی زاده - صالح قهرمانی- عبداله کاظمی - فهیمه کاملی - سورام كریمی - سیف اله کمانگر - عطیه کمانگر - ناصر كمانگر - مرتصی کمساری - شاهرخ کریمی - رحمان كریمیان - چیمن کیخسروی -علی کریمی - شهناز گلزاری - شعله گودرزی - محمد گویلیان - اقبال لطیفی -شهناز لرکی - بردیا مارابی - افسانه ملا زینل - فرید مجیدی - مینا موحد -جلیل محمدی - علی محمدی- عباس محمودی- مجید محمودی - فیروز محمدزاده- شمس الدین مرادی - زاهد مرادیان - غریب مرادیان - آزاد مرادی نیا - پروین مرادی نیا - اسعد مریوانی - مسعود مریوانی - صباح ملکی - کمال ملکی -مجید ملکی -نادر ملكی- ستار ملایی - سیروان مجیدی - ایوب مجیدی - احد محمودی -جهانگیر محمود ویسی - حامد محمودی نژاد - لاله محمدی - وحید مختارپور - محمد مولانایی - فردین میرکی - محمد امین میرکی - شریفه محمدی- منیره محمدی- نوشین محمدی - هدی محمدی - مریم میرکی - بهمن محمدی - سعید مقدم - منصور محمد - کوکب محمدی - فردین مهدی - عمر مینایی -كیوان مرادی - فرزاد مرادی نیا - خبات مرادی - مازیار مهرپور - دیاکو مردوخی - نسرین محمدی -علیرضا موثقی- منیره موحد- سیاوش موحد- نادر نادری- شاپور نادری - جهانگیر نادری - جهانپور نادری - جهانسوز نادری - فایق نامداری - کوروش نامداری - پروین نامداری - نقشین ناصری - فردین نگهدار -هوشیار نجاری - نامق نیکدل- پدرام نصرالهی - گوهر ناصری - افشین ندیمی‌پور - علی اکبر نظری - صدیقه نظری - سید رضا نعمتی پور- آرمان نوری زاد -لیلانیكو خصال- محمدعلی نیكوخصال- حسین نظیف كردار- آزاد ورمزیار - احسن وزیری - آزاد وكیلی - اشكان وكیلی -جهانبخش وكیلی - میلاد وكیلی - طه ولیزاده - عباس هاشمپور - میترا همایونی - آمانج یوسفی - قانع یوسفی - پروین یوسفی نژاد
*******************

جای کارگران در زندان نیست!
کارگران و مردم آزادیخواه! 
اخیراً دور تازه ای از احضار، بازداشت و زندانی کردن کارگران و فعالین کارگری تشدید شده است. ٧ تن از فعالین کارگری به نامهای خالد حسینی، وفا قادری، علی آزادی، غالب حسینی، بهزاد فرج الهی و حامد محمود نژاد از اعضای کمیته ی هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری و شریف ساعدپناه عضو اتحادیه آزاد کارگران ایران دستگیر و زندانی شده اند و تعدادی دیگر از فعالین کارگری تهدید یا احضار شده اند. این تهدید و ارعاب و دستگیری ها در حالی است که محمد جراحی، فریبرز رئیس دانا، شاهرخ زمانی، پدرام نصرالهی، رسول بداغی، عبدالرضا قنبری و بسیاری دیگر از فعالین کارگری و سیاسی همچنان در زندان به سر می برند.
 
فعالین کارگری در شرایطی بازداشت و محاکمه می شوند که قشر فرودست و زحمتکش از نظر درآمد در شرایط اسفباری به سر می برند و هرروزی که می گذرد قدرت خرید طبقه کارگر پائین می آید و امید به زندگی را از دست می دهند. در چنین شرایطی کارگران و فعالین کارگری برای دفاع از مطالبات و حقوق از دست رفته خود راهی جز ایجاد تشکل مستقل کارگری ندارند. آیا سزاوار است کارگران و فعالین کارگری که چرخ اقتصاد کشور را به چرخش در می آورند در آستانه عید نوروز به خاطر حق خواهی و درخواست یک زندگی شرافتمندانه زندانی شوند و خانواده و فرزندان این زحمتکشان را چشم انتظار گذاشت؟ جای این زحمتکشان در زندان نیست بلکه آنها باید در آستانه عید نوروز در کنار خانواده، همکاران و هم طبقه ای های خود قرار بگیرند. من و هم طبقه ای هایم برای دفاع از کارگران زندانی ساکت نخواهیم نشست و بازداشت و زندانی و محکوم کردن کارگران را محکوم می کنیم.
کارگران، تشکل های کارگری و نهادهای اجتماعی و حقوق بشری داخلی و خارجی! 
از شما می خواهم نسبت به سرنوشت کارگران زندانی بی تفاوت نباشید و از هر طریق ممکن به ادامه بازداشت آنها اعتراض و خواستاری آزادی همه کارگران زندانی باشند.
رضا شهابی 

عضو هیات مدیره و خزانه دار سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه
 

٢٩ اسفند ١٣٩١
*******************

بهار آمد نبود اما حیاتی!

فرا رسیدن بهار می تواند آغازی نو در مسیر ساختن یک زندگی بهتر باشد؛ آغازی برای ترک زشتی ها و عادات بد و شروعی تازه برای یک زندگی انسانی همراه با آسایش و رفاه برای تمام جامعه و نه تنها برای درصد کمی از آن. پس به استقبال نوروز می رویم، برای با هم بودن، بهتر بودن و بهتر زیستن. 
هموطنان عزیز! نوروز در حالی فرا می رسد که سال گذشته سالی پرفراز و نشیب برای اکثریت زحمتکش جامعه بود؛ مردم در شرایط سخت اقتصادی و معیشتی، تورم افسارگسیخته، نداری و بیکاری سال را به آخر رساندند! از صمیم قلب امیدوارم در سال جدید با اتحاد و همبستگی طبقاتی بتوانیم گامی در مسیر زدودن تاریکی ها و ناعدالتی ها برداریم و زندگی بهتری برای فرزندان مان - که آینده متعلق به آنهاست - بسازیم.
 
سال نو و عید نوروز را به عموم کارگران، زنان و مردان آزادیخواه و عدالت طلب ایران، افغانستان و دیگر کشورهای منطقه که نوروز را جشن می گیرند و هم طبقه ای هایمان در سراسر جهان و همچنین به همکاران عزیزم در سندیکای کارگران شرکت واحد تهران و حومه و نیز معلمان، پرستاران، دانشجویان، زنان و مادران داغ دیده، شخصیت های مردمی و کلیه کارگران زندانی، زندانیان سیاسی و خانواده های آنان شادباش می گویم و آرزو می کنم که سال جدید عالی ترین و شایسته ترین دستاوردها را برای همه این عزیزان به همراه داشته باشد.

نوروز ١٣٩٢ 

رضا شهابی
 

عضو هیات مدیره و خزانه دار سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه

هیچ نظری موجود نیست: