لوموند : سرکوب نمیتواند اعتراضات مردم را خاموش کند ، جنبش سبز برای روز دانشجو آماده میشود
ماری کلود دکامپ ، نویسنده برجسته لوموند ، روزنامه عصر پاریس ،در شماره 27 نوامبر مقاله مفصلی را به تدارکات مردم برای 16 آذر و آماده شدن جنبش سبز برای شرکت در روز دانشجو اختصاص داده است ودر این مقاله به طور مفصل به بررسی جنبش سبز پرداخته و فعالیتهای اعتراضی مردم را در آستانه آغاز ششمین ماه حیات جنبش سبز مورد بررسی قرار میدهد ، دکامپ با اشاره به تاکیتیک های مردم معترض در راهپیمایی روز قدس و سالروز اشغال سفارت آمریکا که در هر دو مورد مردم با در دست داشتن روبان های سبز وارد راهپیماهای رسمی و حکومتی شده و با شعارهای خود عرصه را بر طرفداران نظام و احمدی نژاد تنگ کرده اند ، به این نتیجه میرسد که گرچه رژیم برای مبارزه با معترضین و تأمین امنیت به ظاهر برنده شده است ولی در رابطه با کنترل و مجبور کردن مردم به طرفداری ظاهری از نظام ، نبرد را باخته است . ماری کلود دکامپ با طرح این سؤال که مگر مردم معترض چه میخواهند ؟ خود پاسخ میدهد ، غیر از حقوق اولیه و بدیهی شهروندی که تقاضای همیشگی و هم آنهاست ، جواب به این سؤال ساده نیست ، ولی از تنها مسئله ای که میتوان مطمئن بود این است که دیگر مطالبات مردم ایران در شعارهای روز اول خلاصه نمیشود و اینک ابعاد وسیعتری یافته است ، نویسنده لوموند در باره راهبری و رهبری جنبش اعتراضی مردم معتقد است ، دستگیری مغزها و نخبه های برجسته این جنبش و همزمان ادامه یافتن اعتراضات با ابعاد و تاکیک های جدید نشان داد جنبش سبز مردم ایران به رهبری خاصی متکی نیست و به همین دلیل است که رژیم در کنترل آن ناتوان و آشفته شده است ، نویسنده در پایان اشاره میکند که رهبران نظام مذهبی ایران بنا به اجبار تصمیم دارند از طریق بخش بسیجیها در خیابانها و سرکوب مردم ، این جنبش را منترل کنند

درخواست برای روشن شدن 'زوایای نامعلوم' قتل کیانوش آسا
بی یی سی : منابع خبری اصلاح طلبان در ایران می گویند که خانواده کیانوش آسا، یکی از کشته شدگان حوادث پس از انتخابات در این کشور، خواهان روشن شدن ابهامات در مورد چگونگی قتل او و محاکمه عاملان آن شده اند
وبسایت هایی مانند کلمه (نزدیک به میرحسین موسوی) و ادوار نیوز (متعلق به سازمان دانش آموختگان ایران اسلامی – ادوار تحکیم وحدت) متن نامه سرگشاده ای را منتشر کرده اند که توسط فاطمه فلاح (مادر) و کامران آسا (برادر) کیانوش آسا خطاب به رئیس قوه قضائیه ایران و کمیته حقیقت یاب مجلس شورای اسلامی نوشته شده است
در این نامه آمده است که آقای آسا روز ۲۵ خرداد در جریان تجمع معترضان به نتایج اعلام شده انتخابات ریاست جمهوری ایران در میدان آزادی مفقود شده و جسد او حدود ۱۰ روز بعد در پزشکی قانونی توسط اعضای خانواده اش شناسایی شده است
به نوشته خانواده آقای آسا، شاهدان عینی گفته اند که او را در حالی که در اثر اصابت "تنها یک گلوله به پهلویش" زخمی شده بود، دیده اند، اما به هنگام مشاهده جسد او در پزشکی قانونی توسط اعضای خانواده، محل اصابت گلوله دیگری بر گردن او هم دیده می شده که معلوم نیست چه زمانی و توسط چه کسی به او شلیک شده است
مادر و برادر آقای آسا در نامه سرگشاده خود نوشته اند که بر اساس اعلام پزشکی قانونی، جسد او چهار روز بعد از حادثه ۲۵ خرداد به پزشکی قانونی تحویل شده و آنها می خواهند بدانند در این چهار روز چه بر سر او آمده است
در نامه سرگشاده اعضای خانواده آقای آسا آمده است: "گزارش پزشکی قانونی ناقص بوده و تنها علت فوت را اصابت گلوله عنوان کرده و به روز فوت و اینکه گلوله های موجود در بدن از یک جنس یا جنس های متفاوت بوده تا نوع و شکل مرگ مشخص گردد اشاره ای نکرده است"
آنها از قوه قضائیه و نمایندگان مجلس ایران خواسته اند که در مورد "زوایای نامعلوم" قتل آقای آسا تحقیق کنند و ببینند که او "قبل از مرگ یعنی در روزهای ۲۵ تا ۲۹ خرداد در چه شرایطی بوده؟ کدام روز جان خود را از دست داده؟ محل نگهداری اش کجا بوده و آیا بدن زخمی اش تحت درمان مناسبی قرار گرفته یا نه"؟
مادر و برادر آقای آسا خواسته اند که نتیجه تحقیقات قوه قضائیه و مجلس در اختیار آنها قرار گیرد و "قاتل یا قاتلان" او محاکمه و مجازات شوند
کیانوش آسا، دانشجوی مقطع کارشناسی ارشد رشته مهندسی شیمی بود که در جریان اعتراضات پس از انتخابات ریاست جمهوری ایران کشته شد و پیکرش در زادگاهش، شهر کرمانشاه به خاک سپرده شد.
کامران آسا، برادر کیانوش اواسط مردادماه در گفت و گویی با بی بی سی فارسی گفته بود که اعضای خانواده آسا در مورد قتل برادرش به قوه قضائیه شکایت کرده اند و پرونده ای در این زمینه تشکیل شده است.
شرکت کنندگان در مراسم چهلم کیانوش آسا در کرمانشاه که جمعیت بزرگی را تشکیل می دادند، پس از پایان مراسم دست به راهپیمایی زدند
مأموران حکومتی با تظاهرکنندگان برخورد کردند و ۱۰ تن از آنها را بازداشت کردند
بازداشت شدگان پس از ۲ روز آزاد شدند

مادران عزادار - آب نمای یک پارک بزرگ
رادیو فرانسه : نه سرما و نه سرو صدای تلویزیون بزرگی که بالای آب نمای اصلی پارک کار گذاشت شده هم نتوانست از تجمع مادران قربانیان حوادث اخیر پس از انتخابات دهمین دوره ی ریاست جمهوری جلوگیری کند. ساعت پنج بعد از ظهر بود و مادران کم کم با لباس های مشکی در پارک جمع می شدند سربازان اما مصمم بودند تا از ایجاد هر گونه تجمعی جلوگیری کنند . مادران آرام و بی صدا دور آب نمای بزرگ پارک لاله که در وسط پارک قرار دارد شروع به حرکت کردند. در حالی که هر لحظه به تعدادشان اضافه می گردید، همچنان ساکت و آرام به دور آب نمای اصلی پارک که در کنار آن آلاچیق هایی برای استراحت تعبیه شده بود در حرکت بودند. عمو پورنگ در تلویزیون بزرگ بالای آب نما که دست کمی از یک سینما نداشت سعی داشت با همکاری بچه های دستیارش امیر مهدی و متین و به کمک نمایش و ضرب المثل و شیرین کاری به بچه بگوید که دروغ کار زشتی است و دروغگو دشمن خداست. سربازان مدام جمعیت را پراکنده می کردند و اجازه ی تجمع را نمی دادند، چند تایی از مادران با سربازان که اغلب جوان بوده و معلوم بود که دوره ی نظام وظیفه ی خود را می گذراندند وارد بحث شدند. اما سربازان مدام تکرار می کردند که آنها مامور هستند و معذور، برخی از مادران نیز با سربازان همدردی کرده و سعی می کردند از حوزه ی ماموریت آن ها خارج شوند تا دردسری برای آنها پیش نیاید، از همین روی مادران کم کم به سمت در غربی پارک کشانده شدند. در آن جا در دسته های چند تایی به راه پیمایی سکوت پرداختند
خانم میم می گوید از صبح ساعت نه به داخل متروی تهران می روم و در خطوط شلوغ وارد واگن ها می شوم عکس فرزندم را از کیفم بیرون می آورم و درباره ی او با مردم صحبت می کنم از این طریق اطلاع رسانی می کنم او می گوید تاکنون حتی یک نفر هم پیدا نشده که بخواهد با من برخورد تندی داشته باشد مردم همه همدلانه به حرف های من گوش می دهند زنان گاه حتی با شنیدن سن و سال فرزندم و اینکه با خون جگر خوردن های من و پدرش تازه به دانشگاه راه یافته بود می گریند. او می گوید من از این طریق یاد فرزندم را زنده نگه می دارم
خانم الف نیز عکس کوچکی از فرزندش را از کیف مشکی خود درآورده و می گوید هر شنبه به اینجا می آیم و هر موقع که مناسب باشد آن را از کیفم خارج می کنم و در بالای سرم نگه می دارم نمی توانم آرام بگیرم ما هم فرزندانمان را از دست داده ایم و هم تحت فشار هستیم اما من از خون فرزندم نمی گذرم تا قاتلش را نیابم آرام نمی گیرم
خانم دال می گوید اوایل می توانستیم به یاد کشته هایمان شمعی بیافروزیم اما مدتی است که فشارها افزایش یافته و ما ترجیح می دهیم در سکوت حضور خود را اعلام نمائیم. او می گوید شب های جمعه به یاد فرزندم یک شمع در جلوی در منزلم روشن می کنم که بعد از گذشت چند ساعت تبدیل به ده ها شمع می شود مردم و همسایه ها هر کدام شمعی به یاد فرزندم در مقابل در منزل ما قرار می دهند او می گوید تنها همین همدردی ها است که باعث تسلای دل مادران می شود
خانم سین می گوید چهار ماه است از فرزندم بی خبرهستم او در جریان تظاهرات هجدهم تیر ماه و سالگرد حمله به کوی دانشگاه دستگیر شده در طول این مدت تمامی مراکز و نهادهای قضایی و امنیتی و یا هر جایی را که او احتمال می داده که از پسرش خبری داشته باشند زیر پا گذاشته او می گوید هنوز نا امید نیستم هر روز به امید یافتن نشانه ای از فرزندم از خانه بیرون می آیم
مادران هم چنان در اطراف پارک مشغول به راه پیمایی هستند سربازها هم مشغول تذکر پس از چند دوری کم کم از تعداد جمعیت کاسته می شود ساعت از هفت بعداز ظهر گذشته است چند تایی سرباز در مقابل در جنوبی و غربی پارک به گفتگو با یکدیگر مشغول اند و چند تایی هم مشغول تماشای اخبار ورزشی از تلویزیون بالای آب نمای اصلی پارک لاله هستند. مادران پراکنده شده اند با هم قرار هفته ی آینده را گذاشتند. سربازان می دانند وضعیت تیم های منچستر و چلسی در جدول لیگ مسابقات چگونه است.
سیما حامد از تهران

هیچ نظری موجود نیست: