عموما جنبش ها وحرکتها چهره خود را در رهبرانشان مشخص میکنند. این جنبش با اینکه پتانسیل بالای ناراضی گری از رژیم را با خود دارد و لی چهر ه های آن متاسفانه همان افراد رژیم میباشند. پس این جنبش تاکنون د رحد همان دعواهای رژیم مانده است . اگر امروز رفسنجانی ,امید , میشود این جنایتکار ویا دیگر اعضای غالب و مغلوب رژیم باید گفت که این از ضعف مخالفان جدی این رژیم بوده است . واکنون یک عده میخواهند این جنایتکاران را به مردم اینگونه معرفی کنند که این ها جاده باز کن هستند . در یک کلام این ها دشمان مردم میباشند وتعارف هم نداریم این را همانگونه که قبلا گفته شد سابقه آنها نشان میدهد. در گذشته هم این آقایان میگفتند که باید در انتخابات شرکت کرد وتبلیغ میکردند که شرکت در انتخابات میتواند رهگشا باشد و درکادر این رژیم میتوان با انتخابات ,رفرم,ایجاد کرد . ودر زمان خاتمی هم همین قصه تکراری را بیان کردند که مردم پشت یک جناح از رژیم خواسته هایشان را پیش بردند. د رحالیکه خاکمیت خامی هم د ر ماهیت رژیم تغییر ی ایجاد نکرد. اینکه مردم خواسته هایی دارند که بالاتر از ظرفیت رژیم است یک بحث است ولی مردم را بدنبال نخود سیاه کشاندن حرف دیگر . شما مردم را بدنبال نخود سیاه میکشید. این جنبش دارای یک جهره رادیکال نیست که صدایش رادیکال باشد رادیکال به مفهوم آزادی خواهی ورهایی از کل رژیم جمهوری اسلامی . این جنبش چهره مردمی ندارد حرفش را در کلمات رفسنجانی میجوید در چهره موسوی میجوید. بس کنید ومردم را فریب ندهید وحقیقت را به مردم بگویید از تاکتیکهای شکست خورده توده ای و اکثریتی که در تاریخ ما جز توهم و فریب مردم رابه همراه داشته است دست بردارید . مردم باید بدانند که تنها با سقوط این رژیم ویک دولت مردمی برآمده از طبقه زحمتکشان و رنجبران ودیگر اقشار زحمتکش جامعه که نود در صد قشر ندار جامعه را بقول خود رژیم تشکیل میدهند میتواند جامعه را به سوی رهایی ببرد. دولتی که قدرت رابه خود مردم باز گرداند با شوراها . دولتی که ضد امپریالیست و ضد اسثتمار وضد سرمایه داری باشد ودر این کادر بسیار ی از گروههای اپوزیسیون جا نمیگیرند. حال حتی میتواند عبا وعمامه برود و کراوات ولبخند ژکوندی متفاوت با دستکش های سفید و کروات و روسری قرمز جای آنرا بگیرد . برای مردمی که باید کلیه اشان را بفروشند تا امورات زندگی را بگذارنند چه فرقی میکند که کراوات غارتشان کند ویا ملا ؟ روشنگری عزیز هم اگر چپ است باید مصلحت اندیشی را کنار بگذارد و حقیقت را به مردم بگوید تا به کی مصلحت اندیشی تا به کی دنبال ارتجاع دویدن ؟ بله دندان خراب را باید کند وبییرون انداخت واین دندان فاسد نه ,نظام آخوندی, الست بلکه نظام سرمایه داری جمهوری اسلامی است . مردم ما باید بدانند که آزادی که آنها میطلبند آزادی از بند هزار فامیل و آقازاه ها و ملاهای سرمایه دار و کرواتی است آنها باید بدانند رهایی آنها بدون عدالت اجتماعی ممکن نیست باید بدانند که مرگ بر جمهوری اسلامی مقدمه ای است بر مرگ بر سرمایه داری وزنده باد عدالت شورایی سوسیالیستی باید باشد وگرنه دوباره به دره مرگ دیکتاتوری رها میشوند . این خیال باطل است که بتوان در ایران ساختار سرمایه داری وابسته را حفظ کرد و دمکراسی در حد دمکراسی بورژوایی برقرار کرد این یک دورغ دیگر است . هردولت سرمایه داری دیگر که سرش به آخور امپریالیستها گیر داشته باشد ودر جهت حفظ منافع آنها باشد در واقع در مقابل همان قشر ندار نود درصدی بازهم خوهد ایستاد وسرکوب خواهد کرد
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر