26تير:جزئيات بيشتر از حمله لباس شخصی ها به مهدی کروبی *سرنشينان ماشين نيز زخمی
شده اند و گويی که رگ دستان آنها را زده باشند خون به آسمان فواره می زد
... سحام نيوز: نيروهاى لباس شخصى در حاشيه نماز جمعه تهران با حمله به مهدی کروبی به او تعرض کرده و وی را مورد اهانت قرار دادند . حسين كروبى فرزند مهدى كروبى با اعلام اين خبر گفت :"هنگامى كه پدر من در خيابان هاى نزديك به دانشگاه تهران به سمت اين دانشگاه حركت مى كرد مردم بسيارى پشت سر او حركت مى كردند و با سر دادن شعارهايى در حمايت از وى خواستار احقاق حقوقشان بودند كه به ناگهان پليس ضد شورش كه در مقابل ايستاده بودند اقدام به تيراندازى هوايى كردند كه در اين حال آقاى كروبى به جمعيت اعلام كرد كه بيش از اين جلو نيايند و خودش در صف اول به نماز جمعه خواهد رفت . " وى ادامه داد : "در اين زمان پدرم را سوار بر ماشين كردند كه به دانشگاه ببرند ولى هنگامى كه مقابل دانشگاه پياده شد تعدادى از نيروهاى لباس شخصى مقابل در ايستاده و به او حمله كردند و او را مورد تعرض قرار دادند به طورى كه عمامه وى از سرش افتاد . انها به فحاشى پرداخته و الفاظ بسيار زشت و زننده اى را به كار مى برند . در همين حال محافظين با سختى آقاى كروبى را وارد دانشگاه كردند. " وی با اعتراض به چنين رفتارهايی و ابراز تاسف از چنين برخوردهايی گفت: " هنگامی که با زحمت توانستيم آقای کروبی را به داخل دانشگاه ببريم بنده به علت ازدحام نتوانستم وارد دانشگاه شوم و وقتی که بيرون ايستاده بودم شاهد ان بودم که فرمانده لباس شخصی ها با بی بسيم به انها خسته نباشيد می گفت و تاکيد می کرد که کارتان را بسيار خوب انجام داديد. " وى گفت : "هنگام برگشت نيز تعدادى از نيروهاى لباس شخصى به فحاشى عليه آقاى كروبى پرداختند. " حسين كروبى همچنين با اشاره به دلجويى مهدى كروبى از مردم گفت : " هنگام برگشت به منزل پدر من در برخى از خيابان ها از ماشين پياده شد و با مردم صحبت و از انها دلجويى كرد و مردم نيز شعارهايى را در حمايت از وى سر دادند . " فرزند كروبى همچنين با اشاره به صحنه اى كه در حاشيه يكى از خيابان ها شاهد ان بوده است گفت : "من متاسف شدم كه در جمهورى اسلامى شاهد چنين صحنه هايى بودم ." وی افزود : "هنگامی که قصد برگشت به منزل را داشتم شاهد ان بودم که تعدادی از نيروهای لباس شخصی اطراف يک دستگاه ماشين پژو پرشيا جمع شده اند و البته دو نفر از انها به روی سقف ان ماشين ايستاده و اقدام به تخريب ان می کردند در همين حال مشاهده کردم که سرنشينان ماشين نيز زخمی شده اند و گويی که رگ دستان انها را زده باشند خون به اسمان فواره می زد و من بسيار از مشاهده اين صحنه متاسف شدم
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر