"پیش آر پیاله را که شب می گذرد"
گفتگوی ویژه در رابطه با مراسم اول ماه مه 20
09
آنچه که در ذیل تقدیم می گردد، گفتگوئی دوستانه می باشد که با تنی چند از کارگران و خانواده‌های کارگری صورت گرفته، که در جریان برگزاری مراسم روز جهانی کارگر، سال 1388 حضور داشته‌اند. هدف از این گفتگو انتقال تجارب، گفته‌ها و ناگفته‌های این روزمی باشد.
-----------------------------
مقدمه:
دوستان؛
نظام سرمایه‌داری، نظام تبعیض و نابرابری، فقر، بیکاری، استثمار و ... است.
با پیدایش سیستم و مناسبات تولیدی و شیوه تولید سرمایه داری، طبقه کارگر، که اکثریت جامعه ی انسانی را تشکیل میدهند، و تولید کننده‌ی ثروت‌های مادی و معنوی جامعه ی انسانی هستند، روز به روز به خاطر منافع سود پرستانه عده‌ی قلیلی، استثمار شده و هر روز، بیشتر از گذشته کارگران زیر چرخ‌های اقتصادی له شده و در این مناسبات بیرحمانه، به وحشیانه‌ترین وجه ممکن توسط حامیان سرمایه‌داری تحقیر و سرکوب می شوند.
افزایش ساعات کار، کاهش دستمزدها به چندین برابر زیر خط فقر، استثمار، بیکاری و اخراج کارگران و فعالین کارگری، قراردادهای موقت و سفید امضاء، ممانعت از ایجاد و یا سرکوب تشکل‌های مستقل کارگری، نا امنی محیط کار و عدم امنیت شغلی، سود پرستی بی حد و مرز و نجومی صاحبان سرمایه، توهین و تحقیر کارگران در محیط کار، سرکوب و زندان و صدها مورد دیگر که خاصیت ذاتی این گونه مناسبات اقتصادی بوده، هر روزه بر گرده ما کارگران سنگینی می‌کند. حال نظام سرمایه‌داری در بعد جهانی دچار بحران عمیقی شده است. تضادهای لاینحل و آشتی ناپذیر نظام سرمایه‌داری و نیز بحران موجود که ناشی از ذات و خاصه سیستم سرمایه‌داری است، باعث شده تا مفسرین آنها نیز از تبلیغ و ترویج‌های رایج خود در گذشته دست بشویند. نظام سرمایه‌داری هیچ آلترناتیو و بدیلی برای برون رفت از منجلابی که خود به پا کرده‌ است، ندارد. از دیگر سو، اشتیاق به ارتقا حقوق و کرامت بشر، برقراری جامعه‌ای انسانی بدور از تبعیض و استثمار، و نفرت و انزجار از سیادت، آمریت و استبداد، چون رویکردی فراگیر است، توهم به بی بدیل بودن نظام سرمایه‌داری، کم و بیش از بین رفته و باری دیگر اتکاء بر قدرت و حقانیت طبقه کارگر به عنوان تنها بدیل و علم رهائی بشر بر سر زبانها افتاده است. بر بستر این اوضاع، اعتراضات و اعتصابات کارگری در سطح گسترده‌ای در جریان است.
برپائی روز جهانی کارگر و گرامی داشت این روز تنها یکی از عرصه های مبارزاتی و طبقاتی کارگران در بعد جهانی، می باشد. کارگران در این روز- اول ماه مه- دست از کار می کشند و چرخ های تولیدی را از حرکت باز می دارند. اول ماه مه روز، رژه میلیونی و مارش اعتراض کارگران بر علیه تمامی مناسبات نظام سرمایه داری است. نظامی که مناسبات و وضعیت غیر انسانی را به کل جامعه ی بشریت تحمیل کرده است.
دوستان حاضر در این گفتگو، با بیان این مقدمه، از شما می خواهم که هر کدام برداشت و نظر خود را در مورد برگزاری مراسم روز جهانی کارگر بیان کنید تا با انتقال این گفته ها تجاربی در اختیار دیگران گذاشته باشیم.
من سوال خود را مطرح می کنم و شما در زمان پاسخ گوئی، لطف کنید که ضمن معرفی خود، به سوال طرح شده جواب دهید. امید است مثمر ثمر واقع گردد.
ازشما دوستان کارگرشرکت کننده در این گفتگو می خواهم در باره برگزاری مراسم روز جهانی کارگر، 2009 و چگونگی برگزاری این مراسم صحبت کرده و توضیح دهید که فراخوان برگزاری تحت چه عنوانی بوده است. هدف برگزاری روز جهانی کارگر چیست؟ آیا در حین برگزاری مراسم مامورین و پلیس با شما برخورد کرده اند یا نه؟ نقش خانواده های کارگری و زنان و کودکان در این مراسم چگونه بوده؟ مراسم امسال چه حرکت به جلو یا دستاوردها‌یی را در پی داشته است؟ و در کل آنچه را که لازم می دانید در باره این روز بیان نمائید.
قبلا از حضور و توضیحات شما بسیار سپاسگزارم . سهرابی

رضا امجدی هستم، کارگر و عضو" کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری"
با تشکر از شما بهزاد عزیز و درود های بی پایان به تمامی هم زنجیران، کارگران دست پینه بسته و خالقان همه نیاز های بشری که خود از نعمت داشتن آن محرومند.
مراسم روز جهانی کارگر، 11 اردیبهشت 1388 در پارک امیریه سنندج به دعوت کمیته برگزار کننده اول مه مه 2009 سنندج برگزار گردید. این مراسم در شرایطی کاملا پلیسی، توسط خانواده‌های کارگری گرامی داشته شد. ویژگی مراسم اول ماه مه، روز جهانی کارگر این بود که کارگران در اکثر شهر های ایران با قطعنامه ای مشترک و یکپارچه با دیدی طبقاتی این روز را جشن گرفتند. هر چند متاسفانه در سنندج و تهران تعدای از دوستان دستگیر و هنوز دستگیر شدگان پارک لاله تهران در بازداشت می باشند، اما این نشان از ترس حامیان سرمایه، از اتحاد و همبستگی کارگران را در بر دارد و من شخصآ دستگیری دوستان کارگر را محکوم و خواستار آزادی آنان هستم. در حین برگزاری مراسم در پارک امیریه سنندج همانطور که آگاهید پلیس و مامورین لباس شخصی حاضر در منطقه، به کارگران و خانواده‌هایمان حمله کردند که بچه های خرد سال خودم در این ضرب و شتم و پاشیدن اسپری فلفل و خردل به صورت آنها مصدوم شدند. ناراحت کننده است یا بهتر است بگویم فاجعه است!! . بله هیچ وقت از یادم نمی رود ناله کودکانه دختر شش ساله و پسرک 4 ساله ام که گریه می کردند و داد می زدند، بابا ، بابا ، صورت و چشمانمان سوخت ، بابا ...
اسم من سهیلا است ، سهیلای گله داری . اخراجی و اکنون کارگری هستم بی اجر و مزد. در کشورهائی مثل ایران، ما را خانه‌دار و مادر می نامند. بدون مزد، بدون بیمه، بدون مرخصی و استراحت، در گوشه خانه مشغول به کار هستم.
مراسم امسال همانطور که دوستمان رضا اشاره کرد به دعوت کمیته برگزار کننده اول ماه مه 2009 سنندج در پارک امیریه سنندج با حضور کثیری از کارگران و خانواده‌های کارگری برگزار گردید.
ابتدا پلاکاردهائی در رابطه با روز جهانی کارگر بر افراشته شد. مامورین از تمامی افرادی که به پارک وارد می‌شدند عکس و فیلم می گرفتند و افراد مشخصی را تحت تعقیب قرار میدادند .گوئی لازم بود که عکس یادگاری تهیه کنند!
در میان مردم حاضر در پارک، شیرینی و قطعنامه روز جهانی کارگر پخش می‌شد. مراسم شروع و قطعنامه قرائت شد. در این لحظه مامورین لباس شخصی به ما حمله ور شدند. کارگران با شعار "روز جهانی کارگر مبارک" – "کارگر، دانشجو اتحاد اتحاد" – " کارگر زندانی آزاد باید گردد" از حقانیت این روز دفاع نمودند. علیرغم میلیتاریزه بودن سطح شهر سنندج و بخصوص محل برگزاری مراسم، جمعیت کثیری توانسته بودند از این حلقه نظامی گذشته و در مراسم شرکت کنند. مامورین حمله خود را شروع کرده بودند. ضرب وشتم شروع شد. مشت و لگد، اسپری فلفل و خردل، توهین و فحا شی، پاشیدن اسپری فلفل و خردل بر سرو روی حاضرین و حتی کودکان وخردسالان. در یک آن، حرکت وحشیانه پلیس در سال 85 در حمله به کارگران و خانواده های کارگری اعتصابی شرکت ریسندگی پرریس سنندج برایم تداعی شد که چگونه در آن اعتصاب ما را در محاصره خود گرفته بودند و وقیحانه ما را با باتوم و اسپری و مشت لگد سرکوب کردند. ضجه و گریه کودکان رضا امجدی که بر اثر پاشیده شدن مایع اسپری بر صورت آنها سوزشی درناک را ایجاد کرده بود در ذهنم با ناله کودکان شیر خواره که همراه مادران خود در اعتصاب پر ریس بودند در هم آمیخت و تنها چیزی که به ذهنم متبادر شد کین و لعنت وصف ناپذیر به تمامی مظاهر بورژوازی بود.! پلیس ما را کتک زد و سعی داشتند که دوستان کارگر ما را دستگیر و بازداشت کنند که با مقاومت همسران و فرزندان کارگران مواجه شدند. به یاد دارم کودکانی که پلیس آنان را زیر لگد گرفته بودند و مادری خود را زیر مشت و لگد آنان می‌اندخت که فرزندش در امان باشد و پلیس بی رحمانه هر دو را میزد. دوستمان منصورکریمیان، که به شدیدترین وجه ممکن کتک کاری شد. در اثر این زد و خورد تعدادی آسیب دیدند و بچه‌هائی بودند بر اثر پاشیدن اسپری بر صورت آنان مصدوم شده بودند، بچه‌های رضا امجدی، دختر 6 ساله و پسر 4 ساله‌اش که از شدت سوزش با تمام توان گریه سر می دادند، دیاکو قادری کودک 9ساله ، و پسر11 ساله‌ام ، کیارش سهرابی و دیگران.
البته این اولین بار نبود که پلیس چنین رفتاری را نسبت ما انجام می داد، بلکه در اول ماه مه سال 85 در مقابل سازمان تامین اجتماعی و سال 86 در جلو روابط کار در خیابان صفری همچین رفتاری از آنان سر زده بود.
ویژگی این دوره به نظر من این بود که امسال در شهر تهران کارگران و فعالین کارگری توانستند با فراخوان مشترک چندین تشکل کارگری مراسم خود را برگزار کنند. هرچند متاسفانه تعداد 150 نفر از دوستان بازداشت شدند. من از این فرصت استفاده کرده و ضمن محکوم کردن دستگیری این دوستان خواستار آزادی بی قید و شرط آنان هستم. همچنین امسال برای اولین بار کارگران فرش غرب بافت کرمانشاه مراسم مستقل خود را برگزار کردند و در این مراسم قطعنامه سراسری تشکل‌های کارگری قرائت گردید و همینطور در شهر سقز کارگران توانستند با برنامه مشخص مراسم خود را برگزار نمایند. به نظر من روز جهانی کارگر روز اتحاد و همبستگی طبقاتی کارگران است. اول ماه مه روز اعتراض میلیونها کارگر در جهان است که برای دفاع از مطالبات خود به میدان می آیند و باید این روز به رسمیت شناخته شده و کارگران بتوانند آزادانه این روز را گرامی دارند. در پایان من هم از شما تشکر میکنم. زنده باد اتحاد و همبستگی طبقاتی کارگران.

محمد عبدی پور هستم . کارگر و عضو "کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری"
با تشکر از شما که این فرصت را در اختیار من گذاشتید تا در رابطه با مراسم روز جهانی کارگر، سال 1388 گفتگوئی داشته باشیم.
چند روز قبل از روز جهانی کارگر – 11 اردیبهشت – طبق روال گذشته ما در تدارک و مقدمات برگزاری این روز بودیم و قرار بود که این مراسم بدون در خواست مجوز برگزار شود.
دوستان کارگرما بر طبق روال گذشته مقدمات برگزاری مراسم روز جهانی کارگر را فراهم و در باره چگونگی برگزاری این روز بحث و تبادل نظر صورت گرفت و تصمیماتی گرفته شد که این روز- روز جهانی کارگر - باید بر اساس وظیفه طبقاتی گرامی داشته شود.
از جمله کار های صورت گرفته، تهیه شیرینی، تهیه تاریخچه روز جهانی کارگر، سخنران و مقاله های مربوطه بود.
در تاریخ 10 اردیبهشت 1388 یکی از مسئولین اداره اطلاعات سقز با مراجعه به محل کار من و محمود صالحی، با ایشان (محمود صالحی ) به گفتگو نشستند و توضیحاتی در رابطه با روز جهانی کارگر و گرامی داشت این روز برای نامبرده داده شد. ایشان از محمود صالحی سوال کردند که مراسم را برگزار می کنید؟ که آقای صالحی با قاطعیت گفتند حتما! این مراسم برگزار خواهد شد. سوال کردند شما از سازمان دهند گان هستید ؟ آقای صالحی گفتند بله. سوال دیگر این بود که آیا شما در مراسم شرکت می کنید؟ محمود صالحی گفت با توجه به اینکه من حکم تعلیقی دارم خودم شرکت نمیکنم اما جهت برگزاری مراسم، با بچه های برگزار کننده بر نامه ریزی می کنم.
مسئول اداره اطلاعات در باره رنگ قرمز پرچم سوال پرسید، که محمود صالحی در این رابطه توضیحاتی دادند. در همان حال که محمود صالحی و مسئول اداره اطلاعات با هم صحبت می کردند، جلال حسینی و چند نفر دیگر از کارگران داشتند پرچم قرمز را در نزدیکی محل دفتر تعاونی نصب می کردند. مسئول اداره اطلاعات به محمود صالحی گفت: جلال حسینی که داره پرچم نصب می کند!! وی متذکر شد که شما صبر کنید تا من به اداره رفته و موضوع را مطرح و به شما جواب بدهم. بعد از اینکه محل کار ما را تر ک کرد با محمود صالحی تماس گرفته شد که یکی از کارگران را جهت دریافت مجوز به اداره اطلاعات بفرستید. من (محمد عبدی پور) به نمایندگی به اداره رفتم بعد از صحبت‌هائی طولانی ناچار شدند که با برگزاری مراسم مستقل ما موافقت کنند، ولی از من تعهد گرفتند که خیابانها را نبندیم.
این در حالی است که چند ساعت بیشتر فرصت نمانده است. بعد ازظهر همان روز مقدمات مراسم را فراهم کردیم.
من به عنوان مسئول برگزاری و سخنران تعیین شدم. خانم نجیبه صالح زاده نیز به عنوان مجری انتخاب و آقای اسماعیل نیازی برای قرائت مقاله، آقای منصور صالحی تقدیم شعر، و دختر بچه خرد سالی به نام ... سرود یار دبستانی را خواند و خانم آرزو هجرا نی، قرائت قطعنامه پایانی را بعهده گرفتند.
بدون اینکه نیروهای امنیتی دخالتی کنند در صبح جمعه 11 اردیبهشت _ اول ماه مه _ روز جهانی کارگر در محل خیابان سه راه ملکی، تعاونی مصرف و مسکن کارگران، جشن گرفته شد که گزارش و عکس آن پخش شده و فیلم ویدیوئی آن را نیز در آینده ی نزدیک در اختیار عموم قرار خواهیم داد.
ویژگی روز جهانی کارگر امسال در سقز و شهر های دیگر این بود که کارگران با توجه به اینکه چندین نفرشان توسط نیرو های امنیتی احضار شده بودند و با وجود اینکه میدانستند احتمال سرکوب وجود دارد و با آنان برخورد خواهد شد و احتمال دستگیری و زندانی شدند را در بر دارد، اما با این وصف در برگزاری روز جهانی کارگر مصمم بودند. و همانطور که می دانید برگزاری این مراسم در سنندج و تهران با بر خورد و سرکوب پلیس مواجه شد، اما کارگران و فعالین کارگری ثابت کردند که طبقه کارگر در هر حال چه مجوز داشته باشند یا نه، در مراسم مستقل و طبقاتی خود شرکت می کنند و گرامی داشت این روز را حق مسلم خود میدانیم.
ویژگی های دیگر امسال، حضور کارگران و فعالین کارگری در تهران بود که برا ی اولین بار در پارک لاله تهران و با دادن فراخوان برگزاری این روز را اعلام داشتند. و دیگر آنکه، استقامت دستگیر شده گان در زمان بازداشت می باشد.
در پایان من هم همصدا با دیگر کارگران خواستار آزادی دوستان دستگیر شده اول ماه مه هستم و از دوستان شرکت کننده در این گفتگو و شما بهزاد عزیز تشکر می کنم.


لیلا خلیلی هستم. عضو" شورای زنان سنندج"
همانطور که دوستان اشاره کردند ، اول ماه مه 2009 روز جهانی کارگر در سنندج توسط "کمیته برگزار کننده اول ماه مه 2009 سنندج " فراخوان و در پارک امیریه سنندج برگزار گردید.
این مراسم در ساعت 17 بعد از ظهر روز جمعه 11 اردیبهشت با خواندن قطعنامه و نصب و برافراشته کردن پلاکاردهای مربوطه و پخش نقل و شیرینی در میان حضار شروع شد.
با توجه به فضای پلیسی حاکم بر محل برگزاری مراسم، شرکت کنندگان طبق معمول تلاش کردند در کمال آرامش و متانت مراسم را برگزار کنند، اما متاسفانه پلیس به جمع ما حمله ور شد و ما را مورد ضرب و شتم قرار داد. همانطور که شما و دیگر دوستان مطلعید نیروهای امنیتی و لباس شخصی قبل از برگزاری مراسم در محل مستقر و سعی داشتند با ایجاد فضای رعب و وحشت در میان حاضرین از برگزاری این روز ممانعت بعمل آورند. اما با این وصف مراسم در ساعت تعیین شده شروع شد. مراسم با خواندن قطعنامه شروع شد که مامورین لباس شخصی حمله ور شدند و با کتک کاری و پاره کردن پلا کاردها و تهدید و توهین سعی کردند تا ما را متفرق کنند. اما شرکت کنندگان با کف زدن و سر دادن شعار های "کارگران جهان متحد شوید"- " کارگر دانشجو معلم ، اتحاد اتحاد" – "زندانی کارگر آزاد باید گردد" به طرزی رزمنده به این اعمال سرکوبگرانه عکس‌العمل نشان دادند و با راهپیمائی حقانیت این روز را به نمایش گذاشتند. در ادمه این سرکوب مامورین با استفاده از اسپری فلفل و خردل و انواع اسپری های بی حس کننده و استفاده از باتوم حمله خود را شدت دادند. نکته قابل تامل و تاسف بر انگیز حملات عوامل ضد کارگری، اعمال سبعیت وصف نا پذیری بود که بر علیه شرکت کنندگان به ویژه کودکان و خردسالان صورت گرفت و مانند دیگر شرکت کننده آنها را موردضرب و شتم قرار می دادند و با پاشدین اسپری به صورت آنان این وقاحت را چندید برابر نمودند ، از جمله کودکان و افراد خردسالی که دوستان، رضا و سهیلا به آنان اشاره نمودند. همچنین 6 نفر در جریان این مراسم دستگیر که بعد از 24 ساعت آزاد شدند.
روز جهانی کارگر باید به عنوان تعطیل رسمی در تقویم کشور وارد شود. این روز باید آزادانه برگزار شود. در این روز تمامی چرخ های تولید باید از کار بایستد. روز جهانی کارگر، روز خالقان نعمات مادی است. کارگران باید این حق را داشته باشند روز خود را به هر شکل ممکن که خود تشخیص میدهند بر گزار نمایند.
یکی از ویژه گیهای مراسم روز جهانی کارگر امسال، فراخوان و قطعنامه مشترک کارگران و فعالین کارگری در ایران بود. هر چند این مراسم در تهران سرکوب و منجر به بازداشت تعدادی شد اما این اتحاد و همبستگی بارقه امیدی را در دل ها زنده کرد. من هم به نوبه خود دستگیری و بازداشت شرکت کننده در اول ماه مه تهران را محکوم و خواستار آزادی این دستگیر شدگان هستم. در آخر از شما و دوستان شرکت کننده در این گفتگو تشکر میکنم.

شکوه ساری هستم . کارگر خانه دار و همسر یک کارگر.
من به عنوان یک کارگر زن و همسر یک کارگر وظیفه خود می دانم به خاطر دفاع از زندگی کارگریمان در مراسم روز جهانی کارگر شرکت کنم. هر ساله من با دل و جان در این مراسم شرکت کرده ام و شرکت خواهم کرد. امسال به دعوت کمیته برگزار کننده اول ماه مه 2009 سنندج – 11 اردیبهشت – سال 88 روز جمعه ساعت 30/16 دقیقه بعد ازظهر به پارک امیریه رفتیم و حدودآ ساعت 17 بعدازظهر با وجود حضور نیرو های پلیس و لباس شخصی ها تعداد زیادی از کارگران همراه با خانواده ها یشان در این مراسم شرکت کرده بودند و مراسم با پخش شیرینی و خواندن قطعنامه شروع شد. اگر چه قبل از مراسم عده ای از فعالین کارگری را به سازمان اطلاعات خواسته بودند و نیرو های مسلح و لباس شخصی دور تا دور پارک امیریه را احاطه کرده بودند و لباس شخصی ها با دوربین از چهار طرف از جمعیت فیلم و عکس می گرفتند، با این وجود حدود 500 نفر کارگر و خانواده های کارگری در این مراسم حضور داشتند و شعار کارگران این بود- " کارگر زندانی آزاد باید گردد" – کارگر دانشجو اتحاد اتحاد "- زنده باد کارگر" –در همان ابتدا مامورین لباس شخصی حمله ور شدند و پلا کادر های را جمع و قطعنامه را پاره کردند و قصد دستگیری افرادی را داشتند. ما زنان و کودکان آنان را احاطه کرده و از دستگیری تعداد زیادی جلوگیری کردیم.
روز جهانی کارگر، روز اعتراض به حقوق پایمال شده کارگران است. از ویژگیهای این مراسم شرکت تعدادی از خانواده های کارگری در مراسم بود و ما می خواستیم مراسم را در پارک با خوشی و شادی و بدون هیچ درگیری و زد و خوردی جشن بگیریم ولی متاسفانه همانطور که انتظار می رفت نیروهای انتظامی و لباس شخصی ها بطور وحشیانه ای به زنان و بچه ها و مردان حمله کردند و مخصوصا ما زنان و بچه هایمان (همانطور که سهیلا به آنها اشاره کرد) را به خاطر دفاع از پدران و همسرانمان و دیگر کارگران مورد ضرب و شتم قرار دادند این حق ما کارگران و خانواده های کارگری است که روز جهانی کارگر را گرامی بداریم و جشن بگیریم چرا که تمام محصولات دنیا را کارگر تولید می کند و حق زندگی شایسته و انسانی را هم دارند.
پلیسها به جای گوش دادن به اعتراضات و برآورده کردن خواسته‌های‌مان، ما را مورد ضرب و شتم و توهین و افترا قرار دادند و وحشیانه با باتوم و اسپری فلفل و گاز آشک آور به ما حمله کردند و حتی به بچه هایمان هم رحم نکردند. نقش زنان و کودکان در دفاع از حقانیت این روز واقعا چشم گیر بود. شجاعانه از همسران و دوستان کارگر خود دفاع کردند.
امسال در اکثر شهر های ایران مراسم برگزار و فراخوان مشترک داده شد که در تهران تعداد زیادی از کارگران دستگیر شدند که باید خواستار آزادی این دوستان شد و این گونه سرکو بها را باید محکوم کرد.
من هم از همه دوستان شرکت کننده در این گفتگو و شما بهزاد عزیز تشکر می کنم.
وفا قادری هستم. کارگر شرکت نساجی شین بافت وعضو" کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری"
مراسم اول ماه مه 2009 (11 اردیبهشت 88) در اکثر شهرها بدعوت کمیته برگزار کننده روز جهانی کارگر، متشکل از تشکلها و کارگران کارخانجات مختلف و فعالین کارگری برگزار گردید. مراسم در سنندج نیز بدعوت کمیته بر گزار کننده در پارک امیریه سننندج و حدود ساعت 17 بعد ظهر روز جمعه برگزار شد. مراسم اول ماه مه امسال در حالی برگزار گردید که پیشتر از طرف سازمانهای امنیتی فعالین کارگری را خواسته و از آنان بازجوی بعمل آورده و با فشار از آنها تعهد گرفته بودند که در مراسم روز جهانی کارگر شرکت نکنند. در صبح روز جمعه 11 اردیبهشت هم در سنندج اقدام به بازداشت تعدادی از فعالین کارگری نمودند. نیروهای امنیتی، علیرغم مقاومت بازداشت شدگان، آنها را تا غروب همان روز در بازداشت نگه ‌داشتند. و این بخشی از تلاشهای آنها برای ایجاد جو رعب و وحشت در جهت ممانعت از برگزاری مراسم اول ماه مه بود. حتی مراسم دولتی امسال سنندج هم محدود به عده قلیلی از کارفرمایان و نمایندگانشان و عده کمی از کارگران متوهم و نمایندگان دولتی اداره کار بود. این نشان از کمر به سرکوب بستن دولت برای مقابله با اعتراضات کارگری امسال داشت. از نظر ما اقدامات اختناق آمیز و برنامه‌ریزی شده‌ نیروی امنیتی هر ابعادی به خود میگرفت، نمیتوانست مانع برگزاری مراسم مستقل روز جهانی ما در داخل شهر گردد. دلایل زیادی برای اثبات این واقعیت وجود دارد که من فقط به دو تای آنها اشاره میکنم. 1- اوضاع سیاسی و معیشتی و مبارزات چند ساله فعالین جنبش کارگری و فعالین سایر جنبشها تناسب قوائی را تامین کرده بود که امکان میداد مراسم خود را برگزار کنیم. 2- فعالین کارگری در سنندج اولین کسانی بودند که در دل اختناق شدید دهه‌ی 60 بار دیگر مراسمهای مستقل روز جهانی کارگر را در داخل شهر برگزار کردند. طی این مراسمها که 4 سال ادامه داشت قطعنامه‌هائی صادر شد که دادخواست کارگران علیه سیستم سرمایه‌داری بود و در آنها مطالبات حداقل و برحق کارگران فرموله شده بود. اگر چه این مراسمها و بخصوص گذشته این فعالین و عملکردشان جای نقد دارد، اما کارگرانی از ما به خاطر آن مراسمها زندان و دربدری کشیدند. سخنران اول ماه مه حتی در این راه جانش را از دست داد. ما به عنوان شریک آن تلاشها و حامل آن سنتها مصمم بودیم که روز جهانی خود را برگزار کنیم و کردیم. این سنت طبقاتی، تاریخ طولانی‌ایی دارد که از مبارزات طبقه کارگر جهانی به ارث برده شده است.
در سنندج علیرغم حضور گسترده‌ پلیس امینتی و لباس شخصیها، و عکس و فیلم گرفتن آنها از جمعیت و محاصره محل مراسم، جمعیتی حدود 500 نفر از کارگران و خانواده هایشان حضور داشتند. مراسم با پخش شیرینی و خواندن قطعنامه شروع شد، که در همان ابتدا با یورش پلیس امنیتی و جمع آوری پلاکاردها و پاره کردن قطعنامه، سعی در متفرق کردن جمعیت و تلاش برای دستگیری تعدادی نمودند. اما بالاخره کارگران و خانواده‌ها مواردی از قطعنامه را به شکل شعار بیان کردند که عبارت بودند از : کارگر زندانی آزاد باید گردد؛ کارگر اتحاد اتحاد؛ کارگر، معلم، دانشجو، اتحاد اتحاد؛ اخراج ممنوع! زنده باد کارگر و زنده باد اول ماه مه و..... جمعیت قصد ترک محل را داشتند که نیروهای امنیتی و لباس شخصیها با باتوم و گاز فلفل هجوم آورده و قصد دستگیری تعدادی از برگزار کنندکان را داشتند که با مقاومت زنان و مردان و حتی کودکان روبرو شدند. لازم میبینم در اینجا به شجاعت زنان اشاره کنم. البته این شجاعتها را ما در موارد زیادی و سالهاست که شاهد بوده‌ایم و و ما و جامعه با ادای احترام به این زنان مبارز و آگاه در عمل شجاعتهایشان را ستوده ایم. توحش نیروها حدی نداشت وگواه آن دستگیری کارگران و زنان و و حتی نوجوان 14 الی 15 سا له میباشد.

2- امسال ضرورت اتحاد و یکپارچگی را کارگران و فعالان کارگری درک نموده بودند و این بنیان بدعتی امیدوار کننده و پشت کردن فعالان به فرقه‌ها و اولویت دادن به مبارزات کارگری و طبقاتی بود که امید است این اتحاد عمل دوام یابد. بنظرم این صف بندی کارگران در مقابل سرمایه داری است. از ویژگی مراسم اول ماه مه میتوان شرکت فعال کارگران و خانواده هایشان را در مراسم بر شمرد و از دیگر ویژ گی آن اتحاد و همبستگی تشکلها و فعالین با هم بود. و از دیگر نکات بر جسته مراسم امسال در تهران و سایر شهرها را مستقل برگزار کردن، اعلام مراسم علنی نمودن و گستردگی و اتحاد و یک پارچگی آن می باشد. واقعآ امسال کارگران قصد داشتند به دور از خشونت نیروهای امنیتی و در گیری و زدو خورد روز جهانی کارگر را برگزار کنند و به همین منظور پارک را در نظر گرفتند، اما حضور نیروهای امنیتی فضا را نا آرام و باعث زد و خورد و کتک کاری و دستگیری کارگران و خانواده هایشان گردید. ما کارگران تمام نعمت‌های روی زمین را خلق کرده ایم اما خود از آن بی بهره ایم و این حق ماست که از زندگی در شان انسان برخوردار باشیم و برای رسیدن به آن تلاش و اعتراض کنیم و حق ماست که هر طور دلمان بخواهد این روز را جشن بگیریم و باید مراسم مستقل این روز به رسمیت شناخته شود. این مراسم اعتراض ما کارگران به کلیت سیستم سرمایه‌داری در سراسر جهان است.

3- هما نطور که میدانیم روز جهانی کارگر روز اعتراض کارگران به تمام نابرابری‌ها و بی عدالتی هایی است که سیستم سرمایه‌داری به ما و بشریت تحمیل نموده است. این روز متعلق به تمام کارگران و مزد بگیران جهان است. برای ما کارگران این روز یاد آور جانفشانی‌ها و و از خود گذشتگیهای هم طبقه‌ای‌هایمان در طول تاریخ سیستم طبقاتی بخصوص سرمایه داری در سراسر دنیاست. مراسم این روز را برگزار میکنیم تا در ضمن بزرگداشت و یاد بود کارگرانی باشد که برای تحمیل خواسته‌هایی مانند: کاهش ساعت کار، امنیت شغلی، بیمه‌های بیکاری و درمانی، برابری حقوق زن و مرد، شرایط بهتر کار و ایمنی، حق ایجاد تشکل و در کل گرفتن سهم بیشتری از دسترنج تاراج شده‌مان از سیستم سرمایه‌داری با شجاعت، تلاش و تحمل شکنجه، زندان، تبعید، شلاق، اخراج و......... کوشیدند از حقوق و کرامت ما کارگران دفاع کنند. ما در این روز در ضمن برای اعتراض به زندگی سرشار از فقر، بیکاری، بی حقوقی، بی مسکنی، اخراج و دستمزدهای چند برابر زیر خط فقر و در کل برای خلاصی از تمام تبعات شوم این سیستم، و برای حق ایجاد تشکل‌های مستقل و طبقاتی و واقعیمان به میدان میاییم و اعتراض می کنیم. خواسته‌ها و مطالباتمان را بیان نموده و برای تحمیل آن به سیستم سرمایه‌داری تلاش می‌کنیم. این میسر نمی‌شود مگر با اتحاد و یکپارچگی ما کارگران، و پشتیبانی و حمایت از هم طبقه‌ای هایمان در سراسر دنیا، چون ما کارگران بجز نیروی خود و مخصوصا نیروی متشکلمان در این دنیای نابرابر چیزی نداریم، و قدرت و توانای ما در همین نیرو و اتحاد ماست. سرمایه داران قدرت مالی دارند، دادگاه و پلیس و ارتش دارند و از آنها حمایت می کنند. در مقابل، ما کارگران اکثریت نیروی عظیم جامعه بشری هستیم و تولید کنندگان تمام نعمتهای این جامعه می باشیم، پس قدرت ما در نیروی سازمان یافته‌مان نهفته است و باید متشکل شده و متحد باشیم و با قدرت سازمانیافته و اتحادمان خواسته‌هایمان را به سرمایه‌داری تحمیل نمائیم. و در این مبارزه با همکاری و همدلی بیشتر متحدانه در مراسم روز جهانی کارگر شرکت کنیم. این روز مختص به کارگران است و باید بدور از هرگونه تفرقه و نگرش فرقه‌ای مانع از ایجاد شیوه‌ها و نگرش‌های غلط و تفرقه انداز بوده و مانع بر هم زدن این اتحاد و یکپارچگی شویم و مراسم و اعتراض خود را هر چه با شکوهتر برگزار کنیم.
4- همانطور که گفتم هدف ما، برگزار کنندگان مراسم روز جهانی کارگر، این بود که به نیروهای امنیتی امکان ندهیم که بهانه‌جوئی کنند، حمله کنند و مراسم و آرامش ما را بهم بزنند. دقیقا به همین خاطر بود که پارک امیریه ‌را برای تجمع و برگزاری مراسم انتخاب کردیم. اما معلوم گشت که عوامل سرمایه‌ حتی از انعکاس و بیان درد دل و خواسته‌ها و مطالباتمان در پارک هم میترسند. پس در همان ابتدا حمله کردند و ما کارگران، زن و مرد باهم، متقابلا از خود دفاع نمودیم. حتی کودکان ما به حمله‌های وحشیانه‌پلیس پاسخ دادند. از خاطره های بیاد ماندنی این روز دفاع و مقاومت جانانه زنان و کودکان در مقابل حملات آنان بود. این حملات در دل کودکان ما تخم نفرت را کاشت. پسر 9 ساله من که آرزوی پلیس شدن را داشت بخاطر برخورد غیر انسانی و ناشایست پلیس، آرزویش را به دور ریخت و از این شغل بیزار گشت.

صدیق سبحانی هستم .کارگر اخراجی نساجی کردستان عضو " کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری"
ضمن سلام و خسته نباشید به دوستان حاضر در این گفتگو که قرار است در باره اول ماه مه 2009 صحبت کنند.
باید بعرض برسانم، برگزاری مراسم روز جهانی کارگر، اعتراض به تمامی مناسبات سرمایه‌داری جهانی است. و گرامی داشت یاد و خاطره و فدا کاریهای انسانهای سوسیالیست، صادق و شریفی است که برای رهائی انسان از هر نوع نا برابری، بی عدالتی های اجتماعی، اقتصادی، بی حقوقی در مناسبات ظالمانه بورژوازی و برای یک زندگی، که در شآن انسان باشد جان دادند، که باید این روز برگزار شود. این روز، روز همبستگی و اتحاد طبقه ی کارگر در سراسر جهان در مقابل سیستم سر مایه دارای است. ویژگی برگزاری اول ماه مه 2009 میلادی در این بود که جمعی از کارگران و فعالین و تشکلات کارگری، جدا از گرایشات فکری و سلیقه ای به عنوان یک خواست طبقاتی بر علیه مناسبات سرمایه داری متشکل تر بودند و در کشور ایران این اتحاد و همبستگی مایه ی دلگرمی، بود. در مراسم یک مه 2009 در ایران، تشکلات ونهادهای کارگری به این نتیجه رسیده بودند که با اتحاد و همبستگی در داخل کشور و از طریق همبستگی با هم طبقه ای های خود در سراسر جهان بهتر خواهند توانست کارهای خود را پیش ببرند. این آغاز و نقطه عطفی است برای یک مبارزه ی متحد علیه مناسبات و سیستم سرمایه داری جهانی. من به این دلیل به پیشروی مبارزات آینده طبقه‌ی کارگر و تقویت مبارزه در راه رهائی از مناسبات سیستم سر مایه داری خوشبین هستم. مراسم روز جهانی کارگر -11 اردیبهشت - سال 88 در شهر سنندج که در پارک امیریه برگزار شد نسبت به مراسم‌های روز جهانی کارگر در سالهای گذشته تفاوت زیادی داشت. به این دلیل که چند تشکل کارگری در یک صف واحد- صف طبقاتی- قرار گرفتند. شاید بعضی ها سوال کنند که چرا مراسم در پارک امیریه برگزار شد و در داخل شهر برگزار نگردید؟ چند دلیل داشت 1- جو شهر سنندج متشنج و نا امن بود. 2- برای اینکه بهانه ای به دست پلیس داده نشود تا سرکوب کنند. 3- گرچه شهر مال ماست و اکثریت ساکنان شهر از برگزاری مراسم روز جهانی استقبال میکنند، ولی نخواستیم بهانه به دست پلیس بدهیم تا ما را آشوبگر و مخل نظم عمومی قلمداد کنند. 4- حضور تعداد بیشتری از خانواده های کارگری. 5- اینکه تا نابرابری و بی حقوقی، بیکاری، اخراج و ستم باشد، مبارزه در هر شرابطی وجود خواهد داشت. به نظر من برگزاری مراسم اول ماه مه ی – روز جهانی کارگر-در پارک امیریه سنندج موفقیت آمیز بود. هر چند قبل از برگزاری مراسم نیروی امنیتی و انتظامی و پلیس در آنجا حضور داشتند اما حدود ساعت 17 مراسم شروع شد. این مراسم متاسفانه با حمله پلیس رو برو، و پلاکارد ها و قطعنامه را پاره و حاضرین را مورد ضرب و شتم قرار دادند. پلیس و لباس شخصی با استفاده از اسپری های بی حس کننده و مشت و لگد سعی در متفرق کردن و دستگیری ما را داشتند. در این میان پلیس حتی به صورت کودکان اسپری می باشید و زنان و مادران آن کودکان را مورد ضرب و شتم قرار میداد که در این رابطه چند نفر دستگیر و بعد از 24 ساعت با قرار وثیقه از زندان آزاد شدند. در صبح همان روز هم تعدادی از فعالین را به اداره اطلاعات سنندج احضار تا از برگزاری این روز جلو گیری بعمل آورند. به نظر من ما کارگران برای اینکه از این بگیر و ببندها رها شویم احتیاج داریم از تفرقه پرهیز کنیم و برای ایجاد تشکل‌های واقعی کارگری تلاش و فعالیت کنیم. واقعا تشکل کارگری در هر کارخانه و هر کارگاهی برای زدودن بی حقوقی، اخراج و بیکاری و جلو گیری از استثمار کارگران از سوی سرمایه‌داران و کارفرما یان لازم است. تا زمانی که طبقه کارگر تشکلات کارگری خود را بوجود نیاورد و بدنه کارگر ی دخالت گر نباشد چیزی تغییر نخواهد کرد . تنها راه راهائی کارگران از این شرایط اسفناک ،اتحاد طبقاتی آنها در تشکل های خود ساخته و طبقاتی می باشد که باید به نیروی خود کارگران ایجاد شود. تنها با اتحاد کارگران است که امکان تغییر بو جود خواهد آمد. در آخرمجددا، از کلیه دوستان در این گفتگو و شما بهزاد عزیز تشکر می کنم . به امید آزادی کلیه کارگران در بند و پیروزی طبقه کارگر !.

منصور کریمیان هستم.با سلام ودرود به خدمت شما دوست عزیز که این مجال را فراهم نمودید.ضمن ابراز همدردی و همدلی با تمامی کارگران اخراجی و تمامی کارگران بیکار ،تشکر و قدردانی میکنم از تمامی کارگران،رفقا و شهروندانی که با شرکت وحضور در روز 11 اردیبهشت روز جهانی کارگر (1 می) با وجود شرایط پلیسی وامنیتی که از چند ین روز قبل از برگزاری روز جهانی کارگر، چند ین نفر از رفقای فعال در عرصه های کارگری را بازداشت نموده بودند ، اما گرامی داشت این روز پر شکوه را از یاد نبردند. صمیمانه دست مادران و پدرانی را که بدون هیچ دلیل توجیه پذیری بازداشت و زندانی شدند را می بوسم واز ایشان برای همگام بودن در این راه سپاسگزارم. دوستانی که در این روز در سنندج و تهران مورد هجوم واقع و دستگیر و بازداشت شدند. با بیان این مقدمه کوتاه به بحث اصلی باز می گردم.
من در سال 1363 در شهر سنندج چشم بدنیا گشوده ام، دریک خانواده با داشتن پدری کارگر و مادری خانه دار. واما در مورد برگزاری روز جهانی کارگر امسال به عرض میرسانم که خود نیز کارگرهستم ، واین روز را روز خود میدانم. در این روز کارگران جدای از رنگ و پوست و نژاد و مذهب دست به اعتراض میزنند و از اهداف خود دفاع می کنند تاریخ مبارزه کارگر ی در ایران به یاد دارد که کارگران شرکت نفت در انقلاب سال 57 نقش تعیین کننده ای در سرنگونی رژیم پهلوی داشتند و بدون نقش آنان انقلاب پیروز نخواهد شد. اما حالا پس از گذشت 30 سال چرا هنوز این طبقه نباید از جایگاه ویژه ی خود وامتیازات درخور شأن انسانی برخوردار باشند؟ در این مراسم حضور یافتم تااز مطالبات بر حق خود و دیگر کارگران دفاع نمایم و جهانیان نیز بدانند که طبقه کارگرایران در چه وضعیت نابسامانی ،در زیر خط فقرمطلق ، روزگار را سپری میکنند و نظام سر مایه داری همچنان به استثمار ظالمانه خود ادامه میدهد.
از دید من هر انسانی که پا به عرصه ی وجود میگذارد شایسته ی یک زندگی والا ، و انسانی است و باید از تمامی امکانات بر خوردار باشد. اما با نبود تامین اجتماعی و بیکاری میلیونی ، درصد عمده ی جمعیت ایران که کارگر میباشند ، از عهده ی مخارج زندگی ساده ی خود برنمی آیند. در زمانی که شاغل هستند ، شرایط سختی کار وساعات طولانی کار ، چنان خسته کننده است که حتی یارای ابراز محبت ودلگرمی با خانواده خود را از دست میدهند. من باور دارم که انسانها باید در شرایط برابر در تمامی شونات از یک زندگی انسانی بر خوردار باشند وبا همین ذهنیت در مراسم روزی که حق مسلم کارگران است شرکت کردم. به نظر من هدف از برگزاری روز جهانی کارگر گردهم آمدن وگردهم آوردن تمامی کارگران است تا با اتحاد و یکدلی تمامی تفکراتی که در طول روز ملکه ی اذهانشان است اعم از: بیمه بیکاری، تأمین اجتماعی، بهداشت ودرمان رایگان برای همه، یکسانی حقوق کاری زنان با مردان، و... خواستار شوند.و در مورد راهکار خود را در حد واندازه ای (به دلیل بی تجربگی) نمیبینم که بتوانم یا بخواهم راهکاری ارائه دهم.
کارگران و زحمتکشانی که در روز جهانی کارگر در پارک جنگلی امیریه ی سنندج حضور به هم رساندند با اینکه می دانستند در شرایط کاملاً پلیسی و امنیتی قرار دارند و هر لحظه امکان برخورد نیروهای امنیتی احساس میشد ، باز هم بر حق مسلم خود که بر گزار ی مراسم بود پای فشاری کردند وبا در، دست گرفتن تراکت های کاغذی که روی آن نوشته شده بود: کودکان کار، تبعیض وغیره با ضربدری به رنگ قرمز روی آنها خط کشیده شده بود و همچنین در دست گرفتن پلاکاردهای قرمز رنگ پارچه ای که با رنگ سفید روی آن شعارهایی همچون گرامی باد روز جهانی کارگر و چند جمله ی دیگر نوشته شده بود ، که آن ها را خوب به یاد ندارم مراسم شروع شد .هم زمان با این ، شیرینی و شکلات در میان حاضرین پخش می شد. یکی از رفقا شروع به خواندن قطعنامه کمیته ی برگزار کننده ی 1 می ، نمود که هجوم نیروهای امنیتی شروع و تمامی تراکت ها و پلاکاردها را به زور از ما ربودن و شروع به متفرق کردن جمعیت کردند که حاضرین هم چنان که از پله های پارک به طرف پایین می آمدند با سر دادن شعارهایی نظیر زنده باد طبقه ی کارگر، کارگرزندانی آزاد باید گردد، وشعار های دیگری که الان بیاد ندارم پله ها را پایین آمدندکه نیروهای امنیتی با پاشیدن اسپری به سر و صورت و ضرب وشتم کردن من ، هجوم خود را آغاز کردند که رفقا وکارگران حاضر در آنجا خواستار رهایی من از دست مأموران بودن که اهانت و فحاشی و ضرب وشتم از آنان نیز دور نماند به طوری که حتی زنان و کودکان نیز مورد کتک کاری شدید قرار گرفتند هر چند که چشمان من براثر پاشیدن اسپری دارای سوزش درد ناکی بود ، اما از داخل ماشینی که مارا به بازداشتگاه منتقل میکرد میدیدم که چگونه همه را مورد اذیت و آزار قرار میدهند و حتی معلوم نبود که چه چیزی را گم کرده بودند که اینچنین به تفتیش داخل کیف ها می پرداختند. یک نکته قابل توجه این بود که زمانی که در داخل ماشین با دست بسته و چشمانی کاملاً سوزان نشسته بودم متوجه شدم که یک پسر 14 ساله را نیز بازداشت کرده اند که هر چند مادرش تلاش می کرد که وی را از زیر دست آنان نجات دهد موفق نشد و ناچارا در یک لحظه که درب ماشین باز شد مادرش نیز داخل ماشین شد و گفت که یا باید پسرم را آزاد کنید یا من هم با او میایم ، که مأمورین بدون هیچ توجهی او و پسرش را نیز بازداشت کردند. و ما را با دست و چشمان بسته به بازداشتگاه انتقال دادند. در آنجا دقایقی منتظر ماندیم تا مأمورین آمدند. با آمدن آن ها هر نفرمان یک پس گردنی دریافت کردیم وبعد ، من را از چند پله و راهرو بالا بردند. در آنجا من را به حالت جوجه فنگ در آورده و یکی از مأمورین با یک تکه کابل کتک کاری کف پاها یم را شروع کرد که هنوز تصاویری از اثر آن ضربات وجود دارد. بعد از چند لحظه مأمور دیگری بالای سر من آمد وبا توهین و فحاشی ، پایش را روی گلویم گذاشت و به اندازه ای فشاور آورد که دیگر نتوانستم نفس بکشم و بی هوش شدم و وقتی که به هوش آمدم حس کردم که صورتم در اثر ریختن آب خیس است .چند دقیقه ی دیگر کتک کاری ادامه داشت تا از همان راهرو و پله ها پایین آورده شدم و آن گاه بازجویی ها شروع شد که تمام هم و غم بازجو بر این بود که مرا به داشتن رابطه ی حزبی متهم کند اما آنچه واقعیت داشت چیز دیگری بود و او هم میدانست که من فقط یک کارگر هستم نه فعال حزبی. بعد از بازجویی ما را در همان بازداشتگاه که شامل 3 یا 4 اتاق بود نگه داشتند. ما 4 نفر را در یک اتاق و2 خانم دیگر را در اتاق روبروی ما بازداشت کردند. تا وقت شام هیچ خبری نبود. در آن وقت بود که مامورین با 1 عدد تن ماهی و چند تکه نان برای 6 نفر پیدایشان شد. در بازداشتگاه یکی از خانم ها بر اثر درد دستش تقاضای داروی مسکن کرده بود ، اما در خواست وی بی جواب ماند . 1 ساعت بعد از شام آن طور که فهمیدم خانم ها را به مفاسد اجتماعی منتقل کردند و ما تا فردای آن روز هیچ خبری از آنان نداشتیم. به هر حال صبح روز بعد با چشمان بسته تا میدان بسیج و دستان بسته به دادگستری منتقل شدیم و پس از چند دقیقه 2 نفر خانمی که با ما بازداشت شده بودند همراه با 2 نفر مأمور زن به دادگاه منتقل شدند و ما خود را در جلو شعبه ی 4 دادیاری یافتیم که با دیدن دوستانمان برای دلگرمی و پشتیبانی از ما آمده بودند بسیار خوش حال شدیم که صمیمانه از تمامی این رفقا ممنون وسپاسگزارم و دست یکایک آنان را به گرمی می فشارم. پس از جواب دادن به چند پرسش برای هر کدام از ما قرار وثیقه ی 3 میلیونی صادر شد که به همت یکی از دوستان که زحمت این وثیقه را بر ما آسان نمود فعلاً آزادشده ایم و منتظر دادگاهی بعدی هستیم. و بعد از این که مأمورین در پارکینگ دادگستری وسایلی را که در جیب هایمان بود را به ما پس دادند جلو پارکینگ ما را رها کردند و چند قدمی که راه رفتیم رفقا را دیدم که همچنان منتظرمان بودند. همین که به آن ها رسیدیم سلام و احوال پرسی و روبوسی شروع شد و سوار ماشین شدیم تا فضای چمن کاری شده ی انتهای خیابان ژاندامری و وقتی به آن جا رسیدیم رفقای دیگر را دیدم که همه با دل نگرانی منتظر همه ی ما بودند و با تقدیم شاخه های گل رز قرمز به پیشوازمان آمدند که از تمامی رفقایی که به پیشواز آمدند یا حتی بعد از آن جویای احوالم بوده اند واز من عیادت کردند بسیا فراوان سپاس گزارم.
دوستانی که با من دستگیر شده بودند عبارتند از:
شب بو خلیلی (گلریز) – شیوا سبحانی – فرزام عبدی (14 ساله ) فرزند شب بو خلیلی – بابک باجلانی – فایق کیخسروی – و خودم ( منصور کریمیان )
از شما به خاطر امکان این گفتگو متشکر هستم.و دست شما را به گر می میفشارم.

عمر مینائی هستم. عضو " کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری"
در ادامه صحبتهای دوستان، من می خواهم به صورت تحلیلی در رابطه با مراسم روز جهانی کارگر بیان و بحث خود را تقسیم بندی و به خدمت شما تقدیم کنم.
مراسمهای اول ماه مه و پیشروی در آینده
قبل از مراسم
1- مراسم اول ماه مه برای ما کارگران، میدان یک رویاروئی طبقاتی با سرمایه‌دارن است. فعالین کارگری هر سال باید به مسایل مهمی فکر کنند و موانع زیادی را از بین ببرند تا بتوانند مراسم ها را به خوبی و با پیامها و خواستهای طبقاتی و مهم برگزار کنند. طبعا هر سال مراسم ها و تحرکات کارگری در دل شرایط سیاسی، مبارزاتی و روحی خاصی پیش میرود. فعالین کارگری مسائل مورد نظر را در دل اوضاع بررسی میکنند. امسال میدانستیم که مدافعین سرمایه‌ از همیشه مصممتر هستند که اجازه برگزاری هیچ نوع مراسمی را ندهند. آنها بسیاری از فعالین کارگری و علی‌الخصوص اعضای" کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل‌های کارگری" را به طور مستقیم و یا غیر مستقیم تهدید کردند تا در هیچ مراسمی شرکت نکنند. آنها حتی به ، خانه کارگر هم اجازه ندادند مراسم بزرگ و در محیط باز برپا کنند ، چون میدانستند که کارگران رادیکال مثل سالهای گذشته در آن دخالت میکنند. پس ما باید فکر می کردیم که با چه شیوه‌ کاری مراسم های بزرگ و حتی المقدور درون شهری بگیریم. میدانستیم که برگزاری مراسم هزینه‌ های خاص خود را دارد. طبیعتآ پرداخت هزینه‌ی غیر معقول شایسته نیست. پس می باید با توجه به شرایط همه چیز را بر رسی کرد. برایمان آشکار بود که برای تغییر تناسب قوا باید مبارزه کرد. درست است که نیروهای سرکوبگر آمادگی زیادی داشتند، اما میدانستیم که در کنار وضعیت بحرانی دولت، روحیه اعتراضی کارگران بالاست. در عین حال میدانستیم که شرکت کنندگان در مراسم ها نباید محدود به فعالین باشند. میدانستیم که عوامل سرکوب تلاش خواهند کرد در حین برگزاری مراسم فعالین را دستگیر کنند. کارگرانی که همراه فعالین در مراسم ها شرکت کردند و نیز خانواده‌ها باید اجازه نمیدادند مامورین آنها را بگیرند. اتفاقا حدس ما درست بود و در مراسم شهر سنندج مامورین حمله بردند تا فعالین را بگیرند. اما کارگران و مخصوصا خانواده‌ها اجازه ندادند چند تن از فعالین مورد نظر دولت، دستگیر شوند.
2- امسال یکی از مسایل مهم برای همه فعالین و تشکل‌ها، اتحاد و همبستگی طبقاتی بود. کمیته‌ی برگزار کننده‌ی مراسم اول ماه مه، در این مورد وظیفه‌ی سنگینی به عهده داشت. همه قبول داشتیم که باید قطعنامه مشترک باشد. باید مشترکا روی مراسم و برنامه‌ها تصمیم میگرفتیم. روی قطعنامه کار زیادی انجام گرفت. هم محتوا و خواستها مهم بود و هم وحدت. این دو میبایست با هم جلو میرفتند. کمیته برگزاری شامل نمایندگان گرایشها و باورهای مختلف بود. هر طیفی می‌بایست یک جائی کوتاه میآمد تا اتحاد عمل حفظ شود. در ضمن قطعنامه‌ باید سطح توقع و آگاهی کارگران و روحیه‌ مبارزاتی آنها را منعکس میکرد. بالاخره به نتیجه خاص خود رسید، ضد سرمایه‌داری بود، روحیه‌ی انترناسیونالیستی کارگران را نشان میداد. خواستهای مبرم را بیان میکرد. قطعنامه کم و کسری داشت، ولی کم و کسریها جدی نبودند. مهم این بود که قطعنامه نظرات ده تشکل کارگری را منعکس میکرد که در بر گیرنده‌ی اکثریت کارگران فعال و متشکل در ایران هستند. اما آنچه که براي كارگران و فعالین کارگری چه به لحاظ تجربي و چه به لحاظ سياسي حائز اهميت است، برگزاري مراسم مستقل اول ماه مه در شهرستان سقز است. مراسم اول ماه مه در سقز با وجود جو پليسي و حتي وجود عده زيادي ازنيروهاي امنيتي در محل برگزاري مراسم، کارگران و فعالین کارگری مراسم روز جهاني خود را همگام با هم طبقه‌ای‌هایشان در سراسر دنیا به صورت باشکوهی برگزار کردند و هيچ قدرتي را توان مقابله با آن نبود. چرا كه كارگران و فعالین کارگری متحد و يكپارچه با درك طبقاتي و متكي بر نيرو و توان خود، در كنار هم با عزم راسخ به ميدان آمدند و يكبار ديگر به هم طبقه‌اي هاي خود پيغام دادند كه كارگر متحد و آگاه برمنافع طبقاتي در هر شرايطی در مبارزه عليه سرمایه‌داران و استثمارگران پيروز است.
بعد از مراسم
مدافعین سرمایه‌ امسال مراسم مستقل داخل سالنها را تحمل کردند. در واقع سطح مبارزاتی جنبش کارگری به جائی رسیده که مدافعین سرمایه نمی توانستند آنرا در نظر نگیرند.
مبارزات چند سال گذشته و برگزاری مراسم ، سالهای اخیر این را تحمیل کرد. آنها دیدند که نه زندان کار ساز است و نه تنبیه‌های قرون وسطائی شلاق زدن. پس تسلیم شدند. اما آنها به مراسم داخل پارک لاله در تهران و داخل پارک امیریه در سنندج حمله بردند. گزارشها همه پخش، کمیته‌ هماهنگی راجع به آنها اطلاعیه داده است. نکته‌ئی که باید گفت اینست که سرکوبگران خیلی با عصبانیت و با وحشیگری حمله کردند. گویا فکر کرده بودند که اقدامات و مانورهایشان کارگران پیشرو را ترسانده است. اما دیدند اینطور نیست. دیدند کارگران نترسیده‌اند. از چه بترسیم. شب و روز و سالها و ماهها کار کرده‌ایم. حاصل دسترنجمان غارت شده. حقوق کارگری و انسانیمان سلب شده. ما صاحب جامعه‌ایم. ما حق داریم مراسم روز جهانی خود را به شکلی که خودمان دلمان میخواهد برگزار کنیم. ما حق داریم روز جهانی خود را در داخل شهرها برگزار کنیم. وقتی مراسم میگیریم، میگویند نظم بهم خورده. خوب نظم را شما بهم میزیند. شهرها مال ما و مردمی هستند که پشتیبان ما هستند. ما و این مردم در نهایت نظم ، مراسم میگیریم. از مالیاتهای ما به اینها حقوق میدهند که از مراسمها حفاظت کنند. اما آنها به جای حفظ نظم ، به ما و دوستان ما، به بچه‌های ما حمله میکنند. آنها را طوری تربیت کرده‌اند که علیه مردم باشند. در حالیکه آنها باید خدمتگزار مردم و کارگران باشند.
دستآوردها:
ابتدا اشاره کنم که امسال با توجه به شرايط خاص منطقه و وضعیت حامیان سرمایه در ایران، هرحركت منسجم و اعتراضي‌ایی جايگاه خاص خود را داراست.
مزد بگيران به طور عام و طبقه كارگر به صورت خاص ناچارند هرروزه بر اعتراضات خود و اتحاد و همبستگي طبقاتی خود بيفزايند چون در طول چند سال اخير عملا دريافته‌اند كه مبارزه منفرد يا شكست مي خورد و يا دست آورد آنچناني در پي نخواهد داشت. بنابراين هرچند حركت امسال را نمي توان بدون نقص برشمرد و بیش از 150 نفر از شرکت کنندگان در مراسم اول ماه مه را دستگیر و بازداشت کردند، این البته ضرری بزرگ است. دوستان ما را صاحب پرونده‌ی جنائی میکنند. وثیقه‌های زیاد از آنها میگیرند تا آزادشان کنند. اما در عین حال موجب زیاد شدن شهرت آنها میشوند. کارگران آنها را بیشتر میشناسند. شجاعت آنها را ستایش میکنند. احترام و اعتمادشان نسبت به آنها زیاد میشود. آنها سرمایه‌های ارزشمند جنبش کارگری میشوند. مراسم اول ماه مه نشان داد که جنبش کارگری تنها جنبشی است که در میدان است و دارد پیشروی میکند. این به جنبشهای، جوانان و زنان و جنبش های مدنی و مبارزاتی اعتماد به نفس میدهد.
اتحاد در مبارزه ، اولين گام مثبت براي رسيدن به هرخواستي است. برجسته ترين گام اول مه امسال، اتحاد فعالان كارگري و كارگران معترض است که علیرغم دیدگاه‌های متفاوت، ضرورتا دريافتند كه مبارزه براي تغير جامعه احتياج به اتحاد وهمبستگي دارد و اين اتحاد عليرغم هرضعفي كه داشته باشد گامي مثبت است در روند رو به رشد مبارزه طبقاتي كارگران.
از ديگر سو، اين اتحاد و همبستگي در توازن نيرو به سود طبقه ي كارگرمثبت بوده كه نشانه هاي آن را ميتوان در برخورد و احضار فعالان كارگري به طور عام و اعضای كميته هماهنگي به طور خاص ارزيابي كرد كه اين فعالان چگونه مدافعين سرمايه داري را درمقابل عزم راسخ خود به تسليم واداشتند. ما مصمم هستیم که با اتحاد و همبستگی طبقاتی و به اندازه‌ی توانمان پیشروی را ادامه دهیم؛ تشکلهای جدیدی ایجاد کنیم؛ تشکلهای موجود را تقویت کنیم. بکوشیم خواستهای بیان شده در قطعنامه‌ و همچنین آزادی دستگیر شدگان اول ماه مه و کارگران زندانی را تحمیل کنیم.
درآخر من هم به نوبه خود از شما دوست گرامی ، بهزاد ، تشکر کرده و برای تمامی کارگران و فعالین کارگری آرزوی موفقیت را دارم.
____________
کاوه اردلان، فعال کارگری - ایران
چند – هیچ به نفع جنبش کارگری ؟!
نوشته ای درباره ی مراسم اول ماه مه سال 88
اشاره: درپاسخ به سوالاتی که حول و حوش برگزاری مراسم روز جهانی کارگر امسال در تهران شده است، درست تر دیدم که برای یک بررسی نسبتاً دقیق تر، به شکل و ترتیبی که در متن ذیل آمده است به بررسی جنبه های مختلف این اتفاق بپردازم. امید که قدم مؤثری باشد.
مراسم های مختلف اول ماه مه امسال؛ تفاوت ها و اشتراکات
درباره ی مراسم های اول ماه مه – روز جهانی کارگر – در سال 88 گزارش ها و مطالب مختلفی نگاشته شده است. یکی از نکات مشترک مراسم های برگزارشده در شهرهای مختلف ایران، قطعنامه ی سراسری بود که توسط تشکل های مستقل جنبش کارگری ایران اعلام شده بود. درشهرهای مختلف متناسب با امکانات، توازن قوا و پیشینه ی برگزاری مراسم درسال های پیش، مراسم هایی با شکل های مختلفی برگزارشد. نکته اساسی و مهم دیگری که درهمه ی آنها مشترک بود، این است که اکثر گروه های کارگری درشهرهای مختلف در مراسم امسال، درفرم و محتوای مراسم نسبت به سال قبل خود پیشروی داشته اند.
واقعیتی دیگراین است که قدرت کارگران دراجرای مراسم و درجه ی عقب نشینی حاکمیت در جاهای مختلف متفاوت بوده است، اما مقایسه توان کارگران هرشهربا شهردیگر به طور کلی نمی تواند قیاس درستی باشد ولی می تواند به عنوان تبادل تجربه مورد دقت کارگران قرارگیرد. به عنوان مثال اگر به برگزاری مراسم امسال درسقزو عقب نشینی قابل توجه حاکمیت و پیشروی کارگران سقزنظری بیفکنیم آن را یک موفقیت بزرگ خواهیم یافت؛ اما آیا لزوماً این امکان در تهران یا جای دیگری می توانست به وجود آید؟ دراین مورد مصاحبه ای که با محمود صالحی در مورد تاریخچه ی برگزاری مراسم اول ماه مه انجام شده است، نشان می دهد چگونه کارگران سقزبرای رسیدن به موقعیتی که حالا دارند، هزینه ها و تجربه های قابل ذکری را از سرگذرانده اند.
درواقع موقعیتی که اکنون ایجاد شده، نسبت مستقیمی با زمینه ی پیشین و حاصل پراتیک مشخص آنان در گذشته است. سطح حرکت در هرجا نتیجه ی مشخص ِ حرکت های پیشین آنان است و مقایسه صرف ِ حالای ِ یک جا با جای دیگر، ازنظردورداشتن دیروز ِ پراتیک هر کدام از آنان است. به هرحال اما برای ما کارگران کنکاش درامروز و گذشته و سطح رادیکالیسم ِ کارگران دیگرمی تواند درس آموز و مثمرثمرباشد.
دراین گزارش- مقاله قصد برتمرکزبرمراسم اول ماه مه درتهران است. و نیزلازم به اشاره است که این نوشتاربیش ازهرچیزمتکی برمشاهدات عینی و نیزاستناد به اطلاعیه ها و متون منتشرشده توسط کمیته ی برگزاری مراسم اول ماه مه – روز جهانی کارگر– سال 88 است.
پیش ازورود به این سوال که ویژگی های گوناگون مراسم روز جهانی کارگر امسال در تهران چه بود ، لازم می دانم اشاره ای کوتاه به لزوم و چرایی و جنبه های مختلفی از اهمیت برگزاری مراسم روزجهانی کارگر– درکلیت آن – داشته باشم و سپس به مراسم امسال درتهران خواهم پرداخت.

چرا مراسم روزجهانی کارگربرای ما کارگران یکی از باید هاست؟
همیشه قصد نظام سرمایه و استثمار این بود ه است که کارگران هرگزمتوجه وجه اشتراک پشت پرده ی مناسبات سرمایه داری نشوند و برای این هدف ، دستگاه فکری-عقیدتی- تبلیغاتی خود را با تمام قوا بسیج میکنند. کارگران فکری- فیزیکی و همه قشرها و لایه های مختلف طبقه کارگرهمگی دریک چیزمشترک هستند و آن عبارتست از تولید تمام ثروت های مادی - معنوی جامعه ؛ درحالیکه خود ازآن بهره ای ندارند. البته به او فقط تا اندازی بهره میدهند که با آن زنده بماند تا باز در خدمت ایجاد سود برای کارفرمایان و سرمایه داران – دولتی و خصوصی – باشند. درک مشترک ازاین واقعیت عظیم ،یک آگاهی اساسی است که می تواند نظام سرمایه داری و دولت ها و دستگاه های سرکوب گرقضایی- امنیتی و نظامی حامی آن را در معرض تهدید قراردهد. اجتماع همگانی لایه های گونا گون اما هم سرنوشت و هم ماهیت ِ طبقه کارگر دریک روز و نه تنها دریک کشوربلکه در سطح جهان، درروز جهانی کارگر تأکید برهمین واقعیت است. چه اینکه اجتماع همگانی کارگران دراین روز علاوه بر امکان طرح مطالبات جاری، این امکان را می دهد تا یک ضرورت اساسی دیگر را حتی اگر در یک برنامه ی یک روزه باشد را مطرح نمایند و آن هم عبارتست از اینکه کارگران به جزاتحاد و دورهم گرد آمدن ابزار دیگری برای قدم به قدم عقب نشاندن نظام سرمایه داری ندارند. گرد هم آمدنی که درشکل کامل ترآن، باید و لزوماً درهرواحد صنفی- تولیدی – خدماتی باید منجربه ایجاد تشکل های مستقل کارگری و سپس پیوستن قدرت اتحاد این تشکل ها برای ایجاد سامانه ی سراسری کارگری محلی، کشوری و جهانی شود. ازطرفی علاوه بر طرح مطالبات روزمره دراین مراسم ها و علاوه بر به نمایش گذاشتن جنبه ای از اتحاد و همبستگی و گردهمایی کارگری، مراسم روزجهانی کارگر یاد آور واقعیت بزرگ دیگری نیزهست؛ واقعیتی که تاریخ مبارزه طبقاتی کارگران و رویارویی این طبقه با نظام سرمایه داری را یاد آورمی شود. جان باختگان بسیاری ازمیان کارگران علاوه برپیش بردن مطالبات اساسی کارگران، درمراحل مختلف تاریخی دستاوردها و حقوق اجتماعی - سیاسی- اقتصادی بسیاری را برای تمامیت جامعه انسانی به ارمغان آورده اند.
بسیاری ازحقوق دموکراتیک امروزه ی موجود در جهان، چیزی نیست جز حاصل مبارزات طبقه کارگرکه برای این دستاوردهای بشری، ازجان و مال و خون خود هزینه کرده است. اگرچه تکمیل روند دستیابی به لایه های واقعی وعمیق دموکراسی نیزهمواره مد نظرپیشروان طبقه کارگربوده است. اما به هرحال حتی دموکراسی های نیم بند و ظاهری موجود هم، چیزی جزامتیازهایی نیست که سرمایه داری درعقب نشینی های خود به کارگران داده است.
روزجهانی کارگر، یاد آور و تأیید همه ی این مضامین است. ازاین رو اهمیت برگزاری مراسم در این روز درسطح جهان فقط به هدف دورهم جمع شدن یا صرفاً جشن گرفتن نیست و حاوی بسیاری از مفاهیم و کدهای مبارزه طبقاتی کارگران است. درست ازهمین روست که دستگاه های سرکوب قضایی - پلیسی دولت ها، همواره و درجهت حفظ موقعیت سرمایه داران، اقدام به سرکوب اجتماعات مربوط به این روزکرده اند.

اتحاد عمل و این بار خیابان و شهر به جای دشت و کوه

همگان به یاد دارند که درنتیجه ی سنگ بنای با ارزشی که کارگران درسال های قبل در تهران گذاشته بودند، مراسم روزجهانی کارگرازمحافل خانوادگی به شکلی علنی و سال ها بعد دردشت خور( در جاده ی چالوس ) ادامه یافت. زحمت های بی دریغ کارگران برای این مراسم قابل تقدیراست که درتاریخ جنبش کارگری به نیکی ازآن یاد خواهد شد. و یا ابتکارتشکلهای جنبش کارگری درحضورفعالانه درمراسم خانه کارگر در سال 86 و تحمیل شعارها و مطالبات واقعی کارگران به جای مطالبات دست کاری شده و ارائه شده توسط خانه کارگروابسته به حکومت یکی دیگر ازاقدامات ارزشمند کارگران بود. درسال 87 قراربر این شد که مراسم درپارک چیتگر( واقع در اتوبان تهران- کرج) برگزارشود که نیروهای امنیتی ازورود کارگران به پارک جلوگیری کردند و کارگران درپارک جهان نمای کرج مراسم را برگزارکردند.
مراسم سال 88 اما حکایتی دیگربود ، از آن دست که برای همیشه برگزاری مراسم درسطحی علنی و درمیان مردم و درشهررا تثبیت کرد. هم پای ِ گسترده تر شدن سطح اعتراضات کارگری و درست ازنتیجه ی پراتیک مبارزاتی کارگران، این بارتحلیل تشکل های مستقل جنبش کارگری نیزبه نقطه ای غیرقابل اغماض رسید؛ مراسم امسال باید به جای کوه و دشت در وسط شهرو درکنارکارگران بیشتری ، در میان مردم و رو درروی حاکمیت برگزارشود! کارگران دریافتند که اختلافات نظری نباید باعث شود که برسراشتراکات در مطالبات، متحد نشوند. این یکی از دستاورد های ارزشمند ، درسال های اخیردرجنبش کارگری ایران بوده است. دستاوردی که نمی توانست لزوماً و صرفاً ازفرمول های – البته درست – تئوری بیرون آید، بلکه بر تجربه ی عملی کارگران و مشاهده کردن نتایج زیان بارجدا کاری دراین سالها اتکا داشت. باری بالاخره پس از چند دهه، اتفاقی که باید می افتاد، افتاد.
سندیکای کارگران شرکت واحد، سندیکای کارگران هفت تپه، اتحادیه آزاد کارگران ایران، هیأت بازگشایی سندیکای کارگران نقاش، شورای همکاری تشکل ها و فعالین کارگری، کمیته پیگیری ایجاد تشکل های آزاد کارگری، کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری، جمعی ازفعالین کارگری، شورای زنان و کانون مدافعان حقوق کارگر، به دور ازاختلافاتی که حقیقتاً برسرمسائل متفاوت دارند، درظرف اتحاد عملی به نام " کمیته برگزاری مراسم روز جهانی کارگر88" گرد هم آمدند. مطالبات و خواسته هایی که ازنظرآنان مسائل اصلی و امروزین ِکارگران ایران بود، درقالب قطعنامه ی کارگران ایران منتشرشد. و فراخوان مشترک برای شرکت در مراسم، تحت نام کمیته برگزاری – ازجمله– درتهران و درپارک لاله را صادرکردند.
تا پیش ازلحظه اتفاقات روزجمعه 11 اردیبهشت 88 – اول ماه مه – تا همینجا بزرگترین دستاورد برای جنبش کارگری حاصل شده بود. درک همه ی این تشکل ها به لزوم اتحاد عمل، حتی با وجود اختلافات اساسی – نه فقط تاکتیکی بلکه استراتژیک- در دیدگاه ها و عملکرد های این تشکل ها. این نکته خود به تنهایی نوید آن است که تجربه تاریخی طبقه کارگربرای اتحاد – تنها ابزار ِ رودررویی با سرمایه داری – امروز درجنبش کارگری ایران، آن هم به واسطه پشتوانه تجربه ی عملی و پراتیک حاصل شده است.
حاکمیت ، گیج و وحشتزده ازبیانیه ی مشترک این گروه ها اقدام به ارعاب و پیگرد کارگران کرد. ازچندین روزپیش از مراسم، تعداد زیادی ازکارگران و فعالان احضارشدند، تهدید تلفنی شدند، تعقیب شدند و جو ارعاب با تمام قوا توسط دستگاه های امنیتی- پلیسی به اجرا گذاشته شد. تصورحاکمیت اشتباه بود. این بار اتحاد عمل ، خواست چند فعال کارگری نبود. بلکه نتیجه ای بود که اکثرتشکل های مستقل جنبش کارگری بر آن اصرارداشتند. همانطورکه مراسم بالاخره انجام شد، نکته جالب و شاید حاشیه ای اما بسیار مهم ِ این اتحاد عمل آنطور که از کارگران فعال شنیده شده است این بود که بسیاری از نکات تاریک و گاه برخی سوء تفاهم های میان کارگران فعال در نتیجه ی این اتحاد عمل برطرف شد. و حتی پس از سرکوب مراسم، بیشترازروزهای قبل ازمراسم، کارگران به هم نزدیک شدند.
سرمایه داری ازاین اتحاد عمل بسیارعصبانی بود و نحوه ی سرکوب مراسم به خوبی نشان دهنده این عصبانیت و اهمیت اتحاد ایجاد شده است. شرح نحوه ی سرکوب مراسم و یورشی که به شرکت کنندگان شد، و اینکه بیش از150 نفرپس ازضرب و شتم دستگیرشدند و یا برخوردهای تهدید آمیزبا خانواده های دستگیرشده را کمیته برگزاری دراطلاعیه های شماره یک و دو خود منتشر کرده است و دراینجا نیازی به تکرارآن نیست.

اول ماه مه امسال ، نقطه تلاقی و همبستگی جنبش های اجتماعی:
نه تنها درمیان دستگیرشدگان درمحل مراسم، بلکه درمیان شرکت کنندگان درمیدان آب نمای پارک لاله واقعیتی چشمگیر وجود داشت. تعداد زیادی ازمعلمان ( که در قطعنامه به نام کارگران فکری مورد حمایت قرارگرفته بودند) ، فعالان جنبش زنان (که در بندی از قطعنامه حقوق اجتماعی-اقتصادی- سیاسی برابر با مردان برای آنان خواسته شده بود)، فعالان دانشجویی و بازنشستگان (که در بند هایی از قطعنامه ی کارگران از انها پشتیبانی شده بود)، جوانان و فعالین جنبش لغو کارکودک حضورداشتند.
ازمدت ها پیش شنیده می شد که گفتگو و نقد و نظربین فعالین کارگری و فعالین جنبش زنان، معلمان ،فعالان لغو کارکودک و دانشجویی درحال انجام است. تلاش های طرفین درگیر ِ بحث نهایتاً به لزوم همبستگی بین دست کم بخشی از فعالین این جنبش ها ختم شد. مطالبات تاریخی طبقه کارگروافق دید جنبش کارگری، تصویری مستدل ازاین واقعیت است که دلیل تمام استثمارو ستمی که برزنان، کودکان و دیگراقشارجامعه می شود، ریشه درهمان مناسباتی دارد که جنبش کارگری برای محوآن مبارزه می کنند.
ادعا نمی کنم که همه ی طیف های مختلف این جنبش های اجتماعی دقیقاً به این نکته رسیدند و به همان دلیل درمراسم روزجهانی کارگرحاضرشدند ولی دست کم بحث و گفتگوهای طولانی که ازسال ها پیش آغازشده را عامل مؤثری می دانم که نهایتاً باعث شد تمام این جنبش ها بتوانند حداقل ،پاره ای از مطالبات خود را در قطعنامه ی کارگران بیابند و نهایتاً درمراسم روزجهانی کارگرحاضرشوند. تعداد دستگیرشدگان ازجنبش زنان، دانشجویان و لغو کارکودک بسیارقابل توجه بود. و حضور آنان در مراسم چشمگیر تر.
این اتحاد برسرمشترکاتی هرچند نه حداکثری – ، بین جنبش های اجتماعی ایران یکی ازنمودهای مراسم روزجهانی کارگر سال 88 بود.
ایستادگی زندانیان و خانواده ها:
پس ازآنکه نیروهای سرکوب ، عصبانی و شتابزده به قصد متلاشی کردن فوری اجتماع حاضردر پارک اقدام به ضرب و شتم و بازداشت هرآنکسی که دم دستشان بود کردند، و پس از آنکه تمام خودروهای درنظرگرفته شده برای انتقال دستگیرشدگان پرشد و پس ازآنکه تحرک زیادی درمیان حاضران درمحل مراسم اتفاق افتاد، دستگیرشدگان را به کلانتری ها منتقل کردند و بازجویی های اولیه انجام شد، قرارها صادرشد ،مردان را ازکلانتری و پلیس امنیت میدان حُر و زنان را ازپلیس خیابان وزرا و نهایتاً همگی را به بند 240 زندان اوین منتقل کردند.
یکی از آزاد شدگان نقل کرده است که در شب اول در کلانتری انقلاب بین نیروهای اطلاعات و نیروی انتظامی درگیری لفظی و بعد فیزیکی ایجاد شده است. و ضمن دریده شدن لباس های طرفین برخی در اثر کتک کاری خونین شده اند. گفته شده که نیروی انتظامی بر سر نحوه ی سرکوب و تعداد دستگیری ها و اینکه چرا باید دستگیر شدگان در محل نیروی انتظامی نگهداری شوند با اطلاعات اختلافاتی داشته است.
به قرار تماس هایی که از زندان با خانواده ها گرفته می شد و بر اساس گزارش هایی که آزاد شدگان از اتفاقات زندان ارائه کرده اند ، روحیه ی بالای دستگیرشدگان درتمامی این مراحل مثال زدنی است. جوان تر ها که برخی انتظارداشتند مستأصل ،متعجب یا مرعوب شده باشند درکلانتری و درزندان اقدام به خواندن آوازهای دسته جمعی و شورانگیزکردند. بزرگترها و یا آنانی که قبلاً نیزطعم بند و حبس و سرکوب دستگاه های ضد کارگری را دیده بودند درزندان، فضای حبس را تبدیل به حلقه های بحث و تبادل نظرکردند. برخی با برخی دیگر قرارگذاشتند که پس ازآزادی با هم فعالیت مشترک کنند و چه خوب که همدیگر را یافته اند! کسانی ازفعالین زنان، ازفعالین کارگری و دانشجویی – و برعکس – ازهم قول گرفتند که پس از آزادی ترتیب جلسات مشترک و مصاحبه ای دسته جمعی و انتشارآن را بدهند.
دربازجویی های تکمیلی دربند اطلاعات زندان اوین– بند 209 – که طی ساعت ها بازجویی و فشارانجام گرفت، بسیاری ازدستگیرشدگان دربرابرانبوهی ازفشارها و سؤال ها قرار گرفتند تا معلوم شود چه کسی یا چه کسانی ترتیب دهنده مراسم بودند، حال آنکه انگیزه ی این اتحاد عمل و مراسم جایی درست درمیان کارگران و مردم بود و دستگیری 150 نفرنمی توانست باعث توقف خواسته چندین میلیون انسان شود.
یکی از نکات غرور آفرین این بود که از طریق آزاد شدگان روزهای اول و یا تماس های تلفنی این خبر به بیرون رسید که زنان زندانی دسته جمعی اعلام کرده اند ما قرار وثیقه های پنجاه تا صد میلیونی را نخواهیم پذیرفت و هیچ اصراری برای آزاد شدن نداریم مگر اینکه بی قید و شرط ما را آزاد کنید.
پس از آن مردان نیز همین تصمیم را گرفتند و خانواده ها نیز روحیه گرفتند و در نهایت ایستادگی زندانیان و خانواده هایشان باعث شد قرارهای وثیقه به قرار کفالت تبدیل شد.
این بدعتی بود که از زنان دستگیر شده آغاز شد و تا جایی که از شهر های دیگر شنیده شده این حرکت ِ زنان و مردان در اوین مورد توجه دیگر فعالین سراسر کشور قرار گرفته است.
دستگیری 150 نفر، نخست ازمنظرحاضرین عادی درمحل و سپس ازبعد رسانه ای به ضد خواسته ی حاکمیت بدل شد. خانواده ها با تجمع هرروزه خود در مقابل دادگاه انقلاب واقدامات اعتراضی دیگر این فضا را شکستند که کسانی که به اتهام اقدام علیه امنیت ملی – تجمع غیرقانونی – برهم زدن نظم عمومی و ... دستگیرشده اند، اتفاقاً هیچ جرمی مرتکب نشده اند و با غرور و کاملاً معترضانه برای آزادی دستگیرشدگان فریاد کردند. این از طرفی بدین مفهوم است که اگرزمانی زدن هر کدام از اتهامات و انگ های فوق الذکر باعث خاموشی دیگراعضای خانواده و احتمالاً ترس یا خجالت ازبیان این اتهام می شد، این بار خانواده ها لب به اعتراض گشودند. ازاتهام بستگان خود سخن گفتند و این پیام را دادند که عزیزان ما مجرم نیستند و ما برای این انگ ها ارزشی قائل نیستیم و آنانی که عزیزان ما را دربند کرده اند، مجرمند.
در روزهای اول با تهدید به دستگیری و تهدید به گاز اشک آور با خانواده ها برخورد می شد.
گفته میشد از شما عکس و فیلم میگیریم و بعداً به حسابتان خواهیم رسید و افرادی از خانواده ها سینه سپر کرده در مقابل دوربین می ایستادند و می گفتند : بفرما عکس بگیر ولی خوب بگیر. عکسم خراب نشود !
خانواده ها را از جلوی دادگاه انقلاب پراکنده می کردند .اما آنها باز بر می گشتند. در روزهای بعد دیگر با این جمع کاری نمی توانستند داشته باشند وبسیاری از آنان روی پله ی دادگاه می نشستند. جایی که حتی توقف چند ثانیه ای روی آن به اصطلاح اکیداً ممنوع بود.
یکی از خانواده ها شنیده بود که کسی از مقامات دادگاه حین مکالمه ی تلفنی با عصبانیت به نفر آنسوی خط هشدار می داده که : هر چه زودتر تکلیف پرونده های پارک لاله را مشخص کنید ،خانواده هایشان برای ما آبرو نگذاشته اند !
150 نفردستگیرشده به جزآنان که سابقه ی سرکوب و آزارو زندان توسط حاکمیت را داشتند، همگی درکنار هم چهره ی واقعی تری ازنظام سرمایه داری را دیدند. و برای بسیاری ازآنان چنانچه خرده توهمی نسبت به ماهیت نظام وجود داشت اکنون این ماهیت برایشان روشن شده است.
ازآن 150 نفر دراثراین تجربه ی سرکوب و دستگیری و زندان و بازجویی و محاکمه و به عبارتی این دوره ی کارآموزی آگاهی طبقاتی بیش ازچند ده نفرفعال با انگیزه ساخته خواهد شد. ازهمین رو نه تنها برگزاری مراسم مشترک توسط تشکل ها ی مختلف ، بلکه دستگیری ها نیز خود منجربه قدمی رو به جلو شد برای جنبش های اجتماعی ایران و درواقع سرکوب حاکمیت که به قصد ایجاد رعب و وحشت و به عقب راندن فعالین بود، نتیجه ی عکس داد.

خارج از کشور – سطح بین الملل
اتحاد عمل در داخل کشور با وجود جو رعب و وحشت سرکوب تبدیل به پیامی برای خارج کشور شد. دربعد فراکشوری ،همین امر باعث ایجاد تحرکاتی درفعالین خارج ازکشورشد و تا جایی که گزارش های آن دیده شده، به نحوی، اشکالی ازاتحاد عمل و اعتراضات و تجمعات قابل و مهمی توسط آنان اتفاق افتاده است.
در باره ی چند و چون برنامه ها و تحرکات در خارج کشور، بیگمان گزارش های سودمند و نقد و نظرهای مختلف خواهد توانست قدم موثری باشد.
موخره
امروز که این مطلب نگاشته می شود هنوز درحدود 30 نفرازدستگیرشدگان درحبس هستند و تلاش های کارگران و تشکل های کارگری درایران و جهان و نهاد های جهانی کارگری و حقوق بشری همچنان برای
آزادی این عزیزان ادامه دارد. امسال سنگ محکم دیگری برسنگ بناهای از پیش نهاد شده توسط جنبش کارگری گذاشته شد.از منظر نگارنده نکات مثبت حرکت امسال کارگران آنچنان درخشان و برجسته بود که اولین مجال بررسی را به این جنبه ها اختصاص دادم. منتظر می مانیم تا در اولین فرصت شاهد این باشیم که تشکل های شکل دهنده ی کمیته برگزاری دست به نقد نکات مثبت و نیز کم و کاستی های مراسم امسال بزنند. این حرکت باید ازهرمنظرمورد نقد قراربگیرد. اما چیزی که واضح است این است که این مراسم و تجمع علنی و چند هزارنفری کارگران ایران دیگربه کوه بازنخواهد گشت. امید دارم که تشکل های مستقل جنبش کارگری با حفظ اتحاد عملی که دربین خود به وجود آورده اند برای برگزاری مراسم سال 89 قدمهای محکم و با ارزش تری بردارند. نیزاین نکته قابل تبریک است که این اتحاد عمل توانسته است باعث ایجاد بحث و نقد و همکاری در مسیرایجاد تشکل های مستقل کارگری و نیزتقویت تشکل های موجود شود.
نقل شده که پیش ازآنکه همه دستگیرشدگان را به زندان اوین ببرند، درمحل کلانتری یکی ازکارگران با توجه به اتحاد بین تشکل ها، قطعنامه مشترک کارگران ایران ،جمع شدن جمعیت چند هزارنفری به جای دشت درپارک لاله ،استیصال و درماندگی حاکمیت و نهایتاً روحیه بسیاربالای دستگیرشدگان گفته است که : تا اینجا که پنج – هیچ به نفع ما!
حالا چند هفته ازآن اتفاق می گذرد، دستگیرشدگان دراوین و دربازجویی ها بازهم یک پیشروی دیگررا رقم زدند. خانواده ها خوش درخشیدند، درسطح جهانی تحرکات خوبی انجام گرفت وبالاخره، کمیته ی برگزاری کماکان برای آزادی فعالین فعالیت می کند وهرچند روز گزارش یا اطلاعیه ای از اقداما ت خود ارائه می کند. آن کارگرزندانی با وجود انجام این پیشروی ها ی جدید ، چه می گفت ؟
حالا چند - هیچ به نفع جنبش کارگری !؟

کاوه اردلان، فعال کارگری - ایران – ٤خرداد ۸۸
___________________

فردین نگهدار
بزرگداشت روز جهانی کارگر 1388 برای هر دو اردوی کار و سرمایه تجربه های گرانقدری به دنبال داشت. حامیان رنگارنگ اردوی سرمایه در یافتند که به رغم اعمال هرگونه مانع از قبیل ارعاب ، بازداشت و ... کارگران و فعالان کارگری راههای پرسنگلاخ دفاع از آزادی ها و منافع طبقاتی شان را می پیمایند و برای آنان پیام آشکاری از سازمانیافتگی و رویکرد جدید اتحاد طبقاتی فعالان کارگری و دوری از تفرق و گروه گرایی های خرد و بی مایه است.
اما در اردوی کار آن گونه که در اخبار و گزارش ها آمده بود ، تنوع شیوه های برگزاری مراسم ها در محافل و شهرهای مختلف ، بیانگر ارتقا و رشد کمی و کیفی برگزاری این روز بود .گرچه مراسم هایی بسیاری برگزار می شوند که هیچ انعکاس خبری نداشتند.
فراخوان مشترک چند تشکل و کمیته کارگری مستقل در تهران برای برگزاری مراسم غیردولتی و مستقل اول ماه مه در پارک لاله تهران و صدور قطعنامه مشترک ، تبلور ارجحیت منافع طبقاتی و ضرورت حفظ اتحاد و همبستگی طبقاتی ، و نیز ، سرآغاز تلاشی اندک برای زدودن بیماری سکتاریسم و فرقه گرایی بود.
در این روز نه تنها کارگران و خانواده های کارگری حاضر در پارک لاله به شدیدترین و بیرحمانه ترین شیوه ممکن سرکوب و بیش از 150 نفر دستگیر شدند ، بلکه کارگران سندیکای فلزکار و مکانیک که قصد برگزاری مراسم در محل تعاونی سندیکا داشتند نیز ، از خطر دستگیری بی امان نماندند ،این وضعیت بار دیگر نشان داد که آزادی ایجاد تشکل ها و برگزاری مراسم های کارگری شاخص سنجش وجود حداقل آزادی ها و حقوق دمکراتیک در جامعه می باشد.
هنوز بیش از نیمی از بازداشتی ها در زندان به سر می برند و بیم آن می رود که با پرونده سازی آنان را ماه ها و سال ها در فشار و آزار روانی نگه دارند. اما فعالان کارگری باید نقشه مند و با برنامه مشخص ، و رو به کارگران هر سیاستی را که موجب شکاف میان کارگران و فعالان شود را خنثی کنند.
همت و آگاهی طبقاتی کارگران فرش غرب بافت و دیگر فعالان کارگری در کرمانشاه و برگزاری مراسم در مقابل استانداری و باغ فردوس آن شهر نیز صدای رسای کارگران چینی کرد ، نازگل ، کشمیر و ده ها کارگاه و کارخانه آن شهر بود.
در سقز اما ، تحمیل برگزاری مراسم مستقل اول ماه مه امسال ثمره ی سال ها مقاومت و رزمندگی کارگران و فعالان کارگری آن شهر بود.ویژگی مراسم امسال آن شهر حضور مردم و کارگران سقزی و دخالتگری بیشتر خود آنان در برگزاری مراسم بود ، که نشان از حسن تدبیر فعالان کارگری شناخته شده ی آن شهر بود.
مراسم امسال شهر سنندج نیز به رسم سال های پیشین از سوی نیروهای امنیتی و انتظامی به خشونت کشیده شد و کارگران و خانواده های آنان را مورد ضرب و شتم قرار دادند و با احتساب 5 نفر قبل از مراسم ، 11 نفر بازداشت کردند . کارگران و فعالان کارگری سنندجی به دفعات به اثبات رسانده اند که در هر شرایط و با هرگونه فشار و ارعابی می توانند روز جهانی کارگر را برپا کنند و حضور نسل جوان در مبارزات و مراسم های کارگری گویای زنده بودن روحیه عدالتخواهی و رفع تبعیض و ستم طبقاتی می باشد. در نشست های مختلف " کمیته برگزاری اول ماه مه 2009 سنندج " کارگران کارخانه ها و فعالان کارگری متشکل در کمیته ها و تشکل های کارگری با هدف شرکت گسترده کارگران و خانواده ها تصمیم به برگزاری مراسم در پارک امیریه گرفتند ، آنان می خواستند ساعاتی را به بحث و بررسی وضعیت خودشان در فضای آرام و بی تنش بگذرانند.
اما ویژگی خاص مراسم امسال سنندج ، غلبه یافتن رویکرد پرهیز از برگزاری مراسم های آکسیونی و هیجانی در جلسات متعدد کمیته برگزاری بود ، گرچه سرمایه این فرصت و فضای آرام رااز آنان گرفت ، اما فعالان کارگری باید با ارزشمند دانستن این دستآورد و ویژگی مراسم امسال ، و با طرحریزی آگاهانه و استفاده از پتانسیل حضور کارگران و خانواده هایشان در مبارزات کارگری ، زمینه های عملی تشکل یابی کارگران سنندجی در تشکل های خود را عملیاتی کنند.
لازمه ایجاد تشکل های کارگری کارگران سنندجی اولویت دادن منافع طبقاتی بر گروه گرایی و پرهیز از برخوردها و رفتارهای غیر سیاسی و خام است ، تجربه سال های اخیر بیانگر این است که هرگونه گروه گرایی و رفتارهای تخریبی موجب دوری کارگران از فعالان کارگری و گسترش یأس و ناامیدی در میان آنان می شود. نتیجه نهایی هر گونه برخورد های فرقه گرایانه و تخریب کارگران آگاه و دلسوز به نفع سرمایه و حامیان آنان پایان می یابد.
سهرابی. از شما عزیزانی که در این گفتگوی صمیمانه شرکت کرده اید، بسیار سپاس گزارم. همانطور که شما عزیزان آگاهید مبارزه طبقاتی یک مبارزه عینی است. مبارزه ی کار و سرمایه. در این مبارزه، کارگران و پیشروان کارگری بر آنند تا با تقویت رادیکالیسم جنبش کارگری، گامی در راستای پیشروی این جنبش با توجه به توازن قوای طبقاتی بر دارند. بی شک در عرصه مبارزه طبقاتی فراز و نشیب های فراوانی و جود دارد. در شرایط کنونی حضور هر چه بیشتر کارگران، دخالتگری طبقه کارگر و اتحاد عمل تشکل ها و فعالین می تواتند گامی به پیش باشد. برگزاری اول ماه مه 2009 در ایران را میتوان یک گام کوچک رو به جلو دید. گامی که در آن تشکل ها و فعالین با اتحاد عمل در برگزاری این روز و دادن قطعنامه سراسری و دادن فراخوان علنی به برگزاری روز جهانی کارگر را می توان از نشا نه های این گام دید. اما از دیگر سو باید آگاهانه و صبورانه به این اتحاد عمل نگاه کرد و دید که این اتحاد عمل در سر انجام خود به کجا خواهد انجامید. باید دید که تشکل های شرکت کننده در اول ماه مه 2009 می توانند با یک دید طبقاتی و بدور از سکتاریسم و فرقه گرائی به این اتحاد عمل پایبند باشند یا نه!
از دیگر سو، نباید فراموش کرد که بر گزاری روز جهانی کارگر، تنها یکی از عرصه های مبارزه طبقاتی کارگران است. و باید باور داشت که تغییرات بنیادی تنها با ایجاد تشکل های طبقاتی به نیروی خود کارگران امکان پذیر می باشد. چرا که درک شرایط ظالمانه و سود پرستانه سرمایه داری، که بر پایه ی استثمار بنا شده، و باور به تغییر این مناسبات، بر می گردد به درک و اعتقاد طبقه کارگر و اتحاد و همبستگی کارگران در تغییراین شرایط. بدین معنی، اگر فعالین و پیشروان کارگری نتوانند رابطه ای، تنگاتنگ با بدنه کارگری بر قرار کنند، اگر حضور کارگران را در تشکل های طبقاتی را شاهد نباشیم، اگر توده های کارگرحضور چشم گیری در این گونه مراسم ها را نداشته باشند، بی شک تغییرات اساسی به نفع طبقه کارگر صورت نخواهد گرفت. باید توجه داشت که تضاد کار و سرمایه و عمیق تر شدن هر چه بیشتر این تضاد، زمینه فعالیت پیشروان و نمایندگان کارگری را فراهم می کند و پیشروان کارگری میتوانند بر اساس این تضاد آشتی نا پذیر و با اتکاه به نیروی خود کارگران گام های بلندی را در راستای منافع طبقاتی بر دارند.
درک این ضرورت تاریخی وظیفه تمامی فعالین جنبش کارگری بوده و هست و با توجه به تمامی شرایط سخت و نابرابری که در این عرصه وجود دارد باید پیشروان کارگری بیشتر از گذشته به این مهم پرداخته چرا که، عرصه مبارزه طبقاتی تنها با حضور کارگران امکان پذیر است و لاغیر !.
به امید ایجاد تشکل های طبقاتی و مستقل کارگری ، به نیروی خود کارگران؛ و با امید به اینکه در سالهای آتی شاهد حضور هر چه بیشتر کارگران در بر پائی و تصمیم گیری روزجهانی کارگر باشیم.
دوستان، تا نشست و دیداری دیگر بدرود. بهزاد سهرابی. 5- خرداد 1388 -26 می 2009

هیچ نظری موجود نیست: