

یکی از بازداشت شدگان پس از انتخابات در یک قدمی چوبه دار
معصومه یاوری در یک قدمی چوبه دار
خبرگزاری هرانا - صدور احکام اعدام برای معترضان به نتیجه انتخابات به اتهام محاربه از جمله شگردهایی است که قضات دادگاههای انقلاب برای ایجاد رعب و وحشت در میان مردم به آن مبادرت می کنند
بنا بر اطلاع گزارشگران هرانا، معصومه یاوری ازمعترضان به نتیجه انتخابات از جمله کسانی است که برایش حکم اعدام درخواست شده و وی تنها در روز دادگاه اول توانسته بود از حق داشتن وکیل برخوردار شود
محاکمات غیر قانونی ، بازداشت های خودسرانه و به تبع آن صدور احکام پشت درهای بسته و برگزاری محاکمات نمایشی خارج از روند مرسوم و صحیح قضایی از جمله مرسوم ترین شیوه های اعمال شده در دادگاههای انقلاب است که همچنان نیز ادامه دارد
معصومه یاوری نیز از قربانیان چنین محاکماتی است. محمد سیف زاده وکیل وی در این باره می گوید: دادگاه خانم یاوری روز 15 اردیبهشت برگزار خواهد شد و دادستان برای وی تقاضای حکم اعدام کرده است
وی در گفتگو با گزارشگر هرانا افزود: موکلم را تا زمان برگزاری دادگاه اول ندیده بودم و وی از دسترسی به وکیل تا این زمان محروم بوده است
عدم دسترسی به وکیل تا قبل از دادگاه اول از جمله مسایلی است که بیشتر بازداشت شدگان سیاسی با آن روبرو هستند. این در حالی است که قانونا وکیل حق دارد تا قبل از برگزاری دادگاه پرونده موکل خود را بررسی کرده و دفاع مناسبی از وی به عمل بیاورد اما تاکنون در بیشتر موارد این خواسته محقق نشده است
این وکیل دادگستری با اشاره به اینکه یاوری بیش از شش ماه را در بازداشت به سر برده است، افزود:"شعبه 28 دادگاه انقلاب به سرپرستی قاضی مقیسه مسول رسیدگی به پرونده معصومه یاوری است
نگذاريد سرنوشت آرش و محمدرضا برای امیررضا تکرار شود
نگذاريد سرنوشت آرش و محمدرضا برای امیررضا تکرار شود/ دلنوشتهای برای امیررضا عارفی زندانی محکوم به اعدام
انتشار: کمیته گزارشگران حقوق بشر [1]
هفته گذشته اولین سالگرد بازداشت امیررضا عارفی (پیمان) بود. در فروردین ماه ۸۸ و درست دوماه قبل از برگزاری انتخابات (انتصاب مجدد احمدی نژاد!) آرش رحمانی پور جوان ۱۹ ساله ، دکتر محمدرضا علی زمانی ۳۷ ساله و امیررضا عارفی ۲۱ ساله با یورش ماموران وزارت اطلاعات به منزلشان بازداشت شدند و به بازداشتگاه مخوف اوین انتقال یافتند
در دادگاههای نمایشی بازداشت شدگان پس از حوادث انتخابات این سه تن حضور داشتند که آرش رحمانی پور و محمدرضا علی زمانی ابتدا با انواع شکنجه های روحی و روانی سربازان گمنام امام زمان از جمله بازداشت خواهر باردار آرش که در اوین سقط جنین شد و سپس انواع وعده و وعید بازجویان محترم و جمله معروف «کمکت می کنم» و اجرای انواع مراسم قسامه این زحمتکشان امنیت کشور، این دو نفر در دادگاهی که ریاست آن را قاضی صلواتی بر عهده داشت لب به سخن گشودند و در حالیکه دو ماه قبل از انتخابات بازداشت شده بودند و نتوانسته بودند در انتخابات شرکت کنند و ۶۳ درصد رای ریاست محترم همیشه جمهور آقای احمدی نژاد را بالاتر برند، تمامی حوادث قبل و بعد انتخابات حتی ۱۱ سپتامبر و ارتباط با بن لادن و ... را بر اساس انشاء بازجو محترم که نان بازو و عرق جبین را به عنوان روزی حلال می خورد پذیرفتند تا بلکه به استناد به جمله معروف «مردِ و قولش» آزاد شوند
اما در کمال ناباوری به اعدام محکوم شدند و در حالیکه اجرای حکم به تعلیق افتاده بود در آخرین پنج شنبه باقی مانده به ۲۲ بهمن ماه ۸۸ که نقطه عطفی در اجرای حماسه ساندیس و پادگانیزاسیون تهران بود اعدام شدند و این در حالی بود که خانواده آرش در راه منزل به زندان برای ملاقات فرزند ۱۹ ساله اشان این خبر را از زبان پیک شادی آور دادنستان محترم تهران، جعفری دولت آبادی شنیدند بماند که آرش تنها به خاطر ورود به سایت اینترنتی گروهی که وجود خارجی ندارد و انجمن پادشاهی نامیده می شود که چند سال پیش موسس آن به نام فولادوند توسط ماموران وزارت اطلاعات در ترکیه سلاخی شد و تنها نام این گروه منحله بهانه ای برای دادگاههای نمایشی و اعدام جوانان این مرز و بوم براساس اقاریر گرفته شده توسط بازجویان خیلی محترم و مهربان شد
با این مقدمه که بیان گوشه ای از ظلم وارده به نام اسلام و به کام ضد ایران بود به ماجرای امیررضا عارفی (پیمان) می رسیم که داستانی کاملا شبیه به آرش دارد و اکنون در بند ۳۵۰ زندان اوین منتظر اجرای حکم اعدام به گناه نکرده می باشد و تنها تفاوتش این است که در آن دادگاه نمایشی به عنوان تماشاچی حضور داشت و سخنی نگفت اما با بازداشت همسرش مجبور شد در بازجویی های سربازان گمنام که همیشه پنهان هستند(الخائنُ خائف) هر آنچه بازجو گفت بپذیرد، بنویسد و امضاء کند که شاید هرکدام از ما هم در شرایط او و در زیر آن شکنجه های انجام شده در بیدادگاهای ۲۴۰ و ۲۰۹ اوین بودیم چنین می کردیم و اکنون بازهم برخلاف قول های داده شد ، امیررضا عارفی در ماراتن مرگ است و معلوم نیست چه موقع حکم وی اجرا شود
قبل از روز کارگر ، قبل از دو خرداد ، قبل از سالگرد ۲۲ خرداد و شاید هم ۲۵ یا ۳۰ خرداد؟ سکوت جهانی و داخلی همچنان ادامه دارد ، همچنان چین و روسیه زیر و روی ایران را می خورند و حمایت می کنند و آمریکا و مدعیان غربی حقوق بشر از این واژه استفاده ابزاری برای دریافت امتیازهای چرب تراز حاکمیت می کنند ، همچنان میرحسین موسوی بیانیه می دهد، همچنان خاتمی حرف های قشنگ می زند، همچنان رهبران اصلاحات به دیدار مسئولان دولت وقت اصلاحات که به تازگی از زندان آزاد شده اند می روند، همچنان جنگ قدرت درون جناحی و بین جناحی ادامه دارد اما کسی سراغی از احمد زیدآبادی که باید پنج سال دیگر از شش سال محکومیتش را به گناه نکرده در زندان مخوف رجایی شهر بین قاتلین و متجاوزان به عنف بگذراند و یا محمد پورعبدالله دانشجوی زندانی چپ گرا که در قزل حصار شرایطی مشابه احمد دارد و باید شش سال دیگر مادرش از رشت به ملاقات دانشجوی زندانیش بیاید و همسر امیررضا عارفی که هر لحظه باید منتظر شنیدن اعدام همسر جوانش و پیوستن امیررضا به پدر مرحومش باشد نمی گیرد
به راستی چه موقع مادر امیررضا عارفی باید روی خوش زندگی را ببیند؟ امیر رضا الان در چه حالی است؟ ماه عسل دو سال پیش خود با همسرش را در یاد دارد یا روزی که آمبولانس به جلوی منزلشان آمد و پیکر بی جان پدرش را برد و یا آرش و محمدرضا را که در سالن ملاقات اوین در کنار خود می دید و اکنون نیستند. نگذارید در سکوت و زد و بندهای پشت پرده سرنوشت محمدرضا علی زمانی و آرش رحمانی پور برای امیررضا (پیمان) عارفی تکرار شود که سکوت مسلمان در یک ظلم و جنایت به معنای همراهی و تایید است
[1] هویت نویسنده این متن، نزد کمیته گزارشگران حقوق بشر محفوظ است
در آستانه روز کارگر پرونده سازی جدیدی علیه منصور اسالو
بنابه گزارشات رسیده به " فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران" در آستانه روز جهانی کارگرپرونده جدیدی علیه آقای منصور اسالو رئیس هیئت مدیره سندیکای شرکت اتوبوس رانی تهران و حومه گشوده شد
روز یکشنبه 5 اردیبهشت ماه زندانی سیاسی منصور اسالو رئیس سندیکای شرکت اتوبوس رانی تهران و حومه با دست بند و پابند به شعبه 6 بازپرسی دادگاه انقلاب کرج برده شد و پرونده جدیدی علیه او گشوده شد. شاکیان آقای اسالو در این پرونده علی حاج کاظم و علی محمدی رئیس و معاون زندان گوهردشت کرج می باشند . اتهامی که به آقای اسالو نسبت داده شده است ارتباط با معاندین نظام در زندان می باشد
در ماههای اخیر فشارهای روحی و جسمی و اذیت وآزارها علیه آقای اسالو بصورت غیر قابل تصوری شدت یافته است. او بارها به سلولهای انفرادی بند 1 معروف به سگدونی و بند 5 منتقل شد . آقای اسالو از 23 اسفند ماه بطور ناگهانی و با دلیل واهی از بند 4 به بند 5 معروف به بند متادون منتقل شد و او را در کنار زندانیان معتاد و خطرناک که مبتلا به بیماریهای واگیر دار هستند قرار داده شد
زندانی سیاسی منصور اسالو از ناراحتی قلب،کمر درد و چشم رنج می برد ولی تاکنون از درمان جدی او خوداری کرده اند. این ناراحتیها بقدری حاد می باشند که تا به حال پزشک قانونی 3 بار بر عدم تحمل حبس او تاکید کرده است ولی بازجوی وزارت اطلاعات که مسئول پرونده آقای اسالو می باشد از آزادی استعلاجی او خوداری می کند
بازجویان وزارت اطلاعات تا به حال علیه تعدادی از زندانیان سیاسی که در زندان هستند و در حال طی محکومیت غیر انسانی و غیر قانونی خود بسر می برند پرونده های جدیدی گشوده اند و به آنها محکومیت سنگینی داده است که از جمله آنها زندانی سیاسی منصور رادپور ، علی صارمی و ... می باشند
گشوندن پرونده جدید بدستور بازجویان وزارت اطلاعات می باشد که با شکایت علی حاج کاظم و علی محمدی رئیس و معاون زندان گوهردشت به اجرا در آمده است.علی حاج کاظم و معاونش علی محمدی که در پرونده او اعمالی جنایتکارانه مانند ؛ شکنجه و قتل زندانیان سیاسی و عادی مانند زنده یادان امیر حسین حشمت ساران،ولی الله فیض مهدوی و عبدالرضا رجبی ، فروش اندام زندانیان ،تشکیل باندهای مافیایی برای توضیح و فروش مواد مخدر و سرکوب زندانیان، گرفتن رشوه از زندانیان عادی در ازای مرخصی و حتی آزادی آنها نقش دارد. گرفتن رشوه های نجومی از خانواده زندانیان برای دادن مرخصی توسط برادر وی فردی بنام محمد حسین حاج کاظم در خارج زندان صورت می گرفت و لی بخاطر رقابتهای موجود برادر وی دستگیر و محکوم به زندان می شود که در همان زندان گوهردشت محکومیت خود را در دفتر علی حاج کاظم طی می کند و هر روز بعد از وقت اداری همراه با او به منزل می رود. میرشکاری رئیس قبلی زندان گوهردشت و عموی همسر علی حاج کاظم که در جریان افتضاح سوئ استفادی جنسی از زنان و دختران معروف به خانه سبز و صدور آنها به دبی دستگیر شده بود در دفتر علی حاج کاظم رئیس زندان گوهردشت کرج به اصطلاح محکومیت خود را طی می کند
فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران، پرونده سازی جدید علیه زندانیان سیاسی که در حال طی محکومیت غیر قانونی و غیر انسانی خود در زندان هستند را محکوم می کند و از کمیسر عالی حقوق بشر و سازمان جهانی کار و سندیکاه های کارگری جهان خواستار اقدامات گسترده جهانی برای آزادی فعالین کارگری در بند رژیم ایران است
8 اردیبهشت 1389 برابر با 28 آپریل 2010
گزارش فوق را به سازمانهای زیر ارسال گردید
کمیساریای عالی حقوق بشر
سازمان جهانی کار
کمسیون حقوق بشر اتحادیه اروپا
سازمان عفو بین الملل
دبیرکل و سخنگوی کانون صنفی معلمان ایران در آستانه روز معلم به وزارت اطلاعات احضار شدهاند
به گزارش هرانا از علیاکبر باغانی و محمد بهشتی لنگرودی تلفنی خواسته شده است تا روز شنبه به وزارت اطلاعات مراجعه کنند
این در حالیست که به تازگی ماموران وزارت اطلاعات سه فعال حقوق معلمان در شهر همدان را پس از احضار، بازداشت کردهاند
در آستانۀ ۱۲ اردیبهشت (روز معلم)، شورای هماهنگی تشکلهای صنفی معلمان نیز اعلام کرده است که در اعتراض به صدور احکام سنگین حبس و اعدام برای معلمان زندانی، از ۱۲ تا ۱۸ اردیبهشت به اعتصاب غذا دست میزند
آژانس ايران خبر – ۱۳۸۹/۲/۷به گفته كارگران كارخانه كيان تاير , اين كارگران از 5 ماه قبل حقوق خود را دريافت نكرده اند, در اين رابطه در طي اين مدت اقداماتي اعتراضي داشته اند كه منجر به آتش سوزي در كارخانه هم شده بود ولي با اينحال هنوز حقوقي دريافت نكرده اند و به خواسته هايشان رسيدگي نشده است. در حال حاضر دولت براي اينكه اعتراضات اين كارخانه را فرو نشانده و در آستانه روز جهاني كارگر آنها را ساكت كند , به آنها وعده و وعيد داده كه بزودي در اين هفته به خواسته هايشان رسيدگي ميكند ولي تا كنون هيچ اقدامي نكرده است
كانون حمايت از خانواده شهدا و دستگيرشدگان با صدور اطلاعیه ای، اسامى برخى از جان باختگان كارگر در جریان اعتراضات ماههای گذشته را اعلام كرده و از هموطنان خواسته است در روز كارگر با حضور در بهشت زهرا یاد آنها را گرامى بدارند
اسامى کارگران جان باخته به این شرح است
1. محمود رئيسى نجفى
2. بهمن جنابى خوش، 19ساله، كارگر لوله كش و تأسيسات لوازم برقى
3. احمد نجاتى، 22ساله كه با ضربات باتون به شهادت رسيد
4. سجاد قائد رحمتى، اهل درود لرستان
5. حسين اختر زند، اهل اصفهان
6. فرزاد جشنى 19ساله، اهل ايلام
7. ابوالفضل عبدللهى، برقكار كه بر اثر اصابت گلوله به سرش به شهادت رسيد
8. سعيد عباسى، 28ساله كه در اثر شليک گوله پاسداران به شهادت رسيد
9. ميثم عبادى، 17ساله، كارگر فرش فروش، در فلكه صادقيه با اصابت گلوله به شكمش به شهادت رسيد
10. عباس ديسناد، كارگر بازارى، 48ساله در اثر ضربات باتون بر سرش به شهادت رسيد
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر