9شهريور :جامعه كارگرى ايران علاوه بر مشكلات ريز و درشت معيشتى كه اكثريت ايرانيان
را آزار ميدهد، معضلاتى منحصر به فرد را نيز تجربه ميكند.
نهم شهريور ۱۳۸۸ برابر با سی و يکم
اوت
شهرزاد نیوز: وزارت اطلاعات انجام مصاحبه با رسانهها و اطلاعرسانی را برای ماشالله شمسالواعظین ممنوع کرد. وی که سخنگوی دفاع از آزادی مطبوعات است، در رابطه با احضار خود به وزارت اطلاعات گفت که بازجویان رفتار نامناسبی داشته و او را تهدید کرده اند. شمسالواعظین پس از احضار قبلی به وزارت اطلاعات گفته بود، هیچ دلیل و مبنای قانونی برای ممنوعیت مصاحبه من وجود ندارد. وی با اشاره به این که این بار مجبور به دادن تعهد شده است، افزود: مصاحبه نمیکنم، اما اوضاع کشور با حرف نزدن و سکوت این و آن حل نمیشود
9شهريور :ضرب و شتم منصور اسانلو درزندان رجاييشهر
9شهريور :مصاحبه با يکی از بازداشت شدهگان دو ماه اخير
6شهريور:جنايت هولناک مزدوران جمهوری اسلامی در زندان اصفهان
تجاوز و قتل وحشتناك خواهر و برادر بهايى در زندان اصفهان توسط مزدوران جمهورى اسلامى ارغوان دختر 18 ساله و برادرش زاهد 20 ساله فرزندان دكتر محمود شكرابى در 30 تيرماه روز اعتراضات شهر اصفهان در حاليكه قصد رفتن به خانه مادربزرگ مريضشان را داشتند توسط مزدوران جمهورى اسلامى دستگيرميشوند در حال شكنجه برادر از دختر ميخواهند لخت شود دختر براى نجات برادر لخت ميشود برادر از هوش ميرود دختر بينوا را مورد تجاوز وحشيانه قرار ميدهند. برادر به هوش ميايد شروع به فرياد و ضجه ميكند در جلوى خواهر برادر را ميكشند. دختر بينوا روانى چهار دست و پا راه ميرود پير, ديوانه, صداى حيوانات نشان ميدهد و در آستانه مرگ ميباشد. مزدوران و متجاوزان بنام های مسلم و غيبى مى باشند. دكتر شكرابى در ابتداى انقلاب ساليان زيادى به جرم بهايى بودن در زندان شيراز بوده و پس از ازادى به اصفهان مهاجرت مى كند و از پزشكان خير و خوشنام اصفهان می باشدوبلاگ به سوى آزادى به نقل از بهرام مشيرى
6شهريور.جلوگيری از مراسم امروز گلزار خاوران و دستگيری منصوره بهکيش
وضعیت حاد جسمی دانشجوی زندانی در بند 209 زندان اوین
فعالین حقوق بشر ودمکراسی در ایران
بنابه گزارشات رسیده از بند 209 زندان اوین شرایط جسمی مهسا نادری دانشجوی زندانی در شرایط حاد جسمی قرار دارد و از درمان موثر او تا به حال خوداری می کنند.دانشجوی زندانی مهسا نادری 19 ساله دانشجوی رشتۀ اقتصاد دانشگاه مفید شهرستان قم،از نارحتی شدید کلیه و عفونت مثانه رنج می برد.او مدتها است که از درد شدید رنج می برد و هنگامی که خانم سحابی برای مدتی هم سلول وی شده بود ناراحتی وی به حدی شدید بود که از درد شبانه روز به خود می پیچید.زمانی که خانم سحابی از پاسداربند زن می خواهد که که او را به بهداری زندان منتقل کنند . پاسداربند زن به خانم سحابی می گویید:« آوردیم اینجا بمیره ،تا یک نفر از جمعیت زندان کم بشه» همچنین امکان استفاده از سرویسهای بهداشتی را تا حد زیادی از وی دریغ کرده اند،تا آنجائی که او ناچار می شود مدتی را در اعتصاب غذای خشک بسر ببرد. علاوه بر این از دادن مایعات به اندازه کافی به زندانی خوداری می کنند و حتی وقتی خواستار خرید مایعات از فروشگاه زندان می شوند به آن ترتیب اثر داده نمی شود. این در صورتی که نوشیدن مایعات و استفاده از سرویسهای بهداشتی از ضرورتهای اولیه برای کسانی که ناراحتی کلیه و عفونتهای مثانه ای دارند می باشد.از طرفی دیگر در حال حاضر 2 تن از دختران هموطن مسیحی هم سلول وی هستند. سعید شیخان سربازجوی وزارت اطلاعات هنگام بازجوئی از هموطنان مسیحی برای تحقیر کردن خانم نادری او را بچه منافق صدا می کند و هر بار از آنها سئوال می کند که این بچه منافق هنوز مسیحی نشده است؟سلول انفرادی خانم نادری که برای 1 زندانی می باشد 2 الی 3 زندانی در آن جای داده اند . این سلولها فاقد سیستم تهویه و سیستم خنک کننده هستند و در اثر ازدحام زیاد ،گرما و عدم تهویه مناسب زندانیان دچار سر درد،حالت تهوع مفرط هستند.در این سلول نفرات آن دائم تغییر می کند و برای تحت فشار روحی قرار دادن دانشجوی اسیر معمولا کسانی را که در آستانه آزاد شدند هستند به این سلول آورده می شوند.او از داشتن ملاقات حضوری با خانواده اش محروم است و ملاقاتها بصورت کابینی صورت می گیرد اخیرا مدت زمان ملاقات زندانیان با خانواده هایشان تا حد زیادی کاهش یافته است.تشدید فشارهای جسمی و روحی مختلف بدستورسربازجوی وزارت اطلاعات سعید شیخان علیه این دانشجوی زندانی صورت می گیرد.علیرغم اینکه او محکوم به حکم سنگین و غیرانسانی 1 سال زندان است و می بایست به بند عمومی منتقل شود ولی سعید شیخان از انتقال او به بند عمومی ممانعت می کندو عدم انتقال به بند عمومی محرومیتهای زیادی برای او بوجود آورده است.لازم به یاد آوری است که زندانی سیاسی مهسا نادری 19 ساله 2 اسفند ماه در پی یورش مامورین وزارت اطلاعات دستگیر شدو 190 روز است که از بازداشتش در بند 209 زندان اوین می گذرد 88 روز آن را در سلولهای انفرادی تحت شکنجه های جسمی و روحی بسر برد. این دانشجوی زندانی در اثر شکنجه های غیر انسانی دچار ناراحتی کلیه،عفونت مثانه و سردردهای شدید شده است.فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران، فشارهای و محدویتهای غیر انسانی جسمی و روحی،عدم درمان ونگهداری در بند 209 را محکوم می کند و از دبیر کل وکمیسر عالی حقوق بشر سازمان ملل خواستار اقدام فوری برای رسیدگی به وضعیت زنان زندانیان سیاسی که در شرایط غیر انسانی بسر می برند است.
5 شهریور 1388 برابر با 27 اوت 2009
گزارش فوق به سازمانهای زیر ارسال گردید:دفتر دبیرکل سازمان مللکمیساریای عالی حقوق بشر کمسیون حقوق بشر اتحادیه اروپا سازمان عفو بین المللسازمان دیدبان حقوق بشر
3شهريور:كارگران شركت چينى البرز مقابل استاندارى قزوين تجمع كردند
یکشنبه، 4 مرداد ماه 1388 برابر با 2009 Sunday 26 July
نماینده مجلس رژیم: آنقدر شكنجه می کنند تا زندانی بمیرد
ایلنا: مسعود پزشكيان عضو فراكسيون خط امام (ره) با حضور در جمع خبرنگاران پارلماني در پاسخ به سوالي كه به درگذشت محسن روح الاميني كه روز 18 تيرماه دستگير شده و در زندان كشته شده بود اشاره داشت، گفت: اين اتفاق بسيار وحشتناكي بود.
پزشكيان با ابراز نگراني نسبت به وضعيت ديگر بازداشت شدگان حوادث اخير ادامه داد: فرزند آقاي روح الاميني كسي بود كه اين افراد او را ميشناختند. با اين حال دچار چنين سرنوشتي شد. از اين رو ما نگران كساني هستيم كه چنين شناختي هم از آنها وجود ندارد.
پزشكيان با بيان اينكه درذهنم نميگنجد كه در حكومت جمهوري اسلامي چنين رفتارهاي ناراحت كنندهاي صورت گيرد،ادامه داد: اميدوارم مجلس بتواند با ورود به اين مسايل، گامي در راستاي حل آن بردارد. برخي همكاران در تلاش هستند تا ببينند با چه سياستي و چگونه ميتوانند عمل كنند تا هم سوء برداشتهاي غلطي از مسايل نشود و هم حق مطلب ادا شود.
عضو فراكسيون خط امام(ره) در پاسخ به سوالي كه نگران تكرار حوادث گذشته بود،گفت: تا آنجا كه از دست ما بر ميآيد تلاش ميكنيم اين حوادث تكرار نشود.
پزشكيان از رايزني با رئيس مجلس و برخي گروههاي سياسي مختلف در اين زمينه خبر داد و گفت: البته اين مساله مورد تاييد هيچ مرجعي نيست و بحث ما اين است كه بايد قانوني، عادلانه و منصفانه عمل شود. به اين ترتيب اگر كسي مجرم است بايد با او برخورد قانوني شود و در دادگاه محاكمه شود. نه اينكه اين افراد را آنقدر شكنجه دهند كه چنين اتفاقاتي بيفتد.
وي در مورد تلاشهاي كميته حقيقتياب رئيس مجلس براي بررسي وضعيت بازداشتشدگان اخير ابراز بياطلاعي كرد و گفت: البته اوضاع خوبي نيست.
پزشكيان در پاسخ به سوالي كه به چگونگي ورود مجلس براي حل اين مسائل اشاره داشت، گفت: البته دست مجلس باز است اما اينكه چگونه و چه راهي را انتخاب كنيم كه بتوان هم اطلاعرساني كرد و هم جلوي تكرار اين مسائل را گرفت و بهانهاي هم به دست دشمنان نداد، نياز به تدبير دارد.
یک روزنامه نگار دیگر بازداشت شد
سایت موج آزادی: فریبا پژوه، از روزنامهنگاران اصلاح طلب، از ابتدای هفته جاری در بازداشت به سر میبرد. فریبا پژوه که سابقه همکاری با خبرگزاری ایلنا و روزنامه اعتماد ملی را دارد، در روزهای گذشته بازداشت شده و هماکنون در زندان اوین به سر میبرد.
31مرداد.افشای جنايات لباس شخصی ها توسط يک شاهد عينی - مريم فتوحی سرا
عکس؛ آثار ضرب و شتم بر روی بدن کارگر سنندجی
گزارش یکی از خوانندگان: روز گذشته 28 مرداد در حالی که نیروهای امنیتی در شهرک کردستان سنندج قصد ربودن حسن مصطفائی یکی از چهره های محبوب در میان کارگران را داشتند با دفاع شجاعانه حسن مواجه شدن و آنها نیز به طور وحشیانه ای اور را مورد ضر و شتم قرار دادند در این حال این عمل وحشیانه نیرهای سرکوبگر مورد اعتراض جوانان و اهالی آن محل قرار گرفت و به یاری حسن شتافتند و توانستند حسن را از چنگالشان رها ساخته و از محل دور کنند اعتراض انچنان گسترده شده بود که رژیم برای کنترل فضا دست به ضرب و شتم و ایجاد رعب و وحشت در آن منطقه پرداخت . رژیم جمهوری اسلامی بار دیگر شکست خورد بار دیگر مردم آزادیخواه سنندج نشان دادنند که به آسانی اجازه سرکوب و جنایت را به این نظام منفور که مثل سارقین دست به ربودن شهروندان میزند نخواهند داد .عکسهای از اثار ضرب و شتم حسن مصطفایی توسط نیروهای سرکوبگر ضمیمه است.
دستگيري فعالين كارگري در خوزستان
روز سهشنبه 27 مرداد ماه 1388، پژمان رحيمي فعال كارگري، عضو انجمن سايه و عضو كمته هماهنگي براي كمك به ايجاد تشكل هاي كارگري همراه با محمد اسماعيلوندي از فعالين كارگري در اهواز دستگير شدند.
دروز يکشنبه 25 مرداد ماه، مامورين اداره اطلاعات اهوز با حكم دادستاني به منزل نامبردگان مراجعه كرده و ضمن باز رسي از منازل پژمام رحيمي و محمد اسماعيلوندي، آنها را بازداشت و به اداره اطلاعات اهواز انتقال داده شدند.
تا اين تاريخ – 28/5/ 88 - خانواده نامبردگان از سرنوشت آنان بي اطلاع مي باشند.
ما اعضاي كميته هماهنگي براي كمك به ايجاد تشكل هاي كارگري دستگير ي پژمان رحيمي از اعضاي كميته هماهنگي و محمد اسماعيلوندي فعال كارگري را شديدا محكوم كرده و خواستار آزادي فوري نامبردگان مي باشيم.
کمیته ی هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری
28/5/1388
www.komitteyehamahangi.blogfa.com
جواد اسماعيلي آزاد شد
جواد اسماعيلي كارگر خباز و عضو سنديكاي كارگران خباز سنندج كه در مورخه 16 مرداد ماه دستگير شده بود آزاد شد.
لازم به ذکر است که جواد اسماعيلي به مدت 24 ساعت در اداره اطلاعات سنندج مورد باز جوئی قرار گرفت و بعد از 24 ساعت به قرنطینه زندان مرکزی سنندج انتقال داده شد. روز یکشنبه 25 مرداد ماه با قرار وثيقه 10 ميليون توماني از زندان آزاد شد.
کمیته ی هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری
27/5/1388
www.komitteyehamahangi.blogfa.com
_______________________________
1- شرکت سوسیس و کالباس سازی چم چم گیلان
تعداد 9 نفر از کارگران شرکت کالباس سازی چم چم واقع در شهر صنعتی رشت به دلیل ناتوانی جسمی و فرسودگی ناشی از کار سنگین در شرکت اخراج شدند . این کارگران سالها در بدترین شرایط در همان شرکت مشغول به کار بودند.
2- شرکت دامپروری سفیدرود رشت
کارگران شرکت دامپروری سفیدرود حدود چهار ماه است که حقوق دریافت نکرده اند .
این شرکت یک موسسه بسیار بزرگ کشت و صنعت بوده که دارای واحدهای مختلف مرغداری ، دامپروری ، کشاورزی و شیلاتی هست که طی سالهای اخیر به صورت مزایده در اختیار پیمانکاران مختلف قرار گرفته و با توجه به قدرت زیاد و تبانی با مدیر عامل شرکت ، مزایای پرسنل را در سال 88 به نصف تقلیل داده اند و دراین راستا در سال جاری تا به کنون حدود 4 ماه حقوق و مزایای کارگران را پرداخت ننموده اند و چنانچه اعتراضی از طرف کارگران انجام شود ، تهدید به اخراج و قطع مزایا می شوند. این در حالی است که مدیران رده بالای شرکت دارای حقوق ماهیانه 3 الی 4 میلیون تومانی می باشند و به صورت ثابت آن را دریافت می نمایند .
کمیته ی هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری
25/5/1388
____________________________________
گزارش اعتصاب و شرایط کاری کارگران نیروگاه برق سنندج که توسط یکی از کارگران ارسال شده که عین مطلب در ذیل تقدیم می گردد.
نیروگاه گازی روستای قلیان در 5 کیلومتری سنندج واقع شده است.
از شرایط سخت کار در این نیروگاه شروع کنیم که از ساعت 7 صبح آغاز و تا شش و نیم بعداز ظهر کارگران به تلاش خود ادامه می دهند و این در حالی است که سه ساعت از این مدت زمانی که کارگران کار می کنند اضافه کاری است که کارگران اجازه ندارند که صبحانه صرف کنند و فقط به کارگرانی نهارمی دهند که مبلغ 2500 تومان به حساب واریز کرده باشند.
علاوه بر آن باید کارگران روز مزد هزینه لباس و وسایل ایمنی را خود پرداخت کنند. یکی دیگر از مشکلات کارگران دیر کرد در پرداخت دست مزد آنها می باشد که آن هم با حداقل دستمزد 12000 تومان در روز در این شرایط سخت کاری می باشد.
این مشکلات باعث شد که کارگران در یک ماه پیش اقدام به اعتصاب کنند و حدودا 40 نفر در محل کار خود دست به تجمع زدند.
برای احقاق خواست های بر حق خود در روز اعتصاب کارفرما دستور داده بود که از ورود کارگران به محوطه نیروگاه جلوگیری شود این در حالی بود که کارگران همگی کارت ورود و خروج داشتند. اما با پافشاری کارگران سه نفر از آنها بعنوان نماینده توانستند وارد نیروگاه شوند اما با حضور نیرو های حراست این سه نفر مورد حمله قرار می گیرند و متاسفانه پای یکی از انها به نام کیومرث بی باک شکسته می شود و دو نفر دیگر بنام عباس کمالی مراد پوریان و یدالله ، به شدت توسط نیرو های حراست کتک کاری می شوند. بعد از این حادثه کار فرمایان ترسیده و مجبور به عقب نشینی شدند و قول دادند تمام مطالبات کارگران را تامین کنند. اما بعد از مدتی معلوم می شود که این قول ها دروغی پیش نیست.
کارفرما مطالبات کارگران را تامین نکرد. با این شرایط کارگران دو باره روز شنبه مورخه 19/5/88 دست به تجمع زدند و خواستار تحقق مطالبات خود شدند این مطالبات عبارت بود از –تامین امنیت شغلی – بیمه شدن کارگران روز مزد – بر کناری ساعدی ، مسئول تامین و استخدام کارگران روز مزد .
در پایان این اعتصاب کار فرما بجای اینکه مطالبات کارگران را به مورد اجرا در آورد اکثر تحصن کنندگان بدستور آقای طالب رئیس کارگاه اخراج شدند و تنها 10 نفر به نام های جمشید امام قلی - احمد امام قلی - حسین امجدی – یدالله نجفی – حسین نجفی – خالد نجفی – جمال امام قلی و کامبیز نامی به سر کار خود باز گشتند.
انتشار :
کمیته ی هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری
دوشنبه۲۶ مرداد ۱۳۸۸
روشن شدن ابعاد وحشتناک رفتارهای غیرانسانی با بازداشتشدگان در کهریزک و سایر مکانهایی که زندانیان را نگهداری میکردند، سبب شد که بسیاری از کسانی كه زماني خود از عاملان شكنجه و اعترافگيري بودند، نیز به ابعاد غیرانسانی این رفتارها اعتراف کنند.
در سی سال گذشته همواره چنین رفتارهایی با مخالفان و مردم عادی امری متداول و مورد قبول جناحهای مختلف بوده است. اما اکنون که چنین رفتارهایی با "خودیها" صورت می گیرد، اعتراضات در درون "خودیها" ابعاد گستردهتری مییابد.
هم روند با این اعمال، اعتراف گرفتنهای تحت فشار وشکنجه برای بیآبرو کردن یک جناح، یادآوراعترافات به مراتب وسيعتر در دهههای گذشته است كه مورد تأييد همهی مسوولان بود. این اعترافات در زندان، از طرف بسیاری از عالمان دینی مورد اعتراض قرار گرفته و بیارزش قلمداد شده است! شکی وجود ندارد که چنین اعترافاتی همواره بیارزش بوده و تنها اعترافگیرندگان را روسیاه میکند، اما سوال آن است که چرا تا کنون این افراد، اعترافات مخالفان را در دهه های گذشته، بیاعتبار اعلام نکرده اند. در گذشته بسیاری از مخالفان به دلیل چنین اعترافاتی به جوخههای اعدام سپرده شدند وبسیاری از آنان در همان شرایط سخت بازداشتگاهها مورد انواع آزار و اذیتها قرار گرفته و جان خود را در بدترین شرایط از دست دادهاند.
روشن شدن ابعاد رفتار غیرانسانی در بازداشتگاهها و زندانها از آن جهت اهمیت دارد که بتوان جلوي چنین اعمالی را در آینده گرفت و یک نظارت دائمی از طرف نهادهای مردمی بر اعمال پلیس و نیروهای نظامی و امنیتی بوجود آورد و نهادهای سرکوبگر را منحل کرده وبه جای آن نهادی با موازین ومعیارهای انسانی جایگزین کرد.
از سوی دیگر در داد گاههای نمایشی که برای دستگیر شدگان برگزار شده بود، جنبش کارگری نیز از الطاف دادستان محروم نماند. دادستان با ماموریت سرکوب وخاموش کردن صدای کارگران و زحمتکشان، روحیه ضد کارگری خود را به نمایش گذاشته و بدون ارایه هیچ گونه مدرکی جنبش کارگری را در معرض اتهامات واهی قرارداده است . دراین کیفرخواست چنین آمده است:
" اين جالب است كه افرادي به دلايل مختلف از جمله عقب افتادگي دستمزد خود دست به اعتصاب ميزنند اما حواسشان نيست كه موسسات برانداز در آمريكا مانند NED، صندوق مالي و دموكراسي و... به صورت آشكار به موسسات ديگر چندين ميليون دلار پول مي دهند تا به سنديكاهاي كارگري در ايران كمك شود. "(تاکید از ماست)
در واقع با این جملات دادستان سند محکومیت خود را امضاء میکند . دادستان نمیگوید هنگامی که تحت عنوان اجرای اصل 44 و خصوصی سازی، در صدها کارخانه و محیط کار، کارگران ماه ها بیحقوق میمانند، اخراج میشوند و خانوادههایشان با تنگدستی و گرسنگی و محرومیت روبرو می شوند، چرا دادستانی برای شنیدن درخواست به حق کارگران وارد عمل نشده و چرا مسوولانی را بازخواست نکرده است که این آلام غیرقانونی و غیراخلاقی را علیه کارگران شریف کشور بوجود آوردهاند؟ چرا به جای دفاع از فریاد مظلومیت آنان و دادن فرصت اظهارنظر و اعتراض، ضرب و شتم، دستگیری، زندان ، اخراج آنان و گرسنگی خانوادههایشان را نظاره کرده است و اکنون نیز همهی آنان را متهم میکند و درخواست حقوق قانونی و به حق کارگران را عامل همکاری با دشمن به حساب می آورد؟ اگر" داوری، داوری، داوری" درکار بود میپرسید: آقایان ِمسوولان قضایی که این چنین کیفرخواست صادر میکنید، میدانید فقر و محرومیت وگرسنگی و شرمساری در برابر خانواده یعنی چه ؟
همچنین ایشان معلوم نمیکنند که تقسیم و رد و بدل کردن پول بین نهادهای سرمایهداری و ضد کارگری خارجی چه ربطی به کارگران ایران دارد؟ (توجه به نقل قول متن اولین کیفرخواست در بالا)
اکنون مشخص میشود که اتهامات واهی به جنبش کارگری که از جانب بعضی محافل در سال گذشته مطرح شد، ریشه در کجا داشته است .
کانون مدافعان حقوق کارگر که به تجربه دریافته بود این اتهامات ریشه در نهادهای امنیتی وسرکوب دارد این مطلب را به دفعات عنوان کرد و اکنون نیز بار دیگر اعلام میکند که جنبش کارگری ومردم به پاخواسته ایران ، مطالبات مشروع وحق طلبانهای دارند که مستقلانه آنها را بیان کرده وتنها به نیروی خود، آن را دنبال میکنند.
کارگران وزحمتکشان ومردم تحت ستم کتک میخورند، شکنجههای غیرانسانی را تحمل میکنند، کشتهها میدهند، اما از حرکت مستقلانه و مطالبات به حق خود دست برنمیدارند. مقاومت در برابر این خواستهها جزگسترش ابعاد اعتراضات، رسوایی بیشتر وشکست مفتضحانه برای مقاومتکنندگان چیزی در برنخواهد داشت.
کانون مدافعان حقوق کارگر28مرداد 88
تهدید کارگران کشتیسازی بندرعباس در آستانه سفر رئیس
دولت کودتا
منابع مطلع خبر دادهاند که در آستانه سفر رئیس دولت کودتا به بندرعباس برای بهرهبرداری از یک کشتی اقیانوسپیما، کارگران کشتیسازی بندرعباس تهدید شدهاند که در صورت سر دادن هرگونه شعار سیاسی در زمان حضور احمدینژاد، اخراج خواهند شد.به گزارش موج سبز آزادی، در حالی که فردا پنجشنبه قرار است احمدینژاد به بندرعباس برود تا کشتی موسوم به «ایران- اراک» را به آب بیندازد، منابع نزدیک خبر میدهند که این بار احمدینژاد، برخلاف رویه سفرهای قبلی، مسیر فرودگاه تا کشتیسازی را با خودرو طی نخواهد کرد و قرار است او را با هلیکوپتر به محل بهرهبرداری از کشتی مذکور ببرند.این منابع همچنین از تهدید کارگران شرکت بحر گسترش مجتمع کشتي سازي و صنايع فرا ساحل ايران خبر میدهند و میافزایند که کارگران نیز گفتهاند در حضور احمدینژاد با شعارهای صنفی و رفاهی اعتراض خود را بیان خواهند کرد. به گفته این منابع، از چهار روز قبل هم مسئولان گارد حفاظتی با استفاده از ابزارهای ویژه و سگهای محافظ مشغول پاکسازی منطقه هستند!موج سبز آزادی همچنین مطلع شده که برخلاف ادعای مسئولان سازمان گسترش و نوسازی صنایع، همه قطعات این کشتی از خارج از کشور وارد شده و شرکت ایرانی تنها مونتاژ آن را برعهده داشته است. با این حال به گفته مسئولان دولتی، برای ساخت این کشتی نزدیک به 50 میلیارد تومان از بودجه عمومی هزینه شده است.
28مرداد :بهمن احمدی اموئی روزنامه نگار همچنان در سلول انفرادی کانون زنان ايرانی
25مرداد :اعتراض فدراسيون جهانی روزنامهنگاران به پلمب دفتر انجمن صنفی
روزنامهنگاران ايران
مجمع عمومی عادی انجمن صنفی کارگران خبازیهای سقز و حومه برگزارشدطبق آگهی مورخه ۱۶/۴/۱۳۸۸ مجمع عمومی عادی انجمن صنفی کارگران خبازیهای سقز و حومه در روز چهارشنبه مورخه ۷/۵/۱۳۸۸ راس ساعت ۴ و ۳۰ دقیقه بعد از ظهر در محل کتابخانه عمومی شماره یک واقع در خیابان ساحلی با شرکت اکثریت اعضای انجمن برگزار شد.
ابتدا از طرف حضار شرکت کننده هیئت ریئسه انتخاب شد و بعد از انتخاب هیئت ریئسه مجمع وارد شور شد. کارگران مشکلات عدیدی که در این شرایط گریبانگیر آنان است مورد بعث و بررسی قرار دادند و در نتیجه موارد زیر به تصویب مجمع رسید.
۱– قرائت اساسنامه جدید از طرف ریئس هیئت مدیره.
اساسنامه قرائت شده مورد تصویب حضار قرار گرفت و در این مجمع مصوب شد هر زمان که انجمن توسط هیئت تسویه منحل اعلام گردد کلیه اموال منقول و غیرمنقول آن به یک تشکل کارگری مشابه تحویل داده شود.
۲– گزارش هیئت مدیره و نحوه پیگیری افزایش دستمزد با توجه به گذشت ۵ ماه از سال ۱۳۸۸.
مجمع مصوب کرد که هیئت مدیره برابر ماده ۱۴۲ قانون کار درخواستی تنظیم و آن را به اداره کار محل جهت انعقاد پیمان دسته جمعی ارسال کنند و همچنین تصویب شد که اگراز این طریق پیمان دسته جمعی منعقد نشد هیئت مدیره موظف است فراخوان به تشکیل مجمع عمومی فوق العاده دهند و در آن مجمع تصمیمات لازم اتخاذ خواهد شد.
۳– مجمع مصوب کرد که یک طومار با امضاء و مشخصات کامل کارگران شرکت کننده در مجمع، از مسئولان شهرستانی و استان خواسته شود تا ریئس اداره کار وقت آقای نادر اردلان را به دلیل برخورد غیر انسانی با مراجعین و علی خصوص نماینده کارگران خباز آقای حیدر حسنی عزل کنند در غیر اینصورت هر گونه عواقب بعدی به عهده کسانی خواهد بود که از او دفاع می کنند.
مجمع عمومی در ساعت ۷ و ۳۰ دقیقه بعداز ظهر به کار خود پایان داد.
قابل ذکر است که انجمن از فرمانداری، شورای شهر، اتحادیه کارفرمایان و اداره کار دعوت به عمل آورده بود تا در این مجمع حضور به هم رسانند، اما جز نماینده اداره کار هیچ کدام از این ارگانها به این مجمع نیامدند.
کمیته ی هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری
زحمتکشان و کارگران آگاه :همچنان که همه به خوبی واقفیم طبقه کارگر ایران امروزه از ابتداییترین حقوق خود محروم شده است. زندگی کارگران ایران از وضعیت مرفه و انسانی فرسنگها فاصله دارد، فقر و تنگدستی و در کنار آن تورم و عقب افتادن دستمزدهای آنان گاهاً تاچندین ماه متوالی رمق کارگران را گرفته است. علاوه بر تمامی این معضلات طبقه کارگر از داشتن حق هرگونه اعتراض به وضعیت موجود خود محروم است و در صورت هر گونه اعتراضی جواب آن را با گلوله یا شلاق و زندان میدهند. کارگران ایران علی رغم اینکه در قانون کار ایران آمده است، نمیتوانند روز جهانی خود را تعطیل نموده و همراه با هم طبقهایهای خود این روز را جشن بگیرند. آنها سالهاست که حق متشکل شدن در تشکلهای واقعی خود را ندارند تا جایی که دیگر حتی حرف زدن در مورد این نوع تشکلها مساوی است با زندان و شکنجه.
جرم ما فعالین کارگری بوکان نیز جز این نبود که میخواستیم از حق و حقوق خود و هم طبقهایهایمان در مقابل این تهاجمات دفاع کنیم. زندگی مان را با احضارهای پیاپی به اطلاعات و دادگاه مختل نموده بودند، آن هم در وضعیتی که برای سیر کردن شکممان ۳۰ روز در ماه برایمان بسیار کم بود، میبایست هر از چند گاهی در ادارات مذکور حضور مییافتیم و مورد بازجویی قرار میگرفتیم. اتهام ما حضور در خانه سید غالب حسینی در تاریخ ۲۸/۱/۱۳۸۸ و عضویت در کمیته هماهنگی اعلام نمودند در کنار آن انگ تبلیغ علیه امنیت نظام را نیز به پرونده ما اضافه کردند. سرانجام به ما ابلاغ شد که باید برای دادگاهی به دادگستری سنندج منتقل شویم چون پرونده مربوط به آنجا میباشد اما به جای دادگاه سر از بازداشتگاه اطلاعات سنندج درآوردیم. در آنجا نیز به مدت ۸ روز در اطلاعات سنندج مورد بازجویی و آزار و اذیت روحی و جسمی قرار گرفتیم و در این مدت حتی خانوادههایمان از مکان زندانی شدن ما آگاه نبودند و ما نیز از حضور چند روزه آنان در جلوی دادگاه و اطلاعات برای کسب خبر از ما مطلع نبودیم. بعد از این چند روز هم به مدت ۸ روز در قرنطینه زندان مرکزی در وضعیت اسفناکی ما را نگه داشتند تا سرانجام با رای دادگاه سنندج بعد از مدتها سرگردانی و تحمل فشار روحی و روانی با قید وثیقه ۵ میلیون تومانی آزاد شدیم.
به راستی جرم ما کارگران چه بود ؟ غیر از این که خواهان یک زندگی انسانی برای خودمان هستیم. حالا این دیگر تقصیر ما نیست که سر راه این خواسته برحق ما هزاران مانع تراشیده میشود و تحمل دولت حاکم بسیار اندک است.
در طول بازداشت ما، اطلاع رسانی دوستان و رفقایمان و نیز تلاش آنها جهت کسب خبر از سرنوشت ما جای بس پررنگی داشت. آنها در آزادی ما سهم به سزایی را ایفا نمودند و ما از همین جا دست تمامی کسانی را که مصرانه و دلسوزانه برای آزادی ما تلاش نموده و آزادی ما فعالین کارگری را به عنوان گامی دیگر در مبارزات خود تلقی نموده و همواره پشتیبان ما بودهاند را به گرمی میفشاریم و به عزم بلند آنها درود میفرستیم.
کارگران اتحاد اتحاد
پیش به سوی تشکل واقعی کارگران
24مرداد.عفو بينالملل خواستار بررسی شکنجه و تجاوز جنسی در زندانهای ايران شد
محمود صالحی از رهبران محبوب جنبش کارگری به بيمارستان امام خمينی تهران اعزام شد
همه ی ما اطلاع داريم که محمود صالحی، کارگر مبارز و پيشرو، سالهای زيادی از زندگی خود را بخاطر دفاع از منافع طبقاتی طبقه کارگر، دفاع از آزادی بيان وعقيده، دفاع از حق ايجاد تشکلهای مستقل کارگری و در دفاع از انسانيت در زندان و بازداشتگاه های قرون وسطی جمهوری اسلامی زير شکنجه گذارنده است. زندگی محمود مملو از مبارزه و فداکاری برای رهايی طبقه کارگر و آزادی زنان از يوغ تفکرات ارتجاعی حاکم بر سرنوشت مردم است!
محمود صالحی ارديبهشت ۸۳ بارديگر بخاطر سازماندهی و برگزاری مراسم اول ماه مه سقز همراه با ۵۳ ديگری از کارگران اين شهر دستگير و بعد از چند روز با وثيقه دويست ميليون تومانی از زندان آزاد شد.بعدها طی حکم داده گاه ارتجاعی جمهوری اسلامی به يک سال حکم تعزيری و سه سال حکم تعليقی محکوم شد. خوشبختانه ديگر متهمان پرونده از اتهامات وارده تبرئه شدند. روز دوشنبه ۸۶/۱/۲۰ مامورين جمهوری اسلامی به بهانه ديدار با دادستان و فرماندار سقز جهت گفتگو در مورد برگزاری مراسم اول ماه مه ايشان را به دادگاه برده وهمانجا بازداشت و به سنندج منتقل کردند. ايشان با داشتن يک کليه که آنهم نارسائی داشت در زندان سنندج بيش از پيش رنج برد و باعث تشديد بيماريهايش شد. همچنين عدم برخورداری از مراقبتهای پزشکی لازم و اعتصاب عذای چند باره ، فشارهای روحی و فيزيکی باعث تشديد بيش از پيش بيماريهای ايشان از جمله نارحيتهای ريوی، فشار خون ، نا رسائی تنها کليه باقی مانده اش، نارحتی قلبی اش شده تا جايکه از زمان آزادی اش از زندان تا به امروز مجبور شده مرتبا به دکتر های مختلف مراجعه و بارها وبارها در بيمارستان بستری شود.
امروز وقتی پزشک معالج ايشان در بيمارستان تامين اجتماعی سقز ( جايکه محمود از سه روز پيش در آن بستری بود) از مدوای ريه ايشان در اين بيمارستان نا اميد شد دستور انتقال ايشان را به بيمارستان امام خمينی تهران را صادر کرد. ايشان بعد از ظهر امروز، سه شنبه ۱۳ مرداد ماه، برای معالجه به طرف تهران حرکت کرده است.
سايت کارگران ايران
23مرداد :طرح بازداشت ميرحسين موسوی و 10 نفر ديگر در شورای عالی امنيت ملی بررسی
شد
22مرداد :وزارت خارجه آلمان سفير ايران را احضار کرد
21مرداد :تحصن کارگران هفت تپه
کانون مدافعان حقوق کارگر: کارگران هفت تپه روز جمعه 16 مرداد ماه در محل کارخانه دست به تحصن زدند. اين تحصن با صدای سوت کارگران آغاز گرديد. هنگامی که نمايندگان شورای فرمايشی خواستند در مساله دخالت کنند کارگران با گفتن اينکه چه کسی به شما رای داده و شما را انتخاب کرده که حالا می خواهيد مداخله کنيد، اجازه ی مداخله را به آنها نداده اند. شعارهايی نيز عليه مسوول کارت زنی داده شد. خواسته های گارگران در اين اعتراض به شرح زير است: 1- اجرا شدن طرح طبقه بندی مشاغل و افزايش دستمزدها و حقوق ها 2- حل شدن مساله اضافه کار(مشکلاتی در نحوه و ميزان پرداخت دستمزد اضافه کاری ها برای کارگران وجود دارد) 3- زدن کارت ورود و خروج. اين مساله روال عادی اين واحد توليدی نبوده است و اکنون که اين طرح اجرا می شود برای کارگران مشکلاتی پيش آمده است. از جمله اينکه روزهای جمعه در ماه هايی از سال که فصل برداشت نيست، کارگران تا ساعت ده در کارخانه حاضر بوده و سپس به منازل خود برميگشتند اما با اجرای اين طرح مجبورند روزهای جمعه هم تا پايان ساعت اداری در محل کار خود باقی بمانند. در نتيجه از تنها فرصت برای بودن با خانواده هايشان محروم می شوند. 4- جلوگيری از اخراج کارگران موقت. اين کارگران با تلاش سنديکا قرار بود رسمی شوند اما اکنون به دستور مقامات بالاتر تهديد به اخراج شده اند.
http://www.syndicavahed.net/index.php?option=com_content&task=view&id=199&Itemid=10جوابى مختصر به ادعانامه دادستانى تهران در مورد سنديكاى كارگران شركت واحد در يازدهم مرداد 1388 دادستان تهران كيفر خواستى را در خصوص حوادث پس از انتخابات و دستگير شدگان اخير قرائت کرد که در آن به سنديکای كارگران شركت واحد نيز اشاره شده است. سنديکاى كارگران شركت واحد وظيفه خود ميداند که به اعضايش و جنبش کارگری در رابطه با اين مسائل توضيح دهد چرا که منصور اسالو در زندان ميباشد و پرونده سازی برای سنديکا يعنی پرونده سازی برای ديگر نهادهای جنبش کارگری . در بند 4 كيفر خواست دادستانى اين گونه ذكر شده است �4- زيرمجموعه كارگري؛ اگر به ياد داشته باشيد در سال هاى گذشته سنديكاى اتوبوسرانى اعتصابى را ايجاد كرده بود كه رهبرى آن را فردى به نام منصور اُسانلّو برعهده داشت. اين جالب است كه افرادى به دلايل مختلف از جمله عقب افتادگى دستمزد خود دست به اعتصاب مى زنند اما حواسشان نيست كه موسسات برانداز در آمريكا مانند NED، صندوق مالى و دموكراسى و ... به صورت آشكار به موسسات ديگر چندين ميليون دلار پول مى دهند تا به سنديكاهاى كارگرى در ايران كمك شود. تمامى اسناد اين كمك ها در وب سايت سازمان NED موجود است. علت دسترسى آسان به اين اسناد را مى توان تظاهرسازى دانست. خيلى از افراد معتقدند كه اينها چون مخفى كارى انجام نمى دهند پس به دنبال مطلب و مسأله خاصى نيستند.� ما نميدانيم که اين بخش را چه کسانی تنظيم کردهاند ولی محرز است که اين نوشته تنظيم اش بدور از شناخت از سنديکا و شخص اسالو است.نويسندگان اين كيفر خواست در بخشهايى در خارج هستند و سعی کردهاند که درايت اشان را در عرصه بينالمللی نشان دهند و بيشتر در جهت مرعوب کردن بوده برای ترساندن جنبش کارگري، ما به چند مورد اين كيفر خواست كه که بياساس است ميپردازيم: يک: اسم آقای اسالو را اسانلو نوشته حتی اسم واقعی ايشان را نميدانسته اند. دو: اعتصاب سنديکا را به عقب افتادگی دستمزد نسبت داده اند در صورتی که آن اعتصاب در رابطه با عقب افتادگی دستمزد نبود سه: ارتباط سنديکا با NED وديگر موسسات در کجای اين قضيه بوده است. چهار: طبق گفته خودشان کليه اسنادNED در سايت اش قابل دسترسی است چرا همانطوری که در ديگر بندهاى آن كيفر خواست به ذکر مبلغ و ارتباط پرداخته شده از سنديکا هم به همان نسبت شفافيت داده ميشد و خودشان بهتر از هر کسی گفتهاند که سنديکا مخفی کاری انجام نميدهد. سنديکا تشکلی مستقل و کاملا صنفی است و برای ايجاد شرايط بهتر و اگاهی کارگران بوجود امده و به هيچ گروه و حزب و حتی دولت و کارفرمايى وابسته و زير سلطه نيست و هيج خط و ربطی هم نميگيرد -سندکا تشکلی بين المللی ميباشد و هر گاه در هر نقطه جهان در مورد هر تشکل کارگری بيعدالتی شود سنديکاهای دنيا از يکديگر حمايت ميکنند و همانطور که شاهد بوديد در مورد سنديکای شرکت واحد هم اين حمايتها شد سنديكاى كارگران شركت واحد بعد از ثابت شدن بى كفايتى شوراهاى اسلامى كار توسط گروهى از كارگران حق خواه بنا شد و در اين راه توانست با عزمى راسخ حقوق معوقه كارگران را زنده كنند اما به خاطر اين چنين قضاوت هاى نابه جا ،گروهى از اين كارگران ازادى خواه و حق طلب بعد از گذشت چند سال همچنان در راه رسيدن به حقشان با بى عدالتى و محروميت از حقوق اجتماعى مواجه هستند. و دو نفر از اعضاى اين سنديكا همچنان در زندان به سر مى برند سنديکاى كارگران شركت واحد از زمان بازگشايى با روحيه آهنين به فعاليتش ادامه داده و بر اصل ضديت خود با استعمار، استکبار و استبداد پا فشاری کرده و در مبارزه اش برای بی حقوقی وبى عدالت، استقلالش را حفظ کرده، و مقهور پرونده سازی هيچ نهادی نشده است و در راه رسيدن به خواستههايش از هر نوع ابزاری که اعضايش صحيح بدانند استفاده خواهد کرد و در اين راه جنبش کارگری همانند هميشه از اين عمل سربلند بيرون خواهد آمد و نيازی به فعاليتهای مخملی نميبيند. جنبش کارگری ايران ساليان گذشته به عنوان محافل ضد کارگری معرفى شد و در سال گذشته به اين هم بسنده نکرده و در وحشت از گسترش جنبش مستقل کارگری وايجاد وحدت وهمدلی بيشتر در ميان کارگران وفعالين کارگری سعی کردند با اتهام زنيهای بيسند و مدرک و تخريب چهرههای فعال کارگری به اهداف خود برسند. اما هوشياری فعالان کارگری در بياعتنايی به اين جو مسموم توطئه ی آنان راخنثی کرد. وحال ما شاهد هستيم که اين امر از دست عواملشان بيرون آمده و خود دستگاه قضايی ميخواهد اين کار را انجام دهد که مثل سابق جنبش کارگری در مقابل اين اتهامات خواهد ايستاد و خواهان آزادی فعالينش خواهد شد. سنديكاى كارگران شركت واحد اتوبوسرانى تهران و حومه
19مرداد.احضار دو فعال کارگری شرکت نيشکر هفت تپه
19مرداد: تجمع اعتراضی خانواده ها و ليست جديدی از دستگير شدگان
کروبی به هاشمی: شایعه تجاوز جنسی در زندانها را پیگیری کنید
پسر آقای کروبی می گوید آقای هاشمی بعد از دوازده روز جوابی به نامه پدرش نداده است
مهدی کروبی، از نامزدهای معترض به نتایج انتخابات در ایران، در نامه ای به اکبر هاشمی رفسنجانی، رئیس مجلس خبرگان، از او خواسته درباره شایعاتی که درباره تجاوز به دختران و پسران در بازداشتگاه ها پخش شده است، تحقیق کند.
این نامه که در وب سایت رسمی حزب اعتماد ملی منتشر شده، تاریخ ۷ مرداد یعنی ۱۲ روز پیش را دارد و پسر آقای کروبی در توضیح آن نوشته است که پدرش این نامه را ده روز بعد از فرستادن خصوصی برای آقای هاشمی و در حالی که جوابی از او نگرفته است، برای عموم منتشر می کند.
آقای کروبی در نامه خود خطاب به آقای هاشمی می نویسد: "عدهای از افراد بازداشتشده مطرح نمودهاند که برخی افراد با دختران بازداشتی با شدتی تجاوز نمودهاند که منجر به ایجاد جراحات و پارگی در سیستم تناسلی آنان گردیده است. از سوی دیگر افرادی به پسرهای جوان زندانی با حالتی وحشیانه تجاوز کردهاند به طوریکه برخی دچار افسردگی و مشکلات جدی روحی و جسمی گردیدهاند و در کنج خانههای خود خزیدهاند."
آقای کروبی گفته است اگر "این رفتارهای شناعت آمیز" را "به طور متواتر از افراد مختلف که در روزهای اخیر آزاد شده اند" نشنیده بود، باورشان برایش سخت بود.
آقای کروبی از رئیس مجلس خبرگان رهبری خواسته است این موضوع را "به صورتی که صلاح می داند" با آیت الله علی خامنه ای، رهبر ایران، در میان بگذارد و نیز هیاتی برای بررسی این مساله تشکیل دهد. آقای کروبی اعلام آمادگی کرده است که مسئولیت تحقیق و بررسی جهت تعیین صحت و سقم این اخبار را برعهده گیرد.
مهدی کروبی در نامه خود از منابع خبری خود نام نبرده، اما نوشته است: "افرادی این مطالب را به من گفتهاند که دارای پستهای حساس در این کشور بودهاند. نیروهای نام و نشان داری که تعدادی از آنها نیز از رزمندگان دفاع مقدس بودهاند. این افراد اظهار داشتهاند اتفاقی در زندانها رخ داده است که چنانچه حتی اگر یک مورد نیز صدق داشته باشد، فاجعهای است برای جمهوری اسلامی."
افرادی این مطالب را به من گفتهاند که دارای پستهای حساس در این کشور بودهاند. نیروهای نام و نشان داری که تعدادی از آنها نیز از رزمندگان دفاع مقدس بودهاند.
مهدی کروبی
آقای کروبی گفته است که گمان نمی کند کسانی که در ۱۵ سال مبارزه با حکومت پهلوی (از سال ۱۳۴۲ تا ۱۳۵۷) در زندان بوده اند، از جمله خود او و آقای هاشمی، چنین چیزهایی را "دیده یا شنیده باشند".
مهدی کروبی در بخش دیگری از نامه خود به "حوادث تلخ" دیگری که بعد از انتخابات ریاست جمهوری در ایران رخ داد اشاره کرده است: "از دستگیریهای بیحساب و کتاب، از ضرب و شتم و وارد کردن جراحات تا شهادت فرزندان این کشور، از حمله به خانههای مردم تا فاجعه خونین کوی دانشگاه و برخوردهای خشن و وحشتانگیز حتی با خانمها در سطح خیابانهای شهر، که تاکنون سابقه نداشته است ... از برخوردهای خشن و بیمحابا، بر سر مردم باتوم را خرد کردن، آنچنان که بعد از گذشت قریب به ۴۰ روز همچنان اوضاعشان غیرعادی است و عوارض آن روی بدنشان قابل مشاهده است. هتاکی و ابراز دشنام و فحاشی رکیک به افراد و نثار نوامیس بازداشتشدگان و مردمی که برای نماز جمعه آمده بودند."
آقای کروبی در پایان نامه خود تاکید کرده که فقط دو نسخه از این نامه تهیه کرده که یکی مهر و موم شده برای آقای هاشمی ارسال و دیگری نزد خود او نگه داشته شده است. اما به گفته پسر آقای کروبی، با توجه به این که آقای هاشمی هنوز هیچ واکنشی به این نامه نشان نداده، پدرش تصمیم به انتشار عمومی آن گرفته است
دو هنرپیشه ایرانی از بریتانیا تقاضای پناهندگی کردند
اشکان کوشانژاد و نرگس شقاقی بر روی فرش قرمز جشنواره کن
دو هنرپیشه و نوازنده جوان ایرانی، که در فیلم "کسی از گربه های ایرونی خبر نداره" ساخته بهمن قبادی بازی کرده بودند، از کشور بریتانیا تقاضای پناهندگی کرده اند.
اشکان کوشانژاد 24 ساله و نگار شقاقی، دوست دختر 23 ساله او، برای نمایش این فیلم در جشنواره فیلم کن به همراه بهمن قبادی از ایران خارج شدند.
فیلم "کسی از گربه های ایرونی خبر نداره" درباره وضعیت گروه های موسیقی زیرزمینی در تهران است که آقای کوشانژاد و خانم شقاقی نقش های اصلی این فیلم را بازی می کردند.
این دو نفر ادعا کرده اند نیروهای امنیتی در ایران، یکی دیگر از اعضای گروه موسیقی شان را که در بریتانیا همراه آنها بوده، بعد از بازگشت به تهران دستگیر کرده اند و به همین دلیل اگر آنها به ایران برگردند، جانشان در خطر خواهد بود.
فیلم "کسی از گربههای ایرانی خبر نداره" ساخته بهمن قبادی،کارگردان ایرانی جایزه ویژه بخش "نوعی نگاه" را در شصت و دومین دوره فستیوال بینالمللی کن برنده شد. این فیلم از راههای "غیررسمی" به جشنواره عرضه شده بود.
فیلم سینمایی "کسی از گربههای ایرانی خبر نداره" داستانی مستندگونه دارد و به دردسرهای گروههای فعال در "موسیقی زیرزمینی" در ایران میپردازد. در فیلم دختر و پسر جوانی برای تشکیل یک گروه موسیقی زیرزمینی، اجرای کارهای خود، خروج از کشور به قصد برگزاری کنسرت، به هر دری میزنند اما سرانجام به خاطر موانع فراوان شکست میخورند.
در فیلم غیر از یک هنرپیشه حرفهای، یعنی حامد بهداد بازیگر سینما و تلویزیون، سایر بازیگران از جمله اشکان کوشانژاد و نگار شقاقی، غیرحرفهای هستند و در واقع ایفاگر نقش واقعی خود هستند.
18مرداد :بيانيه اعتراضی انجمن صنفی روزنامه نگاران
انجمن صنفی روزنامه نگاران با صدور بيانيه ای به پلمپ دفتر اين انجمن اعتراض کرد . در اين بيانيه آمده است : فعاليت انجمن صنفى روزنامهنگاران ايران، در چارچوب مفاد قانون كار و اساسنامه مورد عمل ، قانونى بوده و هيچگونه خدشهاى بر جايگاه قانونى اين نهاد فراگير صنفى از منظر حقوقى وارد نيست و تا كنون نيز هيچ يك از مراجع ذيصلاح در خصوص منع فعاليت انجمن اظهار نظرى نكردهاند. انجمن صنفى روزنامهنگاران ايران به عنوان تنها تشكل فراگير مطبوعاتى در ايران و عضو ايرانى فدراسيون بين المللى روزنامهنگاران(IFJ) و يگانه سنديكاى كارگرى به رسميت شناخته شده از سوى سازمان بين المللى كار(ILO)، كه در دپارتمان NGOهاى سازمان ملل متحد نيز به ثبت رسيده است، ضمن تقبيح اين اقدام غيرمعمول و غيرقانوني، از تمامى مراجع داراى صلاحيت انتظار دارد تا به سرعت نسبت به فك پلمب،از ساختمان انجمن اقدام كرده و امكان خدمت رسانى دوباره اين تشكل غير دولتى را به حدود 4 هزار روزنامهنگار عضو خود، فراهم كنند.هيات مديره همچنين تاكيد ميكند فعاليت انجمن صنفى روزنامهنگاران ايران متوقف نشده و كماكان ادامه خواهد يافت. چگونگى فعاليتها از طرق معمول و رسانههاى گروهى به اطلاع اعضاى محترم خواهد رسيد.
اتحادیه اروپا: به احمدینژاد تبریک نخواهیم گفت
کارل بیلت از "لزوم بکارگیری دیپلماسی سرسختانه" مقابل ایران سخن به میان آورده بود
یک سخنگوی اتحادیه اروپا اعلام کرد این اتحادیه به محمود احمدی نژاد به خاطر پیروزی در انتخابات "بحث برانگیز" اخیر تبریک نگفته است و قصد انجام چنین کاری را نیز ندارد.
این مسئله در حالی از سوی آمکادئو آلتافاج تاردیو، سخنگوی اتحادیه اروپا در گفتگو با خبرنگاران در بروکسل اعلام شد که ارسال پیام تبریک از سوی اتحادیه اروپا به رهبران تازه انتخاب شده، مرسوم بوده و همواره انجام شده است.
اما برخورد شدید از سوی نیروهای امنیتی ایران با معترضان به نتیجه انتخابات که به گفته مقام های ایرانی بیش از 26 کشته بر جای گذاشته و به دستگیری با صدها نفر دیگر منجر شد، باعث اتخاذ موضع اخیر اتحادیه اروپا گردید.
محمود احمدی نژاد در مراسم تحلیف خود، تبریگ نگفتن کشورهای مختلف را معادل "بی احترامی به رای و اداره ملت ها" دانست و گفت "کسی منتظر تبریک شما نیست و ملت ایران نه برای اخم ها و تشرهای شما ارزشی قائل است و نه برای تبریک های شما ارزشی قائل خواهد بود."
اظهارات سخنگوی اتحادیه اروپا کمتر از یک روز پس از آن منتشر شد که کارل بیلت، وزیر خارجه سوئد که کشورش ریاست ادواری اتحادیه اروپا را در اختیار دارد در وبلاگ شخصی خود خشونت های رخ داده علیه معترضان به نتایج انتخابات در ایران را "به صراحت محکوم کرد."
اظهارنظر سخنگوی اتحادیه اروپا با وجود آن انجام شده که برخی سفرای کشورهای عضو اتحادیه اروپا از جمله فرانسه، بریتانیا، و سوئد در مراسم تحلیف محمود احمدی نژاد حضور داشتند اما نماینده ای از سوی کمیسیون اتحادیه اروپا در این مراسم حاضر نبود.
آقای بلیت در اشاره به حضور سفرای برخی کشورها در مراسم تحلیف نوشت: "سفرای ما، همانطور که مرسوم است نظاره گر مراسم تحلیف بودند. دیپلمات های حاضر در یک کشور همیشه پیام آوران بهتری از آنها که در آن کشور نیستند بوده اند."
وزیر خارجه سوئد نوشت روابط با تهران قطع نشده زیرا اتحادیه اروپا همچنان از مذاکره درباره برنامه هسته ای ایران استقبال می کند.
موضع اتحادیه اروپا در تبریک نگفتن به محمود احمدی نژاد، موضعی همگام با آمریکا محسوب می شود.
بریتانیا و فرانسه هم حاضر به ارسال پیام تبریک جداگانه ای برای محمود احمدی نژاد نشدند و دفتر وزارت خارجه بریتانیا هم از "لزوم بکارگیری دیپلماسی سرسختانه" در مقابل ایران سخن به میان آورده است.
ایران دوباره به خاطر اجرای حکم اعدام محکوم شد
شمار اعدام های صورت گرفته در ایران در سال جاری میلادی از 203 نفر فراتر رفت
اظهارات سخنگوی اتحادیه اروپا پس از آن مطرح شد که این اتحادیه در بیانیه ای اقدام اخیر ایران در اعدام دستجمعی 24 نفر را محکوم کرد.
ریاست اتحادیه اروپا در این بیانیه اعلام کرد این اتحادیه "از استفاده گسترده از مجازات اعدام در ایران، شامل اعدام های دستجمعی مکرر در طی یک ماه گذشته نگران است."
24 نفری که مورد اشاره اتحادیه اروپا قرار گرفتند، روز چهارشنبه پنج اوت (14 مرداد) در زندان رجایی شهر کرج به جرم قاچاق مواد مخدر اعدام شدند.
اتحادیه اروپا یک ماه قبل، در روز ششم ژوئیه نیز ایران را به دلیل انجام مجموعه ای از اعدام ها که آخرین آن در روزهای اخیر انجام شد، محکوم کرد.
محکومیت روز ششم ژوئیه به دلیل اعدام دستجمعی 20 نفر با اتهام مشابه و در همان زندان ابراز شد.
اتحادیه اروپا در بیانیه اخیر خود بار دیگر از ایران خواسته "بطور کامل مجازات مرگ را منسوخ نمایند و تا پیش از آن نیز انجام اعدامها را به تعویق بیندازند."
پس از صدور بیانیه ششم ژوئیه تا کنون، 15 نفر از کسانی که ایران مدعی است از اعضاء گروه جندالله بوده اند و همچنین حداقل 3 فرد دیگر به جرم قاچاق مواد مخدر اعدام شده اند.
به این ترتیب به نظر می رسد با احتساب 24 نفر اعدام شده در روز پنج اوت، شمار اعدام شدگان در ایران در سال جاری میلادی از مرز 203 نفر فراتر می رود.
16مرداد: فوت يک زندانی سياسی