اعتراض تشکل های کارگری به احضار و محاکمه کارگران
*از نظر ما کارگران، مجرمان واقعی.. آن هايی هستند که با حذف يارانه های کالاهای اساسی مثل نان و آب و برق و تلفن و سوخت و تحميل فشار مضاعف به مردم کارگر و مزد بگير، اين طبقه را بيش از پيش به بی حقوقی کامل و فقر مطلق و افلاس می کشانند نه کارگران و فعالينی همچون منصور اسالو و ابراهيم مددی و علی نجاتی و فريدون نيکو فرد و جليل احمدی و قربان علی پور و محمدحيدری مهر و محمد اشرفی و بسياری ديگر
روشنگری: چند تشکل کارگری با انتشار بيانيه ای با عنوان "جنبش کارگری با تهديد و ارعاب از ادامه ی مبارزه باز نخواهد ماند" به موج پيگرد و احضار و محاکمه فعالين کارگری اعتراض کرده و خواستار شده اند تا "کارگران و انسان های آزادی خواه و عدالت طلب جامعه" "به هر شکل ممکن، صدای اعتراض خود را نسبت به اعمال شيوه های ضدکارگری و ضدانسانی صاحبان سرمايه بلند نموده و در دفاع از حقوق کارگران و پيگيری حقوق و مطالبات اين طبقه از جمله اعتراض به احضار های مکرر کارگران و آزادی زندانيان سياسي، از هيچ کوششی دريغ نورزند
متن اين بيانيه به شرح زير است
کارگران و مردم آزاديخواه و مبارز !
حق گراميداشت اول ماه مه، روز جهانی کارگر و برگزاری مراسم در اين روز تاريخی و بين المللی کارگران، امروزه يکی از پايه ای ترين و ابتدائی ترين حقوق به رسميت شناخته شده ی اين طبقه، در اکثريت قريب به اتفاق کشورهای جهان می باشد
کارگران در يک چنين روزي، در اقصی نقاط جهان و در مناطق مختلف عالم، به دور هم جمع می شوند تا ضمن تأکيد بر حقوق انسانی و طبقاتی خويش و پافشاری بر خواست ها و مطالبات اقتصادی و سياسی خود، متحد و يک پارچه پيگير آن خواست ها و مطالبات شده، به دست آوردن و استيفای آن را وجهه همت خود قرار دهند
کارگران به مثابه يک طبقه، طی بيش از يک قرن مبارزه و تلاش و جانفشانی های بسيار، برخی از اين خواست ها و مطالبات، از جمله حق بزرگداشت روز جهانی کارگر و برگزاری مراسم در اين روز را به سرمايه داری جهانی و حکومت های ضدکارگری آن ها تحميل نموده و اين حق را با اتکا به اتحاد و مبارزه ی مستمر و پيگير خود به دست آورده است
بر اين اساس، تعدادی از کارگران و فعالين کارگری ايران نيز، به موجب فراخوانی که از جانب برخی از تشکل ها و فعالين جنبش مستقل کارگري، داده شده بود در اول ماه مه ــ ۱۱ ارديبهشت ــ سال جاری (سال ٨٨) در بعضی از شهرها و مناطق ايران از جمله در سنندج و در تهران و در پارک لاله، جمع شدند تا مراسم اين روز را با طرح خواست ها و مطالبات اقتصادی و سياسی کارگران و تأکيد بر پيگيری آن ها برگزار کنند، که در همان آغاز کار با يورش وحشيانه و ضد کارگری عوامل سرمايه مواجه شده و از ادامه کار باز ماندند
گماشتگان سرمايه تعدادی از کارگران و فعالين کارگری را مورد ضرب و جرح قرار دادند و حدود ۱۵۰ نفر از آنان را بازداشت و بيش از دو ماه، بدون رعايت حقوق اوليه و انسانی آنان در زندان نگاه داشتند که آخرين آن ها مهدی فرهی شانديز است که با گذشت بيش از ۶ ماه همچنان در زندان اوين، به اصطلاح بازداشت موقت بوده و در بلاتکليفی بسر می برد. در همان روز بيش از ۱۵ کارگر عضو تعاونی کارگران فلزکار مکانيک در محل جلسه ی خود دستگير و روانه ی زندان شدند و انان نيز اکنون احضار به دادگاه می شوند
صاحبان و حاميان سرمايه در ايران، هنوز نپذيرفته اند که اول ماه مه، روز جهانی کارگر و روز اتحاد طبقاتی اين طبقه است که کارگران می توانند با گردهم آيی در اين روز، آن را گرامی بدارند و ضمن تأکيد بر خواست ها و مطالبات موردنظر و طبقاتی خود بر استيفای حقوق حقه و انسانی خويش پای فشارند. کارگران بايد با تلاش و مبارزه خود، از جمله اين حق مسلم را نيز به عوامل و صاحبان سرمايه تحميل کنند
طرفه اينکه کارگران و فعالين کارگری دستگير شده در اول ماه مه پس از دو ماه بازداشت و تحمل انواع بی حقوقی و فشار، بار ديگر از جانب حاميان و عوامل سرمايه احضار و برای بازجويی و محاکمه به محاکم قضائی فرا خوانده می شوند. گويی که چيزی هم به عوامل سرمايه و سرمايه داران بدهکار شده اند؟
سئوال اساسی در اينجا اين است که آيا شرکت در مراسم روز جهانی کارگر و برگزاری مراسم گرامی داشت اين روز ـ که از جانب بسياری از حکومت ها پذيرفته شده و همه ساله در بسياری از کشورها و مناطق جهان برگزار می شود ـ جرم بوده و مستوجب مجازات و تحميل انواع بی حقوقی و فشار است؟ آيا طرح خواست ها و مطالبات اقتصادی و سياسی کارگران، که در قطعنامه ی اول ماه مه امسال (سال ٨٨) بر روی آن ها تأکيد شده است مثل برخورداری از حق اعتصاب و ايجاد تشکل های توده ای و مستقل کارگران، افزايش دستمزدها متناسب با حداقل های يک زندگ انساني، برخورداری از مزايای تأمين اجتماعی و انواع بيمه های همگاني، پرداخت فوری حقوق های معوقه کارگران، برابری کامل ميان مردان و زنان در همه ی شئون اجتماعي، از جمله کار و توليد، برخورداری از حقوق و آزادی های سياسی و دموکراتيک مانند آزادی انديشه و بيان، آزادی طبع و نشر، آزادی اجتماعات و راهپيمائی و تظاهرات، آزادی زندانيان سياسي، به ويژه کارگران زنداني، دفاع از حقوق مهاجران و بسياری ديگر جرم بوده و امنيت اجتماعی را برهم می زند؟ آيا طرح چنين خواست ها و مطالباتی جزء مصاديق نشر اکاذيب و برهم زننده ی امنيت ملی است؟ به راستی طرح چنين خواست ها و مطالباتی امنيت کدام طبقه را به خطر می اندازد و چه کسانی از آن متضرر می شوند؟ اين حقوق و خواست ها اقدام عليه امنيت و آسايش چه طبقه ای است؟
صاحبان و حاميان سرمايه بدانند تا آنجا که به ما کارگران برمی گردد، طرح چنين خواست ها و مطالباتی نه تنها جرم نبوده بلکه در رديف پايه ای ترين و ابتدايی ترين حقوق کارگران و مزدبگيرانی است که توسط عوامل سرمايه همه روزه و به دفعات مورد تعرض قرار می گيرد و هر بار بيش تر و شديد تر از پيش تضييع می شود. کارگران تنها در مقابل ظلم و بی عدالتی مفرط سرمايه داران و حاميان شان از حقوق خويش دفاع می کنند و به طرح خواست ها و مطالبات خويش و مبارزه برای به کرسی نشاندن ان ها همت می گمارند
باور اکيد و قاطع ما اين است که مجرمان واقعی آن هايی هستند که با استثمار کارگران و تصاحب دسترنج ميليونها کارگر و زحمت کش آن ها را به معنای واقعی از هستی ساقط ميکنند؛ با انواع ترفند ها، از جمله به بهانه ی خصوصی سازی کارخانه ها و موسسات دولتی را به ثمن بخس در اختيار می گيرند و با چوب حراج به اموال عمومي، سرمايه های اجتماعی و منافع عموم مردم را به خطر می اندازند
آری از نظر ما کارگران، مجرمان واقعی و مروجان تشويش اذهان عمومی و برهم زنندگان امنيت جامعه آن هايی هستند که با حذف يارانه های کالاهای اساسی مثل نان و آب و برق و تلفن و سوخت و تحميل فشار مضاعف به مردم کارگر و مزد بگير، در واقع اين طبقه را بيش از پيش به بی حقوقی کامل و فقر مطلق و افلاس می کشانند و بالکل از هستی ساقط می کنند. نه کارگران و فعالينی همچون منصور اسالو و ابراهيم مددی و علی نجاتی و فريدون نيکو فرد و جليل احمدی و قربان علی پور و محمدحيدری مهر و محمد اشرفی و بسياری ديگر که به دلايل واهی تشويش اذهان عمومی و اقدام عليه امنيت ملی!!!! و خزعبلاتی از اين نوع و در واقع به خاطر دفاع از حقوق کارگران و پيگيری مطالبات اقتصادی و سياسی اين طبقه از جمله ايجاد تشکل های مستقل کارگري، شرکت در مراسم روز جهانی کارگر و اعتراض به بی حقوقی کارگران و مردم به جان آمده به زندان می افتند و مجبور می شوند که مدت ها از وقت و زندگی خود را در زندان های متعدد سرمايه، تحت انواع فشار ها و تضييقات سپری کنند. آری اين کارگران به اين خاطر در زندان بسر می برند که از حقوق انسانی و طبقاتی خويش دفاع می کنند و سودجويی و استثمار بی حد و حصر کارگران، از جانب سرمايه داران را به چالش می کشند
ما ضمن درخواست آزادی فوری و بدون قيد و شرط همه ی زندانيان سياسي، به ويژه کارگران زندانی و توقف کامل تهديد و ارعاب کارگران و فعالين اين طبقه و احضارهای مکرر و پی در پی آنان، يک بار ديگر بر مطالبات قطعنامه ی اول ماه مه سال ٨٨، پافشاری نموده و ضمن دعوت از همه ی کارگران برای ايجاد تشکل های مستقل و توده ای کارگری به عنوان اساسی ترين راه دستيابی به مطالبات بر حق و طبقاتی خويش از همه ی کارگران و انسان های آزادی خواه و عدالت طلب جامعه تقاضا داريم که به هر شکل ممکن، صدای اعتراض خود را نسبت به اعمال شيوه های ضدکارگری و ضدانسانی صاحبان سرمايه بلند نموده و در دفاع از حقوق کارگران و پيگيری حقوق و مطالبات اين طبقه از جمله اعتراض به احضار های مکرر کارگران و آزادی زندانيان سياسي، از هيچ کوششی دريغ نورزند
اتحاد، تشکل، آگاهی و مبارزه رمز پيروزی ماست
- کميته هماهنگی برای کمک به ايجاد تشکل های مستقل کارگری
- کميته پيگيری ايجاد تشکل های آزاد کارگران
- هيات بازگشايی سنديکای کارگران نقاش و تزئينات ساختمان
- جمعی از فعالين کارگری
- کارگران فلزکار مکانيک
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر