پايه روستايی احمدی نژاد يک دروغ است
بسیجی هایی که در روستاها به احمدی نژاد رای داده اند، درشهر به عنوان ,دانشجو, به مقابل سفارت انگلیس فرستاده شده اند روشنگری.رياکاری رئيس جمهور منتصب ولايت فقيه برای جلب آرای مردم زحمتکش داستانی مربوط به گذشته است. حقيقت امروز اين است که رياکاری مزبور اکنون برای بخش بزرگی از مردم زحمتکش هم افشاء شده و آنها دريافته اند که بذل و بخشش های احمدی نژاد عمدتا شامل آنهايی ميشود که برای شليک گلوله به سينه کسانی تربيت ميشوند که به انتخاب خود رای ميدهند. اريک هوگلوند که خود سال ها در روستاهای ايران تحقيق کرده يک نمونه را ارائه ميدهد. چنانکه در مقاله می خوانيم نتيجه گيری های او ناشی از مشاهدات عينی است و در واقع ,خبر, است نه تفسير، در تحليل او مواضع هردو جناح رژيم را همانطور که خودشان ميگويند باور کرده و نقل ميکند. رای روستاها در ايران و تقلب انتخاباتی 27 ژوئن 2009 هم اکنون شنيدم گزارشگر CNN در تهران می گفت پايه حمايتی احمدی نژاد در مناطق روستايی است. آيا اين احتمال وجود دارد که مناطق روستايی ايران که کمتر از 35 درصد جمعيت کشور را در خود جای ميدهند، تامين کننده 63 درصد رايی باشند که او مدعی است به دست آورده است؟ تحقيقات خود من در روستاهای ايران طی 30 سال که شامل دوره اخير هم ميشود، اين را رد ميکند. من در مورد شهرهای ايران تحقيق نکرده ام، همين در مورد آن گزارشگران خارجی صادق است که در شهرهای بزرگ اروپا و آمريکای شمالی زندگی می کنند. از اين رو تعجب می کنم چطور آنها ميتوانند ادعای پايه حمايتی وسيع روستايی برای احمدی نژاد را اينطور با جسارت تاييد کنند. مثلا باغ ايمان را در نظر بگيريم، روستای کوچکی با 850 خانوار در دامنه زاگرس در حوالی شيراز در جنوب غربی ايران. بنا بر گفته دوستان نزديک و قديمی من که در آنجا زندگی می کنند اين روستا از خشم به جوش آمده است، زيرا حداقل دو سوم تمام افراد بالای 18 سال اعتقاد دارند که انتخابات اخيررا محمود احمدی نژاد از آنها دزديده است. وقتی صبح روز شنبه 13 ژوئن خبر پخش شد که احمدی نژاد بيش از 60 درصد آرايی را که روز قبل به صندوق انداخته شده بود برده است، ساکنين روستا شوکه شدند. هفته قبل از رای گيری شاهد فشرده ترين کارزار انتخاباتی در تاريخ اين روستا بود و کاملا عيان بود که حمايت از ميرحسين موسوی فوق العاده بالاست. حتی وقتی حاميان احمدی نژاد تلاش کردند تظاهراتی برپا کنند آنها را هوکرده و مسخره می کردند و آنهامجبور بودند در مجامع خانوادگی سرزنش را تحمل کنند. يکی از اعضای منتخب شورای ده ميگفت ,هيچکس جرات نداشت به يک رياکار رای بدهد., احمدی نژاد در باغ ايمان و بيشتر روستاهای اطراف شيراز منفور بود، عمدتا به دليل اينکه به وعده های اصلاحی که در کارزار انتخاباتی 2005سال داده بود عمل نکرد. او تعدادی حامی داشت. بزرگان مورد اعتماد ده تعداد آنها را چنين مشخص کرده اند:, 10 تا 15 درصد مردان ده – عمدتا بسيجی ها و کسانی که برای ارگان های وابسته به دولت کار ميکنند، همراه با خانواده های شان,. روستائيان سه شب قبل از رای گيری با ماشين به شيراز رفتند تا در کارزارهای حمايت از موسوی شرکت کنند. و خود روز انتخابات در باغ ايمان مثل يک روز جشن بود. بسياری از مردم در حاليکه در صف ها ايستاده بودند و با همسايگان صحبت ميکردند علنا و با شادمانی قصد خود را برای رای دادن به موسوی ابراز می کردند. و کارکنان انتخاباتی ارزيابی می کردند که حداقل 65 درصد مردم به موسوی رای داده اند. به گفته يکی از آنها ,احتمالا تعدادی هم به کروبی که او هم در طرف مردم قرار گرفته بود، رای دادند., بسيجی ها با مادر و همسر و خواهرشان برای رای دادن آمدند ولی ساکت بودند و آشکارا ازاينکه قصدشان معلوم بود پروا داشتند. به گفته عضو شورا ,زيرا معلوم بود که ميخواهند به احمدی نژاد رای بدهند., ولی به گفته او آنها نمی توانستند بيش از 20 تا 25 درصد آراء را تشکيل بدهند. عصر روز شنبه شوک و ناباوری جای خود را به خشمی داد که به تدريج به عصيان آشکار اخلاقی ناشی از اين باور که انتخابات آنها به سرقت رفته است تبديل شد. دليلش مستقيما در خود روستا بود:به گفته عضو شورا, کارمندان وزارت کشور از شيراز آمدند و قبل از اينکه رای گيری در ساعت 9 بعد از ظهر تمام شود، صندوق های رای را مهر و موم کرده و با خود بردند. در تمام انتخابات های قبلی کميته مرکب از نمايندگان همه جناح های سياسی رای ها را شمرده و نتايج را مستقيما در روستا مورد تاييد قرار می دادند. تحول غير منتظره کارکنان حوزه رای گيری را کنار زد، مثل همه جای ديگرکشور., عصر شنبه گروه های کوچکی از معترضين به خيابان های دور و بر بازار شيراز، شهری با 1.5 ميليون جمعيت، ريختند و به نتايج اعلام شده به عنوان رای تقلبی اعتراض کردند. مردم حاضر نبودند باور کنند احمدی نژاد مجددا انتخاب شده است. تظاهرات بزرگ تری در روزهای يک شنبه، دوشنبه و سه شنبه صورت گرفت که از اواخر بعد از ظهر شروع شده و تا دم صبح ادامه داشت. روستائيان با غ ايمان و ساير روستاها، از جمله چند روستا در 60 کيلومتری شيراز ماشين ها را پر کرده وبه اين تظاهرات می آمدند. اگرچه جمعيت شعارهايی از قبيل ,مرگ بر ديکتاتور, سر می دادند ولی بيشتر معترضين فرياد ميزدند ,الله اکبر,، شعار توده ای انقلاب 1979-1978. در واقع در شيراز هزارها نفر روز يک شنبه به سر بام ها ی خانه ها رفتند و چند ساعت فرياد الله اکبر سردادند. بيشتر روستائيان طرفدار جمهوری اسلامی هستند، ولی آنها خواهان اصلاحاتی که هستند که آينده اقتصادی فرزندانشان را تامين کند. آنها در وعده های موسوی مبنی بر اجرای رفرم ها اميدی ديدند، هرچند خود او از نخبگان حاکم است. ولی نخبگان حاکم در مورد اينکه ايران چگونه بايد اداره شود اختلاف دارند: يک دموکراسی شفاف که در آن نمايندگان انتخابی قوانينی به نفع مردم وضع کنند يا يک , دمکراسی مديريت شده که در آن چند برگزيده همه تصميمات را بگيرند زيرا به توده مردم اعتماد ندارند که بتوانند تصميمات درست بگيرند. اين واقعيت ظريف در بطن سياست ايران موجود است ولی به نظر ميرسد گزارشگران غربی قادر به ديدن آن نيستند و ميکوشند بحران سياسی ايران را با توسل به کليشه های ساده انگارانه توضيح بدهند

هیچ نظری موجود نیست: